آیه 27 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی

يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ

[7–27] (مشاهده آیه در سوره)


<<26 آیه 27 سوره اعراف 28>>
سوره :سوره اعراف (7)
جزء :8
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه از تن آنان بر می‌کند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند، همانا آن شیطان و بستگانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند.

ای فرزندان آدم! شیطان، شما را نفریبد چنان که پدر و مادرتان را [با فریبکاریش] از بهشت بیرون کرد، لباسشان را از اندامشان بر می کشید تا شرمگاهشان را به آنان بنمایاند، او و دار و دسته اش شما را از آنجا که شما آنان را نمی بینید می بینند، ما شیاطین را سرپرست و یاران کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند.

اى فرزندان آدم، زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد؛ چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند، و لباسشان را از ايشان بركند، تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند. در حقيقت، او و قبيله‌اش، شما را از آنجا كه آنها را نمى‌بينيد، مى‌بينند. ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‌آورند.

اى فرزندان آدم، شيطان شما را نفريبد، همچنان كه پدر و مادرتان را از بهشت بيرون راند، لباس از تنشان كند تا شرمگاهشان را به ايشان بنماياند. او و قبيله‌اش از جايى كه آنها را نمى‌بينيد شما را مى‌بينند. ما شيطانها را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‌آورند.

ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید؛ (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

‘O Children of Adam! Do not let Satan tempt you, like he expelled your parents from paradise, stripping them of their garments to expose to them their nakedness. Indeed he sees you—he and his hosts—whence you do not see them. We have indeed made the devils friends of those who have no faith.’

O children of Adam! let not the Shaitan cause you to fall into affliction as he expelled your parents from the garden, pulling off from them both their clothing that he might show them their evil inclinations, he surely sees you, he as well as his host, from whence you cannot see them; surely We have made the Shaitans to be the guardians of those who do not believe.

O Children of Adam! Let not Satan seduce you as he caused your (first) parents to go forth from the Garden and tore off from them their robe (of innocence) that he might manifest their shame to them. Lo! he seeth you, he and his tribe, from whence ye see him not. Lo! We have made the devils protecting friends for those who believe not.

O ye Children of Adam! Let not Satan seduce you, in the same manner as He got your parents out of the Garden, stripping them of their raiment, to expose their shame: for he and his tribe watch you from a position where ye cannot see them: We made the evil ones friends (only) to those without faith.

معانی کلمات آیه

لا يفتننكم: فتنه: امتحان.به ضلال و شرك و عذاب نيز گفته مى شود. «لا يفتننكم»: به فتنه و ضلالت نياندازد شما را.

ينزع: نزع: كندن. «نزع الشيء من مكانه: قلعه».

قبيله: قبيل شايد جمع قبيله باشد. مراد از آن، شياطين ديگر از جن است. در مجمع البيان آن را نسل معنى كرده است. قرآن صريح است كه شيطان فرزندان دارد: «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ». (كهف/ 50)

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27»

اى فرزندان آدم! مبادا شيطان فريبتان دهد، آنگونه كه پدر و مادرِ (نخستين) شما را از بهشت بيرون كرد، (با وسوسه‌ى خوردن از آن درخت) لباس را از تن آن دو بركند تا عورت‌هايشان را بر آنان آشكار سازد. همانا شيطان و گروهش شما را از آنجا كه شما آنها را نمى‌بينيد مى‌بينند. ما شياطين را دوستان و سرپرستان كسانى كه ايمان نمى‌آورند قرار داديم.

نکته ها

آيه‌ى قبل، از لباس به عنوان نعمت ياد كرد، اينجا هشدار مى‌دهد كه مواظب باشيد شيطان اين لباس و نعمت را از شما نگيرد.

شيطان گرچه اهل ايمان را نيز وسوسه مى‌كند و به لغزش مى‌اندازد، ولى نمى‌تواند ولايت و سلطه‌اى كامل بر آنها پيدا نمايد، «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» «1» زيرا مؤمن، با توبه و پناه بردن به خدا نجات مى‌يابد. آرى، شيطان تنها بر كافران سلطه دارد.

از اين‌كه ما شيطان را نمى‌بينيم گمان نكنيم كه او هم ما را نمى‌بيند، بلكه او در هر مكان كه زمينه‌ى گناه فراهم باشد حاضر است و بدنبال فتنه و فريب مى‌باشد.

