آیه 64 سوره اسراء
<<63 | آیه 64 سوره اسراء | 65>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پیادهات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده، و (ای بندگان بدانید که) وعده شیطان چیزی جز غرور و فریب نخواهد بود.
از آنان هر که را توانستی با آوازت [به سوی باطل] برانگیز، و [برای راندنشان به سوی طغیان و گناه] با سواره ها و پیاده هایت بر آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ] بده [که از قیامت، حسابرسی، بهشت و دوزخ خبری نیست] و شیطان آنان را جز از روی باطل و دروغ وعده نمی دهد.
و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده»، و شيطان جز فريب به آنها وعده نمىدهد.
با فرياد خويش هر كه را توانى از جاى برانگيز و به يارى سواران و پيادگانت بر آنان بتاز و در مال و فرزند با آنان شركت جوى و به آنها وعده بده. و حال آنكه شيطان جز به فريبى وعدهشان ندهد.
هر کدام از آنها را میتوانی با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی! و آنان را با وعدهها سرگرم کن! -ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعدهای به آنها نمیدهد-
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
استفزز: فز: راندن و برانگيختن. «استفزز» برانگيزان و وادار كن. در معنى آن سرعت و آسانى نيز قيد شده است.
اجلب: جلبه: صيحه. اجلاب: راندن يا صيحه. راغب جلب را راندن و اجلاب را صيحه زدن گفته است. «اجلب عليهم»: صيحه زن بر آنها.
خيلك: خيل: اسبان. آن از لفظ خود مفرد ندارد، مراد از آن در آيه سواران است.
رجل: رجل (بفتح اول و كسر دوم): جمع راجل به معنى پيادگان است.
غرور: غر و غرور: فريب دادن. تطميع به باطل. «غرّ فلانا: خدعه».
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً «64»
و (اى شيطان!) هر كس از مردم را مىتوانى با صداى خود بلغزان و نيروهاى سواره و پيادهات را بر ضدّ آنان گسيلدار و در اموال وفرزندان با آنان شريك شو و به آنان وعده بده، و شيطان جز فريب، وعدهاى به آنان نمىدهد.
نکته ها
«استفزاز» به معناى لغزاندن با سرعت و تردستى و هُل دادن است.
ابليس براى فريب انسان از يك راه وارد نمىشود، بلكه با تبليغات، وعدهها، آرزوها، وسوسهها، همراهى و مشاركت، پياده و سواره، انسان را محاصره مىكند و در اين ميان عدّهاى همراه او مىشوند.
در روايات مىخوانيم: كسى كه باكى ندارد كه چه مىگويد و يا درباره او چه گفته مىشود ودست به هر كارى مىزند وعلناً گناه يا غيبت مىكند، شريك شيطان است. «1» و همچنين لقمهى حرام، حرامخوارى، زنا و به وجود آوردن نسلى فاسد و منحرف، «2» از موارد شريك شدن شيطان است. وكسى كه اهلبيت پيامبر عليهم السلام را دشمن بدارد، شيطان در نسل او شريك شده است. «3»
توليد و مصرف ناسالم، كنزاندوزى، وسرمايهگذارى شركتها وكارخانجات خارجى، وايجاد مراكز علمى، فرهنگى، هنرى ومسابقات بينالمللى استعمارى نوعى مشاركت شيطان است.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 101، ص 136.
«3». كافى، ج 5، ص 502.
جلد 5 - صفحه 88
پیام ها
1- قدرت ابليس محدود است. «مَنِ اسْتَطَعْتَ»
2- تبليغات فاسد، در انحراف مردم نقش دارد. «بِصَوْتِكَ»
3- تهاجم تبليغاتى و فرهنگى دشمن، مقدّم بر تهاجم نظامى است. «صوت» قبل از «خيل» آمده است. «بِصَوْتِكَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ»
شيطان ابتدا با تبليغات، انگيزهى توحيدى انسان را مىگيرد، سپس با تسليحات و لشكريانش بر او هجوم مىآورد.
4- ابليس، هم خود مايهى گمراهى است، «اسْتَفْزِزْ» وهم نيروهاى او. «بِخَيْلِكَ»
5- شيوهى شيطان، در كمين نشستن و جلب و ربودن است. «أَجْلِبْ»
6- شركت ابليس در مال و فرزند انسان، از آغاز آن شروع مىشود و تا لقمهى حرام و مشتبه و زنا ادامه مىيابد. «شارِكْهُمْ»
7- هر آزادى و اختيارى نشان لطف الهى نيست، گاهى قدرت مانور، نوعى قهر الهى است. «اسْتَفْزِزْ أَجْلِبْ شارِكْهُمْ وَ عِدْهُمْ»
8- بستر نفوذ شيطان، آرزوهاى انسان است كه با وعدههاى خيالى شيطان تقويت مىشود. «عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً»
9- شيطان، علاوه بر فريب، گناه را توجيه مىكند، وعدهى دروغ شفاعت مىدهد و توبه را به تأخير مىاندازد. «وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (64)
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ: و برانگيز و سبك گردان و بلغزان هر كه را كه قدرت دارى گمراه كنى. بِصَوْتِكَ: به دعوت و وسوسه خود به شر و گناه و فساد، و هر داعى به معصيت او، از حزب شيطان است. امام زاهدى از ابن عباس نقل مىكند: هر آوازى كه از دهان بيرون آيد و رضاى خدا در آن نباشد، آواز شيطان است. نزد بعضى مراد آواز شيطان غنا و مزامير و ملاهى باشد. وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ: و برانگيزان بر ايشان به سواران و پيادگان. مفسران گفتهاند هر سواره و پياده كه در معصيت خدا سعى كند او از لشگر شيطان باشد.
وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ: و شركت كن با ايشان در اموال و اولاد.
اما مشاركت در مال آنكه: هر مالى كه به دست آيد از حرام يا گرفته شود به ناحق يا مراد ذبايحى است كه مشركان براى بتان خود مىكردند. اما مشاركت در اولاد، مراد شركت شيطان است در انعقاد نطفه، چنانچه روايات بسيارى در اين قسمت از ائمه هدى عليهم السّلام وارد شده از جمله:
1- تفسير برهان و كافى «1» از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام قال من علامات شرك الشيطان الّذى لا يشكّ فيه: ان يكون فحّاشا لا يبالى ما قال و لا ما قيل فيه:
«1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 323، حديث اوّل.
جلد 7 - صفحه 409
فرمود حضرت صادق عليه السّلام: از علامات مشاركت شيطان كه شكى در او نيست، اينكه: شخص فحاش باشد، باك ندارد به آنچه گويد و نه به آنچه گفته شود براى او.
2- از آن حضرت مروى است «1» كه قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اذا رايتم الرّجل لا يبالى ما قال و لا ما قيل له فانّه لغيّة او شرك شيطان.
فرمود آن حضرت كه: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: وقتى ديديد شما، مرد باك ندارد آنچه را گويد و آنچه به او گفته شود، پس او ولد زنا يا شريك شده شيطان است.
3- سليم بن قيس از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام كه فرمود «2» رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: بتحقيق خداى تعالى حرام فرموده بهشت را بر هر بسيار فحش دهنده بدگوى بىشرم كه باك ندارد آنچه را گويد و آنچه به او گفته شود. پس اگر تفتيش كنى نيابى او را مگر زنا يا شركت نموده شيطان.
عرض كردند: يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و در مردم مشاركت شيطان است؟ فرمود: آيا نخواندى فرمايش خداى عزّ و جلّ را (وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).
4- محمد بن مسلم گويد «3»: سؤال نمودم از حضرت باقر عليه السّلام از فرمايش (وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ) فرمود: آنچه مال حرام است مشاركت شيطان باشد، و با شخص مجامع حرام شركت كند كه از نطفه او و شخص منعقد گردد.
5- ابى ربيع شامى گويد «4»: شبى خدمت آن حضرت بودم، ذكر فرمود شركت شيطان را. پس بزرگ شمرد آن را به حدى كه من به فزع آمدم، عرض
«1» اصول كافى، جلد 2، صفحه 323، حديث دوّم.
