بهشتی شدن با خوف از قیامت (قرآن)کسانی که ایمان به روز جزا دارند و از عذاب پروردگارشان در روز قیامت، خوف دارند و عملشان عملی است که از این ترس خبر می دهد، جایگاهشان بهشت است. ۱ - خوف از قیامتخوف از قیامت، از موجبات راهیابی به بهشت است. ۱.۱ - خوف از بدی حسابوالذین یصلون مآ امر الله به ان یوصل ویخشون ربهم ویخافون سوء الحساب «و آنها که پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده، برقرار میدارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند». .. اولـئک لهم عقبی الدار «...... پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست» جنت عدن یدخلونها... «(همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن می شوند....» ۱.۱.۱ - خشیت و خوفسومین و چهارمین برنامه طرفداران حق آنست که" آنها از پروردگارشان، خشیت دارند و از بدی حساب در دادگاه قیامت میترسند" (و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب). در اینکه میان "خشیت" و "خوف" چه تفاوتی وجود دارد، با اینکه هر دو نزدیک به یکدیگر است بعضی گفته اند: خشیت، خوف است که توام با احترام طرف و توام با علم و یقین باشد، و لذا در قرآن این حالت مخصوص دانشمندان شمرده شده است،، انما یخشی الله من عباده العلماء "از میان بندگان خداوند، تنها علما و دانشمندان از او خشیت دارند" (فاطر- ۲۸). ولی با توجه به موارد استعمال کلمه خشیت در قرآن که در آیات بسیاری به کار رفته است روشن می شود که درست به همان معنی خوف به کار رفته و بصورت مرادف با آن استعمال شده است. ۱.۱.۲ - سرانجام نیک"عاقبت نیک سرای دیگر از آن آنهاست" (اولئک لهم عقبی الدار) آیه بعد توضیحی است برای این سرانجام نیک و عاقبت خیر می گوید: "سرانجام کار آنها باغهای جاویدان بهشت است که هم خودشان وارد آن می شوند و هم پدران و همسران و فرزندان صالح آنها، و چیزی که این نعمتهای بزرگ و بی پایان را تکمیل می سازد، این است که "فرشتگان از هر دری بر آنها وارد می شوند، و به آنها می گویند: "سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان". ۱.۲ - خوف از عذاب گستردهیوفون بالنذر ویخافون یوما کان شره مستطیرا «آنها به نذر خود وفا می کنند، و از روزی که شر و عذابش گسترده است می ترسند.» انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا «ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزی که عبوس و سخت است!» وجزیهم بما صبروا جنة وحریرا. «و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش می دهد!» ۱.۲.۱ - استطار"یوفون بالنذر و یخافون یوما کان شره مستطیرا" کلمه "مستطیر" اسم فاعل از فعل "استطار" است، که به معنای فاش کردن و منتشر کردن در اقطار است به منتها درجه انتشار، و بطوری که گفته اند: این کلمه بلیغ تر از کلمه "طار" است، وقتی می گویند: "استطار الحریق" معنایش این است که دامنه آتش سوزی گسترده شد، و یا وقتی می گویند: "استطار الفجر"، معنایش این است که روشنی صبح گسترده گشت. و منظور از "استطار شر آن روز" شر روز قیامت است، که روز به نهایت رسیدن شدائد و اهوال و عذابها است. ۱.۲.۲ - روز پروردگار"انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا" اینکه روز قیامت را عبوس شمرده از باب استعاره است، و مراد از"عبوس بودن آن" ظهور کمال شدت آن برای مجرمین است، و کلمه"قمطریر"- به طوری که گفتهاند- به معنای دشوار و سخت است. پس ترس و امیدشان همه از خدا است، اگر از روز قیامت هم می ترسند بدان جهت است که روز پروردگارشان است، روزی است که خدا به حساب بندگانش می رسد، و جزای اعمال ایشان را می دهد. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۵۰، برگرفته از مقاله «خوف از قیامت». |