بعثت
بِعْثَت، اصطلاحی در فرهنگ اسلامی به معنای برانگیختن و برگزیدن پیامبران از سوی خداوند برای هدایت مردم كه آغاز رسالت هر پیامبر است. بعثت در فرهنگ قرآنی به معنای عامل برانگیختن و رسانیدن به مرحلهای خاص از تكامل است كه در آن نوعی تحول وجود دارد. برای همین، در معنای حشر مردگان نیز به كار رفته است، زیرا آغاز نوعی تحول بزرگ و وارد شدن به فضایی جدید است (یس/ 36/52؛ بقره/2/56؛ حج/22/7؛ نیز نکـ: راغب، 52 -53)؛ هرچند معنای اصطلاحی غالب آن برانگیختن و فرستادن پیامبران برای هدایت مردم است (بقره/2/213؛ نحل/16/36؛ اسراء/17/15). از این میان، بعثت پیامبر اكرم(ص) جایگاه خاصی یافته است، به طوری كه بیشتر، از كلمه «بعثت»، برانگیخته شدن ایشان به پیامبری، به اذهان متبادر میشود.
در همه جای قرآن، انتساب بعثت به «الله» است، یعنی هم حشر مردگان، هم قانونمندیهای خاص هستی و هم ارسال رسل كه نشان از تسلط مطلق اراده و برنامه خدا در اداره جهان هستی است.
نکـتۀ قابل تأمل در بعثت پیامبران، منّتی است كه خداوند بر مردم مینهد (آل عمران/3/164). اولاً این منت برای هدایت و راهبری است و ثانیاً اینکـه پیامبران را از میان خود مردم و از جنس آنان انتخاب كرده است (توبه/9/128؛ جمعه/62/2). هرچند گاهی، برگزیدن پیامبران از میان مردم مایه استهزا و انکـار مشركان و عناد و تكبر گردنکـشان باشد (اسراء/17/94؛ فرقان/25/41)، اما در این نکـته حكمت و منطقی استوار نهفته است؛ زیرا پیامبران به عنوان الگو و اسوه در قرآن مطرح شدهاند (احزاب/33/21؛ ممتحنه/60/6) و اگر از جنس دیگری برگزیده میشدند، نمیتوانستند الگویی بشری باشند؛ و این یك سنت الهی است كه پیامبر هر گروه، از جنس خودشان باشد تا حجت بر دیگران تمام شود (اسراء/17/95).
بعثت پیامبر اكرم(ص) در 40 سالگی و در قولی خلاف مشهور، در 43 سالگی آن حضرت اتفاق افتاد (یعقوبی، 2/15؛ ابن اثیر، 2/46؛ ابن كثیر، 1/385)؛ سبب این اختلاف، برداشت متفاوت از مفهوم بعثت است كه آیا اولین نزول قرآن و آیات الهی مساوی با بعثت است، یا اولین تبلیغ رسمی و علنی.
وقتی پیامبر اكرم (ص) در غار حرا، در كوه ثور، به تفكر و عبادت مشغول بودند، با نزول نخستین آیات سوره علق، و دعوت او به «خواندن به نام پروردگاری كه آفرید» آغاز شد و با نخستین آیات سوره مدثر ادامه یافت (ابن هشام، 1/236-237؛ یعقوبی، 2/16؛ طبری، 2/298). پیامبر(ص) ابتدا همسرشان خدیجه و پسر عمویشان علی(ع) را در جریان نبوت خویش قرار دادند. 3 سال بعد با نزول آیۀ «وَاَنْذِرْ عَشیرَتَك الاْقْرَبین» (شعراء/26/214) دعوت وارد مرحله جدیدی شد و در همان سال با نزول آیه «فَاصْدَع بِما تُؤْمَرُ وَاَعْرِض عَن الْمُشْرِكین...» (حجر/15/94) علنی شد و اول بار پیامبر(ص) در بازار عُكاظ، جایی كه همه مردم برای تجارت در آن جمع بودند و عدهای نیز در بلندیهای آن به بیان اشعار تازه و داستانهای گوناگون مشغول بودند، همه را به سكوت خواندند و دعوت خویش را آشكار كردند. آن روز ابولهب، پیامبر(ص) را به استهزا آزرد وعدهای نیز به پیروی از او پیامبر(ص) را آزار رسانیدند؛ اما ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) آنان را تنبیه كرد، عده كمی ایمان آوردند و به جمع گروه اندكی كه در این دورۀ 3 ساله، پنهانی ایمان آورده بودند، پیوستند (یعقوبی، 2/17- 18).
اولین وحی، وقتی توسط جبرئیل بر پیامبر نازل میشود، همراه با هیبت و احساس سنگینی بار عظیم رسالت است، به گونهای كه وقتی به خانه میآیند، به همسرشان میگویند: «مرا بپوشان»، اما از ابهام و شگفتی گزارشی نشده است؛ چه، آمادگی ارتباط با فرشته وحی و جهان غیب از پیش برای پیامبر(ص) ایجاد شده بوده است و پیش از اینکـه جبرئیل را ببینند، آثار او را دیده بودهاند. در كودكی، جایی در بیابان دو ملك بر او ظاهر میشوند و سینهاش را میشكافند، هر ناپاكی و ناخالصی را میزدایند و محمد(ص) در آن هنگام احساسی نورانی و لطیف میكند، به گونهای كه بر هر درخت و سنگی كه میگذرد، سلام آنان را میشنود (ابن هشام، 1/234؛ طبری، 2/305).
مكاشفاتی از این قبیل، میل به تنهایی، عزلتهای یك ماهه در كوههای اطراف مكه و بعد بازگشت به شهر، خوابهایی كه حال و هوای جهان غیب داشت، شنیدن صدای ملك وحی پیش از بعثت و ارتباط 3سالۀ اسرافیل و 20 سالۀ جبرئیل با ایشان (یعقوبی 2/16؛ نیز ابن اثیر، 2/46-50) آمادگیهایی بوده كه ایشان را برای ابلاغ پیامبری مهیا میساخته است.
اگر این دسته از روایات را بپذیریم، دربارۀ روایات دیگری كه پیامبر(ص) را ناآشنا به فضای وحی و ارتباط با فرشتگان میدانند، تأمل باید كرد. نگاه ناباورانه پیامبر(ص) به حادثۀ وحی و ترس از پریشان خاطری یا جن زدگی، مشورت با خدیجه و تأیید گرفتن از ورقهبننوفل به عنوان شاهد پیامبری او و آرام شدن حضرت با دلداری وی، مضامین این دسته از روایات است (ابن هشام، 1/238؛ یعقوبی، 2/17؛ طبری، 2/299) كه با سیر رشد و فضای تربیتی حاكم بر پیامبر(ص) و بصیرت و بینش او نسبت به وظیفۀ سنگین رسالت، ناسازگار به نظر میرسد.
واقعۀ بعثت در فرهنگ مسلمانان جایگاهی خاص دارد. بعثت در حقیقت نقطه آغازین اسلام است، دینی كه در سالهای اولیۀ خود با پیروانی اندك و در شرایط سخت آغاز شد، و بعدها در سراسر جهان انتشار یافت و دلهای فراوان را به سوی خود جذب كرد. شروع همه آنچه در اسلام گذشته، همین نقطه است كه آغاز تحولی عظیم در تاریخ بشریت به شمار میآید. این اتفاق بزرگ به نقل مورخان در روز دوشنبه 27 رجب سال چهلم عام الفیل و بیستمین سال حكومت خسرو پرویز بر ایران روی داده است. قولهای دیگری 17 یا 18 رمضان، یا یكی از روزهای ماه ربیعالاول را روز بعثت دانستهاند، هرچند شیعیان قول اول را برگزیدهاند (ابن هشام، 1/240؛ یعقوبی، 2/15؛ طبری، 2/293). روز مبعث، عیدی بزرگ در فرهنگ همه فرق اسلامی است و در سراسر سرزمینهای اسلامی، در روز مبعث، جشنهای ویژهای متناسب با آداب و رسوم هربوم برپا میشود.
مآخذ
ابن اثیر، الكامل؛ ابن كثیر، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، 1383ق/1964م؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، 1355ق/1936م؛ راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، به كوشش محمد سید كیلانی، بیروت، دارالمعرفه؛ طبری، تاریخ؛ قرآن كریم؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، نجف، 1358ق.
مهدی مطیع