آثار علوی (کاینات الجو)آثارِ عُلْوی، یا کاینات الجَوّ، عنوانی که فلاسفه اسلامی در مورد مباحث مربوط به پدیدههای جوّی به کار بردهاند. زمینه اصلی این مباحث کتاب متئورولوگیای ارسطو است که توسط یحیی بن بطریق از مترجمان دوره مأمون عباسی، از سریانی به عربی ترجمه شده است. فیلسوفان مسلمان کتاب ارسطو را بارها ترجمه کرده و به شرح آن پرداختهاند. ابنسینا در آثار خود مباحث آثار علوی را به صورت مستوفی بیان کرده و در این راه از کتاب ارسطو پیروی کرده است. ۱ - دانش طبیعیدر فلاسفه اسلامی، آثار علوی یکی از ۸ بخش اصلی دانشهای طبیعی است که «بازنماینده و خبردهنده بُوَد از حادثههایی که در هوا پیدا شود چون رعد و برق و باران و برف و شگفتیهایی که بر زمین بُوَدْ چون بیرون آمدن چشمهها و روان گشتن کاریزها و رودها از کوهها و آن چیزها که در زمین تولد کند مانند جوهرهایی که آن را فلزات گویند و انواع کبریت (گوگرد و زیبق (جیوه) و زاج و مانند این» [۱]
اسفزاری، مظفر بن اسماعیل، رساله آثار عُلوی، ص۴، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۵۶ش.
۲ - کتاب متئورولوگیازمینه اصلی این مباحث کتاب متئورولوگیای ارسطوست که توسط یحیی بن بطریق از مترجمان دوره مأمون عباسی، از سریانی به عربی ترجمه شده است. این کتاب از لحاظ ریشهیابی عقاید مربوط به زمینشناسی و هواشناسی و چگونگی تکوین نظریههای مربوط به طبیعیات، در میان مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و از سده ۳ق/۹م توجه اهل فن را به خود برانگیخته و اینان در توضیح و یا تکمیل آن کتابها نوشتهاند. از ترجمه یحیی بن بطریق ۲ نسخه معتبر در دست است: یکی در استانبول و دیگری در رم. این ترجمه در ۱۹۶۷م به کوشش کازیمیر پترایتیس در بیروت به چاپ رسیده است. ابنندیم به ترجمه دیگری از کتاب الآثار العلویه اشاره میکند که به وسیله ابوالخیر خمّار از سریانی به عربی انجام گرفته است، ولی دانسته نیست که مقصود او همان متئورولوگیای ارسطو بوده یا کتابی دیگر. افزون بر ترجمه متن اصلی کتاب ارسطو، شروح معتبر آن نیز به عربی برگردانیده شده است، از آن میان: شرح الامقیدورس (المپیودروس) فیلسوف نوافلاطونی اواخر قرن ۵ و اوایل قرن ۶م که نخست توسط ابوبِشر متّی بن یونس (د ۳۲۸ق/۹۴۰م) و سپس به وسیله شاگردش یحیی بن عدی (د ۳۶۳ق/۹۷۴م) از سریانی به عربی ترجمه شده است. [۴]
صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۸۳، دانشگاه تهران، ۱۳۳۱ش.
[۵]
صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۹۶، دانشگاه تهران، ۱۳۳۱ش.
نیز شرح اسکندر افرودیسی از فلاسفه مَشّائی اواخر سده ۲ و اوایل سده ۳م که به وسیله یحیی بن عدی از سریانی به عربی درآمده است.۲.۱ - رویدادهای جو و زمینکتاب الآثار العلویه یا متئورولوگیای ارسطو همواره مورد توجه فلاسفه اسلامی بوده و اینان گاهی نیز به سنت مشائیان شروحی بر آن نوشتهاند، چنانکه یعقوب بن اسحاق کندی در رساله فی کمیة کتب ارسطوطالیس و مایحتاج الیه فی تحصیل الفلسفه، ضمن بر شمردن کتابهای طبیعی ارسطو (الطبیعیات)، از کتاب متئورولوگیای او با عنوان کتاب أحداث الجو و الارض نام میبرد: «چهارم کتاب رویدادهای جو و زمین است و این همان است که «عُلوی» خوانده میشود. هدف او در کتاب چهارمش روشن کردن علتهای کون و فساد هر کاین فاسد است میان نشیب فلک قمر تا مرکز زمین، و آنچه در جو است و آنچه در زمین و آنچه در درون زمین است». [۶]
کندی، یعقوب بن اسحاق، رسائل، ج۱، ص۳۶۸، به کوشش محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره، ۱۳۶۹ق.
[۷]
کندی، یعقوب بن اسحاق، رسائل، ج۱، ص۳۸۳، به کوشش محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره، ۱۳۶۹ق.
خود نیز رسایلی مانند فی علل احداث الجو، فی الکواکب الذّوابه و فی عله الرعد و البرق و الثلج و المطر و الصواعق در این باره نوشته است.۲.۲ - شرح فارابیفارابی شرح مستقلی بر کتاب الآثار العلویه ارسطو نوشته و رساله دیگری به نام التأثیرات العلویه دارد که ظاهراً باید مربوط به همین موضوع باشد. [۱۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۱۸۳، دانشگاه تهران، ۱۳۳۱ش.
همچنین متن عربی تلخیصی را که ابنرشد (د ۵۹۵ق/۱۱۹۹م) از کتاب ارسطو کرده است، امروزه در دست داریم (چاپ حیدرآباد، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م).۳ - پژوهش ابنسینادر میان فیلسوفان اسلامی ابوعلیسینا جامعترین پژوهش را در این زمینه انجام داده و در کتابهای شفا و نجات در اینباره بحثی مستوفی کرده است. اساس بحثهای ابنسینا در کتاب المعادن و الآثار العلویه، فن پنجم از طبیعیات شفا، آراء ارسطوست که آنها را با استفاده از شروح و تفاسیر متقدمان و متأخران و دیدهها و شنیدههای خود گسترش داده و دقیقتر کرده و گاه نیز درصدد جدل و مناقشه با مشائیان و اصلاح نظرات ایشان برآمده است. نکته قابل توجه این است که مأخذ سخنان ابنسینا در کتاب الافعال و الانفعالات، فن چهارم از طبیعیات شفا، نیز در بیشتر موارد مقاله چهارم و بخشی از مقاله سوم رساله الآثار العلویه ارسطوست و چنین مینماید که وی مباحث کتاب ارسطو را به ۲ بخش تقسیم کرده است: در یک قسمت «خواص طبیعیه ارضیه» را مطرح ساخته و آن را «الافعال و الانفعالات» نامیده، در بخش دیگر به آنچه در درون زمین و یا میان زمین و آسمان پدید میآید پرداخته و فن پنجم طبیعیات شفا را به آن اختصاص داده و بدینترتیب کتاب المعادن و الآثار العلویه را نوشته است. [۱۱]
ابوعلیسینا، حسین بن عبدالله، الشفاء (طبیعیات)، مقدمه ابراهیم مدكور، «ص»، به کوشش ابراهیم مدکور، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م، «ل».
ابنسینا نیز مانند بیشتر دانشمندان اسلامی در بخش مربوط به آثار علوی از آراءِ ارسطو پیروی کرده و پدیدههای منطقه میان کره زمین و فلک قمر را نتیجه فعل و انفعالات گوناگون عناصر چهارگانه دانسته است. همچنین در بخش مربوط به کانشناسی، نظریه ارسطو را درباره ترکیب معادن از «متصاعدات» پذیرفته و معتقد است که معدنیات از دودها (گازها) و بخارهای زمین تکوین مییابد. [۱۲]
نصر، حسین، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، ص ۳۷۲، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۹ش.
[۱۳]
نصر، حسین، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، ص ۳۷۹، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۹ش.
ابوعلی در این بخش از کتاب شفا مباحث مربوط به زمینشناسی و جغرافیای طبیعی را در ۲ مقاله مطرح ساخته است: یکی درباره آنچه در زمین پدید میآید و دیگری آنچه بالای زمین رخ میدهد.در مقاله اول که ۶ فصل دارد، درباره علل پدید آمدن کوهها، ابرها، منابع آبها، زلزلهها، چگونگی تکوین کانیها و ویژگیهای اقلیمی بلاد و خط استوا و مدارات پژوهش کرده است. مقاله دوم نیز دارای ۶ فصل است که ضمن آن از باران، برف، هاله، قوسِ قزح، انواع بادها، رعد، برق، صواعق، شهابها، ستارههای دنبالهدار و رویدادهای مهم طبیعی که در عالم رخ میدهد از قبیل طوفانها و جز آن، سخن گفته است. برخی از نکاتی که ابنسینا در فن پنجم طبیعیات یادآور شده، از تجربیات و مشاهدات شخصی اوست چنانکه چگونگی هاله و قوسِ قزح را به کمک آنچه در مناطق کوهستانی و حمامها و کوههای میان اَبیوَرد و طوس دیده است، توجیه کرده است؛ یا در توضیح چگونگی پدید آمدن ابر و نزولات آسمانی به مشاهدات خود در کوههای طبرستان و طوس استناد جسته است؛ یا از مشاهدات خود و دیگران درباره سقوط سنگهای آسمانی مثالهایی آورده و یا به تجربههای مکرر خود اشاراتی دارد «این تجربه پس از آن بارها برای من تکرار شد». [۱۴]
ابوعلیسینا، حسین بن عبدالله، الشفاء (طبیعیات)، ج۱، ص۵۱، به کوشش ابراهیم مدکور، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م، «ل».
۴ - آثار سفلینکته درخور یادآوری این است که هرچند اصطلاح «آثار علوی» شامل پدیدههای جوی میشود، ولی دانشمندانی که بعد از ابنسینا دست به تألیف زدهاند، از روش ابنسینا پیروی کرده و پس از آثار علوی به آثار سُفلی، یعنی مباحث مربوط به پدیدههایی که در سطح زمین و یا درون آن پدید میآید، پرداختهاند و از اینرو گاهی توسعاً هر ۲ بخش را به نام «آثار علوی» خواندهاند: «به سبب آنکه ماده کانیات، چنانکه بیان کردهاند، بخاری است که از زمین متصاعد میشود، و چون برآمدن از روی زمین راه نیابد و در زمین محتقن بماند، از او در زمین اثرها پدید آید و کانیات متولد شود مانند لعل و فیروزج و یاقوت و بلور و زر و سیم و قلع و مس و آهن و سرب و آن جوهر که آن را خارصینی (روی) خوانند و سیماب (جیوه) و کبریت (گوگرد) و امثال این. عادت چنان رفته است که این آثار را که به حقیقت آثار سُفلیاند که در زیر زمین پدید میآیند، با آثار علوی یاد کنند به حکم اتحاد ماده جمله؛ و این جمله را آثار علوی خوانند، اگرچه از روی حقیقت آثار علوی آن بود که در علو پدید آید». [۱۵]
مسعودی، شرفالدین محمد، رساله آثار علوی، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۳۷ش.
۵ - فهرست منابع(۱) ابنندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه رضا تجدد، تهران، ۱۳۵۰ش. (۲) ابوعلیسینا، حسین بن عبدالله، الشفاء (طبیعیات)، به کوشش ابراهیم مدکور، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م، «ل». (۳) اسفزاری، ابوحاتم مظفر، رساله آثار عُلوی، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۴) صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۱ش. (۵) کندی، یعقوب بن اسحاق، رسائل، به کوشش محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره، ۱۳۶۹ق. (۶) مسعودی، شرفالدین محمد، رساله آثار علوی، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۳۷ش. (۷) نصر، حسین، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۹ش. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آثار علوی»، ج۱، ص۷۵. |