اهلبیت امام حسین در کربلاشاید برای بعضی این سؤال پیش بیاید که چه ضرورتی داشت امام حسین (علیهالسّلام) خانواده خود را با خود همراه کند و به کربلا ببرد با اینکه علم به شهادت خود داشتند؟ چه لزومی به بردن زنان و کودکان بود بهتر نبود آنها را در جوار خانه خدا باقی گذارد؟ در ادامه به این شبهه پاسخ اجمالی میدهیم. فهرست مندرجات۲ - مظلوم و غریب بودن اهلبیت در شهر خود ۳ - جلوگیری از برنامه ایذایی امویان ۴ - ارائه الگو به جامعه ۵ - ضرورت فداکاری و حفظ مسائل شرعی ۶ - نقشآفرینی تکتک افراد خانواده ۷ - پیام رسانی ۸ - بی اثر سازی تبلیغات دشمن ۹ - افشای ماهیت ستمگران حاکم ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - تقدیر الهی و دفع اتهام فرار و ترک خانداناسارت خاندان مقدر الهی بود، و حضرت برای دفع اتهام فرار و رها کردن خاندان، آنها را با خود برد. بسیاری از مشاهیر زمان همچون «محمد حنفیّه»، «عبدالله بن عباس» و ... با بردن اهل بیت همراه امام حسین (علیهالسّلام) مخالفت میکردند و به ظاهر، حق با آنها مینمود؛ ولی امام (علیهالسّلام) بر این مسئله اصرار داشت که حتماً باید اهل و عیال خود را همراه ببرد، از اینرو در اینزمینه فرمود: مَا اَرَی اِلَّا الْخُرُوجُ بِالْاَهْلِ وَ الْوَلَدِ: من راهی جز خروج با اهل و فرزندانم را در پیش رو نمیبینم. در جای دیگر فرمود: فقال: ان جدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اتانی بعدما فارقتک وانا نائم، فضمنی الی صدره وقبل ما بین عینی وقال لی: " یا حسین یا قرة عینی اخرج الی العراق فالله (عزّوجلّ) قد شاء ان یراک قتیلا مخضبا بدمائک ". فبکی محمد بن الحنفیة بکاء شدیدا فقال: یا اخی اذا کان الحال هکذا فلا معنی لحملک لهؤلاء النسوة. فقال: قال لی جدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایضا: " ان الله (عزّوجلّ) قد شاء ان یراهن سبایا، مهتکات، یساقون فی اسر الذل " وهن ایضا لا یفارقننی ما دمت حیا. جد من به خوابم آمد و مرا در آغوش گرفت و بین دو چشم مرا بوسید و فرمود: ای حسین، ای نور چشمم، به سوی عراق برو که خداوند (عزّوجلّ) خواسته است که تو را آغشته به خون ببیند! محمد بن حنیفه گریست و گفت: ای برادر اگر چنین است پس معنی به همراه بردن این زنان چیست؟ فرمود: جد من به من فرمود: خداوند (عزّوجلّ) خواسته است که آنان را اسیر و هتک حرمت شده در حالی که اسیر ذلیلان شدهاند ببیند و به همین جهت تا من زندهام از من جدا نخواهند شد! از این روایت چنین برداشت میشود که بحث اسارت خاندان اهل بیت (علیهمالسّلام) امری حتمی و قطعی و مقدر الهی بوده است و اگر حضرت آنان را به همراه نمیبرد، در مدینه یا در مکه به اسارت حکام یزید در میآمدند، و آن زمان ننگ رها کردن زن و فرزند و فرار کردن را به حضرت میزدند، اما با این کار راه این طعن بر حضرت بسته شد! ۲ - مظلوم و غریب بودن اهلبیت در شهر خودمظلوم و غریب بودن اهل بیت (علیهمالسّلام) در شهر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): روایتی که گذشت به خوبی نشان میدهد که اهل بیت آنقدر مظلوم بودند که حتی در مدینه و در شهر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز مورد تعرض قرار میگرفتند! ۳ - جلوگیری از برنامه ایذایی امویانجلوگیری از برنامه ایذایی امویان علیه اهل بیت (علیهمالسّلام) با هدف تحت فشار گذاشتن امام (علیهالسّلام): اگر در مدینه خاندان حضرت به اسارت گرفته میشدند، از آنان بهعنوان ابزاری برای فشار به حضرت استفاده میشد. ۴ - ارائه الگو به جامعهارائه الگو به جامعه آن روز مبنی بر لزوم سهیم بودن تمام اعضای خانواده در قیام: این روش یعنی روش مقابله با ظالم در حالی که نیروها برابری نمیکند، به عنوان راهکاری برای همه عصور به جهانیان آموخته شد. ۵ - ضرورت فداکاری و حفظ مسائل شرعیبیان عملی ضرورت فداکاری در حوزه مقاومت و حفظ مسائل شرعی به جامعه بشری: اینکار نشانگر اهمیت بحث حفظ دین است که حتی اگر تمامی افراد خانواده نیز در این زمینه دچار مشکل شوند باز نباید از حفظ دین و تلاش برای احیای آن دست کشید. ۶ - نقشآفرینی تکتک افراد خانوادهنقشآفرینی تکتک افراد خانواده در هر مرحله سنّی: حضور و مشارکت خاندان حضرت در این قیام، نشانگر این است که هر فردی در هر سنی میتواند در حفظ دین موثر باشد و از خود گذشتگی کند! ۷ - پیام رسانیانقلاب امام حسین (علیهالسّلام) تا عصر عاشورا مظهر خون و شهادت بود و رهبری و پرچمداری برعهده ایشان قرار داشت. پس از آن، بخش دوم به پرچم داری امام سجاد (علیهالسّلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) آغاز گردید. آنان با سخنان آتشین خود، پیام انقلاب و شهادت سرخ حضرت سیدالشهدا و یارانش را به آگاهی افکار عمومی رسانیدند و طبل رسوایی حکومت پلید اموی را به صدا درآوردند. و به همین دلیل بود که افراد زیادی در شام، بعد از شنیدن سخنان امام سجاد (علیهالسّلام) و حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)، پی به ماهیت ضد دینی یزید بردند و همین موجبات تزلزل حکومت بنی امیه را فراهم کرد. ۸ - بی اثر سازی تبلیغات دشمنبا توجه به تبلیغات بسیار گسترده و دامنهداری که حکومت اموی از زمان معاویه، علیه اهل بیت (علیهالسّلام) بهویژه در منطقه شام به راهانداخته بود، بیشک اگر بازماندگان امام حسین (علیهالسّلام) به افشاگری و بیدارسازی نمیپرداختند، دشمنان اسلام و مزدوران قدرتهای وقت، نهضت بزرگ و جاویدان آن حضرت را در طول تاریخ، کم ارزش و چهره آن را وارونه نشان میدادند. اما تبلیغات گسترده بازماندگان حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام) در دوران اسارت (که کینهتوزی سفیهانه یزید چنین فرصتی را برای آنان پیش آورده بود) اجازه چنین تحریف و جنایتی را به دشمنان نداد. ۹ - افشای ماهیت ستمگران حاکمبرخی درباره شهادت حضرت علی اصغر (علیهالسّلام) شبهه افکنی میکنند که چرا امام حسین (علیهالسّلام) او را جلو برد که در نتیجه او را شهید کردند؟ این افراد باید توجه داشته باشند که بُعد دیگر علت حضور خاندان امام، نشان دادن چهره سفّاک، بیرحم و غیرانسانی یزید و حکومت وی بود. در حادثه کربلا، نه مظلومنمایی؛ بلکه حقیقت مظلومیت با فداکاری اهلبیت آمیخته شد و آنان پیام سالار شهیدان و اصحاب را با عالیترین صورت به همه مردم ابلاغ کردند؛ بهگونهای که امروز نیز صدای آنان، در وجدان بشریت به گوش میرسد. خردسالان و زنان، که نه سلاح جنگی داشتند و نه توان رزم؛ ولی با قساوتبارترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم و هتک حرمت و آزردگی عواطف و احساسات قرار گرفتند. طفل شش ماهه با لبهای تشنه در کنار شط فرات جان داد؛ دخترک خردسال کنار پیکر خونین و قطعه قطعه پدر کتک خورد؛ خیمههای آنان به آتش کشیده شد و ... حالا دیگر بر همه روشن شد که یزید چه جنایتکاری است. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعموسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «چرا امام حسین علیه السلام خاندان خود را به کربلا برد؟». ردههای این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر
|