ادات توبیخ"توبیخ" مصدر باب "تفعیل" از ماده "وبخ" و در لغت به معنای سرزنش و ملامت کردن آمده است. (وبَّخَه: لامه و عذله.) [۱]
ابن منظور، محمد بن مکرم، ج۳، ص۶۶، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ سوم.
۱ - در اصطلاح نحودر اصطلاح نحو "توبیخ" عبارت است از ملامت و سرزنش بر ترک عمل [۲]
الصبان، محمد بن علی، ج۴، ص۱۴۷۹، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
و ادات توبیخ حروفی هستند که این معنا را افاده میدهند. این حروف که از " ادات تحضیض " نیز به حساب میآیند [۳]
حسن، عباس، ج۴، ص۴۷۸، النحو الوافی، مصر، دارالمعارف، چاپ سوم.
[۴]
الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، ج۴، ص۳۶۲، شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـش، چاپ اول.
عبارتند از: "ألا"، "ألّا"، "هلّا"، "لولا" و "لوما"؛ به عنوان مثال در جایی که متکلم، میزبان را به جهت ترک مصافحه (دست دادن) با میهمان با جمله «ألّا صافحتَ الضیفَ» سرزنش و ملامت میکند. در این مثال "ألّا" از ادات توبیخ بوده و بر فعل ماضی (صافحتَ) وارد شده است.۲ - وجه نامگذاریمعنای سرزنش و ملامت در معنای لغوی و اصطلاحی توبیخ لحاظ شده است. اما با توجه به قید "ترک عمل" در تعریف روشن میشود که توبیخ اصطلاحی در سرزنش بر ترک عمل واقع میشود؛ از این رو معنای لغوی توبیخ اعم از معنای اصطلاحی آن است. ۳ - جایگاهبا توجه به اشتراک موجود در "ادات توبیخ" و "ادات تحضیض"، عالمان نحو در ضمن بیان مباحث تحضیض، (۵) توبیخ و ادات آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در مقابل، بعضی (همچون ابن هشام در اوضح المسالک و ابن حاجب در " الکافیة ") در ضمن مباحث تحضیض، به توبیخ و ادات آن نپرداخته و بعضی دیگر (همچون ابن هشام در مفردات مغنی اللبیب ) هر یک از حروف توبیخ را به صورت جداگانه بیان کرده و به کاربرد آنها در توبیخ اشاره میکنند. ۴ - اختصاص به فعل ماضی"ادات توبیخ" به مانند " ادات تحضیض " صدارت طلب بوده و در ابتدای جمله واقع میشوند و همچنین به جمله فعلیه اختصاص دارند. از آنجا که ملامت و سرزنش بر ترک عمل در صورتی محقق میشود که ترک عمل در گذشته باشد ازاینرو فعل بعد از ادات توبیخ در لفظ و معنا، ماضی است. [۵]
حسن، عباس، ج۴، ص۴۷۹، النحو الوافی، مصر، دارالمعارف، چاپ سوم.
این فعل بعد از ادات توبیخ به سه نحو به کار میرود:۱. ظاهر متصل؛ مانند: «هلّا صافحتَ الضیفَ». ۲. ظاهر منفصل؛ مانند: «هلّا الضیفَ صافحتَ». ۳. مقدر؛ مانند: «هلّا الضیفَ صافحتَه»؛ در این مثال "الضیف" مفعولبه برای فعل مقدر "صافحتُ" است که فعل مذکور آن را تفسیر میکند. تقدیر عبارت "هلّا صافحتُ الضیفَ، صافحتهُ" بوده است. ۵ - اقسام"توبیخ" به اعتبار همراهی با "تحضیض" و عدم آن بر دو گونه است: ۵.۱ - توبیخ محض (بدون تحضیض)در صورتی که در آینده، انجام مثل عمل ترک شده ممکن نباشد، ادات مذکور برای صرف توبیخ به کار میروند؛ [۶]
الجامی، ج۲، ص۴۳۱،پ ۲، عبدالرحمن بن أحمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
مانند جایی که متکلم بعد از مرگ "زید"، مخاطب را بر ترک اکرام او در زمان حیاتش توبیخ کرده و میگوید: «هلّا اکرمتَ زیداً».۵.۲ - توبیخ به همراه تحضیضدر صورت در آینده، انجام مثل عمل ترک شده ممکن باشد، بسیار مشاهده میشود که ادات مذکور با ورود بر فعل ماضی بر توبیخ و ملامت بر ترک عمل در گذشته و تحضیض و ترغیب بر انجام مثل آن در آینده دلالت دارند. [۷]
الصبان، محمد بن علی، ج۴، ص۱۴۷۸، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
[۸]
الجامی، عبدالرحمن بن أحمد، ج۲، ص۴۳۱، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
[۹]
الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، ج۴، ص۳۶۲، شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـش، چاپ اول.
مانند: «هلّا قرأَتَ القرآنَ»؛ در این مثال با فرض امکان تلاوت قرآن در آينده، مخاطب بر ترک تلاوت قرآن در گذشته، توبیخ (سرزنش) و بر تلاوت آن در آینده تحضیض و ترغیب شده است.ذکر این نکته قابل توجه است که در نوع همراهی و ارتباط بین توبیخ و تحضیض در این موارد، سه رویکرد مشاهده میشود: الف. ادات مذکور دلالت بر توبیخ بر ترک عمل در گذشته دارند که لازمه آن تحضیض و ترغیب بر انجام مثل عمل در آینده است. [۱۰]
الجامی، عبدالرحمن بن أحمد، ج۲، ص۴۳۱، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
[۱۱]
الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، ج۴، ص۳۶۲، شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـش، چاپ اول.
ب. ادات مذکور بر تحضیض و ترغیب بر انجام عمل در آینده دلالت دارند که لازمه آن توبیخ بر ترک عمل در گذشته است. [۱۲]
الجامی، ج۲، ص۴۳۰،پ ۷، عبدالرحمن بن أحمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
ج. ادات مذکور در رساندن معنای توبیخ بر ترک عمل در گذشته و تحضیض بر انجام مثل آن در آینده، اشتراک دارند. [۱۳]
الصبان، محمد بن علی، ج۴، ص۱۴۷۸، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
۶ - "تندیم" و ارتباط آن با "توبیخ"از میان عالمانی که به بررسی ادات توبیخ پرداختهاند بعضی تعبیر " تندیم " را بعد از لفظ توبیخ به کار بردهاند. "تندیم" به معنای پشیمان گرداندن آمده [۱۴]
الخضری، محمد، ج۲، ص۷۶۷، حاشیة الخضری علی شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ هـ ق.
[۱۵]
الصبان، محمد بن علی، ج۴، ص۱۴۷۹، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
و آنچه در اینجا حائز اهمیت است بررسی ارتباط بین توبیخ و تندیم میباشد که در این خصوص دو رویکرد مشاهده میشود:۶.۱ - ملازمهدر این رویکرد بین توبیخ و تندیم، ملازمه وجود دارد اگر چه در تعیین لازم و ملزوم اختلافی مشاهده میشود؛ بعضی توبیخ را لازم و تندیم را ملزوم آن میدانند و بعضی قائل به عکس این ملازمه هستند. [۱۶]
الصبان، محمد بن علی، ج۴، ص۱۴۷۹، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
۶.۲ - عدم ملازمه و تفاوت کاربردبر طبق این نظر، تندیم در جایی است که مخاطب دارای شرف و بزرگی بوده و توبیخ در غیر آن واقع میشود. [۱۷]
الجامی، ج۲، ص۴۳۰، پ ۷، عبدالرحمن بن أحمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
۷ - در قرآن و حدیث۱. آیه «فلولا نصَرَهم الذین اتخذوا من دونِ الله قرباناً ءالهَة»، (پس چرا معبودانی را که غیر از خدا برگزیدند به گمان اینکه به خدا نزدیکشان سازد، آنها را یاری نکردند؟)؛ در این آیه شریفه "لولا" از ادات توبیخ بوده و بر فعل ماضی (نَصَرَ) وارد شده است. [۱۹]
صافی، محمود بن عبدالرحیم، ج۲۶، ص۱۹۴، الجدول فی اعراب القرآن، بیروت، دارالرشید مؤسسه الإیمان، ۱۴۱۸ هـ ق، چاپ چهارم.
[۲۰]
الخضری، محمد، ج۲، ص۷۶۷، حاشیة الخضری علی شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ هـ ق.
۲. حدیث «رأی رجلاً من الأنصار و لَه ولدان قبّل احدهما و ترک الآخر فقال: هلّا واسیْتَ بینهما»، [۲۱]
ابن فهد حلی، احمد بن محمد، ج۱، ص۸۹، عدة الداعی و نجاح الساعی، قم، دارالکتاب اسلامی، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ اول.
[۲۲]
غفاری ساروی، حسین، ص۱۴۶،آیین بندگی و نیایش، قم، بنیاد معارف اسلامی، ۱۳۷۵ش، چاپ اول
(روزی پیامبر اکرم ، مردی از انصار را دید که یکی از دو فرزندش را بوسید و دیگری را رها ساخت فرموند: چرا بین این دو مساوات برقرار نمیکنی؟) در این حدیث شریف "هلّا" از ادات توبیخ بوده و بر فعل ماضی (واسَیْتَ) وارد شده است.۸ - نکتهادات مذکور ممکن است در غیر توبیخ به کار روند؛ از این رو در بخش مفردات هر یک از آنها با عنوان مستقلی مطرح شده و کاربردهای دیگر آن مورد بررسی قرار میگیرد. ۹ - فهرست منابع(۱) قرآن کریم. (۲) ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ سوم. (۳) الصبان، محمد بن علی، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول. (۴) حسن، عباس، النحو الوافی، مصر، دارالمعارف، چاپ سوم. (۵) الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـش، چاپ اول. (۶) الجامی، عبدالرحمن بن أحمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول. (۷) الخضری، محمد، حاشیة الخضری علی شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ هـ ق. (۸) صافی، محمود بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، بیروت، دارالرشید مؤسسه الإیمان، ۱۴۱۸ هـ ق، چاپ چهارم. (۹) ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، قم، دارالکتاب اسلامی، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ اول. (۱۰) غفاری ساروی، حسین، آیین بندگی و نیایش، قم، بنیاد معارف اسلامی، ۱۳۷۵ش، چاپ اول. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعسایت پژوهشکده باقرالعلوم ردههای این صفحه : ادات توبیخ | ادبیات عرب
|