زمان تقریبی مطالعه: 12 دقیقه
 

بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام





در قرآن مجید می‌خوانیم که حضرت مسیح (علیه‌السّلام) به آمدن پیامبر پس از خود به نام «احمد» که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است گزارش داده است؛ آیا این جمله در اناجیل کنونی وجود دارد.


۱ - آیه‌ بشارت بر آمدن پیامبر



آیه‌ای که در قرآن در این باره وارد شده است به قرار زیر می‌باشد:
«...و مبشرا برسول یاتی من بعدی اسمه احمد فلما جاهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین؛ و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من می‌آید و نام او احمد است! هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: این سحری آشکار است...»

۱.۱ - بشارت در انجیل


بشارتی که این آیه از حضرت مسیح نقل می‌کند، در انجیل یوحنا در باب‌های ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل «یوحنا» از آمدن شخصی پس از خود به نام «فارقلیط» خبر داده است و قراین زیادی گواهی می‌دهد که مقصود از آن پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد و ما برای روشن شدن مطلب ناچاریم متون آیات را با تعیین باب و شماره از انجیل یاد شده نقل نماییم، اینک متون عبارات انجیل:
«اگر شما مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید و من از پدر خواهم خواست تا «فار قلیط» دیگری به شما بدهد، تا ابد با شما خواهد ماند. او روح حق و راستی است که جهان نمی‌تواند او را قبول کند: زیرا که او را نمی‌بیند و نمی‌شناسد، اما شما را می‌شناسد، زیرا که نزد شما می‌ماند و در شما خواهد بود».
[۲] انجیل یوحنا، باب ۱۴، ۱۵ ۱۷، سال ۱۸۳۷ میلادی، چاپ لندن.

«من این سخن‌ها را به شما گفته‌ام وقتی که با شما بودم، لکن آن «فارقلیط» که پدر او را به اسم من خواهد فرستاد، شما را هر چیز خواهد آموخت و هر چیز من به شما گفته‌ام به یاد شما خواهد آورد».
[۳] انجیل یوحنا، باب ۱۴، جمله ۲۵ - ۲۶.

«حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید.»
[۴] انجیل یوحنا، باب ۱۴، جمله ۲۹.

«چون آن فارقلیط که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد، روح راستی که از طرف پدر می‌آید او درباره من شهادت خواهد داد».
[۵] انجیل یوحنا، باب ۱۵، جمله ۲۶.

«راست می‌گویم که شما را مفید است که من بروم اگر من نروم آن فارقلیط نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و او چون بیاید جهانیان را به گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت: به گناه، زیرا که بر من ایمان نمی‌آورند، به صدق زیرا که نزد پدر خود می‌روم، و شما مرا دیگر نمی‌بینید، به انصاف زیرا که بر رییس این جهان حکم جاری شده است و دیگر چیزهای بسیار دارم که به شما بگویم لیکن حالا نمی‌توانید متحمل شد، اما چون او بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد داد زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت، بلکه هر آنچه می‌شنوند خواهد گفت. و شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود، زیرا که او آنچه از آن من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد. هرچه از آن پدر است از من است از این جهت گفتم که آنچه از آن من است می‌گیرد و به شما خبر می‌دهد».
[۶] انجیل یوحنا، باب ۱۶، جمله ۷ - ۱۵.


۱.۲ - مراد از فارقلیط


در این جا قراین روشنی داریم که گواهی می‌دهد مراد از فارقلیط پیامبری است که پس از مسیح می‌آید نه روح القدس:
- نخست اینکه باید توجه کرد که از برخی از تواریخ مسیحی استفاده می‌شود که پیش از اسلام در میان علما و مفسرین انجیل مسلم بود که «فاقلیط» همان پیامبر موعود است؛ حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده کرده و خود را «فارقلیط» موعود معرفی نموده‌اند.
مثلا: «منتسر» که مرد ریاضت کشی بود و در قرن دوم میلادی می‌زیست، در سال ۱۸۷ در آسیای صغیر مدعی رسالت گردیده و گفت: من همان فارقلیط هستم که عیسی از آمدن او خبر داده است و گروهی از وی پیروی کردند.
[۷] فخر الاسلام، محمد صادق، انیس الاعلام، ج۲، ص۱۷۹، نقل از تاریخ «لیم میور» که در سال ۱۸۴۸ چاپ شده است.

- از آثار و تواریخ مسلم اسلامی کاملا استفاده می‌شود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند، از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد، پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت: من گواهی می‌دهم که او همان پیامبری است که اهل کتاب در انتظارش هستند و همان طور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، او نیز به نبوت پیامبر آخر الزمان بشارت داده و علائم و نشانه‌های او را معین کرده است.
[۸] ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات کبری، ج۱، ص۲۵۹.
[۹] حلبی، علی بن ابراهیم، سیره حلبی، ج۳، ص۲۷۹.

وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه کرد و درباره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تحقیقاتی به عمل آورد، در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت: نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم، من می‌دانستم که پیامبری خواهد آمد، ولی گمان می‌کردم که این پیامبر از شام بر خواهد خاست...
[۱۰] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۴.

از این نصوص تاریخی استفاده می‌شود که آنان در انتظار پیامبری بودند و چنین انتظاری بطور مسلم ریشه انجیلی داشته است.

۱.۳ - منظور مسیح از فارقلیط


- امتیازاتی که حضرت مسیح برای «فارقلیط» قائل شده و شرایط و نتایجی که برای آمدن او شمرده است، این مطلب را قطعی می‌سازد که منظور از «فارقلیط» جز پیامبر موعود نخواهد بود و این علایم مانع از آن است که آن را به «روح القدس» تفسیر نماییم؛ توضیح این که:
الف - حضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز کرد: «اگر شما مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید و من از پدرم خواهم خواست تا «فارقلیط» دیگری به شما بدهد.»
اولا: از این که حضرت مسیح مهر و محبت خود را به آنها یادآوری می‌کند، حاکی است که او احتمال می‌دهد گروهی از امت او زیر بار کسی که وی به آمدنش بشارت می‌دهد، نخواهند رفت و لذا از طریق تحریک عواطف می‌خواهد آنان را به پذیرفتن او وادار سازد و اگر منظور از فارقلیط همان «روح القدس» باشد، آن طور که مفسران انجیل تصور کرده‌اند، در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود.
زیرا روح القدس پس از نزول آن چنان در قلوب و ارواح تاثیر می‌کند که برای کسی جای تردید و شک و انکار باقی نمی‌ماند، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، به چنین زمینه سازی نیاز شدید هست؛ زیرا نبی موعود جز از طریق بیان و تبلیغ در قلوب و ارواح تاثیری و تصرفی نمی‌کند و روی این ملاحظه گروهی منصف به وی می‌گروند و گروهی از وی رو بر می‌گردانند.
حضرت مسیح به این مقدار تذکر اکتفا نکرده، در آیه ۲۹ از باب ۱۴ در این قسمت پافشاری کرده و فرمود: «الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید» در صورتی که ایمان به روح القدس، نیازی به توصیه ندارد تا چه رسد به این اندازه پافشاری!
ثانیا: وی فرموده «فارقلیط» دیگری به شما خواهد داد اگر بگوییم مقصود از آن پیامبر دیگری است سخنی کاملا صحیح خواهد بود ولی اگر مقصود از آن روح القدس باشد، به کار بردن لفظ «دیگر» خالی از تکلف نخواهد بوند زیرا روح القدس یکی است و دیگر معنا ندارد.
ب - «هر چیز من به شما گفته‌ام به یاد شما خواهد آورد»
[۱۱] انجیل یوحنا، باب ۲۶، جمله ۱۴.
«روح راستی که از طرف پدر می‌آید، درباره من شهادت خواهد داد».
[۱۲] انجیل یوحنا، باب ۱۵، جمله ۲۶.

می‌گویند روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسی بر حواریان نازل گردیده، آیا این افراد برگزیده همه دستورات او را در این مدت کوتاه فراموش کرده بودند تا روح القدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد؟
آیا شاگردان مسیح چه نیازی به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد! ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد هر دو جمله معنای صحیح خواهد داشت، زیرا امت مسیح بر اثر طول زمان و دستبرد علمای انجیل، بسیاری از دستورات او را فراموش کرده و گروهی هم آنها را به دست فراموشی سپرده بودند و حضرت محمد ((صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم))همه را بازگو کرد و به نبوت حضرت عیسی (علیه‌السّلام) شهادت داد و گفت: او نیز مانند من پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبت‌های ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعای الوهیت پیراسته ساخت.
ج - «اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی‌آید.»
[۱۳] انجیل یوحنا، باب ۷، جمله ۱۵.
او آمدن «فارقلیط» را مشروط به رفتن خود کرده است و اگر مقصود «روح القدس» باشد نزولش بر خود او و بر حواریین مشروط به رفتن او نبوده است؛ زیرا به عقیده مسیحیان روح القدس بر حواریون که حضرت مسیح خواست آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستد، نازل گردید.
[۱۴] انجیل متی، باب ۱۰، جمله ۲۹، و لوقا، باب ۱۰، جمله ۱۷.
بنابر این، هیچ گونه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است؛ ولی اگر بگوییم مقصود پیامبری است صاحب شریعت - آن هم شریعت جهانی - در این صورت آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود.
د- اثر نزول «فارقلیط» سه چیز معرفی شده است: «جهان را به گناه و صدق و انصاف ملزم (در بسیاری از اناجیل قدیمی، به جای «ملزم» توبیخ آمده است و جمله دومی روشنتر و مناسبتر است، برخی از مفسران و نویسندگان مسیحی وقتی به این جمله می‌رسند و می‌بینند که هرگز این جمله با روح القدس تطبیق نمی‌کند، با نهایت تعجب می‌گویند منظور از رییس جهانیان، همان شیطان است که مردم را به گناه ملزم می‌سازد و گواه این مطلب این است که حضرت مسیح در آیه ۳۰ فرمود: رییس جهان می‌آید و در من حصه‌ای ندارد یعنی بر مسیح غلبه نمی‌کند. این تفسیر جز یک فکر شیطانی چیزی نیست، زیرا به فرض این که یک چنین رییس جهانیان مردم را به گناه ملزم می‌سازد، چگونه به صدق و انصاف الزام می‌نماید؟) خواهد ساخت؛ به گناه زیرا به من ایمان نمی‌آورند.»
[۱۵] انجیل متی، باب ۱۸، جمله ۹ و ۱۰.

