آیه 65 سوره نحل
<<64 | آیه 65 سوره نحل | 66>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و خدا از آسمان باران را فرستاد تا زمین را پس از مرگ زنده کرد، البته در این کار آیتی (از قدرت و حکمت الهی) بر آنان که بشنوند پدیدار است.
و خدا از آسمان آبی نازل کرد، و زمین را به وسیله آن پس از مردگی اش زنده ساخت، یقیناً در این [فعل و انفعالات] نشانه ای [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست برای قومی که شنوای [حقایق] اند.
و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد، قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه شنوايى دارند نشانهاى است.
و خدا از آسمان باران فرستاد و زمين مرده را با آن زنده كرد. براى مردمى كه گوش شنوا دارند در اين عبرتى است.
خداوند از آسمان، آبی فرستاد؛ و زمین را، پس از آنکه مرده بود، حیات بخشید! در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که گوش شنوا دارند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
سماء: بلندى. آن از «سمو» :به معنى رفعت و بلندى است . طبرسى فرموده: هر آنچه بالاى تو باشد و بر تو سايه افكند ، سماء است و سماء اطاق ، سقف آنست.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ «65»
و خداوند از آسمان آبى فرستاد، پس بواسطه آن زمين را پس از آنكه مرده بود زنده كرد، البتّه در اين (باريدن وروئيدن) براى گروهى كه (سخن حقّ را با جان ودل) مىشنوند نشانهاى روشن است.
نکته ها
در آيه قبل، نزول كتاب كه مايه زنده شدن دلهاست، مطرح شد، در اين آيه، نزول باران كه سبب زنده شدن زمين است، مطرح گرديده است.
پیام ها
1- پديدههاى طبيعى، (از جمله آمدن ابر وباران) تصادفى نيست، به ارادهى خداوند است. «وَ اللَّهُ أَنْزَلَ»
2- زمين همچون انسان مرگ و حيات دارد. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»
3- اجراى برنامههاى الهى از طريق اسباب عادّى وطبيعى است. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ»
4- آب، مايهى حيات زمين وزمينيان است. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ»
5- تدبير خداوند در طبيعت، كلاس توحيد است. «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً»*
جلد 4 - صفحه 543
6- بهترين راه خداشناسى، گوش سپردن وپندگرفتن از آيات الهى است. «لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (65)
بعد از آن اخبار فرمايد نعمت خود را بر خلق:
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: خداوند سبحان به قدرت كامله و حكمت شامله نازل فرمايد از آسمان باران را. فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها: پس زنده مىفرمايد به آن باران زمين را بعد از مردنش.
نكته: تشبيه فرموده زمين خشك بىبر و بىمنفعت را به مرده، چنانچه مرده حس و حركت ندارد، همچنين زمين در زمستان بىحس و آثارى از آن ظاهر نباشد، به قدرت كامله الهى، به سبب باران، زنده گشته، گياه روئيده، اشجار سبز و خرم شده، طراوت و نضارت آنان، صنع ربوبى را گويا شوند.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ: بدرستى كه در اين فرستادن باران از آسمان و شكافتن زمين به انواع گل و ريحان، هرآينه علامات و دلالاتى است براى گروهى كه مىشنوند به گوش دل و انديشه نمايند در اين آيات بينات، و عبرت يابند از مشاهدات، و مهتدى شوند به سعادات.
تبصره: آيه شريفه اثبات مبدء و معاد را مىفرمايد:
اما اثبات مبدء به دلالت مطابقى و برهان وجدانى زمينى كه آثار نمو از آن منخلع و مانند مرده گشته، به قدرت الهيه، نزول باران قوه انباتيه در آن ايجاد،
جلد 7 - صفحه 233
زمين به منزله رحم و تخم به مثابه نطفه، به حكمت بالغه تغذيه نموده، بتدريج تربيت يافته تا به موعد معين يك مرتبه تمام دشت و صحرا، صفحه سبز و خرم، و باغستان پر از رياحين و لاله و ياسمين مىگردد. و البته ظهور اين آثار و تدبيرات، برهان «لمّى» خواهد بود بر وجود مؤثر و مدبرى كه تمام موجودات در تحت فرمان او است.
