اجتهاد قراءآراى شخصى قاریان در قرائت قرآن را اجتهاد قرّاء گویند. ۱ - دلائل اختلاف قرائاتیکى از دلایل اختلاف قرائت ها، اجتهاد و استنباط قراء است. آرا و اجتهادهاى شخصى قراء، از بزرگ ترین عوامل اختلاف در قرائت قرآن به شمار مى آید. هر قاری، عقیده اى در قرائت داشت که بدان اعتماد نموده و احیاناً با تعصب و خودبینی تمام به عقیده اش سخت پاى بند بود، هر چند با عقیده عمومى و آراى ارباب تحقیق مخالف بود. ۲ - مصادیق اجتهاد قراءداستان "کسائی" و قرائات خلاف قاعده او در مسجد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و اعتراض مردم مدینه به او، هم چنین بسیارى از قرائت هاى "حمزه" که مورد اعتراض مردم قرار گرفت، ولى او به این اعتراضات، به علت اعتقاد به دلایل خود توجه نمى کرد و ... همه این ها از نمونه هاى روشن اجتهاد قاریان است. ۳ - علل خطای قراءاگر حالت عمومى قراء و کسانى را که به امور مربوط به قرآن پرداخته اند، در نظر بگیریم، در مى یابیم که آنان در نقل نص آیات قرآن و رسم الخط آن از خطا ایمن نبوده و اشتباهات آشکارى مرتکب شده اند. بسیارى از بزرگان ادبیات عرب، قرائت هاى مبتنى بر اجتهادات قراء را خطا شمرده و آنان را به ضعف عربیت متهم کرده اند. ۴ - مصادیق اجتهادات باطل قراءدر این جا سه نوع اجتهاد باطل را بر مى شماریم: ۴.۱ - اجتهاد ادبانوع اول: اجتهاد ادبا؛ این نوع اجتهاد باطل از روایت منقول از امام صادق ( علیه السلام ) بر مى آید که فرمودند: " اهل عربیت (ادیبان) کلام خداوند را تحریف کرده، مقصود آن را بر می گردانند." منظور این است که ادیبان با طرح اعراب ها و پیش کشیدن مباحث نحوى و فرضیه سازى براى حرکات محتمل، باعث انحراف اذهان از معناى اصلى آیات شده اند و حتى کسانى که کج فهم باشند به معناى نادرست دست یافته، آن را به قرآن نسبت مى دهند. این کار باعث مى شود مقصود اصلى آیات، پنهان بماند و راه هاى ورود به سرچشمه قرآن بسته شده و معانی قرآن فراموش گردد. ۴.۲ - مخالفت با رسم الخطنوع دوم: آن است که منجر به مخالفت رسم الخط و حتى نقل و روایت است. نمونه این اجتهاد باطل، توسط "ابوبکر بن مقسم" صورت گرفته است. وى از قرائات، آن را انتخاب مى کرد که به نظرش با اصول و قواعد عربی سازگار باشد، اگر چه این قرائات مخالف رسم الخط مصحف و یا نقل باشد. ۴.۳ - جمود محضنوع سوم: عکس نوع دوم است ؛ در این نوع اجتهاد، جمود محض حاکم بوده، در حالى که در نوع دوم اجتهاد بر نقل حاکم است. در این نوع، قراء بدون کوچک ترین توجهى به قواعد عربی، صرف این که قرائت سنت متبع است هر قرائتى را که نزد ایشان ثابت مى گشت، آن را قابل قبول مى دانستند، اگر چه با قواعد عربى و اصول مسلم مخالف باشد. در این نوع، نه لغت معیار بود و نه قواعد عربى، بلکه معیار فقط و فقط نقل بود. [۲]
عاملی، جعفر مرتضی، حقایقی مهم پیرامون قرآن کریم، ص۲۱۷.
[۳]
فضلی، عبد الهادی، تاریخ قرائات قرآن کریم، ص۱۰۵-۱۰۶.
۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «اجتهاد قراء». ردههای این صفحه : اختلاف قرائت ها | قرآن شناسی
|