بطریقبِطْریق، عنوانی تشریفاتی برای نجیب زادگان روم باستان و لقبی برای فرماندهان نظامی روم بوده است. ۱ - واژهشناسیاصل واژه پاتریکیوس بوده، و از ریشهای به معنای پدر مشتق گردیده، و ظاهراً در زبان عربی از واژه سریانی پَطریق تعریب شده است. [۱]
Fraenkel, S, Die Aram L ischen Fremdw N rter im Arabischen, Hildesheim, ۱۹۶۲، ص۲۷۹
[۲]
Liddell, H G & R Scott, A Greek - English Lexicon, Oxford, ۱۹۹۰، ص۱۳۴۸
۲ - کاربرددر جامعه روم باستان، این عنوان بر افراد خاندانهایی اطلاق میشد که به عنوان طبقه ممتاز شناخته میشدند و در مقابل آنها مردم عامی یا پلبس قرار داشتند. این طبقه در دوره پس از سقوط شاهان روم، مناصب سیاسی، نظامی و روحانی را به انحصار خود درآوردند و با قانون ممنوعیت ازدواج با عوام سعی در مستحکم ساختن طبقه خود داشتند. جایگاه طبقاتی بطریقان در طی سدهها به تدریج روی به ضعف نهاد، تا آنجا که از دوره کنستانتین ۳۰۶-۳۳۷م، بطریق به عنوانی افتخاری پس از رتبه امپراتور و مشاورانش مبدل شد که نه به صورت موروثی، بلکه با کوشش شخصی به دست میآمد. ۳ - بطریق در دوره اسلامیدر عصر ظهور اسلام، بطریق در مناطق تحت استیلای روم، عنوان رجال پرنفوذ سیاسی نظامی بود که در تصمیمات مهم حکومتی، حتی گاه در تعیین امپراتور ایفای نقش میکردند و برخی از آنان در سرزمینهای دور چون شام، منطقهای را به عنوان تیول در اختیار داشتند. [۳]
احمد دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۰۶، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م.
در میان سرزمینهایی که در فتوح نخستین توسط مسلمانان گشوده شدند، بطریقان به خصوص در بافت اجتماعی شام حضوری محسوس داشتند. با فتح شام توسط مسلمانان، تمامی منافع بطریقان در این منطقه از آنان سلب شد و از آن پس به روم بازگشتند.، ولی خاطره جبروت این طبقه تا مدتها در شام و دیگر مناطق تحت نفوذ روم باقی بود و هم از اینرو بود که تا مدتها «بطریق» به عنوان یک نام بر فرزندان مسلمانان و مسیحیان منطقه نهاده میشد. [۸]
محمد بن إسحاق ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۰۴.
[۹]
محمد بن إسحاق ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۳۰.
[۱۰]
محمد بن إسحاق ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۴۰.
[۱۱]
علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۰، ص۳۲۴-۳۲۵، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
[۱۲]
علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۲۶، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
به گفته جوالیقی، واژه بطریق به معنای «رئیس» در زبان عربی نیز چندی کاربرد داشته است. [۱۳]
موهوب جوالیقی، المعرب، ج۱، ص۷۶-۷۷، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
و نمونههایی از کاربرد محدود آن به عنوان لقب تشریفاتی نزد مسلمانان نیز نشان داده شده است. [۱۴]
قزوینی رازی، عبدالجلیل، ج۱، ص۱۳۵، نقض، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۳۱ش.
[۱۵]
Dozy, R, Suppl E ment aux dictionnaires arabes, Leiden, ۱۸۸۶، ج۱، ص۹۴
۴ - بطریق در منابع اسلامیرویارویی مسلمانان با نظامیان مسیحی در طی جنگها و وجود این واقعیت که فرماندهان ارشد رومی لقب بطریق را بر خود داشتند، زمینهای را برای این تلقی فراهم کرد که بطریق لقبی صرفاً نظامی برای فرماندهان رومی است. این رویارویی از زمان خلیفه اول آغاز شده. [۱۶]
احمد نسایی، سنن، ج۵، ص۲۰۴، قاهره، ۱۳۴۸ق.
در جریان فتوح گسترش یافته، و در جنگهای صلیبی به اوج خود رسیده است. بدینترتیب، نهتنها منابع تاریخی اسلامی، دربردارنده انبوهی از موارد کاربرد بطریق بدین معناست، که این اصطلاح به مباحث جهاد در کتب فقهی نیز راه یافته است. [۱۸]
محمد شیبانی، کتاب السیر الکبیر، ج۲، ص۷۷۳، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۱۹]
محمد شیبانی، کتاب السیر الکبیر، ج۲، ص۷۸۰، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۶۰م.
گفتنیاست: عنوان بطریق گاه به عموم فرماندهان مسیحی تعمیم یافته، و از همینرو، برای فرماندهان غیر رومی، چون ارمنیان نیز به کار رفته است. در منابع اسلامی، گاه عنوان بطریق حاکی از درجهای خاص در سازمان نظامی رومی برای فرماندهی است که دههزار پیاده تحت فرمان او بوده باشد که باید با تأمل نگریسته شود.۵ - فهرست منابع(۱) علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. (۲) ابن ندیم، الفهرست. (۳) اسماعیل اصفهانی، دلائل النبوة، به کوشش محمد حداد، ریاض، ۱۴۰۹ق. (۴) موهوب جوالیقی، المعرب، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م. (۵) احمد دینوری، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م. (۶) محمد شیبانی، کتاب السیر الکبیر، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۶۰م. (۷) محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری. (۸) قاموس. (۹) قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۳۱ش. (۱۰) علی مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. (۱۱) احمد نسایی، سنن، قاهره، ۱۳۴۸ق. (۱۲) احمد یعقوبی، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. (۱۳) Dozy, R, Suppl E ment aux dictionnaires arabes, Leiden, ۱۸۸۶;. (۱۴) Fraenkel, S, Die Aram L ischen Fremdw N rter im Arabischen, Hildesheim, ۱۹۶۲; (۱۵) Liddell, H G & R Scott, A Greek - English Lexicon, Oxford, ۱۹۹۰ ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بطریق»، شماره۴۹۲۳. |