آیه 31 سوره نساء
<<30 | آیه 31 سوره نساء | 32>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای اهل ایمان) چنانکه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کردهاند دوری گزینید، ما از گناهان دیگر شما درگذریم و شما را به مقامی نیکو برسانیم.
اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی می شوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو می کنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد می کنیم.
اگر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شدهايد دورى گزينيد، بديهاى شما را از شما مى زداييم، و شما را در جايگاهى ارجمند درمىآوريم.
اگر از گناهان بزرگى كه شما را از آن نهى كردهاند اجتناب كنيد، از ديگر گناهانتان درمىگذريم و شما را به مكانى نيكو درمىآوريم.
اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم؛ و شما را در جایگاه خوبی وارد میسازیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
كبائر: جمع كبيره به معنى بزرگ. آن وصف است . مثل: المعصية الكبيرة.
مدخل: اسم مكان است به معنى محل دخول. مصدر نيز به كار رود به معنى دخول.
كريم: محترم. گوارا. نفيس (قاموس قرآن). شخص سخى را نيز كريم گويند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً «31»
اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مىشويد پرهيز كنيد، گناهان كوچكتان را بر شما مىپوشانيم و شما را در جايگاهى ارجمند وارد مىكنيم.
نکته ها
از اين آيه استفاده مىشود كه گناهان، دو نوعند: صغيره و كبيره. در آيهى 49 سورهى كهف نيز مىخوانيم كه مجرمان در قيامت، با ديدن پروندهى اعمال خود مىگويند: اين چه نامهى عملى است كه هيچ گناه كوچك و بزرگى را فروگذار نكرده است. «لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً»
از امام كاظم عليه السلام سؤال شد كه در اين آيه خداوند وعدهى مغفرت صغائر را در صورت اجتناب از كبائر داده است، پس شفاعت براى كجاست؟ امام فرمودند: شفاعت براى اهلكبائر امّت است. «1»
گناه كبيره، طبق روايات، آن است كه خدا وعدهى آتش به انجام دهندهاش داده است. «2»
شايد وعده آتش در آيه قبل براى قتل يا خودكشى و تجاوز به مال مردم اشاره به همين باشد كه نمونه گناهان كبيرهاى كه وعده عذاب داده شده، تجاوز به مال و جان مردم است.
در روايات، تعداد گناهان كبيره متعدّد و مختلف است و اين به خاطر آن است كه كبائر نيز درجاتى دارند و به بعضى از گناهان «اكبر الكبائر» گفته شده است.
«1». توحيد صدوق، ص 407.
«2». كافى، ج 2، ص 276.
جلد 2 - صفحه 56
پیام ها
1- كسانى كه اصول فكرى وعملى صحيحى دارند، در مورد تخلّفات جزئى آنان گذشت لازم است. إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ... نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
2- پاداش كسانى كه گناهان بزرگ را ترك مىكنند، آن است كه خداوند از گناهان كوچكشان بگذرد. إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ... نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
3- تا از گناهان كبيره و صغيره پاك نشويم، به بهشت نخواهيم رفت. «نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً (31)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 411
چون حق تعالى ذكر سيئات نمود، در عقب آن ترغيب در اجتناب از آن را مىفرمايد:
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ: اگر اجتناب و دورى كنيد گناهان بزرگى را كه نهى كرده شدهايد از آن، يعنى خدا و رسول، شما را از آن نهى فرموده، نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ: درگذريم و عفو كنيم از شما گناهان شما را، يعنى اجتناب كبائر شما را، كفاره گناهان صغائر شما گردانيم، و هر صغيرهاى كه از شما صادر شده از نمازى تا نماز ديگر، يا از جمعهاى تا جمعه ديگر، يا از رمضانى تا رمضان ديگر، از شما بگذريم و عفو كنيم، وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً: و داخل كنيم شما را در محل بزرگ و شريف كه بهشت باشد. يا آنكه درآوريم شما را با كرامت، و به اعزاز و اكرام شما را در جنت داخل كنيم.
فى ثواب الاعمال عن الصّادق عليه السّلام فى هذه الاية: من اجتنب ما اوعد اللّه عليه النّار اذا كان مؤمنا كفّر اللّه عنه سيّئاته و يدخله مدخلا كريما. «1» در ثواب الاعمال صدوق رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه در اين آيه فرمايد: هر كه اجتناب نمايد آنچه را كه وعيد فرموده خداى تعالى بر آن آتش، هر گاه مؤمن باشد، عفو فرمايد خدا از او گناهان او را و داخل نمايد او را در بهشت.
ايضاح: شيخ بهائى رحمه اللّه فرمايد: علما را در ماهيت كبيره اختلاف است و متجاوز از ده قول گفتهاند:
1- آنچه وعيد خداى تعالى فرموده در كتاب خود، كبيره است.
2- هر گناهى كه شارع مقدس حد بر آن مترتب و تصريح شده به وعيد، كبيره است.
3- «ابن عباس» گفته كل ما نهى اللّه تعالى عنه فهو كبيرة.
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 1، صفحه 473.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 412
4- «ابن مسعود» گفته: از اول سوره نساء تا آيه إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ، تمام منهيات آن كبيره است.
5- گناه صغيره و كبيره نسبت به مافوق و ما تحت باشد، اكبر كبائر، شرك و اصغر صغاير، حديث نفس است. و ميان اين هر دو وسائطند كه نسبت به مافوق، كبيره و به ما تحت، صغيره باشد.
6- جماعتى ديگر گفتهاند كه: ذنوب تماما كبيرهاند لكن بعضى اكبر از بعض ديگرند. و در گناه، صغيره نيست، بلكه صغيره بالنسبه و اضافه به آنچه اكبر و عقابش اكثر است. پس جميع ذنوب كبيرهاند در مخالفت امر و نهى، و بنا به قولى هفت يا هفتاد و هفتصد باشد.
در كافى به حديث صحيح روايت شده به حذف اساتيد از حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه الحسنى عليه السّلام از حضرت امام محمد تقى عليه السّلام از پدر بزرگوارش، حضرت على بن موسى الرضا عليه السّلام از پدر عالى مقدار امام موسى كاظم عليه السّلام كه فرمود: روزى عمرو بن عبيد به خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام آمد. سلام نموده بنشست، و آيه الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ* «1» را تا آخر تلاوت كرد و خاموش شد. حضرت فرمود: چرا ساكت شدى؟ عرض كرد:
مىخواهم كبائر را از كلام الهى بشناسم. امام فرمود: بلى، براى تو بيان مىكنم. (به ترتيب شماره):
1- اكبر كبائر شرك به خدا است؛ لقوله تعالى: إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ (الخ). «2» 2- يأس و نوميدى از روح و رحمت الهى، لقوله تعالى: وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ. «3»
«1» سوره نجم، آيه 32.
«2» سوره مائده، آيه 72.
«3» سوره يوسف، آيه 87.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 413
3- امن از عقوبت سبحانى، لقوله: فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ. «1» 4- عقوق و الدين، زيرا عاق را «جبار شقى» فرموده لقوله: وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا. «2» 5- قتل ناحق، لقوله: وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها. «3» 6- قذف محصنات، لقوله: إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ. «4» 7- اكل مال يتيم به ظلم، لقوله: إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً. «5» 8- فرار از جهاد، لقوله: وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ. «6» 9- اكل ربا، لقوله: الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ. «7» 10- سحر، لقوله: وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ. «8» 11- زنا، لقوله: وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً. «9» 12- يمين غموس فاجره، لقوله: الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا
«1» سوره اعراف، آيه 99.
«2» اين آيه در متن حديث نيامده و فقط به مفهوم آن اشاره شده است.
«3» سوره نساء، آيه 93.
«4» سوره نور، آيه 23.
«5» سوره نساء، آيه 10.
«6» سوره انفال، آيه 16.
«7» سوره بقره، آيه 277.
«8» سوره بقره، آيه 102.
«9» سوره فرقان، آيه 68 و 69.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 414
أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ. «1» 13- غلول و خيانت، لقوله: وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ. «2» 14- منع زكات واجبه، لقوله: فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ. «3» 15- شهادت باطل زور و كتمان شهادت، لقوله: وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ. «4» 16- شرب خمر كه معادل عبادت اوثان قرار داده در نهى [يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ. (الخ)].
17- ترك نماز متعمدا يا واجبات ديگر، لقوله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من ترك الصّلوة متعمّدا فقد برء من ذمّة اللّه و ذمّة رسول اللّه [و ترك استدلال به آيه در اين دو، به جهت كثرت و ظهور آنست، مثل قوله تعالى: فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ] 18- نقض عهد و قطع رحم، لقوله: أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ. «5» عمرو بعد از استماع اين كلام از آن امام همام عليه السّلام، گريه كنان از مجلس بيرون رفت و مىگفت: هلك و اللّه من قال برأيه و نازعكم فى الفضل و العلم. يعنى: هلاك شد كسى كه به رأى خود سخن گفت و منازعه كرد با شما در باب علم و فضل. «6»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً (31)
ترجمه
اگر اجتناب نمائيد گناهان بزرگ آنچه را كه نهى كرده ميشويد از آن عفو مىنمائيم از شما گناهانتان را و در ميآوريم شما را در محلّى گرامى..
تفسير
آنچه از اخبار ائمه معصومين عليهم السلام و فتاواى علماء عاملين عليهم الرحمه استفاده ميشود آنستكه معاصى كبيره گناهانى هستند كه خداوند وعده عقاب بر آنها داده است خواه در قرآن باشد خواه از روايات ائمه اطهار استفاده شود مانند شرك و انكار
جلد 2 صفحه 49
ما انزل اللّه و يأس از روح اللّه و امن از مكر اللّه و كذب بر خدا و رسول و اوصياء و محاربه اوليا و قتل نفس و عقوق والدين و اكل مال يتيم و قذف محصنه و فرار از زحف و قطع رحم و سحر و زنا و لواط و دزدى و قسم دروغ و كتمان شهادت و شهادت دروغ و نقض عهد و حيف در وصيت و شرب خمر و اكل ربا و سحت و گوشت خوك و بخس در كيل و وزن و تعرب بعد از هجرت و اعانت ظلمه و حبس حقوق واجبه و مطلق دروغ و تكبر و اسراف و تبذير و خيانت و غيبت و نميمت و اشتغال بملاهى و استخفاف بحج و ترك صلاة و منع زكوة و اصرار بر صغائر كه مداومت بر معصيت بدون تخلل توبه است و آنچه وعده عقاب بر آن داده نشده است و تصريحى بكبر آن نرسيده صغيره است مانند نظر باجنبيه و لمس و تقبيل آن و استماع غنى و غيبت و تراشيدن صورت و امثال اينها و بنابر آنچه ذكر شد كبائر عدّه معدودى هستند از معاصى كه در خارج تعيّن دارند كه اجتناب از آنها موجب عفو از باقى است و آنچه در مجمع نسبت باصحاب ما داده است كه اين امرى است اضافى و هر معصيتى فى نفسها كبيره است ولى نسبت بما فوق آن صغيره است اگر چه معناى مناسبى است و مخالفت بنده با ولىّ على الاطلاق خود خطاى بزرگ است ولى از جنبه فقاهت بىوجه و مخالف با ظاهر آيه شريفه و اخبار مفسّره است و از اصحاب ما هم بر خلاف نقل ايشان تصريح شده است و بنظر حقير اين يكى از امور متعارفه بين موالى كرام و ارباب مروّت و اعظام است كه هرگاه خدمه و عبيد آنها از اموريكه موالى از آنها نهى فرموده اند و وعده مجازات دادهاند اجتناب كنند و باموريكه صرفا نهى نمودهاند بدون وعيد هم اصرار ننمايند در ارتكاب بعضى از آنها احيانا مورد عفو واقع خواهند شد اين سيره و سلوك موالى ظاهرى و ارباب كرامت ناقصه است چه رسد بمولى الموالى و اكرم الاكرمين و ارحم الراحمين نهايت آنكه بر سبيل تفضل است نه استحقاق اگر چه به بيانى ممكن است گفته شود بر سبيل استحقاق هم هست زيرا كه جنبه خير در چنين بنده غلبه پيدا ميكند و جنبه شرّ مستهلك ميشود و نتيجه سبقت رحمت بر غضب بروز مينمايد و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن تَجتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنهُ نُكَفِّر عَنكُم سَيِّئاتِكُم وَ نُدخِلكُم مُدخَلاً كَرِيماً (31)
اگر اجتناب كنيد از معاصي كبيره ميپوشانيم كردارهاي زشت شما را و شما را داخل ميكنيم در مكان محترمي.
