آیه 59 سوره یس
<<58 | آیه 59 سوره یس | 60>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (به فاسقان خطاب شود) ای بد کاران، امروز شما (از صف نیکوان) جدا شوید.
و [ندا آید:] ای گناهکاران! امروز [از صف نیکان] جدا شوید.
و اى گناهكاران، امروز [از بىگناهان] جدا شويد.
اى گناهكاران، امروز كنارى گيريد.
(و به آنها میگویند:) جدا شوید امروز ای گنهکاران!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِمْتَازُوا»: جدا گردید. به کنار روید.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ «59»
و (گفته مىشود) اى گناهكاران و مجرمين! امروز (از نيكوكاران) جدا شويد.
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «60» وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «61»
اى فرزندان آدم! مگر با شما پيمان نبستم كه شيطان را اطاعت نكنيد كه همانا او براى شما دشمنى آشكار است. و تنها مرا بپرستيد، كه راه مستقيم همين است.
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ «62»
امّا شيطان گروه زيادى از شما را گمراه كرد، پس چرا تعقّل نمىكرديد؟
نکته ها
جدايى گناهكاران از نيكوكاران طبق قانون عدل الهى است، كه فرمود: مؤمن و كافر يكسان نيستند: «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ» «1» شايد هم مراد از جدا شدن، جدايى مجرمين از يكديگر و تنها شدن و به درد فراق گرفتار شدن باشد، همچون زندان انفرادى در دنيا كه مجرمان را از يكديگر جدا مىكند.
«جِبِلًّا كَثِيراً» به جمعيّت زيادى گفته مىشود كه همچون كوه عظمت داشته باشد. «2»
تفسير نور(10جلدى) ج7 550
نکته ها
مراد از عبادت شيطان، اطاعت شيطان است، چنانكه در حديث مىخوانيم: «من اطاع رجلا فى معصية فقد عبده» «3» هر كس در گناه از كسى اطاعت كند، بندگى او را كرده است.
پیام ها
1- قيامت روز فيصله و جدايى است. «وَ امْتازُوا الْيَوْمَ»
2- خداوند (از طريق انبيا، عقل و فطرت) از انسان پيمان گرفته است. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ»
«1». سجده، 18.
«2». مفردات راغب.
«3». وسائل، ج 18، ص 79.
جلد 7 - صفحه 551
3- شيطان پدر شما را فريب داد و شما فرزندان كسى هستيد كه اطاعت شيطان كرد. يا بَنِي آدَمَ ... لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ
4- انسان، از دو حال خارج نيست، يا بنده خداست يا بنده شيطان. لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ ... اعْبُدُونِي
5- دشمن بودن شيطان آشكار است. (فكرى كه سنگ و چوب را به جاى خدا براى انسان جلوه مىدهد در انحراف آن هيچگونه ابهامى نيست.) «عَدُوٌّ مُبِينٌ»
6- راه مستقيم كه هر شبانه روز در نماز از خدا مىخواهيم، همان اطاعت از او و عبادت اوست. «اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»
7- از سرنوشت فريب خوردگان عبرت بگيريد. أَضَلَ ... جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ
8- انديشه در سرنوشت تلخ قربانيان فريب شيطان، راه نجات از وسوسهها و دامهاى اوست. «أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59)
چون بهشتيان متوجه بهشت شوند خطاب شود:
وَ امْتازُوا الْيَوْمَ: و جدا گرديد امروز، أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ: اى عاصيان و كافران از موحدان و مؤمنان كه شما را به زندان جهنم مىرانند و ايشان را به روضه جنان مىخوانند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
ترجمه
و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند
گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران
نباشد آن مگر يك فرياد
جلد 4 صفحه 412
پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان
پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمىشويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد
همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند
ايشان و زنانشان در سايههائى بر تختها تكيه زنندگانند
براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند
تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان
و جدا شويد امروز اى گناهكاران
آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.
تفسير
اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بودهاند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفتهاند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشتهاند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّهئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب
جلد 4 صفحه 413
و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفتهاند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايههاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپردهها نشسته و تكيه دادهاند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پردههاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نمودهاند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتىها ببهشت ميروند و جهنّمىها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مىايستند و عرق
جلد 4 صفحه 414
ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنهكاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنهكاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتابآميز بگنهكاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگويندهئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ (59)
جدا شويد امروز اي گروه مجرمين.
از آيات شريفه استفاده ميشود که اصحاب محشر سه قسمت ميشوند سابقون و اصحاب يمين و اصحاب شمال سابقون كساني هستند که خردلي نافرماني نكردند که معصومين باشند مثل انبياء و اوصياء آنها و مقربان در پيشگاه الهي اصحاب يمين مؤمنين هستند و لو آلوده ببعض معاصي شدهاند اصحاب شمال غير اهل ايمان هستند و مراد از:
وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ و لو جمع محلي بلام افاده عموم ميدهد لكن خصوص غير مؤمنين هستند بدليل فرمايش حضرت صادق (ع) که فرمود
(اذا جمع اللّه الخلق يوم القيمة بقوا قياما علي اقدامهم حتي يلجمهم الغرق فينادون يا ربنا حاسبنا و لو الي النار قال فيبعث اللّه رياحا فتضرب بينهم فينادي مناد وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ
فيميز بينهم فصار المجرمون في النار و من کان في قلبه ايمان صاروا الي الجنة)
شاهد كلام جمله اخيره است که كسي که در قلبش ايمان باشد داخل در مجرمين نيست بعلاوه از لفظ مجرم ميتوان استفاده كرد زيرا مجرم مطلق غير از مطلق مجرم است كسي را گويند که در هيچ امري اطاعت نكرده باشد و اينکه خاص بغير مؤمن است چون ايمان شرط صحت کل عبادات است و غير مؤمن هر چه هم بخيال خود عبادت كرده باطل و عاطل است و هباء منثورا است چنانچه ميفرمايد لا بُشري يَومَئِذٍ لِلمُجرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجراً مَحجُوراً وَ قَدِمنا إِلي ما عَمِلُوا مِن عَمَلٍ فَجَعَلناهُ هَباءً مَنثُوراً فرقان آيه 24 و 25 که مجرمين در اينکه آيه هم جمع محلي بلام است و حجر محجور همان امتياز و جداييست و اينها كساني هستند که اعمال آنها هباء منثورا ميشود چون ايمان که شرط صحت است در آنها نبوده و اهل ايمان از آنها جدا ميشوند و بالاخره بوسائلي نجات پيدا ميكنند و ببهشت ميروند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 59)- چرا پرستش شیطان میکنید؟! بخشی از سرگذشت شوق انگیز و پر افتخار بهشتیان در آیات قبل گذشت، و در اینجا به قسمتی از سرنوشت دوزخیان و بندگان شیطان اشاره میکند.
نخست این که در آن روز با خطابی تحقیر آمیز مخاطب میشوند و به آنها گفته میشود: «جدا شوید امروز ای گنهکاران»! (وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ).
شما بودید که در دنیا خود را در صفوف مؤمنان جا زده بودید و گاه به رنگ آنها در میآمدید، و از حیثیت و اعتبارشان استفاده میکردید، امروز صفوف خود را از آنها جدا سازید، و در چهره اصلی خود ظاهر شوید!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم