امداد بر گناه (قرآن)امداد بر گناه از مصادیق تعاون بر اثم و عدوان است و در آیات قرآن کریم از آن نهی گردیده است. ۱ - حرمت امداد بر گناهطبق دستور خداوند در قرآن کریم، امداد بر گناه و تجاوز، حرام و ممنوع میباشد: ۱.۱ - امداد بر گناه بنی اسرائیلثم انتم هـؤلاء... دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون.... «اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید؛ و در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید؛ (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان میآورید، و به بعضی کافر میشوید؟! برای کسی از شما که این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهی) را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار میشوند. و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست». ۱.۱.۱ - تفسیر آیه(تظاهرون علیهم) الخ، کلمه (تظاهرون)، از مصدر مظاهره (باب مفاعله) است، و مظاهره بمعنای معاونت است، چون ظهیر بمعنای عون و یاور است، و از کلمه (ظهر- پشت) گرفته شده، چون یاور آدمی پشت آدمی را محکم میکند. (و هو محرم علیکم اخراجهم)، ضمیر (هو) ضمیر قصه و یا شان است، و این معنا را میدهد (مطلب از این قرار است، که برون کردن آنان بر شما حرام است) مانند ضمیر (هو) در جمله (قل هو الله احد، بگو مطلب بدین قرار است، که الله یگانه است). ۱.۱.۲ - بیان تاریخی آیهبسیاری از مفسران نقل کردهاند طایفه" بنی قریظه" و" بنی نضیر" که هر دو از طوائف یهود بودند و با هم قرابت نزدیک داشتند به خاطر منافع دنیا با یکدیگر به مخالفت برخاستند، " بنی نضیر" به طایفه" خزرج" که از مشرکان مدینه بود پیوستند و" بنی قریظه" به طایفه" اوس" و در جنگهایی که میان آن دو قبیله روی میداد هر یک از اینها طایفه هم پیمان خود را کمک میکرد، و از طایفه دیگر میکشت، اما هنگامی که آتش جنگ فرو مینشست، همه یهود جمع میشدند و دست به دست هم میدادند تا از طریق پرداختن فدیه، اسیران خود را آزاد کنند، و در این عمل استناد به حکم و قانون تورات میکردند (در حالی که اولا اوس و خزرج هر دو مشرک بودند و کمک به آنها جایز نبود و ثانیا همان قانونی که دستور فدا را داده بود، دستور خودداری از قتل را نیز صادر کرده بود). و یهود- همانند اقوام لجوج و نادان دیگر- از این اعمال ضد و نقیض فراوان داشتند. ۱.۲ - تعاون بر اثم و عدوان. . ولاتعاونوا علی الاثم والعدون... «و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است». ۱.۲.۱ - قانون دوره جاهلیدر دوره جاهلی اگر افرادی از قبیلهای حمله به افراد قبیله دیگر میکردند، بقیه افراد قبیله به حمایت آنها بر میخواستند بدون اینکه تحقیق کنند حمله عادلانه بوده است یا ظالمانه، این اصل در مناسبات بین المللی امروز نیز حکومت میکند و غالبا کشورهای هم پیمان، و یا آنها که منافع مشترکی دارند، در مسائل مهم جهانی به حمایت یکدیگر بر میخیزند، بدون اینکه اصل عدالت را رعایت کنند و ظالم و مظلوم را از هم تفکیک نمایند! اسلام خط بطلان بر این قانون جاهلی کشیده است و دستور میدهد تعاون و همکاری مسلمین با یکدیگر باید" تنها" در کارهای نیک و برنامههای مفید و سازنده بوده باشد نه در گناه و ظلم و تعدی. جالب توجه اینکه" بر" و" تقوا" هر دو در آیه فوق با هم ذکر شدهاند، که یکی جنبه اثباتی دارد و اشاره به اعمال مفید است، و دیگری جنبه نفی دارد و اشاره به جلوگیری از اعمال خلاف میباشد. و به این ترتیب تعاون و همکاری باید هم در دعوت به نیکیها و هم در مبارزه با بدیها انجام گیرد. ۱.۲.۲ - تعاون اجتماعیمعنای تعاون بر بر و تقوا به این است که جامعه مسلمین بر بر و تقوا و یا به عبارتی بر ایمان و عمل صالح ناشی از ترس خدا اجتماع کنند، و این همان صلاح و تقوای اجتماعی است، و در مقابل آن تعاون بر گناه- یعنی عمل زشت که موجب عقب افتادگی از زندگی سعیده است، - و بر" عدوان" که تعدی بر حقوق حقه مردم و سلب امنیت از جان و مال و ناموس آنان است، قرار میگیرد. ۲ - عهد موسی با خداعهد موسی علیهالسّلام با خداوند مبنی بر عدم کمک بر گناه و گناه کاران: قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین. «عرض کرد: «پروردگارا! بشکرانه نعمتی که به من دادی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود!». (با توجه به آیات قبل، فاعل «قال» حضرت موسی علیهالسّلام است). ۲.۱ - تفسیر آیهابن عباس میگوید: آیه" رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین" از جمله آیاتی است که گواهی میدهد بر اینکه پشتیبانی مجرمان، جرم و گناه است و کمک به مؤمنان اطاعت فرمان خدا. به یکی از علما گفتند: فلان کس نویسنده فلان ظالم شده است و تنها چیزی را که مینویسد، دخل و خرج او است، اگر حقوقی در برابر این کار بگیرد زندگیش تامین میشود، و الا خود و خانواده اش شدیدا گرفتار فقر خواهند شد. مرد عالم در پاسخ این سؤال تنها این جمله را بیان کرد: " آیا گفتار آن مرد صالح (موسی) را نشنیدهای که گفت: رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین: " خداوندا به شکرانه نعمتهایی که به من بخشیدی هرگز پشتیبانی از مجرمان نمیکنم". ۲.۲ - حکم معاونت ظلمهدر فقه اسلامی باب مفصلی پیرامون" اعانت بر اثم" و" معاونت ظلمه" با احادیث فراوانی داریم که نشان میدهد یکی از زشتترین گناهان یاری ستمکاران و ظالمان و مجرمان است و سبب میشود که انسان در سرنوشت شوم آنها شریک باشد. اصولا ظالمان و ستمگران و افرادی همچون فرعون در هر جامعهای افراد خاصی هستند، و اگر توده جمعیت با آنها همکاری نکنند فرعونها فرعون نمیشوند این گروهی از مردم زبون و ضعیف و یا فرصت طلب و دنیاپرست هستند که اطراف آنها را میگیرند، و دست و بال آنها و یا حد اقل سیاهی لشکرشان میشوند، تا آن قدرت شیطانی را برای آنها فراهم میسازند. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۱۳، برگرفته از مقاله «امداد بر گناه». |