و اما اثبات معاد به دلالت التزامى و برهان عقلى بدين تقرير: خداوندى كه قادر باشد بر زنده نمودن زمين را بعد از مردنش، هرآينه البته قدرت دارد بر زنده كردن انسان پس از مردنش، و هيچ استبعادى نخواهد داشت، زيرا نظير آن مشاهده شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (61) وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى لا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ (62) تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (63) وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (64) وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (65)
ترجمه
و اگر مؤاخذه كند خدا مردم را بستمشان باقى نميگذارد بر روى زمين هيچ جنبندهاى را ولى تأخير مىاندازد آنها را تا وقتى نام برده شده پس چون آمد وقتشان باز پس نميمانند ساعتى و پيشى نميگيرند
و قرار ميدهند براى خدا
جلد 3 صفحه 295
آنچه را ناخوش دارند و بيان ميكند زبانهاشان دروغ را كه مرايشان را است خوبى ناچار همانا مر ايشانرا است آتش و همانا آنانند پيش فرستاده شدگان
قسم بخدا هر آينه بتحقيق فرستاديم بسوى امّتهائى پيش از تو پس آرايش داد براى آنها شيطان كارهاشان را پس او است اختيار دار آنها امروز و مر ايشانرا است عذابى دردناك
و نفرستاديم بر تو كتاب را مگر براى آنكه بيان كنى براى آنها آنچيزى را كه اختلاف كردند در آن و براى راهنمائى و بخشايش از براى گروهى كه ايمان ميآورند
و خداوند نازل نمود از آسمان آب را پس زنده كرد بآن زمين را پس از مردنش همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه ميشنوند.
تفسير
خداوند كريم و رحيم و حليم است تعجيل در عقوبت اهل ظلم بكفر و عصيانشان نميفرمايد و تا قابليتشان براى ترحم باقى باشد عذاب نميفرمايد و اگر مؤاخذه كند و عذاب فرمايد خداوند آنها را در دنيا جنبندهاى از اهل ظلم در زمين باقى نخواهد ماند ولى مصلحت در بقاء آنها است تا اجل محتوم و مقدرشان كه لحظهاى جلو و عقب نمىافتد برسد براى آنكه توالد و تناسل نمايند و از آنها بندگان صالح خدا بوجود آيند و بمقامات عاليه خود برسند و بنابراين مراد از دابّه همان اهل ظلمند بقرينه استحقاق حكمى كه براى آنها ذكر شده و محتمل است مراد هر جنبنده باشد اعمّ از انسان و حيوان چون وقتى عذاب نازل شود خشك وتر با هم ميسوزند مانند باغبانى كه براى غلبه علف هرزه باغچهاى را ويران كند و مجددا آباد نمايد و البتّه خداوند بغير اهل ظلم در آخرت پاداش خواهد داد كه جبران عذاب آنها در دنيا بنحو اكمل بشود مانند امراضى كه خداوند بر اولياء و غير اهل تكليف مسلط ميفرمايد براى ارتقاء درجه و عبرت و ساير مصالح كه موجب مزيد اجر آنها است و مرجع ضمير در عليها معلوم است كه زمين است بمناسبت لفظ ناس و دابّه كه در زمين مشى مينمايند و تعجّب در اين است كه اهل كفر و عصيان چيزيرا كه از براى خودشان نمىپسندند مانند شريك و دختر براى خدا قرار ميدهند و اموال پست نامرغوب را در راه خدا صرف ميكنند با وجود اين دروغ زبانى ميگويند كه ما اهل بهشتيم در صورتى كه اهل جهنمند بلكه پيش قدم در آنند اگر مفرطون بفتح را قرائت شود و بعضى بكسر قرائت نمودهاند يعنى آنها
جلد 3 صفحه 296
زياده روى كنندگانند در معصيت و كسانيكه بوساوس شيطان اعمال ناپسند خودشان را پسنديدند و تكذيب نمودند پيغمبران را و مخالفت كردند اوامر ايشانرا آن ملعون قرين و ناصر و صاحب اختيار آنها است در دنيا ولى در آخرت از آنها تبرّى ميكند و بعذاب اليم الهى گرفتار خواهند شد و خداوند قرآن را فرستاد بر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى بيان معارف و احكام الهيه و رفع اختلاف از ميان مردم در صحت عقائد و صلاحيت اعمال و براى هدايت و رحمت بر اهل ايمان و ذكر كليه آيات الهيه و ادلّه توحيد كه از آن جمله نزول باران و تجديد حيات زمين است بروئيدن انواع گياه براى كسانى نافع است كه گوش شنوا داشته باشند و پس از شنيدن تفكّر و تأمّل نمايند و بيابند دلالت و صحّت آنرا نه براى كسانيكه سر گرم بدنيا و مستغرق در بحر تعصّب و عنادند و توجّهى بآيات الهيه ندارند تا بمبدء و معاد خود پى برند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُونَ (65)
و خداوند نازل فرمود از آسمان آب را پس زنده فرمود باين آب زمين را بعد از مردن زمين محققا در اينکه هر آينه آية و دليل است براي قومي که گوش قلب آنها باز است و ميشنوند وَ اللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً خداوند در مقام بيان ادله توحيد است که يكي از ادله انزال آب است از عالم بالا بقدرة كامله خود که آب را از دريا بتوسط بخارات و اشراق شمس ميگيرد و در جوّ هوا که برده است منجمد ميكند و تشكيل ابر ميدهد و بتوسط باد ابرها را بجميع نقاط زمين حركت ميدهد و مواد مائيّه آن بطرف زمين ميبارد و مواد هوائيّه بطرف بالا ميرود و مراد از سماء عالم بالا است فَأَحيا بِهِ الأَرضَ زمين که در فصل زمستان خزان ميشود و بتوسط باران در اعماق زمين فرو ميرود و گياه و حبوب و اشجار روئيده ميشود که حيات زمين است بعد موتها که خزان ميشود گياهها خشك ميشود گلها از بين ميرود برگها ريزش ميكند و در بسياري از آيات بعث و حيات در آخرت را و موت در دنيا را بهمين مثال تنظير فرمود ولي آن قدر چشم قلب را كور كرده و گوش قلب را كر که نميبيند و نه ميشنود و نه درك ميكند لذا ميفرمايد إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُونَ بگوش قلب و اما آنهايي که گوش قلب كر شده اينکه قضايا را حمل بر طبيعت ميكنند و مكرر گفتهايم كساني که كفر و شرك و عناد و فسق و فجور آنها بحدي رسيد که روح عقلاني آنها مرد در حق آنها صادق است لا يعقلون لا يبصرون لا يسمعون لا يعلمون و كساني که بنور ايمان و اخلاق فاضله و اعمال حسنه روح انساني خود را تكميل كردند در حق آنها صادق است يعقلون و يسمعون و يبصرون و يعلمون دسته اول را ميفرمايد أُولئِكَ كَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ اعراف آيه 178 و دسته دوم را ميفرمايد
جلد 12 - صفحه 150
إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الأَلبابِ رعد آيه 19.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 65)- آبها، میوهها، دامها: بار دیگر به بیان نعمتها و مواهب گوناگون پروردگار باز میگردد، که هم تأکیدی است بر مسأله توحید و شناخت خدا، و هم در لابلای آن اشارهای به مسأله معاد است، و هم با ذکر این نعمتها، حس شکرگزاری بندگان را تحریک کرده، آنها را از این طریق به خدا نزدیکتر میسازد.
نخست میگوید: «خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین را پس از آنکه مرده بود به وسیله آن حیات بخشید» (وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
«در این نشانه روشنی است (از عظمت خدا) برای جمعیتی که گوش شنوا دارند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ).
هم نشانهای است از قدرت عظمت آفریدگار، و هم دلیلی است بر امکان معاد و هم نعمت بزرگی است از نعمتهای خداوند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم