آیه 8 سوره سبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی

أَفْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ ۗ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ

[34–8] (مشاهده آیه در سوره)


<<7 آیه 8 سوره سبأ 9>>
سوره :سوره سبأ (34)
جزء :22
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا این مرد دانسته به خدا دروغ می‌بندد یا جنون بر این گفتارش وا می‌دارد؟ (اینها که می‌پندارید هیچ نیست) بلکه (قیامت به زودی بیاید و) آنان که به عالم آخرت ایمان نمی‌آورند (آن جا) در عذاب و (این جا) در گمراهی دور (از نجات) گرفتارند.

آیا [به نظر شما این خبر دهنده] بر خدا دروغ بسته، یا دچار نوعی جنون است؟! [نه، چنین نیست که می پندارند] بلکه کسانی که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهی دوری هستند.

آيا [اين مرد] بر خدا دروغى بسته يا جنونى در اوست؟ «[نه!] بلكه آنان كه به آخرت ايمان ندارند در عذاب و گمراهى دور و درازند.

آيا بر خدا دروغ مى‌بندد، يا ديوانه است؟ نه، آنان كه به آخرت ايمان ندارند، در عذابند و سخت از راه دورند.

آیا او بر خدا دروغ بسته یا به نوعی جنون گرفتار است؟!» (چنین نیست)، بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، در عذاب و گمراهی دوری هستند (و نشانه گمراهی آنها همین انکار شدید است).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Has he fabricated a lie against Allah, or is there a madness in him?’ Indeed, those who do not believe in the Hereafter languish in punishment and extreme error.

He has forged a lie against Allah or there is madness in him. Nay! those who do not believe in the hereafter are in torment and in great error.

Hath he invented a lie concerning Allah, or is there in him a madness? Nay, but those who disbelieve in the Hereafter are in torment and far error.

"Has he invented a falsehood against Allah, or has a spirit (seized) him?"- Nay, it is those who believe not in the Hereafter, that are in (real) Penalty, and in farthest error.

معانی کلمات آیه

  • جنة: بكسر جيم: جنون و ديوانگى.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَفْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8»

آيا او (دانسته) بر خدا دروغى بسته يا جنونى در اوست؟ (نه، چنين نيست) بلكه كسانى كه به آخرت ايمان ندارند در عذاب و گمراهى دورى (از نجات و حقّ) هستند.

پیام ها

1- برخى كفّار خدا را قبول دارند و با اين‌كه معاد را قبول ندارند، دروغ بستن به خدا را بد مى‌دانند. «أَفْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ»

2- كافران، همه‌ى راه‌هاى انحرافى را مى‌روند ولى ايمان نمى‌آورند. «أَفْتَرى‌- أَمْ بِهِ جِنَّةٌ- لا يُؤْمِنُونَ»

3- بى ايمانى به آخرت، نوعى عذاب است، هم در دنيا و هم در آخرت. (نگرانى از پوچى، ترس از مرگ و هدر رفتن تلاش‌ها، بزرگ‌ترين عذاب دنيوى است.) «فِي الْعَذابِ»

4- كسى كه قيامت را نپذيرد، هيچ راهى براى نجاتش نيست. «الضَّلالِ الْبَعِيدِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَفْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8»

بعد از آن از روى انكار و استبعاد در بعث گفتند:

أَفْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً: آيا مى‌بندد بر خداى تعالى دروغ را متعمدا، أَمْ بِهِ جِنَّةٌ: يا آيا به او جنونى هست كه اين را در وهم او مى‌اندازد و به عبث بر لسان القا كند. حاصل آنكه كفار به جهت انكار نشور، حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله را دروغگو يا ديوانه مى‌دانستند، حق تعالى رد اين ترديد نمود بر ايشان كه: بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ: بلكه آنانكه ايمان نمى‌آورند به آخرت و قيامت، فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ: در عذابند در آن جهان و در گمراهى دورند از طريق هدايت و حق در اين جهان، بر وجهى كه اميد خلاصى نيست از آن و از آنچه مؤدى ايشان است از كفر و طغيان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «6» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» أَفْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8» أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى‌ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «9»