می‌دانیم طبق عقیده مسیحیان «روح القدس» پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسی بر حواریون نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود، و از ذیل آیه استفاده می‌شود که او بر منکران ظاهر می‌گردد نه بر حواریون که هرگز حضرت مسیح را تکذیب نمی‌کردند. ولی اگر بگوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است، تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع می‌باشد.
هـ - «فارقلیط درباره من «مسیح» شهادت خواهد داد.»
[۱۶] انجیل متی، باب ۱۵، جمله ۲۷.

«شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود.»
[۱۷] انجیل متی، باب ۱۶، جمله ۱۴ و ۱۵.

شهادت بر حضرت مسیح حاکی است که وی روح القدس نیست زیرا حواریون نیازی به تصدیق او نداشتند و همچنین منظور از این که به او جلال خواهد بخشید ستایش و تعریف‌هایی است که پیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تکمیل کرد؛ چه جلالی بالاتر از این!
دقت در این قراین می‌تواند ما را به حقیقتی که محققان اسلام به آن رسیده‌اند رهنمون گردد، البته قراین منحصر به آنچه گفته شد نیست؛ بلکه با دقت بیشتر می‌توان قراین دیگری به دست آورد.

۲ - مطلب قابل توجه



در پایان، مطلب قابل توجهی را که دایرة المعارف بزرگ فرانسه،
[۱۸] دایرة المعارف بزرگ فرانسه، ج۲۳، ص۴۱۷۴.
در این باره دارد از نظر خوانندگان می‌گذرانیم:
«محمد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ کلمه محمد به معنای بسیار حمد شده است و از ریشه مصدر حمد که به معنای تمجید و تجلیل است مشتق گردیده. بر حسب تصادف عجیب، نام دیگری که از همان ریشه حمد است مترادف کامل لفظ محمد می‌باشد و آن احمد است که احتمال قوی می‌رود عیسویان عربستان، آن لفظ را برای تعیین فارقلیط به کار می‌برند؛ احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، ترجمه لفظ پریکلیتوس است که اشتباها لفظ پاراکلیتوس را جای آن گذاردند. به این ترتیب، نویسندگان مذهبی مسلمان مکرر گوشزد کرده‌اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز به طور علنی در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره می‌کند».
[۱۹] جمعی از نویسندگان، محمد خاتم پیامبران، ج۱، ص۵۰۴.

(در تنظیم این قسمت از کتاب نفیس «انیس الاعلام» تالیف فخر الاسلام استفاده شده است.)

۳ - عناوین مرتبط



بشارت؛ بشارت (قرآن)؛ بشارت انبیا (قرآن).

۴ - پانویس


 
۱. صف/سوره۶۱، آیه۶.    
۲. انجیل یوحنا، باب ۱۴، ۱۵ ۱۷، سال ۱۸۳۷ میلادی، چاپ لندن.
۳. انجیل یوحنا، باب ۱۴، جمله ۲۵ - ۲۶.
۴. انجیل یوحنا، باب ۱۴، جمله ۲۹.
۵. انجیل یوحنا، باب ۱۵، جمله ۲۶.
۶. انجیل یوحنا، باب ۱۶، جمله ۷ - ۱۵.
۷. فخر الاسلام، محمد صادق، انیس الاعلام، ج۲، ص۱۷۹، نقل از تاریخ «لیم میور» که در سال ۱۸۴۸ چاپ شده است.
۸. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات کبری، ج۱، ص۲۵۹.
۹. حلبی، علی بن ابراهیم، سیره حلبی، ج۳، ص۲۷۹.
۱۰. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۴.
۱۱. انجیل یوحنا، باب ۲۶، جمله ۱۴.
۱۲. انجیل یوحنا، باب ۱۵، جمله ۲۶.
۱۳. انجیل یوحنا، باب ۷، جمله ۱۵.
۱۴. انجیل متی، باب ۱۰، جمله ۲۹، و لوقا، باب ۱۰، جمله ۱۷.
۱۵. انجیل متی، باب ۱۸، جمله ۹ و ۱۰.
۱۶. انجیل متی، باب ۱۵، جمله ۲۷.
۱۷. انجیل متی، باب ۱۶، جمله ۱۴ و ۱۵.
۱۸. دایرة المعارف بزرگ فرانسه، ج۲۳، ص۴۱۷۴.
۱۹. جمعی از نویسندگان، محمد خاتم پیامبران، ج۱، ص۵۰۴.


۵ - منبع


سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام(ص)» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۲۵.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.