آیه 60 سوره مائده
<<59 | آیه 60 سوره مائده | 61>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو (ای پیغمبر): آیا شما را آگاه سازم که کدام قوم را نزد خدا بدترین پاداش است؟ کسانی که خدا بر آنها لعن و غضب کرده و برخی از آنان را به بوزینه و خوک مسخ نموده و آن کس که بندگی طاغوت (شیطان) کرده. این گروه را (نزد خدا) بدترین منزلت است و آنها گمراهترین مردم از راه راستند.
بگو: آیا شما را از کسانی که کیفرشان [از مؤمنانی که به خیال خود از آنان عیب می گیرید و آنان را سزاوار عذاب می دانید] نزد خدا بدتر است، خبر دهم؟ [آنان] کسانی [از گذشتگان خود شما] هستند که خدا لعنتشان کرده، و بر آنان خشم گرفته، و برخی از آنان را به صورت بوزینه و خوک درآورده، و [نیز آنان که] طاغوت را پرستیدند؛ اینانند که جایگاه و منزلتشان بدتر و از راه راست گمراه ترند.
بگو: «آيا شما را به بدتر از [صاحبان] اين كيفر در پيشگاه خدا، خبر دهم؟ همانان كه خدا لعنتشان كرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده، و آنانكه طاغوت را پرستش كردهاند. اينانند كه از نظر منزلت، بدتر، و از راه راست گمراهترند.»
بگو: آيا شما را از كسانى كه در نزد خدا كيفرى بدتر از اين دارند خبر بدهم: كسانى كه خدايشان لعنت كرده و بر آنها خشم گرفته و بعضى را بوزينه و خوك گردانيده است و خود بت پرستيدهاند؟ اينان را بدترين جايگاه است و از راه راست گمگشتهترند.
بگو: «آیا شما را از کسانی که موقعیّت و پاداششان نزد خدا بدتر از این است، با خبر کنم؟ کسانی که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ کرده،) و از آنها، میمونها و خوکهایی قرار داده، و پرستش بت کردهاند؛ موقعیّت و محل آنها، بدتر است؛ و از راه راست، گمراهترند.»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مثوبة: ثوب و مثوبه: رجوع. جزاى عمل را از آن ثواب گويند كه به خود شخص برمى گردد، خواه پاداش باشد يا كيفر. در آيه دومى مراد است.
قردة: ميمونها. مفرد آن قرد (بر وزن فكر) است.
خنازير: خوكها. مفردش خنزير.
سواء: برابر. مساوى. وسط راه. آن در آيه به معنى مستوى (راست) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ «60»
بگو: آيا شما را به بدتر از (صاحبان) اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم؟ كسانى كه خداوند آنها را لعن و بر آنها غضب كرده و افرادى از آنان را به شكل بوزينهها و خوكها درآورده و طاغوت را پرستيدند (و اطاعت كردند)، جايگاه آنان نزد خداوندبدتراست و از راه راست گمراهترند.
نکته ها
«مَثُوبَةً» و «ثَوابَ» در اصل به معناى رجوع و بازگشت به حالت اوّل است و به هرگونه سرنوشت يا جزا نيز گفته مىشود، ولى غالباً در مورد پاداشهاى نيك به كار مىرود. «1»
آنان كه دين و اسلام و نماز مسلمانان را مسخره مىكنند و مسلمان را به خاطر ايمانشان مىآزارند، چرا به گذشتهى تاريك و ننگين خود نگاه نمىكنند كه با قهر الهى مسخ شدند و رسوا گشتند. گرچه يهودِ زمان پيامبر، به صورت خوك و ميمون نبودند، ولى چون بنىاسرائيل خود را قوم واحد و داراى هويّت جمعى مىدانستند و افتخارات گذشته را به خود نسبت مىدادند، بيان رسوايىهاى پيشين، غرور آنان را مىشكند.
بسيارى از مفسّران معتقدند، يهوديانى كه با حيلههاى شرعى قداست روز شنبه را شكستند، به ميمون تبديل شدند و مسيحيانى كه مائده آسمانى عيسى را منكر شدند، به خوك تبديل گشتند. «2»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير راهنما.
