زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

اصول لفظی عدمی





اصول لفظی عدمی به اصول رافعِ شکّ در مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام اطلاق می‌شود.


۱ - انواع اصول لفظی



اصول لفظی دو گونه است:
۱. اصول لفظی وجودی ، مثل: اصالت عموم ، اصالت حقیقت و اصالت ظهور ؛
۲. اصول لفظی عدمی، مثل: اصالت عدم قرینه ، اصالت عدم تقیید و اصالت عدم تخصیص .

۲ - منشأ شک در ظاهر کلام متکلم



منشا شک در این که گوینده، خلاف ظاهر کلام خود را اراده کرده است یا نه، دو چیز است:
ا) شک در مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام، از آن رو که استعمال مجازی احتمال داده می‌شود؛
ب) شک در مطابقت اصل ظهور با اراده جدی ، و در حقیقت ، شک در مطابقت اراده استعمالی با اراده جدی با قطع به تطابق اراده استعمالی و ظهور.
برای رفع شک ناشی از مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام، باید به اصول عدمی هم چون: اصالت عدم قرینه، اصالت عدم تقیید و اصالت عدم تخصیص، تمسک نمود؛ یعنی اصل آن است که قرینه‌ای بر خلاف ظاهر نیست و تقیید و تخصیصی وجود ندارد و اراده استعمالی، مطابق ظهور است.
و برای رفع شک در مطابقت اصل ظهور با اراده جدی، باید به اصول لفظی وجودی از قبیل: اصالت حقیقت، اصالت عموم و اصالت اطلاق ، تمسک نمود.

۳ - رجوع اصول وجودی به عدمی



در مورد رجوع اصول وجودی به عدمی و یا به عکس، اختلاف است:
مرحوم « مظفر » به نقل از « شیخ اعظم (رحمه الله)» می‌گوید: اصول لفظی وجودی به اصل واحدی که عدمی است رجوع می‌کند، و آن اصالت عدم قرینه است؛ یعنی اصل، عدم وجود قرینه بر تخصیص، تقیید و مجاز در کلام است. اما مرحوم « آخوند خراسانی » می‌گوید: همه اصول وجودی به اصالت ظهور برگشت می‌کند و اصالت عدم قرینه هم از باب تمسک به اصالت ظهور حجیت دارد، زیرا عقلا به ظاهر کلام عمل می‌کنند و به احتمال وجود قرینه بر خلاف آن، اعتنا نمی‌کنند.
مرحوم «مظفر» می‌گوید: حق این است که اصالت عدم قرینه، اصل مستقلی نیست تا نزاع شود که آیا اصالت ظهور به آن بر می‌گردد یا آن به اصالت ظهور.

۴ - پانویس


 
۱. عراقی، ضیاء الدین، نهایة الافکار، ج۴، ص۱۰۲.    
۲. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۳۹.    
۳. حکیم، محمد سعید، المحکم فی اصول الفقه، ج۳، ص۱۶۵.    


۵ - منبع



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۱۷، برگرفته از مقاله «اصول لفظی عدمی».    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.