پیام ها

1- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ»

2- خود را بيمه شده و به دور از انحراف ندانيم، حضرت آدم كه مسجود فرشتگان بود، با فريب شيطان از جايگاه خود دور شد. أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ‌ ...

3- برهنگى وكشف حجاب، عامل خروج از جايگاه قرب الهى است. «فَاخْرج أَبَوَيْكُمْ‌ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما»


«1». ابراهيم، 22.

جلد 3 - صفحه 46

4- هرگونه برنامه و تبليغاتى كه به برهنگى بيانجامد، شيطانى است. لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ‌ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما

5- هدف شيطان، برهنگى زن و مرد در برابر يكديگر است. «لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما»

6- شيطان تنها نيست، بلكه گروه و ايادى دارد. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ» چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ» «1»

7- چون شيطان را نمى‌بينيم، از او غافل نباشيم و هميشه آماده باشيم. «لا يَفْتِنَنَّكُمُ‌ ... لا تَرَوْنَهُمْ‌» زيرا فريبندگى شيطان به خاطر ناپيدايى اوست.

8- برهنگى، نشانه‌ى عدم ايمان و سلطه‌ى شيطان است. يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما ... أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ‌

9- سلطه‌ى شيطان، به خاطر اعمال خود انسان است. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»

10- سنّت خداوند آن است كه شيطان بر كافران و منكران حاكم شود. «إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»

11- ايمان به خداوند، مانع ولايت و حاكميّت شيطان بر انسان مى‌شود. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»


«1». شعراء، 95.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27»

بعد به طريق وصيت مانند پدر رحيم، خداى حكيم عليم خطاب به عموم فرمايد:

جلد 4 صفحه 41

يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ‌: اى ذريه آدم از مرد و زن و خنثى تا قيامت، فريفته و مغرور و فريب ندهد شما را شيطان و از صراط مستقيم و طريق جنت به سبب اغواى خود باز ندارد. كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ:

چنانچه بيرون آورد پدر و مادر شما را از بهشت و در فتنه و محنت انداخت. يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما: در حالتى كه برمى‌كشيد و مى‌كند از ايشان جامه‌هاشان را.

لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما: تا بنماياند به هر يك از آنها عوراتشان را.

نكته: اسناد اخراج و نزع به شيطان به اعتبار تسبب است، يعنى او سبب شد كه ابوين شما خارج از جنت و عارى از لباس شدند؛ پس شما اى اولاد آدم، بسيار حذر كنيد از عداوت ابليس لعين كه خارج نكند شما را از ايمان، چنانچه خارج نمود والدين شما را از عالم غير تكليف جنّت، به اين عالم دنى فانى با محنت در حالتى كه اخراجشان به نزع لباس عزت و ظهور عورت بود از عناد و حسد.

إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ‌: بدرستى كه شيطان و لشگرش مى‌بينند شما را.

مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ‌: از جائى كه شما ايشان را نمى‌بينيد، يعنى اجسام ايشان از غايت رقت و لطافت به نظر شما نيايند، لكن آنها اجسام شما را بواسطه غلظت و كثافت مى‌بينند؛ پس حذر از چنين دشمنى الزم و اهم است.

مالك بن دينار گفته: دشمنى كه تو را مشاهده و غايت باشد، دشمنى عظيم و اغواى او به غايت وخيم است.

طبرسى رحمه اللّه روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:

قال: انّ الشّيطان يجرى من بنى آدم مجرى الدّم و جعلت صدور بنى ادم مساكن لهم الّا من عصمه اللّه كما قال اللّه تعالى الّذى يوسوس فى صدور النّاس فهم يرون بنى ادم و بنو ادم لا يرونهم. «1» فرمود: بدرستى كه شيطان مانند خون جارى مى‌شود در بنى آدم، و قرار دهد سينه‌هاى بنى آدم را مسكن خود مگر كسانى را كه خداى تعالى نگهدارد.

همچنانكه خداوند مى‌فرمايد: خناسى كه وسوسه نمايد در صدور مردم. پس‌

«1» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 409 (جمله‌اى است منقول از ابن عبّاس)

جلد 4 صفحه 42

شياطين مى‌بينند بنى آدم را، و بنى آدم نمى‌بينند آنها را.

