خاوراننامهخاوراننامه، مشهورترین ولایتنامه فارسی سروده ابنحسامِ خوسْفی در قرن نهم است. ۱ - لحن حماسییک نوع ادبی مشهور در تاریخ ادب فارسی بوده که امروزه فراموش شده است. در داستانی به نظم و به لحن حماسی درباره قهرمانیهای امیرمؤمنان علی علیهالسلام شرح داده میشود که غالباً آمیخته به افسانه است. ابنحسام جز خاوراننامه چندین دیگر نیز سروده است. [۱]
ابنحسام، دیوان، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۹۵، چاپ احمد احمدی بیرجندی و محمدتقی سالک، مشهد ۱۳۶۶ش.
۲ - قدیمترین حماسهابنحسام خاوراننامه را -که برخی خاورنامه نیز نامیدهاند- در قالب مثنوی و در بحر متقارب مثمن محذوف سروده است. او کتاب را با ذکر توحید خداوند آغاز کرده، خرد و دانش را ستوده و پس از مناجات به ستایش مقام نبوت پرداخته است. [۲]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۴۳ـ۶۳، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
خاوراننامه از قدیمترین حماسههای فارسی شیعیان است، [۳]
ذبیحاللّه صفا، حماسهسرایی در ایران، ج۱، ص۳۷۷، تهران ۱۳۶۳ش.
اما آنگونه که شهرتیافته کهنترین حماسه شیعی به زبان فارسی نیست و منظومه علینامه از قرن پنجم، سروده ربیع، از آن کهنتر است.۳ - پهلوانترین صحابهدر آغازِ خاوراننامه اصحاب پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله در حضور او بحث میکنند که چه کسی از اصحاب پهلوانتر است و به دنبال این بحث و نزاع، دو تن از اصحاب، ابوالمِحجَن و سعد وقاص ، مکه را به قصد خاورزمین ترک میکنند. آنان در راه با نوادر، فرمانروای راهزنان، میجنگند و سعد وقاص اسیر میشود. ابوالمحجن نوادر را میکشد و سعد وقاص را میرهاند که هر دو با قَطّار آدم خوار روبهرو میشوند و پس از جنگیدن با او میگریزند. حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآله، علی علیهالسلام را به جستجوی آن دو روانه میکند. برخی از مردم خاورزمین قنبر را اسیر میکنند و امیرالمؤمنین قنبر را گم میکند. علی علیهالسلام پس از آنکه ابوالمحجن و سعد وقاص را مییابد با قطّار میجنگد و او را به اسلام دعوت میکند و چون قطّار نمیپذیرد، کشته میشود. از آن پس لشکر اسلام به رهبری امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به خاورزمین میرود. علی علیهالسلام قنبر را مییابد و او را میرهاند و در این میان مالک اشتر هم به جستجوی حضرت علی میآید و سپاه اسلام به رهبری علی چندین بار با سپاه خاورزمین میجنگد. [۴]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۶۸ـ۸۷، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
[۵]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۹۶ـ۱۱۶، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
۳.۱ - بخش عظیم خاوراننامهدر بخشی از داستان عَمْرِواُمیّه نیز به داستان وارد میشود که پیک و تندرو سپاه اسلام است. [۶]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۱۳۱ـ۱۳۳، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
پارهای از کتاب از جنگ علی علیهالسلام با جادوان بحث میکند. [۷]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۱۶۲ـ۱۷۰، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
سرانجام علی علیهالسلام خاورزمین را مسخر میکند و جمشید شاه میگریزد. پس از آن علی علیهالسلام رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآله را در خواب میبیند که به او فرمان میدهد به سرزمین قهرمان رود تا یادگار سلیمان علیهالسلام را از فراز کوه بلور برایش بیاورد و او در آنجا با سپاه قهرمان میجنگد. پس از آن علی علیهالسلام به سرزمین ساحل میرود. بخشی عظیم از خاوراننامه درباره جنگهای امیرمؤمنان با تهماس، پهلوان اهل ساحل، است. پس از آن به سرزمین قام، که سرزمین زردشتیان است، میرود و با صلصال میجنگد. [۸]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۱۷۰ـ۱۷۲، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
[۹]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۱۷۶ـ۲۰۳، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
[۱۰]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۲۰۶ـ۲۷۶، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
[۱۱]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۲۸۰ـ۳۱۹، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
در تمام این جنگها سپاه اسلام به رهبری علی علیهالسلام پیروز است. مالک اشتر و عمرواُمَیّه نیز قهرمانیهای بسیار نشان میدهند.۴ - تأثیر شاهنامه فردوسیابنحسام در این مثنوی سخت تحت تأثیر شاهنامه فردوسی است و حتی در جایی از کتاب [۱۲]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۱۹۹ـ۲۰۰، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
راجع به اینکه فردوسی را در خواب دیده، سخن گفته است. با این که ابنحسام [۱۳]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، ص۳۱۴، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
تصریح کرده که نام منظومهاش خاوراننامه است، بسیاری از منابع از آن با عنوان خاورنامه نام بردهاند [۱۴]
خواندمیر، ج۴، ص۳۳۶.
[۱۵]
امیناحمد رازی، تذکره هفت اقلیم، ج۲، ص۸۶۹، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران ۱۳۷۸ش.
[۱۶]
نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، مجالسالمؤمنین، ج۲، ص۶۸۲، تهران ۱۳۵۴ش.
[۱۷]
محمدمعصوم بن زینالعابدین معصومعلیشاه، طرائقالحقائق، ج۳، ص۱۱۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
۵ - خاورنامهاز خاوراننامه روایتی منثور از نوع روایت نقالان نیز باقی است که خاورنامه نام دارد. [۱۸]
یحیی ذکاء، «خاوراننامه: نسخهی خطی و مصور موزهی هنرهای تجسمی»، ج۱، ص۱۹، پانویس۱، هنر و مردم، دوره جدید، ش۲۰ (خرداد ۱۳۴۳).
این کتابِ منثور مشحون از تعبیرات و اصطلاحات نقالی است و چند چاپ سنگی از آن باقی است.۶ - شهرتصورتِ کامل مثنوی خاوراننامه هنوز به صورت منقّح چاپ و منتشر نشده است. یک نسخه خطی نفیس و کهن از آن با تاریخ ۸۵۴ و نقاشیهای ارزشمند در کتابخانه موزه هنرهای تزیینی تهران محفوظ است که در ۱۳۸۲ش، به صورت عکسی در تهران چاپ شده است. [۱۹]
یحیی ذکاء، «خاوراننامه: نسخهی خطی و مصور موزهی هنرهای تجسمی»، ج۱، ص۱۹ـ۲۲، هنر و مردم، دوره جدید، ش۲۰ (خرداد ۱۳۴۳).
[۲۰]
ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، مقدمه مرادی، ص ۲۳ـ۲۵، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش.
دو پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد به تصحیح خاوراننامه اختصاص یافته است؛ یکی نیمه نخست کتاب به تصحیح حیدرعلی خوشکنار و دیگری نیمه دوم کتاب به تصحیح حمیداللّه مرادی. [۲۱]
سلمان ساکت، «پایان نامههای تصحیح نسخ خطی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد»، ج۱، ص۷۵، گزارش میراث، ش ۳۵ (مهر و آبان ۱۳۸۸).
همچنین حمیداللّه مرادی خلاصه خاوراننامه را با عنوان تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، تصحیح و منتشر کرده است (تهران ۱۳۸۲ش).خاوراننامه در هند نیز رواج و شهرت داشته است. شاعری دَکنی، متخلص به رستمی، خاوراننامه را در قرن یازدهم برای خدیجهسلطان شهربانو، همسر سلطان محمد بن ابراهیم عادلشاه، پادشاه دکن، به زبان دکنی ترجمه کرده است. ۷ - فهرست منابع(۱) ابنحسام، تازیاننامه پارسی: خلاصه خاوراننامه، چاپ حمیداللّه مرادی، تهران ۱۳۸۲ش. (۲) ابنحسام، دیوان، چاپ احمد احمدی بیرجندی و محمدتقی سالک، مشهد ۱۳۶۶ش. (۳) امیناحمد رازی، تذکره هفت اقلیم، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران ۱۳۷۸ش. (۴) خواندمیر. (۵) یحیی ذکاء، «خاوراننامه: نسخهی خطی و مصور موزهی هنرهای تجسمی»، هنر و مردم، دوره جدید، ش۲۰ (خرداد ۱۳۴۳). (۶) سلمان ساکت، «پایان نامههای تصحیح نسخ خطی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد»، گزارش میراث، ش ۳۵ (مهر و آبان ۱۳۸۸). (۷) نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، مجالسالمؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش. (۸) ذبیحاللّه صفا، حماسهسرایی در ایران، تهران ۱۳۶۳ش. (۹) محمدمعصوم بن زینالعابدین معصومعلیشاه، طرائقالحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاوراننامه»، ج۱، ص۶۸۸۸. |