اختلاف شد در معاصي كبيره بعضي گفتند تمام معاصي كبيره است، منتهي بعضي اكبر از بعضي هستند و بعضي گفتند كبر و صغر دو امر اضافي است هر معصيتي نسبت ببالاتر خود صغيره است و نسبت بما دون خود كبيره و اينکه دو قول مردود است بنص آيه که معاصي را دو قسمت فرموده يك قسمت كبائر و يك قسمت سيئات، بعضي گفتند معاصي كبيره هفت است و بر طبق آن اخباري از ائمه عليهم السلام رسيده، و بعضي گفتند هفتاد و بعضي هفتصد.
و تحقيق كلام اينست که بسا بعض معاصي نسبت ببعض اشخاص يا ببعض حالات كبيره ميشود و نسبت ببعض ديگر يا حالات ديگري صغيره ميشود.
و توضيح مقام آنكه كبيره بودن معصيت در تحت چند عنوان محقق ميشود 1- معاصي که در قرآن وعده آتش داده. 2- چيزهايي که در قرآن وعده عذاب داده 3- در اخبار معتبره وعده آتش يا عذاب داده شده. 4- گناهي را که از يك معصيت كبيره بدتر شمارند مثل
الغيبة اشد من الزنا
يا
الكذب شر من الشراب
5- در اخبار معتبره تصريح بكبيره بودن آن شده باشد. 6- اصرار بر صغيره بنص خبر منسوب بنبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
لا كبيرة مع الاستغفار و لا صغيرة مع الاصرار.
7- از كسي
جلد 5 - صفحه 65
صادر شود که باعث تجري و تأسي ديگران باشد. 8- مورث اشاعه فحشاء گردد 9- در اماكن مشرفه و ايام محترمه صادر شود. 10- از اشخاص بزرگ صادر شود که گفتند حسنات الأبرار سيئات المقربين مثل علماء بزرگ و نحو اينها و گناهان كبيره منقسم بچند قسم ميشود: يك قسم راجع باعتقاديات که مطلق عقائد باطله حتي بدعتي در دين گذاردن يا انكار يكي از ضروريات دين يا مذهب حقه را نمودن.
و يك قسم راجع باخلاقيات که ترتيب اثر بر پارهاي از اخلاق رذيله مثل كبر و حسد و نحو اينها دادن.
و يك قسم راجع بترك واجبات مثل فرائض يوميه و صوم رمضان و زكاة و خمس و حج و جهاد و امر بمعروف و نهي از منكر و دفاع از مبدعين و اعداء دين و اعلاء كلمه اسلام و اداء حقوق واجبه و حفظ نفس محترمه و اطاعة زوج و والدين و حكم مجتهد و ازاله نجاست از مصاحف و مساجد و مشاهد مشرفه و تجهيز موتي و ساير واجبات مهمه که ترك هر يك از آنها از گناهان كبيره است.
و يك قسم راجع باعمال سيئه از معاصي عظام مثل كذب بر خدا و رسول و ائمه طاهرين (ع) بلكه ساير انبياء و ملائكه و صديقه طاهره و بعض اقسام ديگر از كذب و محاربه با اولياء الهي و فساد در زمين و قتل نفس محترمه و عقوق والدين و اكل مال يتيم و قذف محصنه و قطع رحم و سحر و شعبده باقسامه و زنا بجميع انحاء آن از محارم و محصنه و اجنبيه و كتابيه و كنيز که هر كدام حد مخصوصي دارد و لواط و سرقت و قسم دروغ که يمين غموسش ميگويند و شهادت دروغ که شهادت زورش ميگويند و كتمان شهادت و خلف نذر و عهد و قسم و تغيير در وصيت و شرب مسكر و قمار بجميع اقسام آن و رياء و اكل سحت يعني بدون وجه شرعي از مكاسب و طرق محرمه و اكل ميته و خون و خنزير و بخس در مكيال و ميزان
جلد 5 - صفحه 66
و تعرب بعد الهجرة و فرار از زحف و اعانت بر ظلم و ركون بظالم و حبس حقوق و اسراف و تبذير و خيانت با خدا و رسول و امام و در امانت و اموال ناس و غيبت و تهمت و افتراء و استماع غيبت و سعايت و اشتغال بملاهي مثل غناء و ساز و رقص و نحو اينها و غير اينها که هر يك آنها را از روي دليل از آيات و اخبار معتبره ما در كتاب عمل الصالح در آخر جلد سوم كلم الطيب بيان كردهايم بآنجا رجوع فرمائيد.
و مراد از اجتناب در جمله إِن تَجتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنهُ عدم ارتكاب اينکه معاصي است و بضميمه فرمايش نبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
التائب من الذنب كمن لا ذنب له
اگر مرتكب شده و موفق بتوبه شد مشمول اينکه جمله ميشود.
و مراد از تكفير در جمله نُكَفِّر عَنكُم سَيِّئاتِكُم ستر معاصي است و ترك مؤاخذه بر آنها است.
و مراد از سيئات ساير معاصي است که كبيره بودن آن ثابت نشده باشد مشروط بآنكه صدق اصرار نكند بنص فرمايش نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که
لا صغيرة مع الاصرار
و در موضوع اصرار بعضي گفتند که همين که عازم شود که تكرار كند صدق اصرار ميكند لكن دائر مدار صدق عرفيست و موضوع شرعي نيست.
وَ نُدخِلكُم مُدخَلًا كَرِيماً از اينکه جمله استفاده ميشود که ترك معاصي كبار هم خود يكي از عبادات مهمه است که لياقت بهشت پيدا ميكند چنانچه در خطبه شعبانيه ميفرمايد
(افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عن محارم اللّه).
و مراد از مدخل كريم بهشت است که محل بسيار محترم و شريف است و مورد كرامات الهي است.
67
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 31)
گناهان کبیره و صغیره
این آیه با صراحت میگوید: «اگر گناهان کبیرهای که از آن نهی شده ترک گویید گناهان کوچک شما را میپوشانیم و میبخشیم و در جایگاه نیکویی شما را وارد میکنیم» (إِن تَجتَنِبُوا کبائِرَ ما تُنهَونَ عَنهُ نُکفِّر عَنکم سَیئاتِکم وَ نُدخِلکم مُدخَلًا کرِیماً).
از این تعبیر استفاده میشود که گناهان بر دو دستهاند، دستهای که قرآن نام آنها را «کبیره» و دستهای که نام آنها را «سیئة» گذاشته است، و در آیه 32 سوره نجم به جای «سیئة» تعبیر به «لمم» نموده است، و در آیه 49 سوره کهف در برابر کبیره، «صغیره» را ذکر فرموده است.
«کبیره» هر گناهی است که از نظر اسلام بزرگ و پراهمیت است، و نشانه اهمیت آن میتواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به نهی از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مانند قتل نفس و رباخواری و زنا و امثال آنها. البته گناهان «صغیره» در صورتی صغیره هستند که تکرار نشوند و علاوه بر آن به عنوان بیاعتنایی و یا غرور و طغیان و کوچک شمردن گناه انجام نگیرند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم