آیه 6 سوره بینه
<<5 | آیه 6 سوره بینه | 7>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
محقّقا آنان که از اهل کتاب کافر شدند (و عیسی و عزیر و رهبانان و احبار را به مقام ربوبیت خواندند) آنها با مشرکان همه در آتش دوزخند و در آن همیشه معذبند، آنها به حقیقت بدترین خلقند.
به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند و در آن جاودانه اند؛ اینانند که بدترین مخلوقاتند.
كسانى از اهل كتاب كه كفر ورزيدهاند و [نيز] مشركان در آتش دوزخند، [و] در آن همواره مىمانند؛ اينانند كه بدترين آفريدگانند.
از اهل كتاب، آنها كه كافرند و نيز مشركان، در آتش جهنمند و در آن همواره خواهند بود. اينان بدترين آفريدگانند.
کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند؛ آنها بدترین مخلوقاتند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- برية: خلق. برء در اصل به معنى خلاص شدن و كنار شدن است خلق از ماده سالم كنار شده به صورت انسان در آمده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ «6» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ «7»
همانا كسانى از اهل كتاب و مشركان كه كافر شدند، در آتش دوزخند، در آن جاودانهاند. آنانند بدترين مخلوقات. بى شك كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند آنانند خود بهترين مخلوقات.
نکته ها
كلمه «برية» يا از «برى» به معناى خاك و مراد از آن تمام خاكيان از جمله بشر است و يا از «برء» به معناى خلق است و «برية» بر وزن فعيلة به معناى مفعولة يعنى مخلوقات است.
در رواياتى از شيعه و سنى نقل شده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به علىّ بن ابيطالب فرمودند: تو و ياران تو خير البريّة هستيد. «1»
مشابه اين آيه، در جاى ديگر قرآن چنين آمده است: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ
«1». شواهد التنزيل، ج 2، ص 357، به نقل از تفسيرنمونه.
جلد 10 - صفحه 558
الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»* «1»
دليل بدترين بودن انسان آن است كه رسول و كتاب به سراغش آمده و او حقيقت را مىفهمد ولى به خاطر غرور و تكبر لجاجت مىكند. كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ... هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ
پیام ها
1- كسى كه اسلام را نپذيرد، خواه مشرك باشد، خواه اهل كتاب، كافر است. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ»
2- سرنوشت اهل كتاب و مشركان يكى است. «أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ»
3- گل سر سبد هستى يعنى انسان، به خاطر پشت پا زدن به منطق و بيّنه، بدترين مخلوقات مىشود. «شَرُّ الْبَرِيَّةِ»
4- انسان با انتخاب خود جايگاه خود را تعيين مىكند، يا شرّ البريّه و جهنمى، يا خير البريّه و بهشتى. كَفَرُوا ... شَرُّ الْبَرِيَّةِ ... آمَنُوا ... خَيْرُ الْبَرِيَّةِ
5- مقايسه ميان كفر و ايمان و پايان كار آنان، بهترين نوع روشنگرى است. «شَرُّ الْبَرِيَّةِ- خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»
6- رشد يا سقوط ديگر موجودات، محدود است ولى رشد و سقوط انسان، بى نهايت است. «شَرُّ الْبَرِيَّةِ- خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» (انسان در اثر ايمان و عمل صالح مىتواند حتى از فرشتگان برتر باشد.)
7- بهترين شدن در گرو ايمان است و بدترينها اهل كفرند. (در كلمه «هُمْ» معناى انحصار است) أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ... هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ
8- ايمان به شرطى ثمربخش است كه همراه با عمل صالح باشد «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (ولى كفر به تنهايى سبب دوزخ است.)
«1». انفال، 22.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 559
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ «6»
جلد 14 - صفحه 299
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا: به درستى كه آنان كه كافر شدند مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ: از اهل كتاب كه يهود و نصارااند وَ الْمُشْرِكِينَ: و از مشركان كه بت پرستانند فِي نارِ جَهَنَّمَ: در آتش جهنّماند روز قيامت خالِدِينَ فِيها: كه جاويد و دائم باشند در آن. يا الحال در جهنمند، به جهت ملابست ايشان به آنچه موجب دخول آتش است أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ: ايشانند بدترين آفريدگان كه كفر و شرك ورزيدند.
بيان- اشتراك آنها در جنس عذاب، موجب اشتراك ايشان نيست در نوع عذاب. پس ممكن است عذاب ايشان مختلف باشد در شدت، به جهت تفاوت كفر آنها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ «1» رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً «2» فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ «3» وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ «4»
وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ «5» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ «6» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ «7» جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ «8»
ترجمه
نبودند آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان منفكّ از دين خودشان تا آنكه بيايد آنها را دليل روشنى
و آن پيغمبرى باشد از جانب خداوند كه تلاوت نمايد صحيفههاى پاكيزه را
كه در آنها نوشتههائى است راست و درست
و متفرّق نشدند آنانكه داده شدند كتاب را مگر بعد از آنكه آمد آنها را دليل روشنى
و مأمور نشدند مگر آنكه پرستش نمايند خدا را با آنكه خالص كنندگان باشند براى او كيش خويش را و حق جويان باشند و برپا دارند نماز را و بدهند زكوة را و اين كيش ملت راست و درست است
همانا آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان در آتش جهنّم ميباشند با آنكه مخلّدند در آن آن گروه آنان بدترين خلقند
همانا آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را آن جماعت ايشان بهترين خلقند
پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشتهاى اقامت دائمى است كه جارى ميشود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آن هميشه خشنود شد خدا از ايشان و خشنود شوند از او آن براى كسى است كه ترسيد از پروردگار خود.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره شريفه بنابر نقل بعضى اشاره فرموده بقرار
جلد 5 صفحه 417
دادى كه بين اهل كتاب كه مسلّم از آن يهود و نصارى ميباشند و بت پرستان واقع شده بود قبل از ظهور اسلام كه هر يك از آن فرق بدين خودشان باقى باشند تا پيغمبرى كه يهود و نصارى ميگفتند در تورية و انجيل بشارت بآمدن آن داده شده با ذكر علامات بيايد و آن حجّت واضحى باشد بر بطلان دين آنها و لذا ميفرمايد نبودند كفّار اهل كتاب و بت پرستان منفكّ و متفرّق از يكديگر بلكه بودند متّفق و متّحد در بقاء بر دينشان تا بيايد آنها را دليل واضحى كه آن پيغمبرى است از جانب خدا كه تلاوت مينمايد مضامين كتب سماوى را كه پاك است از باطل و دروغ و دست ناپاك بآن نميرسد و در آن كتب مطالبى مكتوب شده كه راست و درست و عدل و قويم و مستقيم است و چون خداوند پيغمبر آخر الزمان را مبعوث برسالت فرمود اهل كتاب هم كه حجّت از طرف خداوند بر آنها تمام شده بود براى آنكه علائم و اوصافى را كه خداوند در كتب آنها براى آن پيغمبر ذكر فرموده بود در آن حضرت مشاهده نمودند در نبوّت او اختلاف نمودند و متفرّق شدند از يكديگر بعضى ايمان آوردند و قبول اسلام نمودند و بعضى بحال كفر باقى ماندند با آنكه امر نفرموده بود آن پيغمبر از جانب خداوند بآنها مگر آنكه پرستش نمايند خداى يگانه را در حاليكه خالص نموده باشند دين خودشان را براى او از شرك و بت پرستى و مايل شده باشند از اديان باطله بدين حقّ اسلام و برپا دارند نماز را و بدهند زكوة مالشان را و اين دين كه توحيد خداوند و اخلاص عبادت براى او است دين ملت راست و درست و شريعت حقّه الهيّه و كتب سماويّه است كه تمام انبيا براى ترويج آن آمدهاند چون قيّمه صفت ملّت يا شريعت يا كتب است كه حذف شده همانا آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان و كسانيكه مرتدّ شدند از حكم قرآن و كافر شدند و مخالفت نمودند با امير المؤمنين عليه السّلام چنانچه قمّى ره نقل نموده جايگاه آنها در آتش جهنّم است و هميشه در آن خواهند بود و آن گروه بدترين خلق خدايند و همانا آنانكه ايمان آوردند بخدا و پيغمبر و امام زمان و روز جزا و اعمال صالحه بجا آوردند آن گروه بهترين خلق خدايند و قمّى ره نقل نموده كه در شأن آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد و در امالى از جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه
جلد 5 صفحه 418
ما نزد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم پس آمد على بن ابى طالب عليه السّلام و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود آمد نزد شما برادر من پس متوجه بكعبه شد و بدست اشاره نمود و فرمود قسم بخدائى كه جان من در دست قدرت او است همانا اين و شيعيان او كاميابانند در روز قيامت پس فرمود همانا او اول مؤمن از شما است بمن و وفا كنندهترين شما است بعهد خدا و نيكو- ترين قيام كنندگان شما است بامر خدا و عادلترين شما است در رعيّت و برترين شما است براستى و درستى و بزرگترين شما است نزد خداوند در مزيّت پس نازل شد ان الّذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرّيه و بعد از اين هر وقت على عليه السّلام مىآمد اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميگفتند آمد خير البريّه و در چند روايت ديگر از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين آيه با امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آن حضرت تطبيق شده و در محاسن از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها شيعيان ما اهل بيتند و خداوند ميفرمايد جزاى ايشان نزد پروردگارشان بهشتهاى اقامت دائمى است كه جارى ميشود در آنها نهرها مخلّدند در آنها هميشه خشنود شد خدا از آنان بعقائد و اعمالشان و خشنود شدند ايشان از خدا بپاداش و نعيم جاودان اين خشنودى براى كسى است كه ترسيد از پروردگار خود در دنيا و آن موجب شد كه بوظايف بندگى قيام نمود و موجبات خشنودى خدا و خود را فراهم كرد و در روايت كافى از امام صادق عليه السّلام نيل باين مقام كه خشنودى بنده از خدا و خشنودى خدا از او است و وصول ببهشت در برزخ و قيامت با هر گونه اعزاز و كرامت بشيعيان وعده داده شده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره لم يكن را قرائت نمايد از شرك برى و داخل در دين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميشود و خداوند او را مؤمن مبعوث و حسابش را آسان خواهد فرمود.
جلد 5 صفحه 419
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن أَهلِ الكِتابِ وَ المُشرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُم شَرُّ البَرِيَّةِ «6»
محققا كساني که كافر شدند از اهل كتاب و مشركين در آتش جهنم مخلد هستند هميشه که تمام شدن ندارد اينها بدترين خلق اللّه هستند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا شامل تمام كفار ميشود که از جمله آنها.
مِن أَهلِ الكِتابِ که يهود و نصاري و مجوس که ملحق باهل كتاب هستند.
وَ المُشرِكِينَ که غير خدا را ميپرستند و در الوهيت شريك بر خدا قرار دادند و كافر كساني هستند که يا منكر توحيد هستند يا منكر رسالت و در ميان مسلمين هم چند طائفه كافر هستند يكي نصّاب که عداوت اهل بيت دارند که خلاف نص قرآن است: قُل لا أَسئَلُكُم عَلَيهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربي شوري آيه 23، و يكي خوارج که خروج بر امام زمان خود كردند مثل اصحاب جمل و صفين و خوارج، و يكي مبدع در دين و منكر ضروري، و ملحق بكفار هستند اهل ضلالت مثل مخالفين و ساير فرقي که مصداق غير مؤمنين هستند، و مشرك هم عموم دارد شرك در ذات و صفات و افعال و عبادت و نظر.
فِي نارِ جَهَنَّمَ و عذابهاي جهنم که در بسياري از آيات بيان فرموده.
خالِدِينَ فِيها که مسأله خلود نص قرآن است در بسياري از آيات.
جلد 18 - صفحه 192
أُولئِكَ هُم شَرُّ البَرِيَّةِ برّ در اينجا مقابل بحر است يعني ساكنين در روي زمين از جن و انس و حيوانات، و اينها از سگ و خوك و حيوانات موذيه مثل مار و عقرب و غير اينها بدتراند زيرا آنها جهنم نميروند و اينها مخلد در آن هستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- بهترین و بدترین مخلوقات! در آیات گذشته آمده بود که کفار اهل کتاب و مشرکان در انتظار این بودند که دلیل روشنی از سوی خداوند سراغ آنها بیاید.
در اینجا به دو گروه «کافران» و «مؤمنان» در برابر این دعوت الهی، و سر انجام کار هر یک از آنها اشاره میکند.
نخست میفرماید: «کافران از اهل کتاب و مشرکان (به این آیین جدید) در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین مخلوقاتند»! (ان الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها اولئک هم شر البریة).
تعبیر «اولئک هم شر البریة» (آنها بدترین مخلوقاتند) تعبیر تکان دهندهای است که نشان میدهد در میان تمام جنبندگان و غیر جنبندگان موجودی مطرودتر از کسانی که بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها کرده در ضلالت گام مینهند یافت نمیشود.
مقدم داشتن «اهل کتاب» بر «مشرکان» در این آیه نیز ممکن است به خاطر این باشد که آنها دارای کتاب آسمانی و علما و دانشمندان بودند و نشانههای پیغمبر اسلام در کتب آنها صریحا آمده بود، بنابر این مخالفت آنها زشتتر و بدتر بود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص308
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم