آیه 56 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی

قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ

[6–56] (مشاهده آیه در سوره)


<<55 آیه 56 سوره انعام 57>>
سوره :سوره انعام (6)
جزء :7
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بگو که مرا از پرستش آن خدایان باطل که شما می‌پرستید منع فرموده‌اند. بگو: من پیروی هوسهای شما نکنم تا مبادا گمراه شده و راه هدایت نیابم.

بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خدا می پرستید نهی شده ام. بگو: من از هواهای نفسانی شما پیروی نمی کنم، که در آن صورت گمراه شده ام و از راه یافتگان نخواهم بود.

بگو: «من نهى شده‌ام كه كسانى را كه شما غير از خدا مى‌خوانيد بپرستم!» بگو: «من از هوسهاى شما پيروى نمى‌كنم، و گر نه گمراه شوم و از راه‌يافتگان نباشم.»

بگو: مرا منع كرده‌اند كه آن خدايانى را كه جز اللّه مى‌خوانيد پرستش كنم. بگو: از هوسهاى شما متابعت نمى‌كنم تا مبادا گمراه شوم و از هدايت يافتگان نباشم.

بگو: «من از پرستش کسانی که غیر از خدا می‌خوانید، نهی شده‌ام!» بگو: «من از هوی و هوسهای شما، پیروی نمی‌کنم؛ اگر چنین کنم، گمراه شده‌ام؛ و از هدایت‌یافتگان نخواهم بود!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘I have been forbidden to worship those whom you invoke besides Allah.’ Say, ‘I do not follow your desires, for then I will have gone astray, and I will not be among the [rightly] guided.’

Say: I am forbidden to serve those whom you call upon besides Allah. Say: I do not follow your low desires. for then indeed I should have gone astray and I should not be of those who go aright.

Say: I am forbidden to worship those on whom ye call instead of Allah. Say: I will not follow your desires, for then should I go astray and I should not be of the rightly guided.

Say: "I am forbidden to worship those - others than Allah - whom ye call upon." Say: "I will not follow your wain desires: If I did, I would stray from the path, and be not of the company of those who receive guidance."

معانی کلمات آیه

مهتدين: هدايت: راهنمايى. اهتداء: هدايت يافتن و قبول هدايت.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «56»

جلد 2 - صفحه 471

بگو: من از پرستش آنها كه به جاى خدا مى‌خوانيد نهى شده‌ام. بگو: من از هوسهاى شما پيروى نمى‌كنم، كه در اين صورت گمراه شده و از هدايت يافتگان نخواهم بود.

پیام ها

1- در پاسخ به تمايلات نابجاى مشركان مبنى بر پذيرش بت‌ها و روش آنان، بايد با صراحت جواب نفى داد. «نُهِيتُ‌، لا أَتَّبِعُ، ضَلَلْتُ» (آرى؛ شرك، در هيچ قالبى مجاز نيست)

2- برخورد و موضع‌گيرى‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله، از وحى سرچشمه مى‌گيرد. «قُلْ‌، قُلْ»

3- برائت از شرك، جزو اسلام است. «نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»

4- ريشه‌ى شرك، هواپرستى است. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56

5- مبلّغ، نبايد در پى ارضاى هوسهاى مردم باشد. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56

6- هواپرستى، زمينه‌ى هدايت را در انسان از بين مى‌برد. لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌ ... ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)

بعد از آن پيغمبر را امر فرمايد به اظهار برائت معبودان مشركين:

قُلْ إِنِّي نُهِيتُ‌: بگو اى پيغمبر به مشركان كه مرا نهى كرده‌اند أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: از آنكه عبادت كنم آنان را كه مى‌پرستيد از غير خدا يا آنها را الهه نام مى‌نهيد. حاصل آنكه به جهت نصب ادله واضحه و انزال آيات داله بر امر توحيد مرا امر و نهى و زجر كرده‌اند كه تابع شما شوم در عبادت غير ذات يگانه اللّه‌ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌: بگو من پيروى نمى‌كنم آرزو و هواهاى شما را. اين تأكيد كلام نهى است براى قطع طمع آنها و اشاره به موجب نهى و علت امتناع از متابعت آنها و بيان مبدء گمراهى ايشان و تنبيه بر آنكه آنچه بر آنند هوى است نه هدى، و اشعار بر آنكه تابع حجت شوند، و تقليد

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 286

بگذارند قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً: بتحقيق گمراه شوم آن هنگام كه متابعت هواى شما كنم‌ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ‌: و نباشم از جمله هدايت يافتگان و از اعداد ايشان.

در اين تعريض است به آنكه ايشان در عداد اهل هدايت نيستند، و نيز اشعار دارد به آنكه هر كه متابعت هوى نمايد از هدى باز ماند. امير المؤمنين عليه السّلام در صدر خطبه‌اى فرمايد: الا انّ اخوف ما اخاف عليكم خصلتان (اثنان- خ، ل) اتباع الهوى و طول الامل، فامّا اتّباع الهوى فيصدّ عن الحقّ و امّا طول الامل فينسى الأخرة (الخ). «1» آگاه باشيد بدرستى كه ترسناكترين چيزى كه مى‌ترسم بر شما دو خصلت است: 1- پيروى نمودن هوى 2- درازى آرزو. اما اتباع هوى، پس باز دارد و منع نمايد از حق. و اما درازى آرزو، پس به فراموشى اندازد آخرت را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)

ترجمه‌

بگو همانا من نهى كرده شدم كه عبادت نمايم آنانرا كه مى‌خوانيد غير از خدا بگو متابعت نمى‌كنم خواهشهاى شما را بتحقيق گمراه شوم آنگاه و نباشم از هدايت شدگان.

تفسير

حكم عقل آنستكه بايد متابعت دليل را نمود نه دلخواه و تقليد و دليل قائم بر توحيد است پس عقل حاكم است بنهى از شرك و تقليد هواپرستان و معلوم است كه در صورت تخلّف از حكم عقل و دليل و متابعت هواى نفس جهّال شخص گمراه ميشود و در عداد هدايت شدگان محسوب نخواهد شد چنانچه مشركان داخل در آنها و خارج از اينها شدند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ أَن‌ أَعبُدَ الَّذِين‌َ تَدعُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ قُل‌ لا أَتَّبِع‌ُ أَهواءَكُم‌ قَد ضَلَلت‌ُ إِذاً وَ ما أَنَا مِن‌َ المُهتَدِين‌َ (56)

بگو اي‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌من‌ نهي‌ شده‌ام‌ ‌يعني‌ خداوند مرا نهي‌ فرموده‌ اينكه‌ عبادت‌ كنم‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌شما‌ ميخوانيد ‌از‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ ‌از‌ بتها و ملائكه‌ و جن‌ّ و انبياء ‌يعني‌ ‌آنها‌ ‌را‌ آلهه‌ ‌خود‌ ميدانيد و پرستش‌ ميكنيد بگو ‌من‌ متابعت‌ هواهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ نميكنم‌ زيرا ‌اگر‌ متابعت‌ كنم‌ گمراه‌ شده‌ام‌ و ‌از‌ هدايت‌ شدگان‌ نباشم‌.

قُل‌ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ كأنّه‌ كفار و مشركين‌ تقاضا كرده‌ بودند ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌

جلد 7 - صفحه 87

دست‌ ‌از‌ توحيد بردارد و ‌با‌ ‌آنها‌ موافقت‌ كند ‌در‌ شرك‌ و ‌براي‌ قطع‌ طمع‌ ‌آنها‌ ميفرمايد ‌که‌ خداوند نهي‌ اكيد كرده‌ ‌از‌ شرك‌ سرتاسر قرآن‌ اولين‌ نهي‌ الهي‌ ‌از‌ شرك‌ ‌است‌ وَ قَضي‌ رَبُّك‌َ أَلّا تَعبُدُوا إِلّا إِيّاه‌ُ اسري‌ ‌آيه‌ 24 لا تُشرِك‌ بِاللّه‌ِ لقمان‌ ‌آيه‌ 12، و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ و ‌اينکه‌ كلام‌ اشاره‌ باينست‌ ‌که‌ مشركين‌ ميگفتند ‌که‌ ‌خدا‌ ‌ما ‌را‌ امر كرده‌ بعبادت‌ اينها.

أَن‌ أَعبُدَ الَّذِين‌َ تعبير بالذين‌ ‌براي‌ شمول‌ عبده‌ ملائكه‌ و جن‌ و انبياء ‌است‌ ‌حتي‌ بت‌پرستها توهّم‌ ميكردند ‌که‌ بتها صورت‌ ملائكه‌ و كواكب‌ و امثال‌ اينها ‌است‌ تَدعُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ شامل‌ عبده‌ شمس‌ و عبدة نار و اشجار و احجار و فلزات‌ و كواكب‌ و ملائكه‌ و انبياء و ‌غير‌ اينها ميشود ‌هر‌ چه‌ ‌غير‌ ‌از‌ خداوند عالم‌ ‌است‌.

قُل‌ لا أَتَّبِع‌ُ أَهواءَكُم‌ كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ عبادت‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ ‌از‌ روي‌ هواي‌ نفس‌ ‌است‌ و مدرك‌ و حجتي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نيست‌ قَد ضَلَلت‌ُ إِذاً عبادت‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ ضلالت‌ و گمراهيست‌ وَ ما أَنَا مِن‌َ المُهتَدِين‌َ كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند اولين‌ خلقت‌ ‌او‌ نور مقدس‌ ‌او‌ بوده‌ و ‌در‌ همان‌ عالم‌ جميع‌ كمالات‌ و علوم‌ باو افاضه‌ ‌شده‌ و تمام‌ انبياء و ملائكه‌ ‌از‌ پرتو نور ‌او‌ هدايت‌ يافته‌ چگونه‌ ممكن‌ ‌است‌ ‌در‌ ظلمت‌ جهل‌ و شرك‌ و ضلالت‌ قدم‌ بردارد

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 56)

اصرار بی جا

در این آیه و دو آیه بعد همچنان روی سخن به مشرکان و بت پرستان لجوج است- همانطور که بیشتر آیات این سوره نیز همین بحث را دنبال می کند- لحن این آیات چنان است که گویا آنها از پیامبر دعوت کرده بودند به آئینشان گرایش پیدا کند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مأمور می شود که به آنها «بگو: من از پرستش کسانی که غیر از خدا می خوانید نهی شده ام» (قُل إِنِّی نُهِیتُ أَن أَعبُدَ الَّذِینَ تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ).

سپس می فرماید: «بگو: ای پیامبر؟ من پیروی از هوی و هوسهای شما نمی کنم» (قُل لا أَتَّبِعُ أَهواءَکم). و این پاسخ روشنی به پیشنهاد بی اساس آنهاست و آن این که بت پرستی هیچ دلیل منطقی ندارد.

و در آخرین جمله برای تأکید بیشتر می گوید: «اگر من چنین کاری را کنم مسلما گمراه شده ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود» (قَد ضَلَلتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ المُهتَدِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع