تغیر مسیر یافته از - الفاظ ذم و جرح
زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

الفاظ دال بر جرح





رجال حدیث برای نشان‌دادن ضعف اعتقادی یا اخلاقی راویان از الفاظ جرح استفاده می‌کنند.


۱ - الفاظ ناظر بر اخلاق



برخی از این الفاظ به حوزه اخلاق راوی ناظر بوده و به صراحت، عدالت او را نفی کرده و فسق و دروغ را به او نسبت می‌دهد؛ نظیر فاسق، شارب الخمر، کذاب، وضاع الحدیث، یختلق الحدیث کذبا (از روی دروغ حدیث می‌سازد)، یا الفاظی؛ نظیر لیس بعادل، لیس بصادق که به صورت سلبی عدالت و وثاقت راوی را نفی می‌کند.

۲ - الفاظ ناظر بر عقیده



برخی از الفاظ جرح ناظر به حوزه عقیده راوی بوده و برخورداری او از عقیده صحیح، یعنی امامیه اثناعشری‌بودن را نفی می‌کند؛ نظیر غال، ناصب، فاسد العقیده.

۳ - الفاظ ناظر بر شخصیت



برخی دیگر از الفاظ جرح بی آن که مستقیماً به اخلاق، یا عقیده او مربوط باشد، به شخصیت حدیثی راوی پرداخته و او را فاقد صلاحیت لازم برای نقل حدیث معرفی می‌کند؛ نظیر ضعیف که نزد قدماء به اشخاصی اطلاق می‌شد که دارای قلت یا سوء حافظه بودند.

۴ - مأخذ



نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث.

۵ - منبع



مرکز اطلاع‌رسانی غدیر، برگرفته از مقاله «الفاظ جرح و تعدیل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۷.    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.