محمد بن ادریس رازیاَبوحاتمِ رازی، محمد بن ادریس بن مُنذر بن داوود بن مهران حنظلی (۱۹۵-۲۷۷ق/۸۱۱-۸۹۰م)، محدّث و رجالشناس نامی ری . ۱ - معرفیبعضی نسبت حنظلی وی را مأخوذ از محله درب حنظله ری دانستهاند و برخی دیگر گفتهاند که وی از موالی تمیم بن حنظله به شمار میرفته است. [۱]
ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، ج۱، ص۴۵، الانساب المتفقة، به کوشش دیونگ، لیدن، ۱۸۶۷م.
[۲]
سمعانی، عبدالکریم بن محمد، ج۴، ص۲۸۵، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۳]
سمعانی، عبدالکریم بن محمد، ج۴، ص۲۸۷، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۴]
یاقوت، بلدان، ج۲، ص۳۱۱.
۲ - اساتیدابوحاتم از ۲۰۹ق به فراگرفتن حدیث پرداخت و از کسانی چون عتاب بن زیاد مروزی ، عبدالله بن عاصم و بشر بن یزید بن ابیالازهر حدیث شنید. ۳ - سفرهای ابوحاتمدر ۲۱۳ق از ری خارج شد و سفرهای علمی خود را آغاز کرد و در این سفرها که ۷سال طول کشید، به شهرهای مختلف عراق ، حجاز ، شام و مصر مسافرت نمود و در بازگشت به ری توشهای از علم و دانش به همراه داشت. بار دیگر در ۲۴۲ق از ری خارج شد و در ۲۴۵ق به ری بازگشت. [۵]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۰، تقدمة الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۶]
سمعانی، عبدالکریم بن محمد، ج۴، ص۲۸۵، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۷]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
وی در ۲۵۵ق راهی سفر حج شد و در مسیر خود در شهرهای مختلف عراق و غرب ایران توقف کرد. به نظر میرسد که بازگشت او به ری در ۲۵۷ق بوده باشد.وی در طی سفرهای خود از خرمن دانش دانشوران و علمای حدیث بهرهها برد و برای کسب علم متحمل رنجهای بسیار گردید که گوشههایی از آن را فرزندش باز نموده است. [۸]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۶، تقدمة الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
۴ - درگذشتابوحاتم سرانجام در ری درگذشت. [۹]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۵ - مشایخمشایخ وی بسیارند؛ برخی از آنان افزون بر آنچه اشاره شد، عبارتند از: احمد بن حنبل ، قتیبة بن سعید ، محمد بن بشار بندار ، ابن ذکوان قاری ، عبدالملک بن قریب اصمعی ، ابوصالح کاتب اللیث ، نعیم بن حماد خزاعی و ابونعیم فضل بن دکین . [۱۰]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۳ (۲)، ص۲۰۴، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
[۱۲]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۲، ص۷۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۳]
ابن ابی یعلی، محمد، ج۱، ص۲۸۵، طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
برخی شمار مشایخ وی را نزدیک به ۳۰۰۰تن نوشتهاند. [۱۴]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۳، ص۲۴۸، سیر اعلام النبلاء، به کوشش علی ابوزید و شعیب ارنؤوط، بیروتؤ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۶ - مقام و منزلت علمیابوحاتم را فردی آشنا و چیرهدست در تشخیص صحت و سقم حدیث و جرح و تعدیل روات و ناقلان آثار و توانا در حفظ حدیث دانستهاند. او به گفته پسرش تنها از یکی از استادان خود به نام ابن نفیل حدود ۱۳۰۰۰ حدیث شنیده و نوشته بوده است. [۱۵]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱، ص۳۴۹، تقدمة الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۱۶]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱، ص۳۶۳، تقدمة الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
مقام و منزلت علمی وی چنان بود که طالبان علم برای استماع حدیث به نزد او میشتافتند چنانکه وقتی در بغداد به نقل حدیث پرداخت کسانی چون ابن ابی الدنیا، قاضی محاملی ، محمد بن مخلد دوری ، احمد بن منصور رمادی و ابراهیم بن اسحاق حربی از او حدیث شنیدند.۷ - راویاناز دیگر روایاتکنندگان وی پسرش عبدالرحمن، ابوعوانه اسفراینی ، ابوزرعه رازی ، ابوزرعه دمشقی را باید نام برد و همچنین یونس به عبدالاعلی و ربیع بن سلیمان مرادی که از شیوخ ری نیز به شمار میروند. از مشاهیر حدیث ابوداوود و نسائی و ابن ماجه نیز از او روایت کردهاند [۱۸]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۶، ص۴۰، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
و بخاری در یک سند در صحیح خود از محمد نامی روایت کرده [۱۹]
بخاری، محمد بن اسماعیل، ج۲، ص۲۰۶، صحیح، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
که گفته شده منظور ابوحاتم رازی است. [۲۰]
ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، ج۲، ص۵۶۲، الجمع بین رجال الصحیحین، بیروت، ۱۴۰۵ق.
[۲۱]
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، ج۹، ص۳۳، تهذیب التهذیب، حیدرآباددکن، ۱۳۲۶ق.
ابوبکر ابن مجاهد هم در قرائت از او اجازه دریافت داشته است. [۲۲]
ابن جزری، محمد بن محمد، ج۲، ص۹۷، غایة النهایة، به کوشش گبرگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۸ - ابوحاتم در منابع شیعهابوحاتم در منابع شیعه امامیه نیز مورد توجه قرار گرفته است. طوسی کتابی را به وی نسبت داده است، بدون اینکه توضیحی درباره موضوع آن بدهد. همچنین از بزرگان امامیه سعد بن عبدالله اشعری و عبدالله بن جعفر حمیری از وی روایت کردهاند. [۲۳]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۵۱۲، رجال، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۲۴]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۴۷، الفهرست، نجف، کتابخانه مرتضویه، ظاهریه، خطی (حدیث).
[۲۶]
ابن قولویه، جعفربن محمد، ج۱، ص۱۲۹، کامل الزیارات، نجف، ۱۳۵۶ق.
۹ - روایات و آراء ابوحاتمروایات و آراء ابوحاتم را نویسندگان بسیاری پس از او نقل کردهاند [۲۷]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، ج۱، ص۷۶-۷۷، معرفة علوم الحدیث، مدینه، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۲۸]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۲، ص۷۳، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۹]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۰]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱، ص۲۷، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م.
[۳۱]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱، ص۳۲، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م.
[۳۲]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۳، ص۲۴۹-۲۶۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش علی ابوزید و شعیب ارنؤوط، بیروتؤ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۳۳]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، ج۲، ص۲۰۹، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
و بسیاری از نظرهای او را در نقد راویان، فرزندش در الجرح و التعدیل آورده است.۱۰ - آثارآثاری که به صورت خطی از وی باقی مانده، اینهاست:۱. تفسیر القرآن. بخشی از آنکه شامل تفسیر قسمتی از سوره مائده تا قسمتی از سوره انفال است، در کتابخانه محمودیه مدینه موجود است [۳۴]
کحاله، عمررضا، ج۱، ص۱۱۹، المنتخب من مخطوطات المدینة المنوره، دمشق، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
۲. الزهد، که نسخهای از آن در کتابخانه ظاهریه محفوظ است.همچنین کتابی با عنوان الضعفاء و الکذابین و المتروکین وجود دارد که پاسخ پرسشهایی است از ابوزرعه و ابوحاتم رازی درباره روایان ضعیف و کذاب و متروک که ابوعثمان سعید بن عمار بردعی آن را گرد آورده است. [۳۵]
کوپریلی، خطی، ج۱، ص۴۲-۴۳.
[۴۰]
مهدوی، سیدمصلحالدین، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص۵-۶.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تقدمة الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م. (۲) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م. (۳) ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م. (۴) ابن جزری، محمد بن محمد، غایة النهایة، به کوشش گبرگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۵) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، حیدرآباددکن، ۱۳۲۶ق. (۶) ابن قولویه، جعفربن محمد، کامل الزیارات، نجف، ۱۳۵۶ق. (۷) ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، الانساب المتفقة، به کوشش دیونگ، لیدن، ۱۸۶۷م. (۸) ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، الجمع بین رجال الصحیحین، بیروت، ۱۴۰۵ق. (۹) بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۱۰) حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، معرفة علوم الحدیث، مدینه، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م. (۱۱) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۱۲) خطیب بغدادی، احمد بن علی، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م. (۱۳) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش علی ابوزید و شعیب ارنؤوط، بیروتؤ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۱۴) سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. (۱۵) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۶) طوسی، محمد بن حسن، رجال، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م. (۱۷) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نجف، کتابخانه مرتضویه، ظاهریه، خطی (حدیث). (۱۸) کحاله، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدینة المنوره، دمشق، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م. (۱۹) کوپریلی، خطی. (۲۰) یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، نسخه خطی کتابخانه احمد ثالث، شمـ۲۸۴۸. (۲۱) نجاشی، احمد بن علی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق. (۲۲) یاقوت، بلدان. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبععلی رفیعی، دانشنامه بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوحاتم رازی»، ج۵، شماره۲۰۵۳. مهدوی، سید مصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۲۴۷. |