بهشتی شدن با وفای به عهد (قرآن)از صفات برجسته مؤمنان حفظ و ادای امانت و پايبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق است، و پاداش آنان ورود در بهشت برین است. ۱ - وفای به عهد۱.۱ - عامل بهشتی شدنوفای به عهد، از عوامل بهشتی شدن است. و الذین هم لامـنـتهم و عهدهم رعون «و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى كنند.» اولـئک هم الورثون «(آرى،) آنها وارثانند.» الذین یرثون الفردوس هم فیها خــلدون. «(وارثانى) كه بهشت برين را ارث مى برند، و جاودانه در آن خواهند ماند.» و الذین هم لامـنـتهم و عهدهم رعون «و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى كنند.» اولـئک فی جنت مکرمون. «آنان در باغهاى بهشتى (پذيرايى و) گرامى داشته مى شوند.» ۱.۱.۱ - صفت برجسته مؤمنانپنجمين و ششمين صفت برجسته مؤمنان اشاره كرده، مى گويد:" آنها كسانى هستند كه امانتها و عهد خود را مراعات مى كنند" (وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ). حفظ و ادای امانت- به معنى وسيع كلمه- و همچنين پايبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مؤمنان است. در مفهوم وسيع امانت، امانتهاى خدا و پیامبران الهى و همچنين امانتهاى مردم جمع است، نعمتهاى مختلف خدا هر يك امانتى از امانات او هستند، آئین حق، کتب آسمانی، دستور العملهاى پيشوايان راه حق و همچنين اموال و فرزندان و پستها و مقامها، همه امانتهاى اويند كه مؤمنان در حفظ و اداى حق آنها مى كوشند تا در حياتند از آن پاسدارى مى كنند و به هنگام ترك دنیا آنها را به نسلهاى برومند آينده خود مى سپارند، و چنين نسلى را براى پاسدارى آن تربیت مى كنند. ۱.۱.۲ - حق ايمان«وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون» آیه مورد بحث مؤمنین را به حفظ امانت و خيانت نكردن به آن و حفظ عهد و نشكستن آن، توصيف مى كند و حق ایمان هم همين است كه مؤمن را به رعايت عهد و امانت وادار سازد، چون در ايمان معناى سكون و استقرار و اطمينان نهفته، وقتى انسان كسى را امین دانست و یقین كرد كه هرگز خیانت ننموده پيمان نمى شكند، قهرا دلش بر آنچه يقين يافته مستقر و ساكن و مطمئن مى شود و ديگر تزلزلى به خود راه نمى دهد. ۱.۲ - وفا به پیمانهای الهیوفای به پیمانهای الهی، از موجبات بهشتی شدن است. الذین یوفون بعهد الله ولاینقضون المیثـق «آنها كه به عهد الهى وفا مى كنند، و پيمان را نمى شكنند.» ... اولـئک لهم عقبی الدار «.....پايان نيك سراى ديگر، از آن آنهاست.» جنت عدن یدخلونها... «(همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى شوند....» ۱.۲.۱ - عهد در فطرت"الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ". از ظاهر سياق برمى آيد كه جمله دومى، يعنى جمله "لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ" عطف تفسيرى جمله اولى است، و بنا بر اين، منظور از (ميثاقى كه آن را نقض نمى كنند، همان عهدى است كه به آن وفا مى كنند، و منظور از اين عهد و ميثاق هم بقرينه آيه قبلى كه تذكر ايشان را ذكر مى كرد، آن عهدى است كه به زبان فطرت خود با پروردگار خود بستند كه او را يگانه بدانند، و بر اساس توحید و يكتايى او عمل نموده آثار توحيد را از خود نشان دهند. آرى، آدمى بر فطرت توحيد خداى تعالى و نيز بر فطرت لوازم توحيد خلق شده، اين عهدى است كه انسان در فطرت خود با خداى تعالى بسته است. و عهد و ميثاقى هم كه به وسيله انبیاء و رسل و به دستور خداى سبحان از بشر گرفته شده، و خلاصه آن احکام و شرايعى هم كه انبياء آورده اند همه از فروع اين ميثاق فطرى است، چون ادیان همه فطريند. ۱.۲.۲ - عاقبت خيردر پايان آيه پس از ذكر برنامه هاى مختلف گذشته، اشاره به عاقبت كار "اولوا الالباب" و انديشمندان و طرفداران حق و عاملان به اين برنامه ها كرده مى فرمايد: "عاقبت نيك سراى ديگر از آن آنهاست" (أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ): آيه بعد توضيحى است براى اين سرانجام نيك و عاقبت خير مى گويد: "سرانجام كار آنها باغهاى جاويدان بهشت است كه هم خودشان وارد آن مى شوند و هم پدران و همسران و فرزندان صالح آنها. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۵۴، برگرفته از مقاله «وفای به عهد». |