«2» تفسير برهان جلد 2، صفحه 427.
«3» تفسير برهان جلد 2، صفحه 426.
«4» همان مدرك.
جلد 7 - صفحه 410
كردم: فدايت شوم، چه چيز خارج كننده آن و چه كنم؟ فرمود: هرگاه اراده مجامعت نمائى بگو (بسم اللّه الرّحمن الرّحيم الّذى لا اله الّا هو بديع السّموات و الارض اللّهم ان قضيت شيئا خلقته فى هذه الليلة فلا تجعل للشّيطان فيه نصيبا و لا شركا و لا حظا و اجعله عبدا صالحا خالصا مخلصا مصيبا جلّ ثناؤك).
وَ عِدْهُمْ: و وعده بده ايشان را مواعيد باطله، مثل شفاعت بتان و اتكال به كرامت آباء و تأخير توبه به درازى آرزو.
وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً: و وعده ندهد ايشان را شيطان مگر فريب؛ كه خطا را به صورت صواب مىآرايد و جلوه مىدهد.
تبصره: حق تعالى در اين آيه شريفه اخبار فرمايد به آنكه: مواعيد شيطان، همه فريب و مكر و خدعه مىباشد. پس مؤمن را لازم است نهايت مراقبت و مواظبت افعال و احوال خود، كه مبادا به فريب شيطانى گرفتار آيد. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در ذكر وسوسه شيطان به كميل فرمايد «1»: اى كميل، فريب دهند شياطين تو را به نفوس خود، و چون اجابت نكنى آنها را، مكر كنند به تو بواسطه نفس تو به تحسين شهوات در نظر تو و اعطاء آرزوها و خواهشهاى تو، و تسويل نمايند براى تو و فراموشى دهند تو را و نهى و امر كنند تو را و گمان تو را نيكو گردانند به خداى عزّ و جلّ، تا اميدوار گردى به او، پس مغرور شوى به آن، و نافرمانى نمائى خدا را و حال آن كه جزاى گناهكار لظى (- آتش سوزان و شعلهور) مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (61) قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَلِيلاً (62) قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً (63) وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (64) إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِيلاً (65)
ترجمه
و چون گفتيم بملائكه سجده كنيد مر آدم را پس سجده نمودند مگر ابليس گفت آيا سجده كنم مر كسى را كه آفريدى از گل
گفت خبر ده مرا اين
جلد 3 صفحه 373
كسيكه فضيلت دادى بر من براى چه، بخدا اگر تأخير اندازى مرگ مرا تا روز قيامت هر آينه بنياد بر اندازم از فرزندان او مگر اندكى
گفت دور شو پس كسيكه پيروى كند تو را از آنها همانا جهنّم جزاى شما است جزاى وافرى
و لغزش ده هر كسى را كه بتوانى از آنها بآوازت و فرياد زن براى حمله بر آنها بسوارانت و پيادگانت و شركت كن با آنها در مالها و ولدها و نويد ده آنها را و نويد نميدهد آنها را شيطان مگر بفريب
همانا بندگان من نيست مر تو را بر ايشان تسلّط و كافى است پروردگار تو كه باشد نگهدار.
تفسير
قصّه حضرت آدم عليه السّلام و امر خداوند ملائكه را بسجود در برابر او و مأموريّت شيطان در ضمن آنها و اباء او و مطرود شدنش از بارگاه قدس در سوره بقره و اعراف گذشت و كلمه طينا منصوب بنزع خافض است يعنى آيا من سجده كنم در برابر كسيكه خلق نمودى او را از گل با آنكه خلق شدهام از آتش كه شرف دارد بر گل و اين اوّل تكبّر و تمسّك باصل و نسبى بود كه موجب حرمان ابدى از رحمت و نعمت گرديد و گفت بگو بدانم اين مخلوق آنچنانى را كه برترى و فضيلت دادى بر من بچه سبب بوده با آنكه من برتر و بهترم از او و مورد سؤال براى اختصار و دلالت كلام حذف شده و چون سؤالش از روى انكار و استكبار و خارج از ميزان ادب بود جوابى نشنيد لذا قسم ياد نمود كه اگر خدا باو مهلت دهد تا روز قيامت مستأصل و اسير خود كند بنى آدم را باغواء و فريب مكر عدّه كمى از آنها را كه متمكّن نشود چون خالص كنند خود را براى عبادت و اطاعت خداوند و خداوند با كمال بىاعتنائى و توهين فرمود برو پى كارت منهم تو و اتباعت را در جهنّم بجزاى كامل خواهم رساند و براى تهديد بصورت امر قبائح اعمال او را ذكر فرمود مانند آنكه پادشاه به يكنفر از رعاياى متمرّد خود بگويد برو با اجانب بساز و هر خيانتى كه ميتوانى نسبت برعيّت من بكن باين تقريب كه لغزش ده و متزلزل كن هر كس را كه ميتوانى از بندگان من بوسوسه و گفتار ناهنجارت با صوت دلفريب غدّارت تا شامل شود تمام نغمات دلكش موسيقى و آلات لهو را كه ممنوع است و صيحه بزن و جمعآورى كن تمام عدّه و عساكر از سواره و پياده خود را براى استيصال بنى آدم و اين كنايه از اعمال
جلد 3 صفحه 374
تمام قدرت و استطاعت او است در گمراه كردن بندگان و شركت كن با آنها در اموال بوادار نمودن آنها را بكسب و جمع مال حرام و صرف در راه نامشروع و در اولاد بوادار نمودن آنها را بزنا و وارد نمودن مخلوق از نطفه خود را در زمره آنها در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود پس فرمود كه شيطان ميآيد و مىنشيند نزد زن در جائيكه مرد مىنشيند براى مقاربت با زن و كاريرا كه مرد ميكند او هم ميكند عرض شد بچه شناخته شود كسيكه از نطفه شيطان است فرمود بدوستى و دشمنى ما كسيكه دوست ما است نطفه انسان است و كسيكه دشمن ما است نطفه شيطان است و نيز از آنحضرت روايت شده كه كسيكه در وقت جماع اسم خدا را ببرد شيطان از او دور شود و كسيكه جماع كند و نام خدا را ذكر نكند شيطان هم آلت خود را با او داخل ميكند و هر دو كار ميكنند ولى نطفه يكى ميشود و روايات بسيارى دلالت دارد بر آنكه هر جماع حرامى با شركت شيطان واقع ميشود و نطفه مرد با نطفه شيطان مخلوط ميگردد و از آن ولد بوجود ميآيد كه مشترك بين انسان و شيطان است خداوند همه را از شرّ آن ملعون محفوظ فرمايد و در خاتمه اوامر تهديدى خود فرموده وعده بده بآنها وعدههاى دروغ از قبيل شفاعت بتها و توفيق توبه و شرافت نسب و انكار حشر و خلود در آتش و امثال اينها هر كس را بحسب مقام و مرتبه كمالش و اخيرا به بندگان اعلام فرموده كه بدانند تمام مواعيد شيطان دروغ بصورت راست و باطل بلباس حقّ و خطاء به حليه صواب است و بندگان خالص و مخلص خدا بقرينه اضافه لفظ عباد بياء متكلّم و آنكه بندگان مخلص در آيه ديگر استثناء شده در پناه الهى از كليّه شرور شيطان محفوظند و او قادر بر اغواء ايشان نيست و از سلطنت او خارج و در تحت سلطنت الهيه ميباشند و كافى است خداوند براى حفاظت و نگهبانى و نگهدارى از ايشان و فرد اجلى وجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام است كه بروايت عيّاشى آيه اخيره در شأن آنحضرت نازل شده و بايد از خداوند خواست كه ما را از پيروان او در دنيا و آخرت قرار دهد.
جلد 3 صفحه 375
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ استَفزِز مَنِ استَطَعتَ مِنهُم بِصَوتِكَ وَ أَجلِب عَلَيهِم بِخَيلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكهُم فِي الأَموالِ وَ الأَولادِ وَ عِدهُم وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيطانُ إِلاّ غُرُوراً (64)
و بسرعت بگير و جدا كن از طريق ثواب هر قدر که ميتواني كساني را که بتواني از اولاد آدم بصوت خود و بربا آنها را بلشكر خود سواره و پياده و شركت كن با آنها در اموال و اولاد و بآنها وعده بده و وعده نميدهد شيطان مگر فريب وَ استَفزِز مَنِ استَطَعتَ مِنهُم امر تهديديست چنانچه كسي را که قابل هدايت نيست و اطاعت نميكند ميگويي برو هر غلطي که ميخواهي بكن و استفزاز بمعني اخذ بسرعت است و قطع چيزي از چيزي مثل اينكه پارچه را قطعه قطعه كني و در اينجا قطع از طريق حق و صواب است و من استطعت كساني هستند که شقاوت آنها را گرفته و مخالفت انبياء و تكذيب آنها را ميكنند که شيطان بر آنها تسلط پيدا كرده چنانچه ميفرمايد إِنَّهُ لَيسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلي رَبِّهِم يَتَوَكَّلُونَ إِنَّما سُلطانُهُ عَلَي الَّذِينَ يَتَوَلَّونَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ نحل آيه 101 و 102.
بصوتك صداي شيطان بزبان مبلغين سوء و آمرين بمنكرات و ناهين از معروفات است چنانچه دارد
من اصغي الي ناطق فقد عبده فان کان من اللّه فقد عبد اللّه و ان کان من الشيطان فقد عبد الشيطان
پس اينها عبده شيطان هستند و در قرآن ميفرمايد.
أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ يس آيه- 60 و نيز ميفرمايد يا بَنِي آدَمَ لا يَفتِنَنَّكُمُ الشَّيطانُ الي قوله تعالي إِنّا جَعَلنَا الشَّياطِينَ أَولِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ اعراف آيه 27 وَ أَجلِب عَلَيهِم جلب آنست که كسي را بگيرند و ببرند در حبس ميگويي فلاني را جلب كردند و شيطان جلب ميكند چنانچه گفت لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِراطَكَ المُستَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 35 و 36.
بِخَيلِكَ وَ رَجِلِكَ سوارههاي شيطان و پيادههاي او كساني هستند راكبا و
جلد 12 - صفحه 280
ماشيا ميروند رو بمعاصي و كفر و ظلم وَ شارِكهُم فِي الأَموالِ اموال محرمه بطرق غير مشروعه باغواي شيطان و شرك او است (وَ الأَولادِ) كساني که از طريق زنا يا در حال حيض و نفاس يا بدون بسم اللّه بدنيا آيند (وَ عِدهُم) وعده شيطان بقاء در دنيا و جمع مال و خطر فقر و امر بفحشاء است الشَّيطانُ يَعِدُكُمُ الفَقرَ وَ يَأمُرُكُم بِالفَحشاءِ بقره آيه 273.
وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيطانُ إِلّا غُرُوراً تمامش فريب و اغواء است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 64)- دامهای ابلیس! در این آیه طرق نفوذ شیطان و اسباب و وسائلی را که در وسوسههای خود به آن متوسل میشود به شکل جالب و گویایی چنین شرح میدهد: «و هر کدام از آنها را میتوانی با صدایت تحریک کن» (وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ).
«و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار»! (وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ).
شیطان دستیاران فراوانی از جنس خود و از جنس آدمیان دارد که برای اغوای مردم به او کمک میدهند، بعضی سریعتر و نیرومندتر همچون لشکر سوارهاند، و بعضی آرامتر و ضعیفتر همچون لشکر پیاده! «و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی»! (وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).
«و آنها را با وعدهها سرگرم کن»! (وَ عِدْهُمْ).
سپس هشدار میدهد که: «ولی شیطان جز فریب و دروغ وعدهای به آنها نمیدهد» (وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم