تهمت اساطیرسازی (قرآن)کافران به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تهمت اساطیرپردازی میزدند و ایشان مأمور بودند در برابر این تهمتها از خود به دفاع کنند. ۱ - تهمت به پیامبرکافران به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تهمت اساطیرپردازی میزدند: • «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا؛ و کافران گفتند: «اين فقط دروغى است که او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين کار يارى دادهاند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتکب شدند». • «وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛ و گفتند: «اين همان افسانههاى پيشينيان است که وى آن را رونويس کرده، و هر صبح و شام بر او املا مىشود». ۱.۱ - مراد از آیهاین آیه به یکى دیگر از تحلیلهاى انحرافى و بهانههاى واهى آنان در مورد قرآن پرداخته، میگوید: (آنها گفتند این همان افسانههاى پیشینیان است که وى آن را رونویس کرده)! (و قالوا اساطیر الاولین اکتتبها). او در واقع از خود چیزى ندارد، نه علم و دانشى و نه ابتکارى، تا چه رسد به وحی و نبوت، او از جمعى کمک گرفته و مشتى از افسانههاى کهن را گردآورى نموده و نام آن را وحى و کتاب آسمانی گذارده است. او براى رسیدن به این مقصد، همه روز از دیگران بهرهگیرى میکند (و این کلمات هر صبح و شام بر او املا میشود)! (فهى تملى علیه بکرة و اصیلا). او در مواقعى که مردم کمتر در صحنه حضور دارند؛ یعنى به هنگام صبح و هنگام شام براى منظور خود کمک مىگیرد. این سخن در حقیقت تفسیر و توضیحى است بر تهمتهایى که در آیه قبل از آنها نقل شده بود. آنها در این چند جمله کوتاه مىخواستند، چند نقطه ضعف بر قرآن تحمیل کنند: نخست اینکه قرآن مطلقا مطلب تازهاى ندارد و مشتى از افسانههاى پیشین است! دیگر اینکه پیامبر اسلام حتى یک روز بدون کمک دیگران نمىتواند به کار خود ادامه دهد، باید صبح و شام مطالب را بر او املا کنند و او بنویسد. و دیگر اینکه او خواندن و نوشتن را میداند، و اگر میگوید درس نخواندهام این هم سخن خلافى است! در واقع آنها با این دروغها و تهمتهاى واضح مىخواستند مردم را از گرد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پراکنده کنند؛ در حالى که تمام کسانى که عقل داشتند و در آن جامعه مدتى زندگى کرده بودند بهخوبى میدانستند پیامبر (صلياللهعليهوآله) نزد کسى درس نخوانده بود، بهعلاوه با جمعیت یهود و اهل کتاب سر و کارى نداشت، و اگر همه روز صبح و شام از دیگران الهام میگرفت، چگونه ممکن بود بر کسى مخفى شود؟ از این گذشته آیات قرآن در سفر و حضر در میان جمع و در تنهایى و در همه حال بر او نازل میشد. ۲ - دفاع پیامبر از خودپیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، مأمور به دفاع از خود، در برابر تهمت اساطیرپردازی به وی از سوی کافران بود. • «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا؛ و کافران گفتند: «اين فقط دروغى است که او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين کار يارى دادهاند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتکب شدند». ۲.۱ - تفسیر آیهاین آیه به تحلیلهاى کفار و یا صحیحتر بهانهجوییهاى آنها، در برابر دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرداخته چنین میگوید: کافران گفتند: این فقط دروغى است که او ساخته و پرداخته است، و گروهى نیز او را بر این کار یارى دادهاند! (و قال الذین کفروا ان هذا الا افک افتراه و اعانه علیه قوم آخرون). در واقع آنها براى اینکه شانه از زیر بار حق خالى کنند - همانند همه کسانى که در طول تاریخ تصمیم به مخالفت رهبران الهى داشتند - نخست او را متهم به افترا و دروغگویى کردند و مخصوصا براى اینکه قرآن را تحقیر کنند از کلمه (هذا) (این) استفاده کردند. سپس براى اینکه اثبات کنند او بهتنهایى قادر بر آوردن چنین سخنانى نیست؛ زیرا آوردن چنین سخنان پرمحتوایى هر چه باشد نیاز به قدرت علمى فراوانى دارد، و آنها مایل نبودند این را بپذیرند و نیز براى اینکه بگویند این یک برنامه ریشهدار و حساب شده است گفتند: او در این کار تنها نبوده؛ بلکه جمعى وى را یارى کردهاند، و حتما توطئهاى در کار است و باید در مقابل آن ایستاد! بعضى از مفسران گفتهاند منظور از قوم آخرون (گروهى دیگر) جماعتى از یهود بودند، و بعضى گفتهاند منظور آنها سه نفر از اهل کتاب به نام عداس و یسار و حبر (یا جبر) بوده. به هر حال چون این قبیل مطالب در میان مشرکان مکه وجود نداشت، و بخشى از آن مانند سرگذشت پیامبران پیشین نزد یهود و اهل کتاب بود آنها ناچار بودند در این تهمت پاى خود اهل کتاب را نیز به میان کشند، تا موج اعجاب مردم را از شنیدن این آیات فرو بنشانند. ولى قرآن در جواب آنها فقط یک جمله میگوید و آن اینکه: (آنها با این سخن خود مرتکب ظلم و هم دروغ و باطل شدند (فقد جائوا ظلما و زورا). (ظلم) از این نظر که مردى امین و پاک و راستگو همچون پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را متهم به دروغ و افترا بر خدا با همدستى جمعى از اهل کتاب کردند، و به مردم و خود نیز ستم نمودند، و دروغ و باطل از این نظر که سخن آنها کاملا بى اساس بود، زیرا بارها پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را دعوت به آوردن سورهها و آیاتى همچون قرآن کرده بود و آنها در برابر این تحدی عاجز و ناتوان شده بودند. این خود نشان میداد که این آیات ساخته مغز بشر نیست چراکه اگر چنین بود آنها نیز مىتوانستند با کمک گرفتن از جماعت یهود و اهل کتاب نظیر آن را بیاورند، بنابراین عجزشان دلیل بر دروغشان و دروغشان دلیل بر ظلمشان است. بنابراین جمله کوتاه (فقد جائوا ظلما و زورا) پاسخى است رسا و گویا در برابر ادعاهاى بىاساس آنان. واژه (زور) (بر وزن کور) در اصل از (زور) (بر وزن غور) به معنى قسمت بالاى سینه، گرفته شده، سپس به هر چیز که از حد وسط متمایل شود، اطلاق گردیده و از آنجا که دروغ از حق منحرف شده و به باطل گراییده به آن زور میگویند. • «وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛ و گفتند: «اين همان افسانههاى پيشينيان است که وى آن را رونويس کرده، و هر صبح و شام بر او املا مىشود». • «قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا؛ بگو: «کسى آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمين را مىداند؛ او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!». ۱.۱ - مراد از آیهآیه مورد بحث، به عنوان پاسخگویى به این اتهامات بىپایه میفرماید: (بگو کسى آن را نازل کرده است که اسرار آسمانها و زمین را مىداند) (قل انزله الذى یعلم السر فى السماوات و الارض). اشاره به اینکه محتواى این کتاب و اسرار گوناگونى که از علوم و دانشها، تاریخ اقوام پیشین، قوانین و نیازهاى بشرى، و حتى اسرارى از عالم طبیعت و اخبارى از آینده در آن است نشان میدهد که ساخته و پرداخته مغز بشر نیست، و با کمک این و آن تنظیم نشده؛ بلکه مولود علم کسى است که آگاه از اسرار آسمان و زمین است و علم او بر همه چیز احاطه دارد. ولى با این همه راه بازگشت را به روى این کجاندیشان مغرض و دروغگویان رسوا باز میگذارد و در پایان آیه میگوید: درهاى توبه و بازگشت به سوى خدا به روى همه شما باز است؛ چراکه او غفور و رحیم بوده و هست (انه کان غفورا رحیما). به مقتضاى رحمتش، پیامبران را ارسال و کتب آسمانی را نازل نموده، و به مقتضاى غفوریتش گناهان بىحساب شما را در پرتو ایمان و توبه مىبخشد. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۸۶، برگرفته از مقاله «تهمت اساطیر سازی». |