بایسنقر میرزا (نواده تیمور گورکانی)بایسنقر میرزا، یکی از نوادگان تیمور گورکانی و از امیران ماوراءالنهر بودهاست. ۱ - معرفی اجمالیاو دومین پسر سلطان محمود سمرقندی بود و مادرش پاشابیگم نام داشت. بایسنقر (۸۸۲ - محرم ۹۰۵ق/۱۴۷۷- اوت ۱۴۹۹م) در حصار شادمان به دنیا آمد [۱]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۱۱۰.
[۲]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۴۷.
[۳]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۹۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۶۳، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۶]
عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، ج۲، ص۳۵- ۳۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.
و هنوز بسیار جوان بود که پدرش حکومت بخارا و توابع آن را به او، و حکومت حصار را به برادرش مسعود میرزا سپرد. [۷]
علی بنایی، شیبانینامه، ج۱، ص۵۱، به کوشش کازویوکی کوبو، کیوتو، ۱۹۹۷م.
[۸]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۵۲.
[۹]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۰۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۰]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۱]
آ وامبری، تاریخ بخاری، ج۱، ص۲۸۰، ترجمه احمد محمود ساداتی، به کوشش یحیی خشاب، قاهره، شرکه الاعلانات الشرقیه.
در ۹۰۰ق/۱۴۹۵م پس از درگذشت سلطان محمود، اشراف و اعیان سمرقند بایسنقر میرزا را از بخارا فراخواندند و بر تخت حکمفرمایی نشاندند. [۱۲]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۱۱۲.
[۱۳]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۴]
علی بنایی، شیبانینامه، ج۱، ص۵۱، به کوشش کازویوکی کوبو، کیوتو، ۱۹۹۷م.
۲ - دوران حکومتبیشتر دوره حکومت بایسنقر به جنگ و نبرد گذشت: نخست با سلطان محمود بن یونس چغتایی والی تاشکند - که در ۹۰۰ق به قصد تسخیر ماوراءالنهر به سمرقند لشکرکشی کرد - جنگید و نبرد به سود بایسنقر خاتمه یافت. [۱۵]
علی بنایی، شیبانینامه، به کوشش کازویوکی کوبو، کیوتو، ۱۹۹۷م.
[۱۶]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲.
[۱۷]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۵۲.
[۱۸]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۰۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۹]
Dughlat، M M H، Traikh،i،Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۱۹.
سپس در ۹۰۱ق ترخانیان و در رأس آنان درویش محمد ترخان (والی بخارا) که بر سر حکومت سلطان علی (برادر کوچکتر بایسنقر) به توافق رسیده بودند - حیلهای اندیشیدند و بایسنقر را از تخت حکومت به زیر آوردند و سلطان علی را جانشین او ساختند؛ اما پس از چند روز، شماری از اشراف و اعیان ماوراءالنهر، بایسنقر را از مخفیگاهش بیرون آوردند و باز بر سریر قدرت نشاندند. با آنکه او دستور داد تا چشمان سلطان علی را میل کشند، اما امر وی به گونهای اجرا شد که به چشمان شاهزاده آسیبی نرسید و او توانست پس از چند روز به بخارا بگریزد. [۲۰]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۱۱۲.
[۲۱]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۳.
[۲۲]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۲۳-۲۲۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۳]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۵۸-۲۵۹، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
سلطان علی در بخارا با لشکر فراوانی قصد سمرقند کرد و در نبردی که بیرون از دروازههای شهر میان دو سپاه درگرفت، پیروزی از آنِ سلطان علی شد و بایسنقر به شهر گریخت. در آن هنگام بایسنقر از ۳ سو تهدید میشد: ۱. از سوی غرب (بخارا) توسط سلطان علی؛ ۲. از جنوب (حصار) توسط برادر بزرگترش سلطان مسعود که داعیه تسخیر سمرقند را داشت؛ ۳. از شرق (اندیجان) توسط بابر، پسر عموی خود و فرزند شیخ عمر، به بهانه بازپسگیری تاج و تخت و مُلک پدری [۲۴]
Babur، ۰) ahirud -din Mu h ammad، B bur-N ma، tr. A. S. Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۳- ۶۴.
[۲۵]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۲۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۶]
احمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۲۳۸، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۲۷]
آ وامبری، تاریخ بخاری، ج۱، ص۲۸۲، ترجمه احمد محمود ساداتی، به کوشش یحیی خشاب، قاهره، شرکه الاعلانات الشرقیه.
در این میان، بابر و سلطان علی با یکدیگر توافق کردند که سرزمینهای ماوراءالنهر را میان خود تقسیم کنند [۲۸]
New Delhi، ۱۹۷۰Babur، ۰ ahirud -din Mu h ammad، B bur-N ma، tr. A. S. Beveridge،، ج۱، ص۷۳.
[۲۹]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
آنگاه بابر از اندیجان و سلطان علی از بخارا به سمرقند حمله آوردند و ۷ ماه شهر را در محاصره گرفتند. بایسنقر پس از کوشش بسیار، از شیبانی خان ازبک یاری خواست، اما باز هم کاری از پیش نبرد [۳۰]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
و در ۹۰۳ق/۱۴۹۸م از سمرقند گریخت و به خسروشاه، یکی از امیران پدرش - که قندز و بدخشان را در اختیار داشت و مستقلاً حکومت میکرد - پناه برد. [۳۱]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۷۳-۷۴.
[۳۲]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۶.
[۳۳]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۳۰-۲۳۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۳۴]
Dughlat، M M H، Traikh،i،Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۷۴.
[۳۵]
Dughlat، M M H، Traikh،i،Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۶۳.
[۳۶]
احمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۲۳۸، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۳۷]
آ وامبری، تاریخ بخاری، ج۱، ص۲۸۳، ترجمه احمد محمود ساداتی، به کوشش یحیی خشاب، قاهره، شرکه الاعلانات الشرقیه.
[۳۸]
زینالعابدین منزوی نویدی، تکمله الاخبار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۹ش.
پس از چندی که از اقامت بایسنقر میرزا در قندز گذشت، وی همراه خسروشاه با سپاهی انبوه برای تسخیر تختگاه سلطان مسعود، به حصار روی آورد. مسعود به تدبیر و حیله خسروشاه از شهر گریخت و بایسنقر بار دیگر بر مسند حکومت و قدرت تکیه زد. [۳۹]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۱۱۲.
[۴۰]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۹۳.
[۴۱]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۳۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۲]
Dughlat، M M H، Traikh،i،Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۶۳.
[۴۳]
عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، ج۲، ص۳۵، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.
در این میان، خسروشاه که گویا خیال سلطنت در سر میپخت، پس از چندی نخست سلطان مسعود را گرفته، در چشمانش میل کشید و سپس چون از بابت بایسنقر آسوده خیال نبود، در اواسط محرم ۹۰۵ق او را به قتل رسانید. [۴۴]
گلبدنبیگم، همایوننامه، به کوشش ا س بوریج، لاهور، ۱۹۷۴م.
[۴۵]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۴۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۶]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۶۳، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۴۷]
Dughlat، M M H، Traikh،i،Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۶۳.
[۴۸]
احمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۲۳۸، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۴۹]
زینالعابدین منزوی نویدی، تکمله الاخبار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۳ - صفات اخلاقی و طبع هنریبایسنقر میرزا از دیگر شاهزادگان تیموری به حسن اخلاق و آداب، مهربانی، نیک سیرتی و فضل و دانش ممتاز بود. [۵۰]
علیشیرنوایی، مجالس النفائس، ج۱، ص۱۷۴، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۱]
۲۴۴، غیاثالدین خواندمیر، ج۴، ص۱۹، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۲]
محمد اوحدی بلیانی، عرفات العاشقین، ج۱، ص۲۰۲، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
بابر میرزا که خود دشمن بایسنقر محسوب میشد، او را به شجاعت و عدالت ستوده است. [۵۳]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۹۳.
[۵۴]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۸۳، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
او خط نستعلیق را نیکو مینوشت و در نقاشی نیز توانا بود [۵۵]
احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
شعر نیز میسرود و «عادلی» تخلص میکرد و گفتهاند: اشعارش نزد مردم مقبولیت داشته است. [۵۶]
Babur، ۰ ahirud،din Mu h ammad، B bur،N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰، ج۱، ص۹۳.
[۵۷]
غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، ج۴، ص۲۴۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۸]
Barthold، WW، Four Studies on the History of Central Asia، tr V and T Minorsky، Leiden، ۱۹۶۲، ج۴، ص۴۳.
[۵۹]
علیشیرنوایی، مجالس النفائس، ج۱، ص۱۷۴، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۶۰]
محمد اوحدی بلیانی، عرفات العاشقین، ج۱، ص۲۰۲، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
[۶۱]
عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، ج۲، ص۳۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.
نسخه گزیدهای از دیوان او در کتابخانه شماره ۱ مجلس شورای اسلامی (شم ۴۹۴۰) موجود است. [۶۲]
زینالعابدین منزوی نویدی، تکمله الاخبار، ج۳، ص۲۴- ۲۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۴ - فهرست منابع(۱) محمد اوحدی بلیانی، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴. (۲) علی بنایی، شیبانینامه، به کوشش کازویوکی کوبو، کیوتو، ۱۹۹۷م. (۳) احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش سیدعلی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش. (۴) غیاثالدین خواندمیر، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۵) علیشیرنوایی، مجالس النفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش. (۶) احمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، تهران، ۱۳۴۳ش. (۷) گلبدنبیگم، همایوننامه، به کوشش ا س بوریج، لاهور، ۱۹۷۴م. (۸) زینالعابدین منزوی نویدی، تکمله الاخبار، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۹ش. (۹) عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م. (۱۰) آ وامبری، تاریخ بخاری، ترجمه احمد محمود ساداتی، به کوشش یحیی خشاب، قاهره، شرکه الاعلانات الشرقیه. (۱۱) Babur، ۰ ahirud-din Mu h ammad، B bur-N ma، tr A S Beveridge، New Delhi، ۱۹۷۰. (۱۲) Barthold، WW، Four Studies on the History of Central Asia، tr V and T Minorsky، Leiden، ۱۹۶۲. (۱۳) Dughlat، M M H، Traikh-i-Rashidi، tr E D Ross، Patna، ۱۹۷۳. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بایسنقر میرزا»، شماره۴۴۶۰. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|