يحيى بن معاذ گويد: شيطان سبقت بر تو، و تو اكنون به ظهور آمدى. شيطان محتال، و تو سليم. شيطان تو را ببيند، و تو او را نبينى. شيطان تو را فراموش نكند، و تو او را فراموش كنى. شيطان را بر تو سلطه نيست، عروق تو رهگذر او است، پس با او مقاومت نتوانى نمود مگر به استعانت خداى تعالى.

تبصره: در خصال- صدوق رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام قال:

الاباء ثلثة: ادم ولد مؤمنا و الجانّ ولد مؤمنا و كافرا و ابليس ولد كافرا و ليس فيهم نتاج، انّما يبيض و يفرّخ و ولده ذكور و ليس فيهم اناث. «1» فرمود: پدران سه هستند: آدم عليه السّلام ايلاد نمايد مؤمن. و جان ايلاد كنند مؤمن و كافر. و ابليس ايلاد نمايد كافر، و نيست در آنها نتاج، بلكه تخم گذارد و جوجه شود و اولاد او همه مذكر، و نيست در آنها مؤنث.

تتمه: جمهور علماى اماميه مانند شيخ مفيد و شيخ الطايفه و شيخ أبو الفتوح رازى و علم الهدى و طبرسى اعلى اللّه مقامهم، و جماعتى از عامه قائلند بر اينكه:

جايز است حق تعالى تمكين دهد ملائكه و جن و شيطان را به تجسم و تشكل، پس ببينند ايشان را از بنى آدم، چنانچه جبرئيل، به صورت دحيه كلبى و عزرائيل به صورت اعرابى و ملائكه معين در جنگ بدر و احد و حنين و احزاب به صور و البسه و عمامه علما در لشگر پياده و سواره بر اسبهاى ابلق حرب مى‌نمودند، و لشگر اسلام هم به گمان صحابه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را مى‌ديدند، و لذا قتل جن در بئر الألم و غير آن به دست حضرت على عليه السّلام بوقوع و ثابت آمد.

عبرت: در كتاب كافى- از حضرت عليه السّلام فرمايد: جماعتى به سفر رفتند. راه را گم كردند. مبتلا به عطش شدند. آب نيافتند. كفن پوشيدند و ملازم شدند اصول درخت را. در آن هنگام شيخى با لباس سفيد ظاهر شد.

گفت: برخيزيد، بأسى نيست بر شما، اين آب است. پس برخاستند و آشاميدند. پس گفتند: كيستى تو، خدا رحمت كند تو را. گفت: من از جن‌

«1» خصال صدوق، ابواب الثلاث، حديث 186.

جلد 4 صفحه 43

هستم كه بيعت نمودند رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را. بدرستى كه من شنيدم رسول خدا فرمود: المؤمن اخو المؤمن عينه و دليله: مؤمن برادر مؤمن است، عين او و دليل او است. پس بنابراين حق شما ضايع نشود نزد من. «1» بعد از آن در بيان تخليه شيطان با اهل عناد و طغيان فرمايد: إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ‌: بدرستى كه ما قرار داديم شياطين را دوستان مر كسانى را كه ايمان نمى‌آورند، يعنى حكم فرموديم كه شياطين دوستان كافرانند به جهت جنسيت و تناسب كه تناصر بر اباطيل است، يا ما تخليه نموديم ميان كافران و شياطين و بر وجه اجبار منع آنها نكرديم تا مطيع و فرمانبردار شيطان و دوستان يكديگر شدند به خلاف مؤمنان مخلص، كه به جهت تدبر در حجج هاديه، مستعد الطاف الهى شده، از اضلال و اغواى شيطان محفوظ مانند. و اين قسمت به سوء اختيار كافر، و حسن اختيار مؤمن است، و لذا تعبير است نه خلق، كه تغيير در آن متصور نباشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27»

ترجمه‌

اى فرزندان آدم نبايد بياندازد شما را در فتنه شيطان چنانچه بيرون كرد پدر و مادر شما را از بهشت در حاليكه ميكند از آنها رختشان را تا بنمايد بايشان عورتهاشان را همانا مى‌بيند شما را او و لشگرش از جائيكه نمى‌بينيد شما آنها را همانا ما قرار داديم‌

جلد 2 صفحه 418

شياطين را دوستان براى كسانيكه ايمان نمى‌آورند.