جلد 2 - صفحه 326
پیام ها
1- كيفرهاى الهى عادلانه است و اگر گروهى به ميمون و يا خوك تبديل مىشوند سزاى عملكردشان است. «مَثُوبَةً»
2- اطاعت كنندگان از طاغوت، هم رديف مسخ شدگانند. «وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ»
3- بيان سرنوشت شوم بدكاران تاريخ يكى از روشهاى ارشاد و تبليغ قرآن است. جَعَلَ مِنْهُمُ ...
4- حرمت شكن، حرمت ندارد. أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُ ...
5- عقوبت سنگين براى انحراف سنگين است. بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً ... أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60)
بعد از آن پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله را امر مىكند بر وجه خطاب:
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ: بگو آيا خبر دهم شما را به بدتر از آنچه گفتند كه دين شما بدتر اديان است و اهل اين، كم بهرهاند. مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ: در حالتى كه پاداش آن ثابت است نزد خداوند متعال. حاصل آنكه اگر اين مقوله شما شرّ است، من خبر مىدهم شما را به اشرّ و بدتر از اين. مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ: كسى كه لعنت نمود و دور فرمود خدا او را از رحمت واسعه خود و سخط و غضب گرفت بر او، و آن يهودند كه مستوجب بعد رحمت و نزول نقمت شدند. وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ: و قرار داد بعضى از ايشان را مسخ به صورت ميمون مانند اصحاب سبت (شنبه) و برخى به صورت خوك مانند منكران مائده عيسى. از ابن عباس نقل شد «1» كه هر دو مسخ در اصحاب سبت بوده، به اين وجه كه جوانان ميمون، و پيران به خوك مسخ شدند. وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ: و ايضا آنكس كه پرستيد طاغوت را، مراد گوساله يا كعب بن اشرف، يا آن كسى را كه در معصيت فرمانبردارى آنها را كردهاند و يا كاهنان
«1» مجمع البيان ج 2 ص 216.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 123
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً: آن جماعت ملعون بدترند از حيث مكان يا محل بازگشت آنها بدتر از همه چيز باشد. وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ: و گمراهترند از قصد طريقه متوسط بين غلو نصارى و انكار يهود. در خبر است چون اين آيه آمد مسلمانان يهودان را سرزنش كردند كه «يا اخوان القردة و الخنازير» آنها رسوا مىشدند و جوابى نداشتند، سر خجلت به زير و دانستند اين قول، راست و حق تعالى آن را به پيغمبر خود اخبار فرموده.
تنبيه- بدانكه آنچه به غير رضاى الهى باشد طاغوت، و متابعت آن به مفاد آيه شريفه باعث گمراهى از صراط مستقيم و رسيدن به عذاب اليم است. پس طاعت اهل معاصى، عبادت طاغوت، و مجالست با آنها ممنوع؛ زيرا شآمت آن در دنيا و آخرت مؤثر خواهد بود. چنانچه در كافى از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مروى است كه حضرت عيسى عليه السّلام گذر بر دهى كرد كه ساكنانش بر خاك هلاك افكنده و سيلاب فنا بنياد زندگانى طيور و دوابش را از زمين بر كنده بود. حضرت فرمود: جز اين نيست كه آتش غضب الهى در كشت حيات اين جماعت افتاده و صرصر قهار جبارى خرمن زندگى اين قوم را به باد نيستى داده و اگر به موت متعارف هر يك جداگانه مىمردند بايستى يكديگر را دفن كرده باشند. جمعى از خواص حضرت عيسى عليه السّلام استدعا نمودند يا روح اللّه، از خداى متعال بخواه اين قوم را جهت ما زنده گرداند كه از اعمال خود ما را اعلام نمايند تا اجتناب كنيم. پس حضرت عيسى عليه السّلام دعا نمود و مأمول حواريون را از قبله حاجات مسئلت، ندا رسيد اين مردگان را صدا كن. حضرت عيسى عليه السّلام بر بلندى ايستاده فرمود: «يا اهل هذه القرية» يكى جواب داد «لبّيك يا روح اللّه و كلمته» فرمود: «و يحكم» اعمال شما چه بود؟ گفت: عبادت طاغوت مىكرديم و دنيا را دوست مىداشتيم، و از عظمت پروردگار و سخط جبّارى كم مىترسيديم و آرزوهاى طولانى داشته با غفلت در لهو و لعب مىگذرانديم، فرمود: دوستى شما با دنيا چگونه بود؟
گفت: مثل دوستى طفل به مادر، هرگاه به ما اقبال مىكرد خوشحال، و از ادبارش غمناك مىشديم. فرمود: عبادت طاغوت چه بود؟ گفت: اطاعت اهل
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 124
معاصى كرده و سر بر خط متمردان درگاه الهى نهاده بوديم. فرمود: عاقبت كار شما چه شد؟ گفت: شبى به عافيت بيتوته كرده و صبحگاه در هاويه بوديم.
فرمود: هاويه چيست؟ گفت: سجّين. فرمود: سجين چيست؟ گفت: كوههاى آتشين كه تا روز قيامت شعله ور است. فرمود: چه گفتيد و جواب چه شنيديد؟
گفت: ما گفتيم ما را به دنيا بازگردانيد تا زهد نمائيم. جواب آمد: دروغ مىگوئيد، (يعنى اگر به دنيا معاودت كند ترك حب دنيا نخواهيد نمود).
فرمود: «ويحك» چه شد كه از ميان قوم، غير تو تكلّم ننمود؟ گفت: لجامهاى آتشين بر دهن آن جماعت زدهاند و سر آنها در دست ملائكه غلاظ و شداد است، من در ميان آنها بودم و از آنها نبودم، چون عذاب نازل شد مرا نيز به ايشان فرو گرفت و من در كناره جهنم به موئى آويختهام، نمىدانم به جهنم مىافتم يا نجات يابم. حضرت عيسى عليه السّلام متوجه حواريون شده فرمود: اى اولياى خدا، خوردن نان خشك با نمك زبر نرم نشده و خوابيدن در مزابل، خير بسيارى است با سلامتى دنيا و آخرت. «1» فتأمل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60)
ترجمه
بگو آيا خبر دهم شما را ببدتر از اين در پاداش نزد خدا كسيكه لعنت كرد او را خدا و خشم نمود بر او و گردانيد از آنها بوزينهگان و خوكان و پرستيد معبود باطل را آنگروه بدترند در جايگاه و گم گشتهترند از ميانه راه.
تفسير
در شأن نزول آيه قبل از ابن عباس روايت شده است كه جمعى از يهود از پيغمبر (ص) پرسيدند دين شما چيست و بكدام يك از پيغمبران اقرار دارى آنحضرت فرمود ايمان دارم بخدا و آنچه فرستاده است به پيغمبران و از حضرت ابراهيم (ع) شروع فرمود
جلد 2 صفحه 238
و انبياء بزرگ را نام برد تا بحضرت عيسى (ع) رسيد آنها چون نام آنحضرت را شنيدند گفتند ما بدتر از دين شما دينى نيافتيم و آن آيه نازل شد و بعضى گفتهاند اين دو آيه نازل شد بنابر اين چون در كلام آنها نسبت شرّ و بدى بدين اسلام داده شده است خداوند در اين آيه از باب سوق كلام بر طبق اعتقاد و سخن طرف و بطور طعن و تعريض فرموده است بگو اى پيغمبر در جواب كسانى كه مىگويند دين شما بدترين اديان است آيا خبر دهم شما را از دينى كه بدتر از اين است كه شما آنرا بد پنداشتيد از جهت پاداش در نزد خداوند و عقوبت الهى و آنكه از عقوبت تعبير بمثوبت شده است باز بطور تعريض و طعن است مانند آنكه در بعضى از مقامات فرموده است بشارت بده آنها را بعذاب اليم در صورتى كه بشارت بايد بخير داد و ثواب بر طاعت است ولى اين قبيل تعريضات تأثيرش در نفوس زيادتر از بيان ساده است و براى اثبات بدى يا بدترى دين آنها از ساير اديان بيان مسلّمات وقايع تاريخى يهود را فرموده كه آنها كسانى هستند كه مورد لعنت و مطرود از رحمت حق شدند و خداوند بر آنها غضب فرمود و يكمرتبه آنها را بصورت بوزينه مسخ فرمود بدعاء حضرت داود (ع) چون در روز شنبه تعدى نمودند و دفعه ديگر بصورت خوك مسخ فرمود در زمان حضرت عيسى (ع) چون مائده نازل شد و ايمان نياوردند يا در همان دفعه اول جوانهاشان بوزينه شدند و پيرانشان خوك و آنها كسانى هستند كه گوسالهپرست شدند و اين بيانات در جواب سؤال مقدر آنها است از صاحبان آن دين بدتر و در خاتمه كلام جايگاه ابدى آنها را تعيين فرموده است كه آن بروايت ابن عباس سقر است كه بدتر از آن جايگاهى نيست و نيز بيان فرموده است كه آنها گمراه ترند از ساير گمراهان از راه مستوى و مستقيم و دو افعل تفضيل بنظر حقير مفضّل عليه معيّنى ندارد و بطور اجمال در ردّ آنها كه نسبت شرّ را بدين اسلام داده بودند ذكر شده است اگر چه مفسرين فرمودهاند بطور اطلاق است لكن نه نسبت به مسلمانان ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل هَل أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِن ذلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَعَنَهُ اللّهُ وَ غَضِبَ عَلَيهِ وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ (60)
بگو اي پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باهل كتاب آيا شما را خبر دهم بكساني که بدترين شما بودند از حيث جزاء و سزاء در نزد خداوند آنها كساني بودند که خدا آنها را لعن فرمود و از رحمت خود دور نمود و بر آنها غضب نمود و جعل فرمود از آنها بوزينه و خوك يعني مسخ شدند باين دو حيوان پست و عبادت كردند شيطان را که طاغوت باشد اينها بدترين افراد بشرند از حيث جايگاه و گمراهترين آنها از راه مستوي و صراط مستقيم.
قل خطاب بنبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هَل أُنَبِّئُكُم خطاب باهل كتاب بِشَرٍّ مِن ذلِكَ ذلک اشاره بآيه قبل که شما اهل كتاب با پيغمبر اسلام و مسلمين بدبين هستيد و اكثر شما فاسق و سر پيچ هستيد بدتر از شما هم در اهل كتاب هست و عقوبت آنها زيادتر است مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ تعبير بمثوبة بمعناي پاداش عمل و جزاء كردار است.
مَن لَعَنَهُ اللّهُ لعن بعد از رحمت است که بوي نجات در آنها نباشد و راه سعادت بر آنها بسته شده باشد زيرا كافر اگر رجاء ايمان در او باشد يا فاسق رجاء توبه مورد لعن الهي واقع نخواهد شد و اينها که مورد لعن واقع ميشوند همچه رجائي در آنها نيست لذا ميفرمايد لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن بَنِي إِسرائِيلَ عَلي لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَي ابنِ مَريَمَ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ مائده آيه 78.
وَ غَضِبَ عَلَيهِ يهود مغضوب الهي شدند و در سوره مباركه حمد المغضوب عليهم تفسير شده بيهود و در حق آنها ميفرمايد وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُم
جلد 6 - صفحه 411
كانُوا يَكفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ الحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ بقره آيه 61.
وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ اما قردة اصحاب سبت هستند که مسخ شدند ببوزينه فَقُلنا لَهُم كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ بقره آيه 65، و اما خنازير بعضي گفتند اصحاب عيسي (ع) آنهايي که بعد از نزول مائده كافر شدند که ميفرمايد فَمَن يَكفُر بَعدُ مِنكُم فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مائده آيه 115
(تنبيه)
حيوانات مسوخ بسيارند، از حضرت صادق عليه السّلام مرويست در سفينه است که آنها 13 هستند: فيل، دب، ارنب، عقرب، ضب، عنكبوت، دعموص، حري، وطواط، قرده، خنزير، زهره، سهيل. و مراد از زهره و سهيل دو نوع حيوانات دريايي هستند نه دو ستاره آسمان و لكن مرحوم مجلسي (قده) بالغ بر 30 نموده و بر 13 که در حديث بود اضافه كرده: وزغ، عظاية، طاوس، زنبور، بعوض، خفاش، فاره، قمله، عنقاء، قنفذ، حيه، خنفساء، زمير، مارماهي و بروزل لكن بعض آنها راجع ببعض ديگر است.
(توضيح)
كساني که مسخ شدند بصورت اينکه حيوانات سه روز بيشتر باقي نماندند و هلاك شدند نه اينكه اينکه حيوانات از نسل آنها باشند بلكه آنها شبيه اينکه نوع شدند و هلاك شدند و اينها را مسوخ گفتند مجازا بعلاقه مشابهة، و در قيامت هم بسياري بصورت همين حيوانات محشور ميشوند بلكه در دنيا هم اگر پرده برداشته شود هر كدام بچه صورتي باشيم، قضيه ابو بصير با حضرت صادق عليه السّلام در حج معروف است که عرض كرد
(ما اكثر الحجيج حضرت فرمود ما اقل الحجيج و اكثر الضجيج)
چون پرده را از چشمش عقب فرمود حيوانات مختلف مشاهده نمود.
جلد 6 - صفحه 412
وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ اينکه كلمه عبد قرائتهاي مختلف دارد که تقريبا بالغ بر ده قرائت ميشود اكثر آنها در شواذ است و دو قرائت از قراء سبعه است و چون سابقا متذكر شديم که معتبر همان سياهي قرآن است و آن عبد بفتح حروف ثلاثه متحركه مفرد معلوم، و اينکه جمله عطف بر لعنه اللّه است مدخول من موصوله است و معني اينکه ميشود که هل انبئكم بشر من ذلک مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و من عبد الطاغوت و طاغوت مأخوذ از طغيان که اصل طغي بمعني سركش و لذا اطلاق بر شيطان و اصنام و كافر و رؤساء ضلالت و دعات باطله و كسي که غير خدا را عبادت كند ميشود و نيز اطلاق بر مفرد و جمع هر دو شده در قرآن مفرد مثل يُرِيدُونَ أَن يَتَحاكَمُوا إِلَي الطّاغُوتِ وَ قَد أُمِرُوا أَن يَكفُرُوا بِهِ نساء آيه 60، جمع مثل وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ بقره آيه 257، و مراد از عبده طاغوت در اينکه آيه طوائف يهود هستند که در ادوار متماديه از زمان موسي تا عيسي و بعد از آن در شرك سير داشتند چنانچه از كتب خود که منسوب بوحي است استخراج شده و ما در كلم الطيب مجلد اول در قطع تواتر تورات مفصلا نقل كردهايم و در اينکه تفسير هم مكرر اشاره شده.
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً بدترين امكنه سقر است که سختترين دركات جهنم است و جايگاه آنها است چنانچه جايگاه مؤمنين بهترين درجات بهشت است حَسُنَت مُستَقَرًّا وَ مُقاماً فرقان آيه 76.
وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ اينکه اندازه گمراه شدند که مثل بوقلمون هر زماني يك راهي اختيار ميكردند و بر هيچ طريقه پا بر جا نبودند گاهي گوساله پرست گاهي گفتند اجعَل لَنا إِلهاً گاهي گفتند أَرِنَا اللّهَ جَهرَةً گاهي گفتند فَاذهَب أَنتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ اينست حال آنها در زمان موسي عليه السّلام با اينكه باو ايمان آورده بودند و او را پيغمبر اولوا العزم ميدانستند پس چه بوده
جلد 6 - صفحه 413
در ادوار بعد از موسي که مكرر ذكر شده خذلهم اللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 60)
در این آیه عقاید تحریف شده و اعمال نادرست اهل کتاب و کیفرهایی که دامنگیر آنها گردیده است با وضع مؤمنان راستین و مسلمان، مقایسه گردیده، تا معلوم شود کدامیک از این دو دسته در خور انتقاد و سرزنش هستند و این یک پاسخ منطقی است که برای متوجه ساختن افراد لجوج و متعصب به کار می رود، در این مقایسه چنین می گوید: ای پیامبر؟ به آنها بگو:
آیا ایمان به خدای یگانه و کتب آسمانی داشتن در خور سرزنش و ایراد است، یا اعمال ناروای کسانی که گرفتار آن همه مجازات الهی شدند «به آنها بگو: آیا شما را آگاه کنم از کسانی که پاداش کارشان در پیشگاه خدا از این بدتر است» (قُل هَل أُنَبِّئُکم بِشَرٍّ مِن ذلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ).
سپس به تشریح این مطلب پرداخته و می گوید: «آنها که بر اثر اعمالشان مورد لعن و غضب پروردگار واقع شدند و آنان را به صورت «میمون» و «خوک» مسخ کرد، و آنها که پرستش طاغوت و بت نمودند، مسلما این چنین افراد، موقعیتشان در این دنیا و محل و جایگاهشان در روز قیامت بدتر خواهد بود، و از راه راست و جاده مستقیم گمراهترند» (مَن لَعَنَهُ اللّهُ وَ غَضِبَ عَلَیهِ وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِیرَ وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِیلِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم