تاریخ ادبیات در ایرانتاریخ ادبیات در ایران ، کتابی در باره تاریخ ادبیات ایران در دوره اسلامی، تألیف ذبیح اللّه صفا است. فهرست مندرجات۱.۱ - تذکره شاعران ۱.۲ - نخستین آثار ۱.۳ - مهمترین اثر ۱.۴ - آثار غیرایرانی دیگر ۲ - نخستین آثار ایرانی ۳ - اثر ذبیح الله صفا ۳.۱ - شیوه نگارش ۳.۲ - قوت و ضعف ۳.۳ - انتقاد بر عنوان کتاب ۳.۴ - انتقادات کلی ۳.۵ - کتاب برگزیده ۳.۶ - نگارش جلد پنجم ۳.۶.۱ - مهمترین منابع ۳.۷ - ویژگیها ۳.۷.۱ - انحصار در دروه اسلامی ۳.۷.۲ - جامعیت مطالب ۳.۷.۳ - اتقان منابع ۳.۷.۴ - اصالت اشعار ۴ - نخستین چاپ ۵ - درگذشت مولف ۶ - چاپهای بعدی ۷ - انتشار خلاصه کتاب ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - پیشینه تاریخ ادبیاتکتابهای تاریخ ادبیات، به معنای متداول امروزی آن، در ایران پیشینه کهن ندارد. ۱.۱ - تذکره شاعرانمطالب اینگونه آثار بیشتر در تذکرههای شاعران نقل میشد که ظاهراً نخستین آنها در قلمرو زبان فارسی لباب الالباب سدیدالدین عوفی (تألیف ۶۱۸) است. گلچین معانی [۱]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۲، ص۸۷۱ ـ ۹۱۶، تهران ۱۳۶۳ش.
تا سال ۱۳۵۰ش، ۵۲۹ اثر تذکرهای و تاریخ ادبیاتی را ذکر کرده است که بیشتر آنها پس از قرن دهم در شبه قاره هند تألیف شده است.
۱.۲ - نخستین آثارنخستین آثار تحقیقی و تحلیلی در باره تاریخ ادبیات فارسی را خاورشناسان سده نوزدهم تألیف کردهاند که از آن جمله است تاریخ ادبیات فارسی هرمان اته آلمانی (۱۸۴۲ـ۱۹۱۷) که صادق رضازاده شفق آن را به فارسی ترجمه کرده است (تهران ۱۳۳۷ ش) و > تاریخ شعر فارسی < به [[زبان ایتالیایی]] ، تألیف ایتالوپیتزی که در 1894 میلادی در [[ایتالیا]] منتشر شد. ۱.۳ - مهمترین اثرمهمترین این آثار تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون است. پس از او پاول هرن کتاب مختصری را در ۱۹۰۹ در باره تاریخ ادبیات فارسی به آلمانی تألیف کرد. ۱.۴ - آثار غیرایرانی دیگراز دیگر کارهای غیرایرانیان در این زمینه به آثار یان ریپکا اهل چکسلواکی، برتلس و براگنیسکی روسی و باوزانی ایتالیایی و شبلی نعمانی از شبه قاره هند باید اشاره کرد. [۲]
جلال متینی، «تاریخهای ادبیات فارسی»، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۷، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
۲ - نخستین آثار ایرانیایرانیان تاریخ ادبیات نویسی به معنای نوین آن را در سده اخیر و به دنبال کارهای اروپاییان بویژه ادوارد براون آغاز کردند. در این زمینه، نخست باید از کتاب تاریخ ادبیات فارسی محمدحسین خان فروغی (ذکاءالملک) یاد کرد که برای تدریس در مدرسه سیاسی سابق تألیف شد و پس از فوت مؤلف به اهتمام فرزندانش در ۱۳۳۵ در تهران چاپ شد. [۳]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۲، ص۵۰۰، تهران ۱۳۶۳ش.
نوشتن تاریخ ادبیات فارسی برای تدریس در مدرسهها و دانشسراها بعدها دنبال شد که از آن میان از آثار صادق رضازاده شفق، بدیع الزمان فروزانفر و جلال الدین همایی باید یاد کرد. تاریخ ادبیات نویسی در قلمرو فارسی تاجیکی را نیز خاورشناسان روس و تاجیک هم زمان ادامه دادند. ۳ - اثر ذبیح الله صفادر ایران نگارش تاریخ ادبیات فارسی به شیوه متداول در اروپا و به صورت تحقیقی و مبسوط را در واقع ذبیح اللّه صفا، استاد دانشگاه تهران ، آغاز کرد. ۳.۱ - شیوه نگارشکتاب او پنج جلد دارد و با آنکه ظرف مدتی افزون از چهل سال فراهم آمده، از طرحی تقریباً واحد پیروی کرده است؛ به این ترتیب که مؤلف در هر مجلد پیش از ذکر سرگذشت شاعران و نویسندگان هر دوره و نمونه آثار آنان، برای آشنا شدن خواننده با اوضاع و احوال آن دوره، فصولی را به اوضاع سیاسی و اجتماعی، وضع علوم و دانشها و همچنین مباحث عمده دینی و کلامی هر دوره اختصاص داده و آنگاه پس از پرداختن به وضع کلی ادبیات و علوم ادبی، در دو بخش جداگانه به معرفی شاعران و نویسندگان نامدار هر دوره و بحث از زندگانی و آثار و افکار و نمونه اشعار و نوشتههای آنان پرداخته است. ۳.۲ - قوت و ضعفوجود این فصلهای بنیادین تا حد زیادی خواننده را برای فهم اشعار و اندیشه و سبک شاعری و نویسندگی صاحبان ترجمه آماده میکند. اهتمام نویسنده برای بارور کردن فصول مقدماتی کتاب، مجموعه کار او را به مرز یک دوره تاریخ تمدن و فرهنگ و ادب ایرانی نزدیک کرده است، اما همین خصیصه ــ که موجب افزایش قابل ملاحظه حجم کتاب شده ــ بعدها در نظر برخی زاید و نقیصه کار وی و موجب ملالت به حساب آمده است. برخی انتقادها را نقل، و از این کتاب دفاع کردهاند. [۴]
احمد مهدوی دامغانی، «تاریخهای ادبیات عربی»، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۴۹، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
[۵]
جلال متینی، «تاریخهای ادبیات فارسی»، ج۱، ص۲۶۸ـ۲۶۹، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
۳.۳ - انتقاد بر عنوان کتاببر عنوان کتاب تاریخ ادبیات در ایران، خرده گیری و یادآوری شده است که با توجه به تقسیمات جغرافیایی سیاسی سدههای اخیر، ذکر مؤلفان شهرهای افغانستان ، ماوراءالنهر، شبه قاره هند، آسیای صغیر و آذربایجان در این کتاب صحیح نیست. به همین سبب، مؤلف عنوان آخرین چاپ کتاب را به تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی تغییر داد. ۳.۴ - انتقادات کلیایرادهای دیگری که بیشتر برکلیات مندرجات کتاب گرفتهاند، از این قبیل است که چرا در این کتاب از لهجهها و ادبیات عامیانه استانها و اقلیتهای نژادی و مذهبی، مانند کرد و لر و ترک و یهود، یاد نشده است یا چرا با نقل منتخب اشعار شاعران و نمونه آثار نویسندگان بر حجم کتاب افزوده شده است. [۶]
جلال متینی، «تاریخهای ادبیات فارسی»، ج۱، ص۲۶۸، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
۳.۵ - کتاب برگزیدهبا وجود این، برخی کتاب تاریخ ادبیات در ایران را در میان ده کتاب برگزیده هفتاد سال اخیر از «اولینها» دانستهاند. [۷]
احمد مهدوی دامغانی، «تاریخهای ادبیات عربی»، ج۱، ص۲۴۷، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
۳.۶ - نگارش جلد پنجمجلد پنجم کتاب، که شامل سه بخش است، پس از انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ ش) و قسمت عمده آن در خارج از ایران (آلمان) تنظیم و تألیف شده است. با آنکه در پارهای زمینهها عدم دسترسی به منابع اصلی و دست اول کاملاً مشهود است، اهتمام بلیغ نویسنده برای بررسی همه موارد لازم، ولو با مراجعه به تحقیقات بعدی، قابل توجه است. ۳.۶.۱ - مهمترین منابعمؤلف در این بخش از کتاب، یعنی ادبیات دوره صفویه و سبک هندی، تا حد زیادی از پژوهشهای احمد گلچین معانی سود برده است. ۳.۷ - ویژگیهازبان کتاب تقریباً یکدست و در همه جا علمی و پخته و ملهم از سنّتهای ادب گذشته فارسی است. ویژگی اخیر در نظر برخی، سنگین و دور از ذهن و غریب آمده و عیب کتاب تلقی شده است. [۸]
جلال متینی، «تاریخهای ادبیات فارسی»، ج۱، ص۲۶۹، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳).
۳.۷.۱ - انحصار در دروه اسلامیمندرجات این کتاب به قلمرو تاریخ ادبیات فارسی در محدوده زبان فارسی جدید (دری) یعنی ادبیات ایران در دوره اسلامی منحصر میماند و از دو دوره پیشین زبان فارسی (فارسی باستان و میانه) یعنی ادبیات ایران پیش از اسلام در آن سخنی به میان نمیآید، در حالی که در عنوان کتاب حتی پس از تجدیدنظر در چاپهای اخیر، چنین حصری منظور نشده است. ۳.۷.۲ - جامعیت مطالبدر این کتاب علاوه بر نقد، موضوعات سبک شناختی و جامعه شناختی (اجتماعیات) هم فراوان مطرح شده است، به طوری که پژوهشگر هر یک از این زمینهها از رجوع بدان بی نیاز نیست. ۳.۷.۳ - اتقان منابعمنابع کتاب تاریخ ادبیات در ایران اغلب دست اول و قابل اعتماد است. عزم مؤلف برای رجوع به منابع اصلی هر مبحث، او را مقید کرده است که در بسیاری موارد، بویژه در مجلدات آغازین، به نسخههای خطی و گاه منحصر به فرد ــ که در روزگار تألیف آن بخش از کتاب هنوز به چاپ نرسیده بوده ــ مراجعه کند. ۳.۷.۴ - اصالت اشعارانتخاب اشعار و نمونهها هم گاهی از همین نسخههای خطی یا از چاپهای سنگی و نامنقح اولیه صورت گرفته که ممکن است با ضبط چاپهای انتقادی بعدی تفاوتهایی داشته باشد. در چاپهای بعدی کتاب هم برای انطباق نمونهها و اشعار بر صورتهای انتقادی آثار و رفع کسر و کمبودهایی از این قبیل، اهتمامی صورت نگرفته است. ۴ - نخستین چاپجلد اول کتاب با عنوان تاریخ ادبیات در ایران، از آغاز عهد اسلامی تا دوره سلجوقی نخستین بار در ۱۳۳۲ش، در ۷۱۶ صفحه در تهران چاپ شد. جلد دوم که از میانه قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم را دربر دارد، در ۱۳۳۴ش و جلد سوم در دو بخش از اوایل قرن هفتم تا پایان قرن هشتم هجری، در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ش و جلد چهارم، از پایان قرن هشتم تا اوایل قرن دهم، در ۱۳۵۶ش و جلد پنجم، از آغاز سده دهم تا میانه سده دوازدهم، در سه بخش بترتیب در سال ۱۳۶۲ و ۱۳۶۴ و ۱۳۷۰ش انتشار یافته است. ۵ - درگذشت مولفانتظار این بود که مجلدات بعدی کتاب، دست کم تا سده حاضر، یکی پس از دیگری منتشر شود که عمر مؤلف دانشمند آن در اردیبهشت ۱۳۷۸ به سر آمد. ۶ - چاپهای بعدیکتاب تاریخ ادبیات در ایران، در پنج جلد و هشت مجلد با ۹۰۷، ۵ صفحه، چند بار به صورت دورهای و بارها در مجلدات جداگانه به چاپ رسیده است. در چاپ ۱۳۷۲ش مؤلف نام کتاب را به تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان فارسی تغییر داد. در ۱۳۷۳ش چاپ چهاردهم جلد اول، چاپ نهم جلد دوم و سوم، چاپ هشتم جلد چهارم و بخش اول جلد پنجم، چاپ هفتم بخش دوم و چاپ چهارم بخش سوم از جلد پنجم در بازار بود. [۹]
جشن نامه استاد ذبیح اللّه صفا، چاپ محمد ترابی، ج۱، صدوازده، تهران ۱۳۷۷ش.
۷ - انتشار خلاصه کتابخلاصهای از این کتاب، به درخواست استادان رشته زبان و ادبیات فارسی، برای دوره کارشناسی ترتیب یافته که جلد اول آن را مؤلف در ۱۳۵۵ش منتشر کرده و در ۱۳۷۴ش به چاپ چهاردهم رسیده است. جلد دوم و سوم و چهارم این خلاصه نیز به انتخاب محمد ترابی تهیه شده است. (جلد چهارم خلاصه، در اردیبهشت ۱۳۷۸ منتشر شده است) [۱۰]
جشن نامه استاد ذبیح اللّه صفا، چاپ محمد ترابی، ج۱، صپانزده، تهران ۱۳۷۷ش.
۸ - فهرست منابع(۱) جشن نامه استاد ذبیح اللّه صفا، چاپ محمد ترابی، تهران ۱۳۷۷ش. (۲) احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران ۱۳۶۳ش. (۳) جلال متینی، «تاریخهای ادبیات فارسی»، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳). (۴) احمد مهدوی دامغانی، «تاریخهای ادبیات عربی»، در «مروری بر تاریخهای ادبیات عربی و فارسی»، مجله ایران شناسی، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳). ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ ادبیات در ایران»، شماره۳۰۶۵. |