تذكره
"تذكره" به كتابي اطلاق ميشود كه در شرح حال و آثار فرد يا گروهي خاص مانند شاعران، نويسندگان، نقاشان، خطاطان و جز آن نوشته شده باشد. برخي صاحبنظران به كتابهايي كه فقط در سرگذشت و معرفي آثار شاعران و عارفان باشد، تذكره گفتهاند.
در حوزه ادبيات نيز در معناي اخص، تذكره به كتابيهايي گفته ميشود كه سرگذشت و زندگي شاعران و نمونه آثار و اشعار آنها را دربر گيرد. گاه نظرهاي انتقادي مؤلف يا ديگران درباره سرودههاي شاعران نيز در كتابهاي تذكره ديده ميشود.
محتویات
- ۱ تاريخچه
- ۲ تذكرهنويسي در هند و پاكستان
- ۳ تذكرههاي برجاي مانده
- ۴ تقسيمبندي تذكرهها
- ۵ تذكرههاي غيرادبي
- ۶ منابع
تاريخچه
درباره سير تحول مفهوم كلمه تذكره از حوزه لغوي به حوزه اصطلاحي ميتوان گفت اولين كتاب فارسي كه نام آن با كلمه تذكره همراه است، تذكرهالاولياء فريدالدين عطار (540-618 ق) است. شرح حال 96 تن از اولياي مشايخ صوفيه با ذكر مناقب، مواعظ و سخنان حكمتآميز آنها در اين كتاب آمده است. مؤلف در مقدمه يادآور شده است كه "چون ديدم روزگاري پديد آمده است كه... اشرارالناس، اخيارالناس را فراموش كردهاند، تذكرهاي ساختم اوليا را. اين كتاب را تذكرهالاولياء نام نهادم".
دومين كتابي كه كلمه تذكره را در عنوان خود دارد رسالهاي با نام "تذكره" از خواجه نصيرالدين طوسي در آغاز و انجام است. در اين مورد نيز كلمه تذكره در معاني يادآوري و پنددادن بهكار رفته است.
تذكرهالشعراي دولتشاه سمرقندي (900 ق.) كه در سال 892 ق. تأليف شده، سومين كتاب فارسي با عنوان تذكره است كه در مقدمه آن لفظ تذكره به معناي يادگار و كتابي در احوال شعرا بكار رفته است. به اين ترتيب تا پيش از قرن 9ق و دوره صفويه، كلمه تذكره در مفهوم لغوي آن بكار ميرفته و از آن پس اين كلمه مفهوم اصطلاحي يافته و به تدريج عموميت بيشتري پيدا كرده است. از آن پس كلمه تذكره بيشترين كاربرد را در مفهوم "تذكرهالشعرا" يافت؛ اما، امروزه گستره مفهومي اين اصطلاح وسيعتر شده است.
در زبان عربي به كتابهايي كه در ترجمه احوال باشد تذكره گفته نميشود و اصطلاحاتي چون تراجم، طبقات، انساب، معجم و جز آن بهكار ميرود. تذكره را ميتوان گونهاي از سرگذشتنامه با سابقهاي جديدتر و اندك تفاوتي در ساختار دانست. بيشتر تذكرههاي ادبي از سه قسمت مقدمه، متن و خاتمه تشكيل شده است.
به طور معمول، مقدمه شامل حمد و منقبت پيامبر و ائمه و مدح پادشاهان وقت است كه به دنبال آن، سبب و سال تأليف و گاه ماده تاريخ تأليف ميآيد. در مقدمه بسياري از تذكرهها درباره آغاز شعر فارسي، تحول آن، اقسام نظم و نثر، عروض و قافيه، صنايع ادبي، و جز آن مباحثي ديده ميشود، مانند تذكره سرو آزاد و بهارستان سخن؛ متن و اصل تذكره هر شاعر، اسم، كنيه، تخلص، القاب و نسب شاعر، مشاغل وي، آثار او با بحث مختصري درباره آنها، اسامي فرزندان و شاگردان وي و در نهايت نظر نويسنده تذكره يا ديگران درباره مقام ادبي و پايه علمي شاعر را دربر ميگيرد؛ در خاتمه برخي تذكرهها به بعضي از شاعران همعصر نويسنده كه در متن نيامده اشاره ميشود، ماننذ تذكره خلاصهالافكار؛ شرح حال مؤلف تذكره و خاندان او به همراه نمونه اشعار و تاريخ اتمام كتاب با ماده تاريخ نيز در خاتمه ميآيد كه تذكره ميخانه و مرآت الخيال از آن جملهاند.
تذكرهنويسي به زبان فارسي زماني در ايران آغاز شد كه چهار قرن از تأليف تذكرههاي عربي ميگذشت. نخستين كتاب شرح حال شاعران عرب را محمد بن عبدالسلام جمحي (231 ق.) نوشته است. بيشتر تذكرهنويسان پس از او ايراني تبار بودند. ابن قتيبه دينوري (213 ـ 276 ق.)، در كتاب الشعر والشعرا، شرح حال و نمونه اشعار 206 تن از شاعران پارسيگوي را آورده است. ابوعبدالله هارون بن علي بغدادي معروف به ابن ابي منصور (352 ق.) تذكرهاي به نام البارغ في اخبارالشعراءالمولدين تأليف كرد كه چندين ذيل بر آن نوشته شد.
ابومنصور عبدالملك ثعالبي (429 ق.) ذيل معروف يتيمه الدهر في محاسن اهل العصر را بر اين كتاب نوشت كه تمام شاعران پارسيگوي تا روزگار مؤلف را دربرميگرفت و تتمهاليتيمه ذيلي بر اين كتاب است. ابوالحسن علي باخرزي (467 ق.) ذيل دميهالقصر را بر كتاب ثعالبي نوشت و شرح حال شاعران پارسيگوي را تا دوره سلجوقي رسانيد.
اين كتاب ترجمه شاعران حجاز، شام، ديار بكر، آذربايجان، عراق عجم، ري، اصفهان، فارس، كرمان، و جز آن را دربرميگرفت. ذيلهاي ديگري نيز بر اين كتاب نوشته شده است.
بهرهگيري از تذكرههاي عربي، ايرانيان را به فكر تأليف تذكرههاي فارسي انداخت. رسميت يافتن زبان فارسي به عنوان زبان ديواني و درباري، اين فكر را قوت بخشيد. سديدالدين محمد عوفي تذكره لبابالالباب را در تقليد از يتيمهالدهر ثعالبي در سالهاي 617-618 ق. در 2 جلد به نگارش درآورد. جلد اول اين تذكره مشتمل بر شرح حال و آثار 130 تن از پادشاهان، وزيران و ديوانياني است كه به زبان فارسي شعر گفتهاند و جلد دوم 169 شاعر پارسي گوي را دربرميگيرد.
تذكرهالشعراي دولتشاه سمرقندي كه در سال 892 ق. به نام اميرعلي شير نوايي تأليف شد، دومين تذكره شعراي پارسيگوي محسوب ميشود. اين تذكره كه در يك مقدمه، هفت طبقه و يك خاتمه نوشته شده است، 151 شاعر را دربرميگيرد. اندكي پس از آن، اميرعلي شير نوايي تذكره مجالسالنفايس را به زبان تركي جغتايي نوشت. ترجمه شاعران معاصر مؤلف در اين تذكره آمده است. اين تذكره چندين بار در قرن 10 ق. به زبان فارسي ترجمه شده است.
لطايفنامه يكي از اين ترجمههاست كه در سال 928ق. توسط فخري هراتي انجام شده است. تحفه سامي كه نوشته سام ميرزا در سال 975 ق. است، 700 شاعر ايراني را معرفي ميكند. خلاصهالاشعار و زبدهالافكار كه از مفصلترين تذكرههاي عمومي فارسي است اندكي پس از آن توسط تقيالدين كاشي به رشته تحرير درآمد و در سالهاي 993 ق. و 1016 ق. مورد تجديد نظر مؤلف قرار گرفت. عرفاتالعاشقين تأليف تقيالدين بن معينالدين اوحدي بلياني شامل شرح حال 3300 شاعر پارسيگوي است كه در سالهاي 1022-1024 ق. در آگره هند تأليف شده است.
تذكرهنويسي در هند و پاكستان
با فتح هندوستان توسط شاهان غزنوي، زبان فارسي به عنوان زبان رسمي و ادبي وارد اين كشور شد. تذكرهنويسي نيز چون دستور زبان و فرهنگنويسي، در اين شبه قاره سهم بزرگي در زبان و ادب فارسي دارد. لبابالالباب به عنوان نخستين تذكره فارسي در اين شبه قاره تأليف شد.
هر چند كه نثر كتاب، مصنوع و اشعار انتخابي آن متكلف هستند به عنوان تنها منبع بازمانده از شاعران متقدم پارسيگوي اهميت بسياري دارد. تا سه قرن بعد، تذكرهاي در هندوستان تأليف نشد ولي از قرن 10 ق. تذكرهنويسي سير صعودي خود را در اين منطقه آغاز كرد.
در نخستين دوره حكومت تيموريان تنها دو تذكرهنگار، هنديالاصل بودند و بقيه از ساير نقاط به اين كشور مهاجرت كرده بودند؛ ولي در دومين دوره تقريباً همه تذكرهنگاران هنديالاصل بودند. تذكرههايي كه در هند تأليف شده نشاندهنده تحول شعر فارسي در اين منطقه هستند و براي مطالعه سير تحول شعر فارسي و سرگذشت شاعران فارسيگوي هند اهميت دارند.
تذكرهنويسي در شبه قاره هند بيش از ايران رواج داشته و از مهمترين تذكرههاي تأليف شده در اين كشور در قرن دهم ميتوان به روضهالسلاطين و نفايسالمآثر؛ در قرن يازدهم به خلاصهالاشعار و زبدهالافكار، ميخانه و عرفاتالعاشقين و عرصاتالعارفين؛ در قرن دوازدهم به مرآهالخيال، سرو آزاد و مجمعالنفايس؛ در قرن سيزدهم به مخزنالغرايب، نتايجالافكار و شمع انجمن؛ و در قرن چهاردهم به رياضالعارفين، سخنوران چشم ديده و حديث حيات اشاره كرد. از نيمه دوم قرن چهاردهم تذكرهنويسي در اين كشور سير نزولي يافت و چند تذكرهاي هم كه نگاشته شده جزو تحقيقات دانشگاهي و پاياننامههاي دكتري بوده است.
تذكرههاي برجاي مانده
تذكرهنويسي، از آغاز سيرصعودي را پيموده است. از قرن هفتم هجري تنها لبابالالباب عوفي باقي است. از قرن هشتم 2 مورد، از قرن نهم 7 مورد از قرن دهم 33 مورد، از قرن يازدهم 58 مورد، از قرن دوازدهم 72 مورد، از قرن سيزدهم 151 مورد و از قرن چهاردهم 200 مورد تذكره بر جاي مانده است.
در قرنهاي 13 و 14 ق. همگام با دگرگوني در نوع و كيفيت تذكرهها، نوع ديگري از كتابهاي ادبي ظهور كرد. كتابهاي تاريخ ادبيات و تاريخنويسي ادبي ـ كه از قرن سيزدهم آغاز شده بود ـ جايگزين تذكرهها و تذكرهنويسي شد. البته تذكرهنويسي همچنان به مسير خود ادامه داده است. تذكرههايي كه از قرن چهاردهم باقيمانده اكثراً محلي است ولي به تذكرههاي عظيمي چون سخنوران نامي معاصر ايران از سيد محمدباقر برقعي در ده جلد كه تا زمان تحرير مقاله شش جلد آن به چاپ رسيده است، نيز ميتوان اشاره كرد.
از ميان مهمترين تذكرههاي برجاي مانده از دوره صفوي به بعد موارد زير شايان توجه است: رياضالشعراء نوشته واله داغستاني در سال 1161 ق.؛ خزانه عامره تأليف ميرغلامعلي آزاد بلگرامي (1200 ق.)؛ آتشكده نوشته لطفعلي بيگآذر (1195 ق.)؛ سفينه خوشگو نوشته محمد افضل سرخوش؛ انجمن خاقان نوشته راوي بايندري تأليف 1234 ق.؛ مجمعالفصحا نوشته رضاقلي خان هدايت در سال 1288 ق. كه جامعترين تذكره فارسي است و حديقهالشعرا نوشته احمد ديوان بيگي (1310 ق.).
تقسيمبندي تذكرهها
تذكرهها را از نظر دامنه به عام و خاص تقسيم كردهاند. تذكره عام به تذكرههايي گفته ميشود كه بدون در نظر گرفتن زمان، مكان، نوع، مضمون، قالب اشعار، موقعيت شاعر و جز آن به معرفي شاعران بپردازد و آثار آنها را ذكر كند؛ به عبارت ديگر تمام شاعران پارسيگوي را دربرگيرد. نخستين تذكره عام فارسي لبابالالباب عوفي است.
تذكره خاص به معرفي گروه خاصي از شاعران ميپردازد و خود انواع گوناگون دارد:
- تذكرههاي محلي كه شعراي منطقه خاصي را معرفي ميكنند و ممكن است يك شهر، يك منطقه يا يك ولايت در محدوده اين تذكرهها قرار گيرد، مانند سخنوران يزد تأليف اردشير خاضع يزدي يا سخنوران آذربايجان.
- تذكرههاي عصري كه دوره زماني محدودي را دربر ميگيرند كه بعضي از آنها فقط به معرفي شاعران همعصر مؤلف ميپردازند. تذكره انجمنآرا و تذكره نصرآبادي تأليف ميرزا محمدطاهر نصرآبادي كه شاعران عصر صفويه را معرفي ميكند، در زمره اينگونه تذكرهها قرار ميگيرد.
- تذكرههاي موضوعي كه بر موضوع و مضمون خاصي از اشعار از قبيل مرثيهگويي، حماسهسرايي، منقبتسرايي و جز آن توجه دارند. به طور مثال، تذكره ميكده شاعراني را دربرميگيرد كه ساقينامه سرودهاند.
- تذكرههاي قالب شعري كه در آن، قالب خاصي از شعر مورد نظر تذكرهنويس است؛ مانند غزل، رباعي، مثنوي و جز آن. تذكره هفت آسمان كه در ترجمه احوال شاعران مثنوي سراست، بستانالعشاق تأليف عليرضا ميرزا قاجار متخلص به شهره در ترجمه احوال غزلسرايان و بستانالفضايل تأليف همو در شرح حال قصيده سرايان، نمونههايي از اين گروه هستند.
- تذكرههاي طبقاتي كه منحصر به طبقه معيّني از شاعران، از قبيل شاهان، وزيران، عارفان و جز آن است. تذكره رياضالعارفين نوشته رضا قليخان هدايت در 1260 ق.، شرح حال 354 شاعرِ عارف و عارف شاعرِ را دربر ميگيرد. برخي تذكرهها در چند گروه قرار ميگيرند.
تذكره سروآزاد هم دوره مشخص و هم مكان خاصي را درنظر دارد و شاعراني كه در فاصله سالهاي 1000 تا 1166 ق. در هندوستان متولد شده يا به هندوستان آمدهاند، در اين كتاب معرفي شدهاند. تذكرهها را با توجه به ساده يا مصنوع بودن نثرشان نيز تقسيم كردهاند. اصالت مطالب تذكرهها نيز در تقسيمبندي آنها مؤثر بوده است. برخي محققان تذكرههاي اصيل را تذكرههايي ميدانند كه همه مطالب آن از خود تذكرهنويس باشد و از تذكرههاي ديگر نقل و اقتباس نكرده باشد.
ذكر اسامي شاعران در تذكرهها ممكن است داراي ترتيبهاي زير باشد:
- الفبايي كه اسامي شاعران را به ترتيب الفباي حرف اول اسم يا تخلص شاعر آوردهاند، مانند نفايسالمآثر و عرفاتالعاشقين.
- تاريخي كه در آن اسامي شاعران با توجه به سال درگذشت آنها مرتب شده است، مانند خلاصهالاشعار و ميخانه.
- جغرافيايي كه شاعران با توجه به موطنشان تقسيمبندي ميشوند و در ذيل نام هر منطقه، شهر يا كشور شاعران آن ناحيه معرفي ميگردند، هفت اقليم و لطايفالخيال به اينگونه مرتب شدهاند.
- مذهبي كه بر مبناي مذهب تقسيم شدهاند. به طور مثال، گل رعنا و انيسالاحبا در ابتدا شاعران مسلمان و سپس شاعران هندو را معرفي ميكنند. البته در ذيل هر مذهب نظم الفبايي رعايت شده است.
- ارزش شعري كه در آن پايه ادبي شاعر سبب تقدم يا تأخر نام وي شده است، مانند مجمعالشعراي جهانگيري.
- موقعيت اجتماعي و شغلي كه در آن تقسيمبندي فصول و ابواب فرعي با توجه به شغل شاعر انجام گرفته است. به طور مثال در تذكره محك شعرا ابتدا پادشاه سپس شاهزادگان آنگاه امراي دربار و در انتها نام ساير شاعران آمده است.
- بدون قاعده كه در آن از نظم و قاعده خاصي براي ترتيب اسامي شاعران استفاده نشده است، مانند تذكرهالمعاصرين حزين، رياضالفردوس، و خزينهالشعرا.
تذكرههاي غيرادبي
ممكن است سرگذشت افراد ديگري چون هنرمندان، دانشمندان و جز آن نيز تحت نام تذكره بيايد. از اينگونه تذكرهها از كتاب تذكرهالخطّاطين، نوشته ميرزا سنگلاخ بجنوردي خراساني (1294ق.) ميتوان ياد كرد. اين كتاب در آداب خوشنويسي و شرح زندگي خوشنويسان به زبان فارسي است؛ تذكرهالائمه تأليف محمدباقر بن محمدتقي لاهيجي در سال 1085 ق. در شرح حال كرامات، معجزات و فضايل ائمه اطهار علیهم السلام نوشته شده است.
در اين اثر به 200 كتاب از تأليفات دانشمندان اهل تسنّن درباره فضايل امام علی علیه السلام اشاره شده است. برخي تذكرهها نيز سرگذشت و آثار فرد واحدي را دربر ميگيرند؛ به طور مثال تذكرهالعظيميه، نوشته محمدابراهيم كرباسي (1362ق.) درباره زندگي و سرگذشت عبدالعظيم حسني است. اين كتاب در يك مقدمه، دوازده تذكره و يك خاتمه تدوين شده است.
منابع
- دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "تذكره" از مژده كماليفرد، بازیابی: 9 مرداد 1392.