جریانهای ارتجاعیدر قرآن از وجود روحیّه اصرار و پافشاری بر آیینهای گذشته در برابر دین حقّی که هر بار به وسیله پیامبری از سوی خداوند تجدید میشد، یادشده است. ۱ - جریانهای ارتجاعیدر قرآن از وجود روحیّه اصرار و پافشاری بر آیینهای گذشته در برابر دین حقّی که هر بار بهوسیله پیامبری از سوی خداوند تجدید میشد، یادشده است. این روحیّه میان اقوام و ملل گوناگونی چون قوم ابراهیم شعیب ثمود عاد نوح قوم موسی و فرعونیان نیز کافران و مشرکان صدر اسلام و گزارش شده است. ۲ - سرزنش از پیروی عقاید باطلقرآن با اشاره به اینکه انتخاب عقاید باطل از سوی پیشینیان، از بیخردی و جهل ناشی بوده، اصرار نسلهای بعدی بر آن عقاید و نپذیرفتن دعوت حق مبنی بر پیروی از کتاب خدا و پیامبر را سرزنش میکند:«واِذا قیلَ لَهُم تَعالَوا اِلی ما اَنزَلَ اللّهُ واِلَی الرَّسولِ قالوا حَسبُنا ما وجَدنا عَلَیهِ ءَاباءَنا اَو لَو کانَ ءَاباؤُهُم لا یَعلَمونَ شیًا و لایَهتَدون». اهل کتاب هرچند بتپرست نبودند، لکن به جهت اصرار بر آیین گذشته خود و نپذیرفتن دین اسلام، بر اثر تعصبات قومی و حسادت ، از نگاه قرآن، به نوعی، مرتجع دانسته شدهاند. برخی از آنان همکیشانشان را به پافشاری بر عقاید باطل خود و پیروی نکردن از غیر دین یهود سفارش میکردند، و برای نپذیرفتن آیینِ جدید (اسلام)، به بهانههایی دروغین متوسّل میشدند. ۳ - منافقان خواهان عقاید جاهلیمنافقان نیز برخلاف ظاهر، خواهان عقاید جاهلی بودند؛ چنانکه خود به این امر اعتراف میکردند:«واِذا لَقوا الَّذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا واِذا خَلَوا اِلی شَیطینِهِم قالوا اِنّا مَعَکُم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون». آنها میکوشیدند تا مسلمانان را به بهانههای گوناگون به عقاید گذشته جاهلی بازگردانند که قرآن مسلمانان را از این امر آگاه ساخته، آنان را از پیروی منافقان و یهود [۱۸]
مجمعالبیان، ج۲، ص۸۵۶.
برحذر داشته، و ارتجاع و بازگشت به عقاید باطل پیشین را نتیجه اینگونه پیرویها دانسته است:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِن تُطیعوا الَّذینَ کَفَروا یَرُدّوکُم عَلی اَعقبِکُم فَتَنقَلِبوا خسِرین». بازگشت منافقان از ظاهر اسلام به کفر در برهههای گوناگونی صورت پذیرفته که قرآن در آیات متعدّدی از آن یادکرده است:«ذلِکَ بِاَنَّهُم ءامَنوا ثُمَّ کَفَروا...». همچنین طبق نقل قرآن، مسأله قبله یا تغییر آن [۲۱]
مجمعالبیان، ج۲، ص۴۱۶.
برای نمایاندن پدیده ارتجاع و شناخت مرتجعان از مؤمنان راستین بوده است:«... و ما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتی کُنتَ عَلَیها اِلاّ لِنَعلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ...». ۴ - ارتجاع ماجرای جنگ اُحُددر ماجرای جنگ اُحُد و به دنبال شایعه شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز گروهی از این افراد به ظاهر مسلمان به فکر بازگشت به بتپرستی افتادند و برخی نیز از دین دست کشیدند، [۲۳]
مجمعالبیان، ج۲، ص۸۴۸.
که آیه۱۴۴ آلعمران آنان را سرزنش کرده است:«ومامُحَمَّدٌ اِلاّ رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ اَفَاِن ماتَ اَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلی اَعقبِکُم...». همچنین پس از رحلت آن حضرت، گروهی به گذشته خویش بازگشتند [۲۵]
کتابالرده، ص۵۳.
[۲۶]
الکامل، ج۲، ص۳۴۲_۳۸۳.
و به زنده کردن دوباره آداب و سنن جاهلی پرداختند؛ چنانکه این پدیده در روایات متعدّدی از طریق شیعه و اهلسنّت منعکس شده است. [۲۷]
بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۵۱_۳۵۳.
[۲۸]
جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۱۵۰_۱۵۱.
[۲۹]
بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۸۳۷.
۵ - پانویس
۶ - منبعدائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله ارتجاع. ردههای این صفحه : ارتجاع | فرهنگ و اجتماع
|