ترجمه‌

و مى‌بينند آنانكه داده شدند دانش را آنچه فرو فرستاده شد بتو از پروردگارت آن راست و درست است و هدايت ميكند براه خداى غالب ستوده‌

و گفتند آنها كه كافر شدند آيا راهنمائى كنيم شما را بر مردى كه خبر دهد شما را چون پاره كرده شديد پاره كردنى تامّ و تمام همانا شما در آفرينش تازه‌ايد

آيا نسبت داد بخدا دروغى را يا در او است جنونى بلكه آنانكه ايمان نميآورند بآن جهان در عذاب و گمراهى دورند

آيا نظر نكردند بآنچه در پيش رويشان است و آنچه باشد پشت سرشان از آسمان و زمين اگر بخواهيم فرو ميبريم آنها را بزمين يا مى‌افكنيم بر آنها پاره‌هائى از آسمان همانا در اين هر آينه نشانه‌ايست براى هر بنده بازگشت كننده‌ئى.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان امكان معاد در آيات سابقه اثبات آنرا فرموده به بيان جامعى از اين قرار كه علماء و دانشمندان عالم ميدانند و تصديق‌

جلد 4 صفحه 349

ميكنند كه قرآن تو حق است و از جانب خدا است چون كسى نتوانسته و نتواند مانند آن بياورد و تمام احكامش مطابق با حكمت و مصلحت و موجب هدايت مردم است بدين خداوند قادر توانايى كه ستوده است در جميع افعال و غالب است در تمام احوال لذا ديده ميشود كه علماء اهل كتاب با آنكه تمام منافع دنيوى آنها بقبول اسلام از دستشان ميرود بتدريج قرآن را مى‌بينند و مسلمان ميشوند و در آن تصريحات زياد بقيامت و معاد شده و معلوم ميشود آن حق است و هر چه در قرآن است حق و آورنده آن بر حق و با وجود اين كفّار از روى تعجّب ميگويند با يكديگر آيا ميخواهيد بشما ارائه دهيم مرديرا كه ميگويد وقتى شما مرديد و خاك شديد و اجزاء بدن شما پاره پاره و متفرّق شد و هر پاره و جزئى از آن در جائى قرار گرفت همانا شما دو مرتبه آفريده شده و در افراد مردم جديدى قرار خواهيد گرفت از يكى از اين دو امر خارج نيست يا اين مرد براى پيشرفت مقاصد خودش اين كار را بخدا نسبت ميدهد بدروغ و افترا ميزند يا ديوانه است كه چنين امر عجيبى را ادّعا ميكند و مقصودشان از آنمرد عقل كلّ و خاتم رسل صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود لذا خداوند هر دو طرف ترديد آنها را منع فرموده به بليغ‌ترين بيان مختصرى كه نه چنين است بلكه كسانيكه ايمان بدار جزاء و روز بازپسين ندارند در عذاب آنروز مخلّد و بلوازم و تبعات اين بى‌اعتقادى در دنيا معذّب و در وادى ضلالت و گمراهى و دورى از حق و حقيقت و اله و سر گردانند و تقديم عذاب بر ضلال با آنكه در رتبه مؤخّر است و اخبار از فعليّت آن براى اشاره بتحقّق آن است و تهديد آنها بعذاب دنيوى و اشاره بناراحتيهاى صاحبان اين فكر در دنيا كه اميدى بتلافى آنها در آخرت ندارند و استدلال فرموده بر آن باين تقريب كه آيا نظر نمى‌اندازند بسوى جهت مقابل و غير مقابل خودشان از آسمان و زمين كه بآنها از جوانب احاطه نموده بطوريكه راه گريز ندارند و در تحت سلطنت و قدرت و در ملك ما ميباشند اگر بخواهيم مانند قارون آنها را بزمين فرو بريم ميبريم و اگر بخواهيم مانند قوم شعيب پاره آتشى از آسمان بر سر آنها فرود آريم ميآوريم با چنين وسعت ملك و احاطه و قدرت و سلطنتى چگونه نميتوانيم اجزاء متفرّقه آنها را جمع آورى و حيات دهيم در اين ملاحظات دليل روشنى است بر معاد از براى هر بنده‌اى كه رجوع بحق و آثار دالّه بر آن نموده و

جلد 4 صفحه 350

بدرگاه بارى انابه و توبه ميكند براى درك حقائق و بخشش گناهان خود و ان يشأ يخسف او يسقط هر سه بياء نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَفتَري‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ كَذِباً أَم‌ بِه‌ِ جِنَّةٌ بَل‌ِ الَّذِين‌َ لا يُؤمِنُون‌َ بِالآخِرَةِ فِي‌ العَذاب‌ِ وَ الضَّلال‌ِ البَعِيدِ «8»

آيا ‌اينکه‌ رجل‌ افتري‌ مي‌زند ‌به‌ خداوند متعال‌ ‌ يا ‌ ‌آن‌ ‌که‌ ديوانگي‌ ‌به‌ ‌او‌ عارض‌ ‌شده‌ بلكه‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ ‌به‌ آخرت‌ ندارند ‌در‌ عذاب‌ و ‌در‌ گمراهي‌ بسيار دوري‌ هستند.

بسيار تعجب‌ ‌است‌ ‌که‌ اين‌هايي‌ ‌که‌ منكر معاد شدند ‌از‌ كفار طبيعي‌ مذهب‌ نبودند زيرا ‌خدا‌ ‌را‌ معترف‌ بودند ‌که‌ گفتند: «أَفتَري‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ كَذِباً» همزه‌ استفهام‌ ‌است‌ أ افتري‌ بوده‌ و چون‌ افتري‌ باب‌ افتعال‌ ‌است‌ و همزه‌ وصل‌ ‌است‌ ساقط ‌شده‌ و اين‌ها معترف‌ بودند ‌به‌ وجود اللّه‌ ‌که‌ گفتند: «أَفتَري‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ كَذِباً». و ‌در‌ مفهوم‌ افترا ‌بر‌ كذب‌ دلالت‌ دارد ‌يعني‌ دروغ‌ ‌به‌ ‌خدا‌ بسته‌ و لفظ كذبا تأكيد ‌در‌ كذب‌ ‌است‌.

أَم‌ بِه‌ِ جِنَّةٌ زيرا آدم‌ عاقل‌ زير بار ‌اينکه‌ ‌که‌ عالم‌ ديگري‌ ‌است‌ و بشر دو مرتبه‌ زنده‌ مي‌شود و پاداش‌ اعمال‌ ‌خود‌ ‌را‌ مي‌بيند نمي‌رود خداوند مي‌فرمايد:

بَل‌ِ الَّذِين‌َ بل‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ نفي‌ ‌ما سبق‌ نه‌ افتراء ‌علي‌ اللّه‌ ‌است‌ و نه‌ ‌به‌ جنه‌ ‌است‌ بلكه‌ كساني‌ ‌که‌:

لا يُؤمِنُون‌َ بِالآخِرَةِ اين‌ها، فِي‌ العَذاب‌ِ ‌در‌ عذاب‌ جهنم‌ هستند.

وَ الضَّلال‌ِ البَعِيدِ گمراهي‌ دوري‌ دارند ‌که‌ ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاده‌اند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 8)- و عجب این که آنها این سخن را دلیل بر دروغگویی و یا جنون گوینده‌اش می‌گرفتند، و می‌گفتند: «آیا او بر خدا دروغ بسته؟ یا نوعی جنون دارد»؟

(أَفْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ). و گر نه آدم راستگو و عاقل چگونه ممکن است لب به چنین سخنی بگشاید؟! ولی قرآن به طرز قاطعی به آنها چنین پاسخ می‌گوید: چنین نیست نه او دیوانه است و نه دروغگو «بلکه آنها که ایمان به آخرت ندارند (هم اکنون) در عذاب و گمراهی دوری هستند» (بَلِ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِیدِ). چه گمراهی از این آشکارتر که انسان منکر معاد شود.

به راستی اگر زندگی محدود به همین چند روز عمر دنیا بود تصور مرگ برای هر انسانی کابوس وحشتناکی می‌شد به همین دلیل منکران معاد همیشه در یک نوع نگرانی جانکاه و عذاب الیم به سر می‌برند در حالی که مؤمنان به معاد مرگ را دریچه‌ای به سوی جهان بقا، و وسیله‌ای برای شکسته شدن قفس و آزادی از این زندان می‌شمرند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 409

منابع