توفیق اصحاب کهف (قرآن)برخورداری اصحاب کهف از هدایتهای ویژه و موهبتهای معنوی، در پرتو توفیقات الهی بود. ۱ - هدایت های اصحاب کهفقرآن کریم در آيات ۹تا۲۶ سوره کهف از جوانانی مؤمن نام میبرد که از آیین بت پرستی دوران خويش بيزاری جستند و با مأوا گزيدن در غار، به رحمت الهی پناه برده و از درگاه او درخواست هدایت کردند. خداوند نيز آنان را به مدت ۳۰۹ سال به خوابی عميق فرو برد و جايگاه امنی برايشان فراهم ساخت. نحن نقص علیک نباهم بالحق انهم فتیة ءامنوا بربهم وزدنـهم هدی(ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو میکنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.) هدایت بعد از اصل ایمان ملازم با ارتقای درجه ایمانی است که باعث میشود انسان به سوی هر چیزی که منتهی به خشنودی خدا است هدایت گردد. وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـهـا لقد قلنا اذا شططـا.(و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمیخوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفتهایم.) ۱.۱ - تفسیر آیه فوقاز جمله" ربطنا علی قلوبهم" استفاده میشود که نخست فکر توحید در دل آنها پیدا شد ولی توانایی بر اظهار آن را نداشتند، اما خداوند دلهای آنها را استحکام بخشید و به آنها قدرت و شهامت داد تا بپاخیزند و آشکارا ندای توحید سر دهند. آیا نخستین بار در برابر پادشاه جبار زمان"دقیانوس" چنین اظهاری را کردند، و یا در میان توده مردم، و یا هر دو و یا خودشان در میان خود؟ درست روشن نیست، ولی ظاهر تعبیر به" قاموا" این است که این سخن را در میان مردم یا در برابر سلطان ظالم گفتهاند. " شطط" (بر وزن وسط) به معنی خارج شدن از حد، و افراط در دوری است، لذا به سخنانی که بسیار دور از حق است، شطط گفته میشود، و اگر به حاشیه نهرهای بزرگ" شط" میگویند به خاطر آنست که از آب فاصله زیاد دارد و دیوارهای آن بلند است. در واقع این جوانمردان با ایمان برای اثبات توحید و نفی (آلهه) به دلیل روشنی دست زدند، و آن اینکه ما به وضوح میبینیم که این آسمان و زمین پروردگاری دارد که وجود نظام آفرینش دلیل بر هستی او است، ما هم بخشی از این مجموعه هستی میباشیم، بنا بر این پروردگار ما نیز همان پروردگار آسمانها و زمین است. ۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توفیق اصحاب کهف». |