جلا (مفرداتنهجالبلاغه)جَلاء (به فتح جیم) و جِلا (به کسر جیم) یا جَلىّ یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای روشنی، رفتن زنگ و تیرگی، یا آشكار که حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص راهنمایان راه حق، دنیا و ... از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیجَلاء (به فتح جیم) و جِلا (به کسر جیم) یا جَلىّ به معنای روشنی، رفتن زنگ و تیرگی، یا آشكار آمده است. • واژه «مجلوّ» به معنای آشكار شده، آمده است. • واژه «مجلیه» به معنای بيرون كننده میباشد. • واژه «متجلّی» به معنای آشكار است. ۲ - کاربردهاامام (صلواتاللهعلیه) در خصوص راهنمایان راه حق فرموده است: «انّ اللّه سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب؛ خداوند ذکر اللّه را روشنی قلوب گردانده است.» همچنین واژه «جلاء» به معنی خارج شدن و خارج کردن از محلّ و نیز به معنای افتراق و جدایی میآید؛ چنانکه امام (علیهالسلام) در رابطه با دنیا میفرماید: «و الدنیا دار منی لها الفناء و لاهلها منها الجلاء؛ دنیا خانهای است که برای آن فنا مقدّر شده و برای مردمش از آن، خارج شدن مقدّر گشته است.» آن حضرت (علیهالسلام) هنگامی که از عبداللّه بن عباس خواست حکومت فارس را به زیاد بن ابیه بدهد، به زیاد چنین فرمود: «استعمل العدل و احذر العسف و الحیف فانّ العسف یعود بالجلاء و الحیف یدعو الی السیف؛ با عدالت حکومت کن؛ از شدت در غیر حق و از ظلم بپرهیز که شدت در غیر حق سبب تفرق و از بین رفتن وحدت است و ظلم، مظلومان را وادار به قیام و شمشیر میکند.» ۳ - پانویس
۴ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جلا»، ص۲۲۷. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|