تفسير

خطاب است باولاد آدم كه بايد از شيطان در حذر باشند و فريب او را نخورند و خود را در معرض امتحان او قرار ندهند كه اوّل محيل و مكّار و غدّار است و دليل بر اين امر آنستكه پدر و مادر آنها را با آنكه مطّلع از عداوت او بودند با آن مقام رفيع فريب داد و از بهشت خارج نمود بصورت ناخوشيكه سببش را آن ملعون فراهم نموده بود كه لباس آنها از بدنشان ريخت و عورتشان مكشوف شد بر خودشان چون قمى و عياشى رحمة اللّه عليهما از حضرت صادق (ع) نقل نموده‌اند كه تا آنزمان عورت آنها بر آنها ظاهر نميشد و نكته ديگر براى وجوب احتراز از او آنستكه او و جنودش بنى آدم را مى‌بينند و آدميزاد آنها را نمى‌بيند و اين يكى از خواهشهاى او بود از خداوند كه اجابت شد بپاداش عبادات سابقه‌اش علاوه بر همه شياطين دوستان كفارند چون خداوند عنايت خود را از آنها سلب فرموده براى عدم لياقتشان و در نتيجه اختيار آنها با شياطين شده است و سنخيّت تاكيد دوستى آنها را با يكديگر نموده و معلوم است كه كفار دشمنان اهل ايمانند و دوستان دشمنان دشمنانند كه بايد عقلا از آنها بر حذر بود پس اهل ايمان بايد بيشتر از وسوسه شيطان حذر كنند و كفار بايد بدانند كه كار آنها تمام شده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا بَنِي‌ آدَم‌َ لا يَفتِنَنَّكُم‌ُ الشَّيطان‌ُ كَما أَخرَج‌َ أَبَوَيكُم‌ مِن‌َ الجَنَّةِ يَنزِع‌ُ عَنهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوآتِهِما إِنَّه‌ُ يَراكُم‌ هُوَ وَ قَبِيلُه‌ُ مِن‌ حَيث‌ُ لا تَرَونَهُم‌ إِنّا جَعَلنَا الشَّياطِين‌َ أَولِياءَ لِلَّذِين‌َ لا يُؤمِنُون‌َ «27»

اي‌ اولاد آدم‌ گمراه‌ و فاسد نكند شيطان‌ ‌شما‌ ‌را‌ چنانچه‌ پدر و مادر ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ بهشت‌ بيرون‌ كرد و كند ‌از‌ ‌آنها‌ لباس‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌تا‌ آنكه‌ عورتهاي‌ ‌آنها‌ ديده‌ شود محققا شيطان‌ مي‌بيند ‌شما‌ ‌را‌ ‌هم‌ خودش‌ و ‌هم‌ قبيله‌هاي‌ ‌او‌ بحيثي‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نمي‌بينيد محققا ‌ما قرار داديم‌ شياطين‌ ‌را‌ اولياء ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نميآورند يا بَنِي‌ آدَم‌َ خطاب‌ بتمام‌ اولاد آدم‌ ‌است‌ ‌از‌ هابيل‌ گرفته‌ ‌تا‌ آخرين‌ مدت‌ بقاء شياطين‌ لا يَفتِنَنَّكُم‌ُ الشَّيطان‌ُ تفتين‌ ‌از‌ ماده‌ فتنه‌ بمعني‌ ضلالت‌ و فساد ‌است‌

جلد 7 - صفحه 299

‌يعني‌ ‌در‌ ضلالت‌ نيندازد ‌شما‌ ‌را‌ شيطان‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ الفِتنَةُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتل‌ِ بقره‌ ‌آيه‌ 187، نه‌ بمعني‌ امتحان‌ و آزمايش‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ميفرمايد بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ، الم‌، أَ حَسِب‌َ النّاس‌ُ أَن‌ يُترَكُوا أَن‌ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُم‌ لا يُفتَنُون‌َ وَ لَقَد فَتَنَّا الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ الاية عنكبوت‌ ‌آيه‌ 1 و 2.

سؤال‌‌-‌ فتنه‌ عمل‌ شيطان‌ ‌است‌ بايد متوجه‌ شيطان‌ ‌باشد‌ توجه‌ ببني‌ آدم‌ بچه‌ مناسبت‌ مثل‌ اينست‌ ‌که‌ بزيد بگويند عمر و شراب‌ نخورد.

جواب‌‌-‌ اسباب‌ فتنه‌ شيطان‌ ‌خود‌ بني‌ آدم‌ ‌است‌ ‌که‌ شهوت‌ و تمايلات‌ نفساني‌ و هوي‌ و هوس‌ منشأ تسلط شيطان‌ ميشود كانّه‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ميفرمايد متوجه‌ ‌خود‌ باشيد فريب‌ شيطان‌ ‌را‌ نخوريد و هواي‌ نفس‌ ‌را‌ كنار گذاريد ‌که‌ ‌اينکه‌ ملعون‌ بسيار مكار و حيله‌باز و فريب‌دهنده‌ ‌است‌.

كَما أَخرَج‌َ أَبَوَيكُم‌ مِن‌َ الجَنَّةِ جايي‌ ‌که‌ مثل‌ آدم‌ ‌که‌ مسجود ملائكه‌ و معلّم‌ ‌آنها‌ شد فريب‌ شيطان‌ ‌را‌ خورد و ‌از‌ بهشت‌ خارج‌ شد بسيار متوجه‌ ‌خود‌ باشيد اشكال‌‌-‌ خداوند امر فرمود بخروج‌ ‌از‌ جنت‌ و اينجا نسبت‌ اخراج‌ بشيطان‌ ميدهد جواب‌‌-‌ شيطان‌ سبب‌ شد ‌از‌ ‌براي‌ خروج‌ چنانچه‌ مي‌گويي‌ فلان‌ ملتفت‌ باش‌ فريب‌ فلان‌ ‌را‌ نخوري‌ تو ‌را‌ ‌در‌ زحمت‌ نيندازد و شيطان‌ فهميده‌ ‌بود‌ ‌که‌ اكل‌ شجره‌ منهيه‌ باعث‌ خروج‌ ‌از‌ بهشت‌ ميشود ‌از‌ ‌آن‌ خطابي‌ ‌که‌ بآدم‌ و زوج‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌بود‌ فَلا يُخرِجَنَّكُما مِن‌َ الجَنَّةِ طه‌ ‌آيه‌ 116.

يَنزِع‌ُ عَنهُما لِباسَهُما ‌که‌ سبب‌ نزع‌ لباس‌ ‌هم‌ شيطان‌ شد ‌که‌ ‌اينکه‌ ضرر ديگري‌ ‌است‌ يكي‌ خروج‌ ‌از‌ بهشت‌ و ديگر نزع‌ لباس‌ ‌از‌ ‌آنها‌ لِيُرِيَهُما سَوآتِهِما ‌که‌ ‌اينکه‌ ضرر سوم‌ ‌است‌ چنانچه‌ شرحش‌ گذشت‌.

إِنَّه‌ُ يَراكُم‌ هُوَ وَ قَبِيلُه‌ُ ‌در‌ حديث‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ فرمود

الشيطان‌ يجري‌ ‌من‌ ‌إبن‌ آدم‌ مجري‌ الدم‌

و عدّه‌ شياطين‌ بيش‌ ‌از‌ عده‌ بني‌ آدم‌ ‌است‌

جلد 7 - صفحه 300

بسا هزار شيطان‌ ‌بر‌ يك‌ نفر اولاد آدم‌ مسلّط ميشود چنانچه‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ بانس‌ ‌بن‌ مالك‌ ‌ يا ‌ يزيد اصبحي‌ فرمود زير ‌هر‌ موي‌ لحيه‌ تو شيطانيست‌ ‌که‌ تو ‌را‌ اغواء ميكند و ‌در‌ خانه‌ سگ‌توله‌ ‌ يا ‌ گوساله‌ داري‌ ‌که‌ فرزندم‌ حسين‌ (ع‌) ‌را‌ ميكشد موقعي‌ ‌که‌ سؤال‌ كرد ‌از‌ عدد موهاي‌ لحيه‌ ‌خود‌.

مِن‌ حَيث‌ُ لا تَرَونَهُم‌ چون‌ شيطان‌ ‌از‌ آتش‌ ‌است‌ و جسم‌ لطيف‌ ‌است‌ و ‌از‌ هوا الطف‌ ‌است‌ ديده‌ نميشود و چيزي‌ مانع‌ ‌از‌ ديدن‌ ‌او‌ ‌ يا ‌ دخول‌ و خروج‌ ‌او‌ نيست‌ بلي‌ متمكن‌ ‌است‌ متشكل‌ باشكال‌ حيوانات‌ و انسان‌ بشود چنانچه‌ قبلا اشاره‌ شد.

