زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه
 

خاتمیت روایی





در جوامع حدیثی شیعی و اهل سنّت، احادیث نبوی و نیز احادیث منقول از امامان معصوم علیهم السلام درباره خاتمیت بسیار است.


۱ - اهمیت خاتمیت



آموزه خاتمیت در فرهنگ اسلامی جایگاه و اهمیت جدّی دارد، تا جایی که پذیرش آن از ضروریات آیین اسلام شمرده شده است. در بسیاری از دعاهای مأثور از ائمه اطهار علیهم السلام، بر خاتمیت رسول اکرم گواهی داده شده است.
[۱] محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد،ص۷۱۹ بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
[۲] محمد بن حسن طوسی،مصباح المتهجّد،ص۷۷۸، بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
[۳] محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد،ص۸۰۳، بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
[۴] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۸۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
[۵] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۱۶، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
[۶] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
[۷] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۲، ص۳۰۳، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.


۲ - دلایل خاتمیت




۲.۱ - احادیث نبوی


در بسیاری از احادیث نیز، بر خاتمیت پیامبر اکرم تأکید شده است. از مهمترین احادیث نبوی در اثبات خاتمیت حدیث منزلت است که از احادیث متواتر بوده و در آن به خاتم النبیین بودن پیامبر اسلام تصریح شده است. احادیث نبوی دیگری نیز درباره خاتمیت نقل شده است. از جمله آن‌که پیامبر اکرم در حدیثی خود را خاتم الانبیا یا خاتم هزار پیامبر یا بیشتر
[۸] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۷۹، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۹] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۹۷، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
[۱۰] علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۷، ص۳۴۶، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و امام علی علیه السلام را خاتم الاولیا یا خاتم الاوصیا یا خاتم هزار وصی خوانده‌اند.
[۱۲] ابن ابی زینب، الغیبة، ج۱، ص۲۶۶، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.
[۱۴] مجلسی، ج۳۹، ص۷۶.

ایشان همچنین خود را اولین پیامبران در خلقت و آخرینشان در بعثت معرفی کرده‌اند.
[۱۵] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۳۹۳، بیروت ۱۴۰۱.
[۱۶] علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۴۲۵، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۸] محمد بن محمد غزالی، مجموعة رسائل الامام الغزالی، ج۴، ص۱۲۶ـ۱۲۷، بیروت ۱۴۱۴ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۴ـ۱۹۹۷.
در حدیثی، اول رسولان آدم و آخر آنان محمد صلی اللّه علیه وآله و سلم ذکر شده است.
[۱۹] علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۴۸۰، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۰] محمدعبدالرؤوف بن تاج العارفین مُناوی، فیض القدیر: شرح الجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر، ج۳، ص۱۲۵، چاپ احمد عبدالسلام، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
چنانکه در برخی روایات
[۲۱] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل،ج ۳، ص ۲۴۷ـ ۲۴۸، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۲۲] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل،ج۲، ص۴۳۶،، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۲۳] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۲۲۵ـ۲۲۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بیتا).


۲.۲ - احادیث ائمه(علیهم السلام)


از ائمه اطهار علیهم السلام نیز روایاتی در اثبات و تأیید خاتمیت رسول گرامی اسلام نقل شده است. از جمله حضرت علی علیه السلام در مواضع مختلفی از نهج البلاغه به این مهم اشاره کرده‌اند. حضرت علی در خطبه اول فرموده‌اند که خدای سبحان، محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم را برای به انجام رساندن وعده‎اش و تمام کردن سلسله نبوت فرستاد. در خطبه ۱۳۳، ضمن بیان ویژگی‌های رسول اسلام بیان کرده‌اند که به واسطه ایشان وحی الهی خاتمه یافت. در خطبه ۱۷۳، پیامبر اکرم امین وحی خدا و خاتم رسولان معرفی شده‌اند. براساس خطبه ۱۸۳، به واسطه رسول اسلام دین الهی کامل گشته است. بنابر خطبه ۲۳۵ نیز هنگامی که امام علی پیکر مطهر پیامبر اکرم را برای غسل و تجهیز آماده می‌کردند، بیان کردند، ای رسول خدا، با مرگ شما چیزی (نبوت) خاتمه یافت که با مرگ هیچ فرد دیگری پایان نیافته بود.
حدیث مهم دیگری که مبنای فقیهان در استنباط بسیاری احکام شرعی قرار گرفته و مؤید خاتمیت و عدم نسخ شریعت رسول اکرم است، حدیثی از امام صادق علیه‌السلام است که فرمودند: «حلال محمد تا روز قیامت حلال و حرام او نیز تا قیامت حرام است».
[۲۷] جعفر سبحانی، خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، ج۱، ص۴۵ـ۹۴، ترجمه رضا استادی، قم ۱۳۶۹ش.
در ضمن خاتمیت پیامبر اکرم با جامعیت و کلی بودن دعوت ایشان (عالَمی و جهانی بودن) ملازمت دارد و پیامبر گرامی اسلام از همان سالهای آغازین بعثت در موارد مختلفی، از جمله در حادثه یوم الدار که فرمودند «... انی رسولاللّه الیکم خاصة و الی الناس عامة...»،
[۲۸] ابن اثیر، ج۲، ص۶۱.
یا دعوت از ملوک و پادشاهان سرزمین‌های دیگر برای پذیرش آیین اسلام
[۲۹] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۶۳، بیروت: دارصادر، (بیتا).
بر عمومیت دعوت و رسالت خود صحه گذاشتند. بنابراین از ابتدای بعثت، حتی پیش از نزول آیه ۴۰ سوره احزاب، خاتمیت امری شناخته شده و روشن بوده است و کسانی که به آیین مقدّس اسلام روی می‌آوردند، بر خاتمیت پیامبر اکرم نیز گردن می‌نهادند.

۲.۳ - اخبار خاتمیت از جانب انبیای پیشین


به گواهی انبیای پیشین بر خاتمیت رسول اکرم اشاره شده است و از حضرت رسول اکرم نقل شده اگر موسی زنده بود، به دین اسلام درآمده و از وی تبعیت می‌کرد.
[۳۱] ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۲۲۸، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۳۲] ابویعلی موصلی، مسند ابی یعلی الموصلی، ج۴، ص۱۰۲، چاپ حسین سلیم اسد، دمشق ۱۴۰۴ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۴ـ۱۹۸۸.
[۳۳] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۴۳۷، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
به همین سبب، در حدیث مزبور حضرت پیامبر اصحاب خود را از مباشرت و نظرخواهی اهل کتاب منع کردند.

۲.۴ - حدیث لبنه


در حدیث دیگری که معروف به حدیث لِبنه است، پیامبر اکرم سلسله انبیا را به بنایی از هر نظر کامل تشبیه کرده‌اند که فقط جای یک آجر آن خالی بوده است، سپس مَثَل خود را مَثَل آن آجر دانسته‌اند که با آن بنا کامل می‌شود. به واسطه حضرت محمد نیز بنای نبوت به اتمام می‌رسد.
[۳۴] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۵۶ـ۲۵۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۳۵] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۱۲، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۳۶] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۳۷] مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۶۴ـ۶۵، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۳۸] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۴، ص۲۲۵، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۹] محمدبن محمد غزالى، مجموعة رسائل الامام الغزالى،ج ۴، ص ۱۲۶ـ۱۲۷، بيروت ۱۴۱۴ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۴ـ۱۹۹۷
در تفسیر این حدیث بیان کرده است که زیاده بر کمال، نقص تلقی می‌شود. همچون دست انسان که کمال آن داشتن پنج انگشت است و وجود انگشت ششم در آن نقص تلقی می‌شود. درنتیجه به موجب این حدیث، رسول اکرم قطعآ خاتم انبیایند.

۳ - عاقب یکی از اسمای پیامبر



پیامبر اسلام در حدیث دیگری یکی از اسامی خود را عاقِب شمرده و در شرح معنای آن فرموده‌اند عاقِب کسی است که پس از وی پیامبر دیگری نمی‌آید.
[۴۰] ابن سعد (بیروت)، ج۱، ص۱۰۵.
[۴۱] ۸۴، ابن حنبل، ج۴، ص۸۰، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۴۲] مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۸۹، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۴۳] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۶، ص۴۰۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
رسول اکرم در جایی دیگر بیان کرده‌اند که من برای هدایت جمیع مردم، از هر نژادی که باشند، مبعوث شده‌ام و به واسطه من سلسله انبیا به پایان رسیده است.
[۴۴] ابن سعد (بیروت)، ج۱، ص۱۹۲.
[۴۵] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۰۱، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۴۶] مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۲، ص۶۴، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۴۷] سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۵۵، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۷، موصل ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
در حدیث دیگری، پیامبر اکرم فرمودند پیامبری بعد از من و سنّتی پس از سنّت من و امتی بعد از امت شما نیست و اگر کسی پس از من ادعای نبوت کرد دروغگوست.
[۴۸] ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۴، ص۱۶۳، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۴۹] ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۳۲۲، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۵۱] محمد بن حسن حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۲۸، ص۳۳۷ـ۳۳۸، قم ۱۴۱۶.
در حدیثی نیز، ضمن اشاره به مدعیان دروغین، خود را خاتم النبیین معرفی کردند
[۵۲] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۸، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۵۳] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۹۶، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۵۴] سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۲، ص۳۰۲، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۵۵] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۳، ص۳۳۸، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و البته تصریح نمودند که هرگز به خاتم النبیین بودن خود فخرفروشی نمی‌کنند.
[۵۶] عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۲۷، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۴۹.


۴ - نمونه تاریخی



در حدیث دیگری به محزون شدن مسلمانان، هنگام شنیدن خبر ختم رسالت از زبان حضرت پیامبر اشاره شده است.
[۵۷] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۶۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۵۸] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۳، ص۳۶۴، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۹] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۳۹۱، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).


۵ - نشانه‌ خاتمیت



در برخی روایات به وجود مهر ختم نبوت میان دو کتف مبارک پیامبر اکرم و توصیف آن پرداخته شده است.
[۶۰] مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۸۶ـ۸۷، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۶۱] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۶۰، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۶ - فهرست منابع



(۱) ابن ابی زینب، الغیبة، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.
(۲) ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳) ابن اثیر.
(۴) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۵) ابن بابویه، کتاب مَن لا یَحضُرُه الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
(۶) ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۷) ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا).
(۸) ابن سعد (بیروت).
(۹) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف ۱۹۵۶.
(۱۰) ابن طاووس، اقبال الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
(۱۱) سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) ابویعلی موصلی، مسند ابی یعلی الموصلی، چاپ حسین سلیم اسد، دمشق ۱۴۰۴ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۴ـ۱۹۸۸.
(۱۳) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۱۴) علی بن محمد بیاضی، الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، چاپ محمدباقر بهبودی، (تهران) ۱۳۸۴.
(۱۵) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۶) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
(۱۷) محمد بن حسن حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم ۱۴۱۶.
(۱۸) محمد بن حسن حرّ عاملی، الفصول المهمة فی اصول الائمة، چاپ محمدبن محمدحسین قائینی، قم ۱۳۷۶ش.
(۱۹) عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۴۹.
(۲۰) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱.
(۲۱) محمد بن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، چاپ محسن کوچهباغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۲۲) سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۷، موصل ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳) طبری، تاریخ (بیروت).
(۲۴) محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۲۵) محمد بن محمد غزالی، مجموعة رسائل الامام الغزالی، بیروت ۱۴۱۴ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۴ـ۱۹۹۷.
(۲۶) سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَویِ القُربی، چاپ علی جمالاشرف حسینی، قم ۱۴۱۶.
(۲۷) کلینی، الکافی.
(۲۸) علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۲۹) مجلسی.
(۳۰) مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
(۳۱) محمد بن محمد مفید، الامالی، چاپ حسین استادولی و علیاکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۳۲) محمدعبدالرؤوف بن تاج العارفین مُناوی، فیض القدیر: شرح الجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر، چاپ احمد عبدالسلام، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۳۳) علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۳۴) جعفر سبحانی، خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، ترجمه رضا استادی، قم ۱۳۶۹ش؛

۷ - پانویس


 
۱. محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد،ص۷۱۹ بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
۲. محمد بن حسن طوسی،مصباح المتهجّد،ص۷۷۸، بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
۳. محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد،ص۸۰۳، بيروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱
۴. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۸۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
۵. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۱۶، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
۶. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
۷. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۲، ص۳۰۳، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
۸. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۷۹، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۹. محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۹۷، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
۱۰. علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۷، ص۳۴۶، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۱. محمد بن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۳۳۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ش.    
۱۲. ابن ابی زینب، الغیبة، ج۱، ص۲۶۶، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.
۱۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۵۴، نجف ۱۹۵۶.    
۱۴. مجلسی، ج۳۹، ص۷۶.
۱۵. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۳۹۳، بیروت ۱۴۰۱.
۱۶. علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۴۲۵، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۷. سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَویِ القُربی، ج۱، ص۶۴، چاپ علی جمال اشرف حسینی، قم ۱۴۱۶.    
۱۸. محمد بن محمد غزالی، مجموعة رسائل الامام الغزالی، ج۴، ص۱۲۶ـ۱۲۷، بیروت ۱۴۱۴ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۴ـ۱۹۹۷.
۱۹. علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۴۸۰، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۰. محمدعبدالرؤوف بن تاج العارفین مُناوی، فیض القدیر: شرح الجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر، ج۳، ص۱۲۵، چاپ احمد عبدالسلام، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
۲۱. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل،ج ۳، ص ۲۴۷ـ ۲۴۸، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۲۲. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل،ج۲، ص۴۳۶،، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۲۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۲۲۵ـ۲۲۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۲۴. محمد بن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (ع)، ج۱، ص۱۶۸، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ش.    
۲۵. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۸.    
۲۶. محمد بن حسن حرّ عاملی، الفصول المهمة فی اصول الائمة، ج۱، ص۶۴۳، چاپ محمد بن محمد حسین قائینی، قم ۱۳۷۶ش.    
۲۷. جعفر سبحانی، خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، ج۱، ص۴۵ـ۹۴، ترجمه رضا استادی، قم ۱۳۶۹ش.
۲۸. ابن اثیر، ج۲، ص۶۱.
۲۹. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۶۳، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۰. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۶۴۸۶۴۹.    
۳۱. ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۲۲۸، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۲. ابویعلی موصلی، مسند ابی یعلی الموصلی، ج۴، ص۱۰۲، چاپ حسین سلیم اسد، دمشق ۱۴۰۴ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۴ـ۱۹۸۸.
۳۳. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۴۳۷، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۳۴. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۵۶ـ۲۵۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۵. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۱۲، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۳۷. مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۶۴ـ۶۵، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۳۸. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۴، ص۲۲۵، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۹. محمدبن محمد غزالى، مجموعة رسائل الامام الغزالى،ج ۴، ص ۱۲۶ـ۱۲۷، بيروت ۱۴۱۴ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۴ـ۱۹۹۷
۴۰. ابن سعد (بیروت)، ج۱، ص۱۰۵.
۴۱. ۸۴، ابن حنبل، ج۴، ص۸۰، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۴۲. مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۸۹، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۴۳. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۶، ص۴۰۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۴۴. ابن سعد (بیروت)، ج۱، ص۱۹۲.
۴۵. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۰۱، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۴۶. مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۲، ص۶۴، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۴۷. سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۵۵، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۷، موصل ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۴۸. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۴، ص۱۶۳، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
۴۹. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۳۲۲، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
۵۰. محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۵۳، چاپ حسین استادولی و علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    
۵۱. محمد بن حسن حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۲۸، ص۳۳۷ـ۳۳۸، قم ۱۴۱۶.
۵۲. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۸، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۵۳. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۹۶، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۵۴. سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۲، ص۳۰۲، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۵۵. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۳، ص۳۳۸، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۶. عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۲۷، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۴۹.
۵۷. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۶۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۵۸. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۳، ص۳۶۴، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۹. محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۳۹۱، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
۶۰. مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۸۶ـ۸۷، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۶۱. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۶۰، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۸ - منبع



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاتمیت»، شماره۶۷۱۶.    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.