زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

اتمام حجت بر قوم ثمود (قرآن)





در آیات قرآن به اتمام حجت خداوند با قوم ثمود اشاره شده است.


۱ - انذار ثمود



اتمام حجّت خداوند بر ثمود با انذار و بيان نزول عذاب بر آنان، در صورت ایمان نياوردن:
۱. «... وثَمودا ... • وكُلًّا ضَرَبنا لَهُ الامثلَ ...؛... و ثمود ... و برای هر یک از آنها مثلها زدیم....» مقصود از «ضربنا له الامثال» آگاهی دادن و بیان کردن نزول عذاب بر قوم ثمود در صورت ایمان نیاوردن آنان است.
۲. «كَذَّبَت ثَمودُ بِالنُّذُر • فَكَيفَ كانَ عَذابى ونُذُر؛طایفه ثمود (نیز) انذارهای الهی را تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!»

۲ - اتمام حجت با ابلاغ رسالت



اتمام حجّت صالح علیه‌السلام بر قوم ثمود، با ابلاغ رسالت الهى خويش:
۱. «والى‌ ثَمودَ اخاهُم صلِحًا ...• ... قالَ يقَومِ لَقَد ابلَغتُكُم رِسالَةَ رَبّى ونَصَحتُ لَكُم ...؛و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ ... و گفت: ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم، و شرط خیرخواهی را انجام دادم....»
۲. «الَم يَأتِهِم نَبَا الَّذينَ مِن قَبلِهِم قَومِ نوحٍ وعادٍ وثَمودَ وقَومِ ابرهيمَ واصحبِ مَديَنَ والمُؤتَفِكتِ اتَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيّنتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظلِمَهُم ولكِن كانوا انفُسَهُم يَظلِمون؛آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند، به آنان نرسیده است؟! قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین (قوم شعیب‌) و شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط)؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، (ولی نپذیرفتند؛) خداوند به آنها ستم نکرد، امّا خودشان بر خویشتن ستم می‌کردند!»
۳. «الَم يَأتِكُم نَبَؤُا الَّذينَ مِن قَبلِكُم قَومِ نوحٍ وعادٍ وثَمودَ والَّذينَ مِن بَعدِهِم لا يَعلَمُهُم الَّا اللَّهُ جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيّنتِ فَرَدّوا ايدِيَهُم فى‌ افوهِهِم وقالوا انّا كَفَرنا بِما ارسِلتُم بِهِ وانّا لَفى شَكٍّ مِمّا تَدعونَنا الَيهِ مُريب؛آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند؛ همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‌اید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوی آن می‌خوانید، شک و تردید داریم!»

۳ - اتمام حجت با اعطای مهلت



اتمام حجّت صالح علیه‌السلام بر ثمود، با اعطاى مهلت محدود به آنان:
۱. «والى‌ ثَمودَ اخاهُم صلِحًا ... • ويقَومِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم ءايَةً فَذَروها تَأكُل فى ارضِ اللَّهِ ولا تَمَسّوها بِسوءٍ فَيَأخُذَكُم عَذابٌ قَريب‌ • فَعَقَروها فَقالَ تَمَتَّعوا فى دارِكُم ثَلثَةَ ايّامٍ ذلِكَ وعدٌ غَيرُ مَكذوب؛و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ ... ای قوم من! این «ناقه» خداوند است، که برای شما نشانه‌ای است؛ بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود؛ هیچ گونه آزاری به آن نرسانید، که بزودی عذاب خدا شما را خواهد گرفت! (اما) آنها آن (ناقه) را از پای در آوردند! و (صالح به آنها) گفت: (مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانه‌هایتان بهره‌مند گردید؛ (و بعد از آن، عذاب الهی فرا خواهد رسید؛) این وعده‌ای است که دروغ نخواهد بود!»
۲. «وفى ثَمودَ اذ قيلَ لَهُم تَمَتَّعوا حَتّى‌ حين‌ • فَعَتَوا عَن امرِ رَبّهِم فَاخَذَتهُمُ الصعِقَةُ وهُم يَنظُرون؛و نیز در سرگذشت قوم ثمود عبرتی است در آن هنگام که به آنان گفته شد: مدّتی کوتاه بهره‌مند باشید (و سپس منتظر عذاب)! آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالی که (خیره خیره) نگاه می‌کردند (بی‌آنکه قدرت دفاع داشته باشند)!»

۴ - اتمام حجت با ارسال ناقه



اتمام‌حجّت صالح علیه‌السلام بر ثموديان، با فرستادن ناقه به سوى آنان:
۱. «والى‌ ثَمودَ اخاهُم صلِحًا ... • قالَ يقَومِ ارَءَيتُم ان كُنتُ عَلى‌ بَيّنَةٍ مِن رَبّى وءاتنى مِنهُ رَحمَةً فَمَن يَنصُرُنى مِنَ اللَّهِ ان عَصَيتُهُ فَما تَزيدونَنى غَيرَ تَخسير • ويقَومِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم ءايَةً فَذَروها تَأكُل فى ارضِ اللَّهِ ولا تَمَسّوها بِسوءٍ فَيَأخُذَكُم عَذابٌ قَريب؛و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رحمتی از جانب خود به من داده باشد، (می‌توانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟! اگر من نافرمانی او کنم، چه کسی می‌تواند مرا در برابر وی یاری دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمینان به زیانکار بودنتان، چیزی بر من نمی‌افزاید! ای قوم من! این ناقه خداوند است، که برای شما نشانه‌ای است؛ بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود؛ هیچ گونه آزاری به آن نرسانید، که بزودی عذاب خدا شما را خواهد گرفت!»
۲. «وما مَنَعَنا ان نُرسِلَ بِالأيتِ الّا ان كَذَّبَ بِها الاوَّلونَ وءاتَينا ثَمودَ النّاقَةَ مُبصِرَةً فَظَلَموا بِها وما نُرسِلُ بِالأيتِ الّا تَخويفا؛هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانه‌جویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را تکذیب کردند؛ (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه دادیم؛ (معجزه‌ای) که روشنگر بود؛ اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما معجزات را فقط برای بیم دادن (و اتمام حجت) می‌فرستیم.»

۵ - پانویس


 
۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۸.    
۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۹.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۳۰۱.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۲۹۷.    
۵. قمر/سوره۵۴، آیه۲۳.    
۶. قمر/سوره۵۴، آیه۳۰.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۷۳.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۷۹.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۴۱.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۷۰.    
۱۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.    
۱۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۳۱.    
۱۳. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.    
۱۴. هود/سوره۱۱، آیه۶۴.    
۱۵. هود/سوره۱۱، آیه۶۵.    
۱۶. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۳.    
۱۷. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۴.    
۱۸. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.    
۱۹. هود/سوره۱۱، آیه۶۳.    
۲۰. هود/سوره۱۱، آیه۶۴.    
۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۹.    


۶ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۳۸۶، برگرفته از مقاله «اتمام حجت بر ثمود».    


رده‌های این صفحه : اتمام حجت | قوم ثمود | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.