خاندان جیهانیجَیهانی، خاندانی مشهور در بخارا در دوره سامانیان بودهاند که تنی چند از آنان وزیر و صاحبمنصب بودند. فهرست مندرجات۲ - افراد مشهور ۲.۱ - محمد بن احمد جیهانی ۲.۱.۱ - تدبیر و درایت جیهانی ۲.۱.۲ - مقام علمی ۲.۱.۳ - وفات ۲.۱.۴ - آگاهی به فلسفه ۲.۱.۵ - مأخذ جیهانی در تألیف کتاب ۲.۲ - محمد بن محمد جیهانی ۲.۲.۱ - وفات ۲.۳ - احمد بن محمد جیهانی ۲.۳.۱ - مقام علمی ۲.۴ - عبیداللّه بن احمد جیهانی ۲.۵ - آثار و تألیفات جیهانی ۲.۵.۱ - آثار دیگر ۲.۶ - دیدگاه آقا بزرگ تهرانی ۳ - فهرست منابع ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - نسبت جیهانیواژه «جیهانی» نسبت خانواده مشهوری در بخاراست که عدهای از بزرگان آن، در زمان سامانیان در دستگاه آنان سمت وزارت را به عهده داشتند و یا عهدهدار مشاغل مهم دیگری بودند. برخی از اعضای این خاندان از نظر علم و ادب اشتهار داشتند. سه نفر از وزرای سامانیان که به جیهان منسوب و به جیهانی شهرت یافتهاند، عبارتاند از: ابوعبدالله محمد بن احمد بن نصر، و (پسرانش) محمد بن محمد مکنی به ابوعلی و احمد بن محمد. [۱]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۰، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
ریاست دیوان وزارت را در زمان سامانیان به جز خاندان جیهانی، افرادی چون بلعمی، مصعبی و عتبی نیز به عهده داشتند. [۲]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۴، ص۳۰، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
به گفته قزوینی [۳]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۳.
[۴]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۸ـ۲۰۹.
، نسبت جیهانی از نام نیای ایشان به دست آمده است. جیهان در میان عرب و عجم نام متداولی برای مردان بود، [۵]
ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الاسماء و الکنی و الانساب، ج۱، ص۴۲۴.
[۶]
ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الاسماء و الکنی و الانساب، ج۲، ص۱۵۷.
[۷]
سمعانی، ج۳، ص۳۲۳.
[۸]
سمعانی، ج۴، ص۳۰۷.
اما یاقوت حموی (۱۹۶۵، ذیل «جیحون»، «جیهان»)، به روایت از حمزه اصفهانی، جیهان را نام شهری بر ساحل جیحون دانسته که خاندان جیهانی به آن منسوباند. از این خاندان آگاهی چندانی در دست نیست و ضبط آشفته و خلط نامها در منابع بر مشکل افزوده است.۲ - افراد مشهوربرخی افراد مشهور این خاندان، عبارتاند از: ۱. ابوعبداللّه محمدبن احمد جیهانی؛ ۲. ابوعلی محمدبن محمد جیهانی؛ ۳. ابوعبداللّه احمد بن محمد جیهانی؛ ۴. ابومنصور عبیداللّهبن احمد جیهانی. ۲.۱ - محمد بن احمد جیهانیابوعبداللّه محمد بن احمد جیهانی، به نوشته یاقوت حموی، نام جدش نصر بود. ثعالبی [۱۲]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۶۴.
او را ابوعبداللّه جیهانی کبیر خوانده است. از گفته وی [۱۳]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج ۴، ص ۶۴. قاهره ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
[۱۴]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، لطائف المعارف، ج۱، ص۵۰.
[۱۵]
خواندمیر، ج۲، ص۳۵۶.
برمیآید که جیهانی پس از ابوبکربن حامد نَسَفی، چندی وزیر احمدبن اسماعیل سامانی (حک: ۲۹۵ـ۳۰۱) بود. پس از مرگ احمدبن اسماعیل و به امارت نشستن نصربن احمد سامانی در ۲۱ جمادیالاخره ۳۰۱، جیهانی به وزارت رسید و به اتفاق دولتمردان سامانی، از جمله حَمّویه بن علی، امور کشور را سامان داد، [۱۶]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۲۹ ـ ۳۳۰.
[۱۷]
نرشخی، محمدبن جعفر، تاریخ بخارا، ج۱، ص۱۲۹ ـ ۱۳۰، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی.
[۱۹]
تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، ج۱، ص۳۰۲.
اما نسفی [۲۰]
نسفی، عمر بن محمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۸۱.
نوشته است که در آغاز امارت نصربن احمد، ابوبکر محمدبن حامد نسفی تا زمان مرگش (محرّم ۳۰۲) وزیر بود (که ابوعبداللّه جیهانی را سومین وزیر نصر بن احمد دانسته است). به نظر میرسد تکوین نظام دیوانی سامانیان بیشتر مرهون کوشش ابوعبداللّه جیهانی بوده است. وی با دولتهای دیگر مکاتبه کرد و اطلاعات آیینهای کشورداری را فراهم آورد و پس از مطالعه آنها و گزینش موارد نیکو، دستور داد تا اهل دربار و دیوان بر طبق آن عمل کنند. [۲۲]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۳۰.
این مجموعه مدون احتمالاً دستمایه او در تألیف کتاب آیین بوده است. [۲۳]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص۱۵۳.
[۲۴]
ناجی، محمدرضا، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، ج۱، ص۵۲۱.
نرشخی، [۲۵]
نرشخی، محمدبن جعفر، تاریخ بخارا، ج۱، ص۶۹.
که کنیه او را ابوعبیداللّه نوشته، در رویدادهای ۳۰۶، از جیهانی به عنوان وزیر سامانیان یاد کرده و بنای مناره مسجد بخارا را کار او دانسته است. ابنفضلان نیز، که در ۳۰۹ وارد بخارا شد، نوشته است که جیهانی کاتبِ امیر سامانی و در سراسر خراسان به شیخ العمید معروف بود. [۲۶]
ابنفضلان، رساله ابنفضلان، ج۱، ص۷۶.
ابنفضلان پس از چند روز اقامت، به واسطه جیهانی به حضور امیرنصر رسید. [۲۷]
ابنفضلان، رساله ابنفضلان، ج۱، ص۷۷.
ابنندیم نیز جیهانی را کاتب و وزیر امیر سامانی ذکر کرده است [۲۸]
ابنفضلان، رساله ابنفضلان، ج۱، ص۷۷.
(با این ملاحظه که نام او را ابوعبداللّه احمدبن محمدبن نصر جیهانی ضبط کرده است) [۳۰]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۵.
از پایان وزارت ابوعبداللّه جیهانی و انتصاب ابوالفضل بلعمی به جای او اطلاعی در دست نیست، اما احتمالاً وی بر اثر فشار فقهای بخارا و شاید به اتهام زندقه و الحاد برکنار شده است؛ [۳۱]
زرینکوب، عبدالحسین تاریخ مردم ایران: کشمکش با قدرتها، ج۲، ص۱۹۷.
زیرا آنچه ابنندیم [۳۲]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص۱۵۳.
و به پیروی از او یاقوت حموی، درباره متهم شدن ابوعلی محمد بن (مربوط به ابوعبداللّه محمدبن احمد جیهانی است، محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی. [۳۴]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج ۲، ص ۲۰۷.
[۳۵]
حدودالعالم من المشرق الی المغرب، با مقدمه بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسکی، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸.
[۳۶]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۵۵.
به روایت ثعالبی، [۳۷]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۶۵ـ۶۷.
[۳۸]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، لطائف المعارف، ج۱، ص۵۰ ـ ۵۱.
[۳۹]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۶۴.
ابواحمد کاتب عَطَوانی -کتاب عقدالعلی للموقف الاعلی ــ که به لحاظ مهارت در کتابت، خود را از جیهانی و بلعمی برای وزارت شایستهتر میدید ــ جیهانی را به بیکفایتی و تفرعن متهم کرد. [۴۱]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۸، ص۵۳ ـ ۵۴.
همچنین جیهانی دچار وسواس بود و جز با کاغذ یا پارچه با کسی دست نمیداد؛ ازاینرو ابوطیب طاهری شاعر (از بازماندگان خاندان طاهریان) به نکوهش وی پرداخته است. [۴۲]
حموی، یاقوت، معجم الادباء، ج۵، ص۲۳۱۱، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۴۳]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۲، ص۸۱.
ابوعبداللّه شاعران پارسیگو و عربزبان را گرامی میداشت، بهطوری که برخی از آنان، وی را ستودهاند، [۴۴]
نفیسی، سعید، «وزرای آل سامان: خانواده جیهانیان»، ج۱، ص۱۹۳.
از جمله شهید بلخی، ابواحمد بن ابیبکر بن حامد کاتب و ابوالحسین محمدبن محمد مرادی بخاری. [۴۵]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۶۶ ـ ۶۷.
[۴۶]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۷۶.
[۴۷]
عوفی، محمدبن محمد، جوامع الحکایات و لوامعالروایات، ج۲، ص۴، قسم ۲، ج۲.
ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی منسوب به «جیهان» شهری در خراسان بزرگ، کنار رود جیحون میباشد. [۴۹]
ابن فقیه، البلدان، ص۱۵، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶، اول.
وی مشهورترین رجل نامی خاندان جیهانی است. جیهانی پس از ابوبکر بن حامد نسفی چندی وزیر احمد بن اسماعیل سامانی بود. [۵۰]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
سپس زمانی که امیر نصر بن احمد (۳۰۱- ۳۳۳) هنوز به حد رشد و بلوغ نرسیده بود، عهدهدار وزارت وی شده است. [۵۱]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۲۹، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
وی در دو مرحله در زمان امیر نصر بن محمد به وزارت رسیده است: مرحله اول از سال ۳۰۱ تا ۳۰۹ و مرحله دوم از سال ۳۲۵ تا ۳۲۸. [۵۲]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
جیهانی در دوره وزارتش به اتفاق دولتمردان سامانی از جمله حمویة بن علی امور کشور را سامان داد. [۵۳]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
در این زمان منصب وزارت از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تکوین نظام دیوانی سامانیان بیشتر مرهون کوششهای ابوعبدالله جیهانی بوده است. [۵۴]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۲.۱.۱ - تدبیر و درایت جیهانیتمام مورخان و نویسندگان از تدبیر و درایت جیهانی در وزارت سخن گفتهاند و معتقدند در دوره او کارها مرتب شد و مملکت دارای نظم شد. ابن اثیر مینویسد: «اداره امور و ریاست دولت نصر بن احمد به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی واگذار شد. او کارها را مرتب و مملکت را منظم کرد». [۵۵]
ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱۹، ص۱۳۲، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
مورخان نوشتهاند: «چون وی به وزارت نشست، به همه ممالک جهاننامه نوشت و رسمهای همه درگاهها و دیوانها را طلب کرد، سپس در رسم و رسومات آنها نظر کرد و هر رسمی که نیکوتر و پسندیدهتر بود را انتخاب کرد و دستور داد آن رسوم را مورد استفاده قرار دهند و به تدبیر او همه امور مملکت سامان یافت». [۵۶]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۳۰۰ ـ ۳۰۱، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
وی برای اداره دیوان وزارت سامانی بسیاری از مراسمات و تشکیلات ایران عهد ساسانی را در امور وارد کرد. [۵۷]
پیرنیا، حسن و آشتیانی، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاریه، ص۲۴۹، تهران، خیام، ۱۳۸۰، نهم.
از پایان وزارت ابوعبدالله جیهانی و انتصاب ابوالفضل بلعمی به جای او اطلاعی در دست نیست؛ اما احتمالا وی بر اثر فشار فقهای بخارا و شاید به اتهام زندقه و الحاد برکنار شده است. [۵۸]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
[۵۹]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران کشمکش با قدرتها، ج۲، ص۱۹۷، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴.
۲.۱.۲ - مقام علمیمحمد بن احمد جیهانی فردی دانا و بسیار باهوش و فاضل بود. [۶۰]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۱، ص۲۰۸، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
ابن فضلان سفیر خلیفه عباسی در سفرنامه خود از جیهانی به نیکی یاد کرده و مینویسد: «وی در سراسر خطه خراسان به شیخالعمید مشهور بود». [۶۱]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۱، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
وی از مشوقان دانشمندان بود. تشویق و حمایتی که از دانشمندان کرد موجب گردید که وی در ایام حیاتش در تمام جهان اسلام مشهور گردد. او با انعام و پاداش، مشوق یکی از قدیمیترین و شایستهترین جغرافیدانان، یعنی ابوزید بلخی نیز بود. هرچند بلخی دعوت او را به بخارا نپذیرفت و حاضر به ترک موطن خود (بلخ) نگردید. [۶۲]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
جیهانی شاعران پارسی گو و عربزبان را نیز گرامی میداشت، به طوری که برخی از آنان وی را ستودهاند. [۶۳]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۲.۱.۳ - وفاتوفات او در سال ۳۳۰ هجری بوده است. [۶۴]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۰، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۶۵]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
۲.۱.۴ - آگاهی به فلسفهاو به فلسفه و نجوم و هیئت آگاهی داشت و کتابهایی تألیف کرد که اکنون در دست نیستند، از جمله المسالک و الممالک، آیین مقالات، کتب (یا کتاب (العهود للخلفاء و الامراء، الزیادات فی کتاب الناسی) الناشیء؟ یا آیین؟) فی المقالات، و رسائل. [۶۷]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص۱۵۳.
[۶۹]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۸، ص۵۳ ـ۵۴.
[۷۰]
بغدادی، اسماعیل، هدیه العارفین، ج۲.
[۷۱]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۶، ص.
[۷۲]
نفیسی، سعید، «وزرای آل سامان: خانواده جیهانیان»، ج۱، ص۱۹۳ و پانویس ۴۷، ارمغان، سال ۱۱، ش۳ (خرداد ۱۳۰۹).
ابنندیم کتابهای یادشده را به ابوعبداللّه احمدبن محمدبن نصر نسبت داده و ابوعبداللّه محمدبن احمد جیهانی را با نوادهاش یکی پنداشته است؛ [۷۳]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۴ ـ ۲۰۵.
[۷۴]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۷.
[۷۵]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۲، ص۸۱.
[۷۶]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۸، ص۵۴.
نَرشخی [۷۷]
نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ج۱، ص۲۶، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی.
و مسعودی، [۷۸]
مسعودی، تنبیه، ج۱، ص۷۵.
بدون ذکر نام مؤلف، از المسالک و الممالک یاد کردهاند.گردیزی [۷۹]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۳۰.
[۸۰]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۵۹۷.
نیز به تألیفات بسیار جیهانی در شاخههای گوناگون علوم و همچنین کتاب مسالک و ممالک وی و نحوه گردآوری مطالب آن اشاره کرده و اطلاعاتی در مورد ترکان از آن برگرفته است.ابنندیم [۸۱]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص ۱۷۱.
کتاب البلدان ابنفقیه همدانی را برگرفته از مطالب کتاب جیهانی (احتمالاً المسالک و الممالک) و تألیفات دیگران دانسته است، اما با توجه به تقدم زمانی ابن فقیه، در صحت این سخن باید تردید کرد. [۸۲]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۲۱.
۲.۱.۵ - مأخذ جیهانی در تألیف کتابدرباره مأخذ جیهانی در تألیف کتابش اطلاع دقیقی در دست نیست، اما برخی گفتهاند که کتاب وی مشتمل بر متن کامل اثر ابنخرداذبه بوده و او از آن الگو گرفته است. [۸۵]
مقدسی، احسن التقاسیم، ج۲، ص۵۸۱.
[۸۶]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۲۰.
در واقع، دسترسی آسان جیهانی به منابع مکتوب و اطلاعات شفاهی در باره ملل دیگر، سبب اهمیت تصنیف او (المسالک و الممالک) بود. [۸۸]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۳۰.
این کتاب از مآخذ جغرافیانویسان بعدی گردید، به خصوص در مورد مشرق جهان اسلام و چین و روسیه [۸۹]
فرای، ص۲۰۱ ـ ۲۰۲.
[۹۰]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۲۲.
[۹۱]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۷۶.
[۹۲]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۸۷.
ابنحوقل، [۹۳]
ابنحوقل، ج۱، ص ۴۵۳.
مقدسی، ابوریحان بیرونی، [۹۵]
بیرونی، ابوریحان، الا´ثار الباقیه عنالقرون الخالیه، ج۱، ص۲۶۴.
[۹۶]
بیرونی، ابوریحان، الاثار الباقیه عنالقرون الخالیه، ج۱، ص۲۷۱.
[۹۷]
بیرونی، ابوریحان، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۲۶۹.
گردیزی، [۹۸]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۵۶۲.
ادریسی [۹۹]
ادریسی، محمدبن محمد، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الافاق، ج۱، ص۵.
[۱۰۰]
ادریسی، محمدبن محمد، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الافاق، ج۱، ص۷۶.
[۱۰۱]
ادریسی، محمدبن محمد، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الافاق، ج۲، ص۹۳۴.
شرفالزمان طاهر مروزی در طبایع الحیوان، خرقی در منتهی الادراک فی تفسیر الافلاک، [۱۰۲]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص ۲۶۳.
[۱۰۳]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص ۳۱۶ـ۳۱۷،.
افضلالدین کرمانی در عقدالعلی، [۱۰۴]
کرمانی، احمدبن حامد، افضل الدین، کتاب عقدالعلی للموقف الاعلی، ج۱، ص۱۲۲.
عبدالکریم رافعی قزوینی [۱۰۵]
قزوینی، عبدالکریمبن محمد رافعی، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۴۶.
و زکریابن محمد قزوینی [۱۰۶]
قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ج۱، ص ۲۱۱.
نیز از المسالک و الممالک نقل و استفاده کردهاند. ابنعَدیم نیز در مواردی، [۱۰۷]
ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۳۴۸.
[۱۰۸]
ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج ۱، ص ۳۹۷.
[۱۰۹]
ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۴۴۶.
بدون ذکر نام کتاب، از آن اقتباس کرده است. مؤلف ناشناخته حدودالعالم نیز بیشک از المسالک و الممالک جیهانی بهره برده است. [۱۱۰]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۵۷ ـ ۵۸.
[۱۱۱]
حواشی مینورسکی، ص ۱۱۱، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، حدود العالم من المشرق الی المغرب، با مقدمه بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسکی.
یاقوت حموی [۱۱۲]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۷.
جیهانی را در شمار جغرافیانویسان متقدم آورده است. پس از این، گویا آشنایی مستقیم با کتاب جیهانی قطع شده و آگاهی مؤلفان متأخر، بر نقل و سماع متکی بوده، مثلاً حاجیخلیفه [۱۱۳]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴.
فقط کلمات مقدسی را بازگو کرده است. [۱۱۴]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ج۱، ص۲۲۲.
از پارهای منقولات ابوریحان بیرونی و زکریای قزوینی برمیآید که این کتاب جیهانی بخش عمدهای درباره شگفتیهای بلاد داشته است. [۱۱۵]
نفیسی، سعید، «وزرای آل سامان: خانواده جیهانیان»، ج۱، ص۱۹۲.
نسخه یافته شده در کابل با عنوان اشکال العالم، به نظر محققان ارتباطی با المسالک و الممالک جیهانی ندارد. [۱۱۶]
مینورسکی، ص۸۹ ـ۹۰
[۱۱۷]
تکمله ۵ـ۶، ذیل مادّه.
نفیسی [۱۱۸]
نفیسی، سعید، «در باره ترجمه اشکال العالم»، ج۱، ص۳۷۸.
بر آن است که اصطخری از کتاب جیهانی رونویسی کرده است، اما مقابله دقیق ریو [۱۱۹]
Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , London ۱۹۶۶، ج۱، ص۴۱۶.
نشان داده که اشکال العالم تلخیصی است از المسالک و الممالک اصطخری. گردیزی [۱۲۰]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۶۱۲.
[۱۲۱]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۶۱۸.
از تألیف دیگری از ابوعبداللّه (محمدبن احمد) جیهانی به نام تواریخ یاد کرده و نوشته که در مطالب مربوط به هندوان از این کتاب بهره برده است.۲.۲ - محمد بن محمد جیهانیابوعلی محمدبن محمد جیهانی، پسر جیهانی کبیر، وی در ۳۲۶، پس از «برکناری» یا «رحلت» ابوالفضل بلعمی در سال ۳۳۰ هجری به وزارت سعید بن احمد سامانی منصوب شد. [۱۲۲]
ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۷۸، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
[۱۲۳]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۲، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۱۲۴]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، ص۳۳۸، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
[۱۲۵]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۳، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
(که پس از وزارت ابوالفضل بلعمی، از وزارت ابوعبداللّه جیهانی یاد کرده است)، [۱۲۶]
منینی، احمدبن علی، الفتح الوهبی (شرحالیمینی)، ج۱، ص۱۷۰.
[۱۲۷]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۶ ـ ۲۰۷.
ابنندیم [۱۲۸]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص۱۵۳.
و یاقوت حموی از ابوعلی محمدبن احمد الجیهانی به عنوان وزیر نصر بن احمد یاد کرده و نوشتهاند که وی به ابوزید احمدبن سهل بلخی، دانشمند فیلسوف، صله میداد؛ ولی با توجه به زمان مرگ ابوزید بلخی (۳۲۲)، این مطلب را باید مربوط به ابوعبداللّه محمد بن احمد جیهانی کبیر دانست. [۱۳۰]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۳، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
[۱۳۱]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۶، تهران، ایرج افشار، ۱۳۳۷.
[۱۳۲]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۵۵.
از طول دوره وزارت ابوعلی جیهانی آگاهی چندانی نیست. در همین دوره، امیرنصر و ابوطیب محمد بن حاتم مُصْعَبی (صاحب دیوان رسایل سامانیان) به اسماعیلیان (قرامطه) گرویدند و اوضاع کشور آشفته گردید. [۱۳۳]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۳۹.
[۱۳۴]
عمربن محمد نسفی، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۴۳۸ ـ ۴۳۹.
[۱۳۵]
بلخی، عبداللّه بن عمر صفیالدین، فضائل بلخ، ج۱، ص ۲۹۳ ـ ۲۹۴، ترجمه عبداللّه بن محمد حسینی بلخی.
چندی بعد، جیهانی در ۳۳۰ در زیر آوار هلاک شد). [۱۳۶]
ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۹۳، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
و امیرنصر، مصعبی را به وزارت برگزید. [۱۳۷]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۴، ص۷۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
[۱۳۸]
ثعالبی، عبدالملک بن محمد، آداب الملوک، ج۱، ص۱۶۹ ـ ۱۷۰، چاپ جلیل عطیه، بیروت ۱۹۹۰.
[۱۳۹]
نظام الملک، حسنبن علی، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۲۸۷ ـ ۲۸۹.
[۱۴۰]
منینی، احمدبن علی، الفتح الوهبی (شرحالیمینی)، ج۲، ص۶۲.
گردیزی مینویسد: «پس از مرگ امیر سعید سامانی، وزارت از محمد بن عبیدالله بلعمی به ابیعلی محمد بن محمد جیهانی رسید، محمد بن مصعبی از این امر ناراضی بود و به همین جهت امور سامان نیافت». [۱۴۱]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، ص۲۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
البته مقدسی پس از وزارت ابوالفضل بلعمی به وزارت ابوعبدالله جیهانی اشاره دارد [۱۴۲]
حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۳، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
که احتمالاً اشتباه است.۲.۱.۳ - وفاتوی در سال ۳۳۰ هجری تحت الهدم (زیر آوار احتمالا به علت زلزله) از دنیا رفت. [۱۴۳]
ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۹۳، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
۲.۳ - احمد بن محمد جیهانیابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی فرزند محمد بن احمد جیهانی (جیهانی کبیر) از وزرای دولت سامانیان است. نرشخی مینویسد: «مقدسی از ابن الجیهانی نام برده و او را از وزرای نوح بن منصور شمرده است که ظاهراً مقصودش از ابن جیهانی (همین) احمد بن محمد است. [۱۴۶]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۲، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
گردیزی مینویسد: «احمد بن محمد جیهانی از سال ۳۶۵ تا ۳۶۷ وزیر منصور بن نوح سامانی بوده است». [۱۴۷]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، ص۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
در زمان منصور بن نوح سامانی شغل وزارت میان ابوعلی بلعمی، ابوجعفر عُتبی (رجوع کنید به عُتبی، خاندان) و ابومنصور یوسفبن اسحاق دست به دست گشت [۱۴۸]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱.
تا اینکه در ۳۶۵ ابوعبداللّه احمدبن محمد جیهانی، نواده جیهانی کبیر [۱۴۹]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۵۳۶.
[۱۵۰]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۵.
[۱۵۱]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۷.
به وزارت رسید [۱۵۲]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱.
[۱۵۵]
قسم ۲، ج۲، ص۶۸۷ـ ۶۸۸، محمدبن محمد عوفی، جوامع الحکایات و لوامع الروایات، قسم ۲، ج۲، چاپ امیر بانو کریمی (مصفا) و مظاهر مصفا، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۵۶]
حاجیبن نظام عقیلی، آثار الوزراء، ج۱، ص۱۴۷.
(که ابوعلی بلعمی را در ۳۶۵ وزیر منصوربن عبدالملک سامانی دانسته است).ابوعبداللّه احمدبن محمد جیهانی پس از جلوس نوحبن منصور سامانی (حک: ۳۶۶ـ۳۸۷)، همچنان در مقام خود ماند و در ربیعالاخر ۳۶۷ جای خود را به ابوالحسین عتبی داد [۱۵۷]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص ۳۶۲.
[۱۵۹]
صفدی، الوافي بالوفيات، ج۸، ص۵۴.
(با این ملاحظه که هر دو این جیهانیرا با جدّ او، ابوعبداللّه محمدبناحمد جیهانی، وزیر نصربن احمد سامانی، اشتباه گرفتهاند)، [۱۶۰]
نرشخی، محمدبن جعفر، تاریخ بخارا، ج۱، ص ۱۳۶، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی.
[۱۶۱]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۷.
ابوعبداللّه احمدبن محمد جیهانی اگرچه وزارتش دوامی نیافت، وزیر بسیار با کفایتی بود). [۱۶۲]
قسم ۲، ج ۲، ص ۶۸۶، محمدبن محمد عوفی، جوامع الحکایات و لوامعالروایات، قسم ۲، ج۲، چاپ امیر بانوکریمی (مصفا) و مظاهر مصفا، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۶۳]
فضائل بلخ، ترجمه عبداللّهبن محمدحسینی بلخی.
منصور بن نوح در سیزدهم شوال سال۳۶۷ درگذشت و امیر رضی نوح بن منصور به جای پدر نشست، جیهانی در این وقت وزارت داشت... در ربیع الاخر سال ۳۶۷ جیهانی از وزارت افتاد و ابوالحسین عبدالله بن احمد عتبی به جای وی نشست. (آقا بزرگ تهرانی نیز مینویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در سال ۳۶۷ از وزارت برکنار شده است). [۱۶۴]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۰، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۲.۱.۲ - مقام علمیاحمد بن محمد بن نصر جیهانی شخصیتی فاضل ادیب، فیلسوف و منجم [۱۶۸]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
و از پیشگامان علم جغرافیا بوده است. [۱۷۰]
مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص۱۰۱، ترجمه علی نقی منزوی، تهران، شرکت مولفان و مترجمان، ایران، ۱۳۶۱، اول.
او «بیگانگان» (در منابع کلمه «غربا» به کار رفته است که به بیگانگان ترجمه شده است.) را جمع کرد و از مملکت آنها و درآمدهای آنان و کیفیت راههای ورود به آن مناطق و... سؤال کرد تا از این راه به گشودن شهرها دست یابد و درآمد آنها بشناسد و علم نجوم و گردش فلک را بفهمد. [۱۷۱]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
۲.۴ - عبیداللّه بن احمد جیهانیابومنصور عبیداللّه بن احمد جیهانی، احمد بن اسماعیل سامانی در ۲۹۸، ضمن لشکرکشی به سیستان، بُست را گرفت و حکومت آنجا را به حاتم بن عبداللّه شاشی داد. [۱۷۳]
تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۹۲ـ۲۹۳.
چندی بعد، ابومنصور عبیداللّه بن احمد جیهانی بهعنوان عامل سامانیان، حکومتِ بست و رُخَّج را بهدست گرفت. به دنبال شورش سیستان در آغاز امارت نصربن احمد سامانی در ۳۰۱، ابومنصور عبیداللّه بن احمد جیهانی گریخت [۱۷۴]
ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۷۹، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
[۱۷۵]
تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، ج۱، ص۳۰۱ ـ ۳۰۵.
(از این جیهانی تنها با کنیه بومنصور یاد شده است). برخی محققان او را برادر ابوعبداللّه محمد بن احمد جیهانی دانستهاند [۱۷۶]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۸.
[۱۷۷]
نفیسی، سعید، «ترجمه اشکال العالم»، ج۱، ص۱۹۹.
هنری جورج راورتی ابومنصور جیهانی را فردی غیر از عبیداللّه بن احمد جیهانی فرض کرده، اما سعید نفیسی گفته که احتمالاً ابومنصور کنیه عبیداللّه بن احمد بوده است. [۱۷۸]
نفیسی، سعید، «وزرای آل سامان: خانواده جیهانیان»، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱، ارمغان، سال ۱۱، ش۳ (خرداد ۱۳۰۹).
در ۳۸۸، وزارت دولت سامانیان به ابوالفضل محمد بن احمد خُنامَتی رسید. [۱۷۹]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۷۷.
[۱۸۰]
محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، ج۱، ص۲۰۵.
برخی نویسندگان خنامتی را جیهانی خوانده و احتمال دادهاند که وی پسر ابوعبداللّه احمدبن محمد جیهانی باشد. [۱۸۱]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۵۶۵.
[۱۸۲]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۲، ص۲۰۸.
[۱۸۳]
نفیسی، سعید، «ترجمه اشکال العالم»، ج۱، ص۱۹۸ـ ۱۹۹.
[۱۸۴]
پنداشته است، نرشخی، محمدبن جعفر، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی.
۲.۵ - آثار و تألیفات جیهانیجیهانی دارای آثار و تألیفات متعددی است که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: المسالک و الممالک. [۱۸۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[۱۸۶]
اصطخری، ابراهیم بن محمد، المسالک و الممالک، ص۵ (مقدمه)، قاهره، الهیئه العامه لقصور الثقافه، بیتا.
کتاب معروفی است که اصل آن در دسترس نیست؛ اما بسیاری از آن نقل کردهاند. [۱۸۷]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، ص۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
حاجی خلیفه مینویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در کتاب مفصل «مسالک و ممالک» عالم را به هفت اقلیم تقسیم کرده و برای هر اقلیم ستارهای قرار داده. او در کتابش به وصف شهرها نپرداخته و تنها راههای شرق و غرب و شمال و جنوب را ذکر کرده است. [۱۸۸]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
این کتاب احتمالاً همان کتابی است که مسعودی در مورد آن مینویسد: جیهانی وزیر نصر بن احمد سامانی کتابی در وصف جهان و اخبار و عجایب آن و شهرها و دریاها و امتهای عالم تصنیف کرده است. [۱۸۹]
مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۷۱، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، دوم.
کتاب المسالک و الممالک جیهانی هرچند امروزه در دسترس نیست، اما برخی اشاره دارند جغرافینویسان پس از جیهانی اطلاعات خود را در باب سرزمینهای غیراسلامی شمال و شرق از آن گرفتهاند. [۱۹۰]
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۲، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
[۱۹۱]
گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، ص۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
او با نوشتن این کتاب به جهانگردان مشهوری چون بودلف و ابن فضلان یاری رسانده است. [۱۹۲]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۳۹ (مقدمه)، تهران، میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳، اول.
۲.۵.۱ - آثار دیگراز دیگر آثار جیهانی میتوان به العهود للخلفا والامراء، کتاب الزیارات فی کتاب الناشی، آیین مقالات [۱۹۳]
بغدادی، ابن ندیم، فهرست، ص۱۵۳، تحقیق رضا تجدد، بیجا، بیتا.
و کتاب رسائل اشاره کرد.۲.۶ - دیدگاه آقا بزرگ تهرانی"اشکال العالم" آقا بزرگ تهرانی در مورد این کتاب مینویسد: «در کابل نسخهای از اشکال العالم وجود دارد که سعید نفیسی از روی آن برای خویش نسخهبرداری کرده است و در آنجا بیان کرده که مؤلف کتاب معاصر با سامانیان در قرن چهارم هجری است. آقا بزرگ سپس مینویسد: شاید مولف آن ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی از وزرای سامانیان باشد». ۳ - فهرست منابع۱. ابناثیر. ۲. ابنحوقل. ۳. ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زكّار، بیروت (? ۱۴۰۸/۱۹۸۸). ۴. ابنفضلان، رساله ابنفضلان، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۳۷۹/۱۹۶۰. ۵. ابن ماكولا، الاكمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الاسماء و الكنی و الانساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دكن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۶. ۶. ابنندیم (تهران). ۷. ابنندیم (لایپزیگ). ۸. ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیه عنالقرون الخالیه، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳. ۹. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ ش. ۱۰. محمدبن محمد ادریسی، كتاب نزهه المشتاق فی اختراق الا´فاق، قاهره: مكتبه الثقافه الدینیه،) بیتا.(. ۱۱. احمدبن حامد افضلالدین كرمانی، كتاب عقدالعلی للموقف الاعلی، چاپ علیمحمد عامری نائینی، تهران ۱۳۵۶ ش. ۱۲. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، تركستاننامه: تركستان در عهد هجوم مغول، ترجمه كریم كشاورز، تهران ۱۳۶۶ ش. ۱۳. اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین، ج ۲، در حاجیخلیفه، ج ۶. ۱۴. تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران: زوار، (? ۱۳۱۴ ش). ۱۵. عبدالملك بن محمد ثعالبی، آداب الملوك، چاپ جلیل عطیه، بیروت ۱۹۹۰. ۱۶. عبدالملك بن محمد ثعالبی، لطائف المعارف، چاپ ابراهیم ابیاری و حسن كامل صیرفی، (قاهره ? ۱۳۷۹/۱۹۶۰). ۱۷. عبدالملك بن محمد ثعالبی، یتیمه الدهر، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره ۱۳۶۶/۱۹۴۷. ۱۸. حاجی خلیفه، کشف الظنون. ۱۹. حدودالعالم من المشرق الی المغرب، با مقدمه بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسكی، ترجمه میرحسین شاه، كابل ۱۳۴۲ ش. ۲۰. خواندمیر. ۲۱. عبدالكریمبن محمد رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین ، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. ۲۲. عبدالحسین زرینكوب، تاریخ مردم ایران: كشمكش با قدرتها، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۸ ش. ۲۳. سمعانی. ۲۴. عبدالرحمانبن ابیبكر سیوطی، المزهر فی علوم اللغه و انواعها، چاپ فؤاد علی منصور، بیروت ۱۹۹۸. ۲۵. صفدی، الوافی بالوفیات. ۲۶. عبداللّهبن عمر صفیالدین بلخی، فضائل بلخ، ترجمه عبداللّهبن محمدحسینی بلخی،چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۵۰ ش. ۲۷. حاجیبن نظام عقیلی، آثار الوزراء، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۸ ش. ۲۸. محمدبن محمد عوفی، جوامع الحكایات و لوامع الروایات، قسم ۲، ج ۲، چاپ امیر بانوكریمی (مصفا) و مظاهر مصفا، تهران ۱۳۶۲ ش. ۲۹. محمدبن محمد عوفی، لبابالالباب، چاپ ادوارد براون و محمد قزوینی، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۲۴/۱۹۰۳ـ۱۹۰۶. ۳۰. زكریابن محمد قزوینی، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، چاپ فاروق سعد، بیروت ۱۹۷۸. ۳۱. محمد قزوینی، یادداشتها، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۲ ش. ۳۲. ایگناتی یولیانوویچ كراچكوفسكی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، نقله الی اللغه العربیه صلاحالدین عثمان هاشم، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵. ۳۳. عبدالحیبن ضحاك گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش. ۳۴. مسعودی، تنبیه . ۳۵. مقدسی، احسن التقاسیم. ۳۶. احمدبن علی منینی، الفتحالوهبی (شرح الیمینی)، قاهره ۱۲۸۶. ۳۷. محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان ، تهران ۱۳۷۸ ش. ۳۸. محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا ، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصرقباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۱ ش. ۳۹. عمربن محمد نسفی، القند فی ذكر علماء سمرقند، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۸ ش. ۴۰. حسنبن علی نظام الملك، سیرالملوك (سیاستنامه)، چاپ هیوبرت دارك، تهران ۱۳۵۵ ش. ۴۱. سعید نفیسی، « در باره ترجمه اشكال العالم»، راهنمای كتاب، سال ۲، ش ۳ (آذر ۱۳۳۸). ۴۲. سعید نفیسی، «وزرای آل سامان: خانواده جیهانیان»، ارمغان، سال ۱۱، ش ۳ (خرداد ۱۳۰۹). ۴۳. یاقوت حموی، كتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. ۴۴. یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. ۴۵. EI ۲, s.v. "Djughrafiya. I-V" (by S. Maqbul Ahmad); ۴۶. ibid, Suppl ., fascs. ۵-۶, Leiden ۱۹۸۲, s.v. "Al-Djayhani" (by Ch. Pellat); ۴۷. Richard N. Frye, The golden age of Persia: the Arabs in the East , London ۱۹۷۵; ۴۸. Vladimir Fedorovich Minorsky, "A false Jayhani", BSOAS , XIII (۱۹۴۹); ۴۹. Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , London ۱۹۶۶. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان جیهانی»، شماره۵۳۳۱. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان جیهانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۰. ردههای این صفحه : تاریخ حکومت های اسلامی | تراجم | خاندان ها | درگذشتگان سده 4 (قمری) | سامانیان | کارگزاران حکومت سامانی | مقالات پژوهه | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|