ابنحداد ابوبکر محمد بن احمد کتانی مصریاِبْنِ حَدّاد، ابوبکر محمد بن احمد بن محمد بن جعفر کِتانی مصری (۲۶۴-۳۴۴ق/۸۷۸ - ۹۵۵م)، فقیه و قاضی شافعی بود. ۱ - تحصیلاتوی از عنفوان جوانی به تحصیل علوم متداول زمان خود پرداخت. ادبیات را نزد استادانی چون محمد بن وَلاّد تمیمی ، از شاگردان مُبرَّد و ثَعْلَب (ه م م) فراگرفت و در رشتههای مختلف علوم ادب از جمله نحو ، لغت و شعر متبحر شد. [۱]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۲]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
اشعار بسیاری از حفظ داشت و گاه خود نیز شعر میسرود. [۳]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۲، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
[۴]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۴، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
در علوم قرآن ، حدیث ، رجال ، انساب و تاریخ نیز صاحب اطلاع بود و از مشایخ بزرگی چون ابویزید قَراطیسی ، محمد بن جعفر بن الامام ، ابوالزنباع رَوْح بن فرج ، محمد بن عُقَیل فِرْیابی و دیگران حدیث شنید. مشهورترین استاد وی در حدیث ابوعبدالرحمان نَسائی بود. ابن حداد تنها حدیث وی را روایت میکرد و او را حجت بین خود و خدا میدانست. کتاب خصائص علی (ع) تألیف نسائی را نیز تدریس میکرد و در مواردی قائل به تفضیل امام علی (ع) بود. [۵]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۵ -۵۵۶، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
از ابن حداد بزرگانی چون ابن زُولاق و قاضی یوسف بن قاسم روایت کردهاند و محمد بن سعد باوَرْدی با وی ارتباط داشته است. [۷]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۶- ۴۴۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۸]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۲ - مشایخابن حداد بیشتر به عنوان فقیه شهرت یافته است تا به عنوان محدّث یا ادیب، از مشایخ وی در فقه میتوان قاضی ابوعُبید بن حَرْبَوَیْه (از شاگردان ابوثَوْر و داوود ظاهری)، ابو اسحاق مَرْوَزی (از حلقههای اتصال فقه شافعی)، محمد بن عُقَیل فِریابی ، بِشْر بن نصر ، منصور بن اسماعیل ضَریر و ابن بَحْر را یاد کرد. [۹]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۸۱، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۰]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۱، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
[۱۱]
نووی، محییالدین ابن شرف، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، دارالکتب العلمیة.
[۱۲]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳ - سفر به بغدادابنحداد در۳۱۰ق/۹۲۲مبه بغداد سفرکرد در آنشهر با دانشمندانی چون صَیْرَفی ، ابوسعید اصطخری و محمد بن جریر طبری دیدار کرد. [۱۳]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۷۹، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۴]
اسنوی، عبدالرحیم، ج۱، ص۳۹۹، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق.
گفته شده که وی در این سفر با نَفْطَوَیْه نحوی نیز ملاقات کرده است. [۱۵]
داوودی، محمد، ج۲، ص۷۶، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
وی از طریق قاضی ابوعبید با روش فقهی ثوری و ظاهری و در ملاقات با طبری با روش فقهی او آشنا شد [۱۶]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۷۹-۸۰، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
و علیالقاعده میبایست با فقه مالکی و حنفی که در آن زمان از قوت خاصی برخوردار بوده نیز آشنایی یافته باشد، زیرا شاگرد وی ابن زولاق متذکر شده که ابن حداد در «اختلاف علماء» یا به اصطلاح امروز در «فقه تطبیقی» متبحر بوده است. [۱۷]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۴ - فتاوایابن حداد به عنوان یک مجتهد فتاوی شاذ نیز داشته است [۱۸]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۸۳ به بعد، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
و گاهی بعضی فتاوی وی باعث برخی درگیریهای اجتماعی میشد، مانند فتوایی که در مورد انهدام ساختمان کنیسهای صادر کرد. [۱۹]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۴، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
۵ - تصدی منصب قضاابن حداد مبانی علم قضا را که از شاخههای علمی فقه به شمار میرود از استادش قاضی ابوعبید آموخت [۲۰]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۸۱، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
و بارها رأساً یا به نیابت منصب قضای مصر را پذیرفت: اول بار در ذیقعده یا شوال ۳۲۴/اکتبر یا سپتامبر ۹۳۶ توسط ابن اخشید به قضا منصوب شد و تا ربیعالاول ۳۲۵/فوریه ۹۳۷ در این منصب باقی بود. [۲۱]
ابن برد، احمد، ج۱، ص۴۸۷، عبدالرحمان، ذیل الولاة و کتاب القضاة کندی، به کوشش رُون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۲۲]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۸۱، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
بار دیگر از جمادیالاول ۳۳۳ تا محرم ۳۳۴/ ژانویه تا سپتامبر ۹۴۵ به نیابت از ابن هَرَوان قضاوت کرد. همچنین مدتی به نیابت از عمر بن حسن هاشمی که از رجب ۳۳۴ تا ذیحجه ۳۳۹/فوریه ۹۴۶ تا مه ۹۵۱ در منصب قضای مصر بود. [۲۳]
ابن برد، احمد، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲، عبدالرحمان، ذیل الولاة و کتاب القضاة کندی، به کوشش رُون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
وی با برخورداری از تجارب خود کتاب ادب القاضی یا ادب القضاء را بر مبنای فقه شافعی تألیف کرد. این کتاب از نخستین تألیفات در این زمینه است. ۶ - روابط با حکامابن حداد در احقاق حق کوشا بود و شاید به همین دلیل اغلب حکام علاقه چندانی به وی نداشتند، با این حال با آنان در ارتباط بود و در ایشان تا حدودی نفوذ کلام داشت. علمای رجال گفتار، کردار، پاکی و درستی وی را ستودهاند. [۲۴]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۱ - ۵۵۵، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
۷ - وفاتابن حداد در ۳۴۳ق/۹۵۵م حج گزارد و هنگام بازگشت در ۷۹ سالگی در نزدیکی دروازههای موطن خود بدرود حیات گفت. [۲۵]
سمعانی، عبدالکریم، ج۴، ص۷۸، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
امیر مصر ابوالقاسم بن اخشید و جمعی از مردم به جنازه وی نماز گزاردند [۲۶]
ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۱۹۸.
و او را در گورستان قَرافه به خاک سپردند. [۲۷]
گِست، رُون، ج۱، ص۵۵۷، (نک: ابن برد در همین مآخذ).
۸ - آثار۱. الفوائد؛ ۲. الفروع المولّدات ، کتاب مشهور ابنحداد [۲۸]
سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۸۰، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
که مورد توجهبسیارعلمایشافعی بوده است، و گروهی از جمله قَفّالمروزی ، ابواسحاق اسفراینی ، ابوعلی سِنْجی ، ابوالطیب طبری و ابوالقاسم فورانی بر آن شرح نوشتهاند [۲۹]
نووی، محییالدین ابن شرف، ج۱، ص۱۹۳، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، دارالکتب العلمیة.
[۳۰]
حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۲،ص۱۲۵۷، استانبول، ۱۹۴۱م؛
احتمالاً آنچه حاجی خلیفه ، [۳۱]
حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۲،ص۱۲۱۸، استانبول، ۱۹۴۱م؛
تحت عنوان «فتاوی ابن حداد» ذکر نموده، همین کتاب است؛۳.الباهر، که در آن اقوال شافعی را گرد آورده است [۳۲]
حمیدی، محمد، ج۱، ص۱۲۴، جذوة المقتبس، به کوشش محمد طنجی، قاهره، ۱۳۷۲ق.
[۳۳]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۴.ادب القاضی یا ادب القضاء؛ ۵.الفرائض؛ ۶. الجامع [۳۴]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۵]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۴۴۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۷.المسائل المنثورة؛ ۸. فضائل القرآن؛ ۹. الردّ علی محمد بن علی النسائی (یا الشاشی)؛ ۱۰. استئذان البکر فی تزویجها. [۳۶]
داوودی، محمد، ج۲، ص۷۷، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۹ - فهرست منابع(۱) ابن برد، احمد، عبدالرحمان، ذیل الولاة و کتاب القضاة کندی، به کوشش رُون گست، بیروت، ۱۹۰۸م؛ (۲) ابن خلکان، وفیات. (۳) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق. (۴) حمیدی، محمد، جذوة المقتبس، به کوشش محمد طنجی، قاهره، ۱۳۷۲ق. (۵) داوودی، محمد، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق. (۶) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۷) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمد حلو و محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۸) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۹) گِست، رُون، (نک: ابن برد در همین مآخذ). (۱۰) نووی، محییالدین ابن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، دارالکتب العلمیة. (۱۱)حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م؛ ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن حداد»، ج۳،ص۱۰۹۰. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سال 344 (قمری) | درگذشتگان سال 345 (قمری) | شخصیتهای قرن 4 (قمری) | علمای اهلسنت قرن 3 (قمری) | علمای اهلسنت قرن 4 (قمری) | فقهای شافعی قرن 4 (قمری) | قاضیان مصر
|