تساهل و تسامح با کافران (قرآن)يكى از شیوه های تساهل و تسامح با کافران، این است كه طرف مقابل را به اندیشه وداشت، او را به رعایت انصاف در بحث و پذیرش حق دعوت نمود. ۱ - سهل گیری بر کافرانتسامح و تساهل پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با مخالفان، در سخن گفتن و احتجاج با آنها: •«... انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلـل مبین:...و در واقع يا ما و يا شما بر پايه هدایت يا در گمراهى آشكارى هستيم.» ۱.۱ - انصاف در بحث" وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ"- اين جمله كلامى است كه رسول خدا (ص) مامور شده بعد از القاى حجت و وضوح حق در مساله الوهیت آن را با مشركين در ميان بگذارد، و اساس اين كلام مبنى بر انصاف خواستن از خصم است، و مفادش اين است كه هر سخنى و اعتقادى يكى از دو حال را ممكن است داشته باشد: يا هدایت باشد و يا ضلالت، و ديگر شق سوم ندارد، نه نفيا، و نه اثباتا، نه ممكن است سخنى هيچ يك از آن دو نباشد، و نه ممكن است هر دو باشد. و ما و شما كه دو اعتقاد مختلف داريم، ممكن نيست هر دوى ما در هدايت، و يا هر دو در ضلالت باشيم، و ناچار يكى از ما سخن اش هدايت، و از ديگرى ضلالت است، حالا يا سخن و اعتقاد ما هدايت، و از شما ضلالت است، و يا به عکس، از شما هدايت و از ما ضلالت است، حالا خودتان با نظر انصاف بنگريد، آيا اين حجتى كه من عليه شما اقامه كردم حق است؟ يا حجت شما، آن وقت خودتان گمراه را از راه يافته تشخيص دهيد، و اذعان كنيد كدام يك از ما محق و كدام مبطليم.اشاره به اينكه عقیده ما و شما با هم تضاد روشنى دارد، بنا بر اين ممكن نيست هر دو حق باشد، چرا كه جمع بين نقیضین و ضدین امکان ندارد، پس حتما يك گروه اهل هدايت است و گروه دوم گرفتار ضلالت.اكنون بينديشيد كداميك هدايت يافته و كداميك گمراه است؟ نشانه ها را در هر دو گروه بنگريد كه با كدامين گروه نشانه هاى هدايت و با ديگرى ضلالت است؟!.و اين يكى از بهترين روشهاى مناظره و بحث است كه طرف را به اندیشه و خود جوشى وا دارند، و اينكه بعضى آن را يك نوع تقیه پنداشته اند نهايت اشتباه است. ۱.۲ - تفسیر على هدى و فى ضلالدر اينجا سؤالى است، و آن اين است كه چرا در دو جمله" على هدى" و" فى ضلال" تعبير مختلف شد، در اولى با كلمه" على"، و در دومى كلمه" فى" آمد، با اينكه مى توانست در هر دو بفرمايد:" لعلى هدى او على ضلال"؟ بعضى در پاسخ اين سؤال گفته اند: اختلاف تعبير براى اشاره به اين نكته بوده كه مهتدى و راه يافته مثل كسى مى ماند كه بر بالاى مناره قرار دارد، و راه و پايانش را مى بيند، و مى بيند كه راه به سعادت او منتهى مى شود، لذا فرمود:" لَعَلى هُدىً- بر بالاى هدايت است"، ولى گمراه از آنجا كه فرو رفته در ظلمت است، حتى جاى پاى خود را نمى بيند، كه كجا قدم بگذارد، تا چه رسد به اينكه منتهى اليه راه خود را ببيند، و بفهمد كه چه وظيفه اى دارد، لذا در طرف ضلالت فرمود:" أَوْ فِي ضَلالٍ"..اين نيز قابل توجه است كه نخست از" هدايت" سخن گفته سپس از" ضلالت" چرا كه در آغاز جمله نخست مى گويد" ما" و بعد مى گويد" شما" تا اشاره لطیف و كم رنگى به هدايت گروه اول و عدم هدايت گروه دوم باشد!.گرچه توصيف" مبين" را جمعى از مفسران تنها مربوط به" ضلال" مى دانند، چرا كه ضلالت انواعى دارد و ضلالت شرک از همه آشكارتر است.ولى اين احتمال نيز وجود دارد كه اين توصيف براى" هدايت" و" ضلالت" هر دو باشد، زيرا در اينگونه موارد در كلمات فصحا وصف تكرار نمى شود، بنا بر اين، هم" هدايت" توصيف به" مبين" شده است، و هم" ضلالت" همانگونه كه در ساير آيات قرآن اين توصيف در هر دو قسمت ديده مى شود . ۲ - پانویس۳ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تساهل و تسامح با کافران». ردههای این صفحه : تساهل و تسامح | موضوعات قرآنی
|