قطب الدین شیرازی
قطبالدین محمود شیرازی (۷۱۰-۶۳۴ ق)، طبیب، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، فیلسوف، مفسر و عالم بزرگ ایرانی در قرن ۷ قمری بود. او از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسى و صدرالدین قونوى است.
نام کامل | قطبالدین محمود شیرازی |
زادروز | ۶۳۴ قمری |
زادگاه | شیراز |
وفات | ۷۱۰ قمری |
مدفن | تبریز |
اساتید |
خواجه نصیرالدین طوسى، صدرالدین قونوى، نجمالدین کاتبى قزوینى،... |
شاگردان |
قطبالدین رازى، کمالالدین فارسى، نظامالدین اعرج،... |
آثار |
درة التاج لغرة الدیباج، التحفة السعدیة، نهایة الادراک فى درایة الافلاک، فتح المنان فى تفسیر القرآن، اختیارات مظفرى،... |
زندگینامه
ابوالثناء قطبالدین محمود در قرن هفتم هجری در شیراز یا کازرون به دنیا آمد. پدرش ضیاءالدین مسعود، پزشک و مدرس طب در بیمارستان مظفرى شیراز و در همان حال از بزرگان فرقه سهروردیه بود.
قطبالدین که دایی سعدی شیرازی نیز هست، از همان اوان نوجوانی میرفت تا در ریاضی و نجوم و پزشکی و موسیقی و فلسفه سرآمد همگان شود.
قطبالدین در دورهای چشم به جهان گشود که ایران مورد تاخت و تاز مغولان بود. او دوره حکمرانی هشت تن از ایلخانان مغول را درک کرده و کمابیش با خود ایشان یا وزرا و رجال دربار آنها در ارتباط بود. او در ۱۰ سالگی از دست پدرش به تبرک خرقه تصوف دریافت کرد. در ابتدای ورودش به بیمارستان مظفریه در سن ۱۴ سالگی از خود اینگونه یاد میکند که حدسی صائب و نظری ثاقب در تشخیص بیماری دارد. او تا ۲۴ سالگی در بیمارستان مشغول به کار بود. قطبالدین ضمن مطالعه و مداوا در طریقت تصوف نیز بود. گفته شده که تا آخر عمر خرقه درویشی را ترک نکرد و حتی به حضور سلاطین مغول با خرقه میرفت.
قطبالدین همواره به تألیف و تفکر سرگرم بود و مردم برای شنیدن سخنانش گرد میآمدند. پیشنویس او همان نسخه پاکنویسشدهاش بود. او در سراسر حیاتش حتی در مسند قضا در حضور ایلخانان با خرقه صوفیانه میرفت. هنگامی که به نوشتن کتاب سرگرم بود، روزها نماز میخواند و روزه میگرفت و شبها کتابت میکرد. ظاهرا مسائل دینی در اواخر عمرش برای او اهمیت بیشتری یافته بود. چنانکه وقت خود را صرف تعلیم قرآن میکرد و در نماز جمعهها شرکت میکرد. حتی گفته بود «ای کاش در دوران حیات مصطفی (صلی الله علیه وآله) میزیستم، حتی اگر کر و نابینا بودم، تا پرتو نور جمالش بر من افکنده میشد.» آوازه او حتی از دستگاه سلاطین و حوزه فضلا نیز گذشت و به مردم عامه رسید. او دستودلباز بود و همه درآمد خود را به نیازمندان میبخشید و سخن مردم را به گوش ایلخانان میرساند. او حقوق دیوانی خود را که در حدود ۳۰ هزار درهم بود، بین شاگردانش تقسیم میکرد.
قطبالدین شیرازی در اواخر عمر در تبریز سکنى گزید و در همانجا درگذشت و در مقبرهى چرنداب تبریز در کنار قاضى بیضاوى دفن شد.
استادان و شاگردان
قطبالدین علم طب را نزد پدر و عموى خود فراگرفت. خرقهى تصوف را در ده سالگى از دست پدر خود پوشید و از نجیبالدین على بن بزغش شیرازى نیز خرقه گرفت. در چهارده سالگى پدرش فوت کرد و او به جاى پدر به عنوان چشمپزشک در بیمارستان شروع بکار نمود.
وى قرائت و شروح «قانون» ابنسینا را نزد استادان شیراز فراگرفت. چندى نیز شاگرد نجمالدین کاتبى قزوینى بود. سپس به مراغه رفت و در آنجا علم هئیت و «اشارات» ابنسینا را در خدمت خواجه نصیرالدین طوسى آموخت و نزد آن استاد و به یارى او به حل مشکلات «قانون» توفیق یافت.
او همچنین سفرهایى به خراسان، عراق عجم، بغداد و روم داشت. در قونیه به خدمت صدرالدین قونوى رسید و علم شریعت و طریقت را نزد او فراگرفت.
قطبالدین شیرازى از دانشمندان جامع و بزرگ و در معقول یگانه زمان خود بود. او در طب و ریاضیات و نجوم و حکمت و موسیقى دست داشت و در نظم و نثر پارسى و عربى داراى مهارت کامل بود.
عدهاى از رجال علم و دانش در محضر او شاگردى کردهاند. از جمله شاگردان وى: قطبالدین رازى، کمالالدین فارسى و نظامالدین اعرج بودند.
آثار و تألیفات
- درة التاج لغرة الدیباج، معروف به «انموذج العلوم» به فارسى که به خواهش امیر دباج، پادشاه اسحاقوند گیلان، تألیف کرد؛
- التحفة السعدیة، در علم طب، به نظم عربی و در شرح «قانون» ابنسینا است؛
- تحفه شاهى، در علم هئیت به فارسى؛
- نهایة الادراک فى درایة الافلاک، در علم هئیت به فارسى؛
- اختیارات مظفرى، در هیئت و نجوم؛
- شرح «حکمة الاشراق»؛
- شرح «مفتاح العلوم» سکاکى، قسمت سوم؛
- شرح «مختصر الاصول» حاجبى؛
- فتح المنان فى تفسیر القرآن، در حدود ۴۰ مجلد؛
- مشکلات التفاسیر.
منابع
- انجمن مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان، ج۴، ص۳۵۹.
- ماهنامه سرآمد.