إِنّا جَعَلنَا الشَّياطِين‌َ أَولِياءَ لِلَّذِين‌َ لا يُؤمِنُون‌َ مكرر گفته‌ايم‌ يكي‌ ‌از‌ عقوبات‌ كفر و ضلالت‌ و معاصي‌ تسلط شيطان‌ ‌است‌ و اما اهل‌ ايمان‌ ‌را‌ ابدا تسلّطي‌ ندارد إِن‌َّ عِبادِي‌ لَيس‌َ لَك‌َ عَلَيهِم‌ سُلطان‌ٌ إِلّا مَن‌ِ اتَّبَعَك‌َ مِن‌َ الغاوِين‌َ حجر ‌آيه‌ 42.

اشكال‌‌-‌ خداوند نسبت‌ جعل‌ ‌را‌ بخود داده‌ ‌با‌ اينكه‌ فعل‌ فعل‌ شيطانست‌ و باختيار ‌خود‌ اغواء ميكند.

جواب‌‌-‌ معناي‌ جعل‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند كساني‌ ‌که‌ باختيار متابعت‌ شيطان‌ ميكنند و فرامين‌ الهي‌ ‌را‌ كنار ميگذارند بخود واگذار ميكند و حفظ نميفرمايد شيطان‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ تسلط پيدا ميكند، اما عباد صالح‌ ‌خدا‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ حفظ و شيطان‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آنها‌ دور ميكند بايد دائما پناه‌ بخدا برد ‌از‌ شرّ شيطان‌ ‌که‌ مفاد كلمه‌ استعاذه‌ ‌است‌ (مثال‌) شيطان‌ سگ‌ گيرنده‌ ‌است‌ بايد ‌در‌ قلعه‌ محكم‌ الهي‌ وارد شد ‌تا‌ ‌از‌ شرّ ‌او‌ ايمن‌ گشت‌ جايي‌ ‌که‌ خطاب‌ بپيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ميفرمايد وَ إِمّا يَنزَغَنَّك‌َ مِن‌َ الشَّيطان‌ِ نَزغ‌ٌ فَاستَعِذ بِاللّه‌ِ اعراف‌ ‌آيه‌ 99 و فصّلت‌ ‌آيه‌ 36 فَإِذا قَرَأت‌َ القُرآن‌َ فَاستَعِذ بِاللّه‌ِ مِن‌َ الشَّيطان‌ِ الرَّجِيم‌ِ نحل‌ ‌آيه‌ 100 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

301

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 27)- در این آیه خداوند به همه افراد بشر و فرزندان آدم، هشدار می‌دهد که مراقب فریبکاری شیطان باشند زیرا شیطان سابقه دشمنی خود را با پدر و مادر آنها نشان داده و همانطور که لباس بهشتی را بر اثر وسوسه‌ها از اندام آنان بیرون کرد، ممکن است لباس تقوا را از اندام ایشان بیرون نماید، لذا می‌گوید: «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون ساخت و لباس آنان را از اندامشان بیرون کرد، تا عورتشان را به آنها نشان دهد» (یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما).

سپس تأکید می‌کند که حساب شیطان و همکارانش از سایر دشمنان جداست، «او و همکارانش شما را می‌بینند در حالی که شما آنها را مشاهده نمی‌کنید» و از چنین دشمنی باید سخت برحذر بود! (إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ).

و در پایان آیه جمله‌ای بیان می‌کند که در حقیقت پاسخی است به یک ایراد

ج2، ص38

مهم و آن این که اگر کسی بگوید: چگونه خداوند دادگر و مهربان دشمنی را با این قدرت بر انسان مسلط ساخته، دشمنی که هیچ گونه موازنه قوا با او ندارد، به هر کجا بخواهد می‌رود، بدون این که کسی حضورش را احساس کند، حتی طبق بعضی از روایات در درون وجود انسان همچون جریان خون در رگها حرکت می‌کند! آیا این با عدالت پروردگار سازگار است؟

آیه در پاسخ این سؤال احتمالی، می‌گوید: «ما شیاطین را اولیاء و سرپرستان افراد بی‌ایمان قرار دادیم» (إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ).

یعنی، تنها پس از موافقت خود انسان است که شیطان می‌تواند از مرزهای روح او بگذرد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع