آیه 248 سوره بقره
<<247 | آیه 248 سوره بقره | 249>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پیغمبرشان به آنها گفت که نشانه پادشاهی او این است که تابوتی که در آن سکینه خدا و الواح بازمانده از خانواده موسی و هارون است و فرشتگانش به دوش برند برای شما میآید، که در آن برای شما حجتی است روشن اگر اهل ایمان باشید.
و پیامبرشان به آنان گفت: یقیناً نشانه فرمانروایی او این است که آن صندوق [که موسی را در آن گذاشتند و به دریا انداختند] نزد شما خواهد آمد، در آن آرامشی از سوی پروردگارتان است، و باقی مانده ای از آنچه خاندان موسی و هارون به جا گذاشته اند [چون الواح تورات، عصای موسی و عمامه هارون] و فرشتگان آن را حمل می کنند، البته در آن نشانه ای برای شماست اگر مؤمن باشید.
و پيامبرشان بديشان گفت: «در حقيقت، نشانه پادشاهى او اين است كه آن صندوق [عهد] كه در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان، و بازماندهاى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون [در آن] بر جاى نهادهاند -در حالى كه فرشتگان آن را حمل مىكنند- به سوى شما خواهد آمد. مسلما اگر مؤمن باشيد، براى شما در اين [رويداد] نشانهاى است.»
پيغمبرشان گفت كه نشان پادشاهى او اين است كه تابوتى كه سكينه پروردگارتان و باقى ميراث خاندان موسى و خاندان هارون در آن است و فرشتگانش حمل مىكنند، نزد شما آيد. اگر مؤمن باشيد اين براى شما عبرتى است.
و پیامبرشان به آنها گفت: «نشانه حکومت او، این است که (*صندوق عهد*) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی که) در آن، آرامشی از پروردگار شما، و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد؛ در حالی که فرشتگان، آن را حمل میکنند. در این موضوع، نشانهای (روشن) برای شماست؛ اگر ایمان داشته باشید.»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تابوت: صندوق. در بنى اسرائيل صندوقى بنام صندوق عهد بود كه الواح تورات در آن بود، چون آن را در جنگ با خود مى بردند در خود آرامش و اطمينان احساس مى كردند و غالب مى شدند.
سكينه: سكون و آرامش قلب.
آل موسى: در مجمع البيان گويد: عرب آل فلان مى گويد و خود شخص را اراده مى كند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«248» وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
وپيامبرشان به آنها گفت: نشانهى حكومت او اين است كه تابوت (عهد) به سوى شما خواهد آمد، (همان صندوقى كه) آرامشى از پروردگارتان و يادگارى از ميراث خاندان موسى وهارون در آن است، در حالى كه فرشتگان آن را حمل مىكنند، همانا در اين موضوع، نشانهى روشنى براى شما است، اگر ايمان داشته باشيد.
جلد 1 - صفحه 387
نکته ها
براى اينكه يهود به فرماندهى طالوت اطمينان و يقين پيدا كنند، پيامبرشان به آنها گفت:
صندوق مقدّس بنىاسرائيل به آنها بازگردانده مىشود، تا نشانهاى براى انتخاب طالوت از سوى خداوند باشد. مراد از تابوت همان صندوق چوبى بود كه مادر موسى، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نيل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق همچنان در دربار فرعون بود.
وقتى موسى عليه السلام به پيامبرى رسيد، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نيز زره و ساير يادگارهاى خود را در آن گذاشت و به وصىّ خود «يوشعبننون» سپرد. اين صندوق، به صورت صندوقى مقدّس كه صندوق عهد نام گرفته بود، در ميان بنىاسرائيل بود و آن را در جنگها پيشاپيش سپاه حمل مىكردند، ولى كمكم قداست آن شكسته و مفقود شد. اين صندوق ربوده شده را در زمان رياست طالوت، خداوند از طريق ملائك به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمينان خاطر آنان باشد. «1»
پیام ها
1- سرچشمهى آرامش خداوند است، گرچه با وسائل باشد. «فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
2- انسان هميشه به آرامش نياز دارد، به خصوص در آستانه رفتن به ميدان جهاد.
«فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» «2»
3- رهبر الهى، نشانهى الهى لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانهاى الهى او را تأئيد كند. «تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ»
4- اگر صندوقى كه با بدن موسى و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقى كه بر روى قبر اولياى الهى است، خلاف قرآن نيست. زيرا در همه آن صندوقهايى كه در مشاهد مشرّفه است،
«1». در تورات، سفر خروج، فصل 37، درباره اين صندوق مطالبى آمده است.
«2». كلمه «سَكِينَةٌ» دراين آيه با توجّه به آيات قبل كه بنىاسرائيل عازم ميدان جهاد ودفاع بودند، نشانهى اهميّت و لزوم آرامش فكرى در جبهه است.
جلد 1 - صفحه 388
«بقيّة ممّا ترك آلمحمّد صلى الله عليه و آله» قرار دارد. «بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ»
5- حفظ آثار انبيا، ارزش داشته ومايهى آرامش خاطر وتبرّك است. «بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (248)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 441
چون بنى اسرائيل كلام اشموئيل را شنيدند، ثانيا گفتند: ما را بر اصطفاى طالوت علامتى بايد تا مطيع او شويم؛ حق تعالى علامت را بيان فرمود:
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ: و گفت پيغمبر ايشان، إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ: بدرستى كه نشانه و علامت پادشاهى طالوت، أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ: آنست كه بيايد شما را تابوت.
على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليه در ذيل حديث سابق از حضرت باقر عليه السلام فرمايد: تابوتى بود كه نازل فرمود خدا براى حضرت موسى عليه السلام، و مادرش او را در آن گذارده به دريا انداخت و بنى اسرائيل به آن تبرك مىجستند. نزديك وفات، حضرت الواح و زره خود و آنچه از آيات نبوت نزد او بود در آن گذارده نزد وصى خود يوشع عليه السلام به امانت سپرد. و در ميان ايشان بود تا آنكه استخفاف نمودند به مرتبهاى كه بازيچه اطفال واقع شد. بنى اسرائيل تا مادامى كه تابوت ميان آنها بود به عزت و شرافت زندگى مىكردند و چون افعال ناشايسته از آنها صادر و استخفاف به تابوت نمودند، خداى تعالى آن را مرتفع فرمود. «1» در قضيه درخواست علامت براى طالوت نازل فرمود: فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ: در آن تابوت است سكونت و امن و اطمينان و آرامشى است از جانب پروردگار. وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ: و در آن تابوت است باقيمانده از آنچه گذاشتهاند آن را، آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ: آل موسى و آل هارون. ذكر آن جهت تفخيم و تعظيم شأن حضرت موسى و هارون عليهما السلام است، و مراد نفس حضرت موسى و هارون مىباشد. يا مراد انبياى بنى اسرائيل هستند، زيرا آنها عمّ حضرت موسى عليه السلام بودند، و آنچه از ايشان در تابوت مانده بود: نعلين، عصا، لباس موسى عليه السلام و عمامه هارون، پاره ترنجبين كه در تيه نازل شد، ريزههاى الواح. تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ:
«1» تفسير على بن ابراهيم قمى، صفحه 81.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 442
برمىدارند آن تابوت را ملائكه و نزد شما مىآورند. إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ: بدرستى كه در رسيدن تابوت به شما هر آينه حجتى و علامتى است شما را بر صدق گفتار پيغمبرتان در پادشاهى طالوت. إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ:
اگر هستيد ايمان آورندگان به خدا و پيغمبر و قيامت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (248)
ترجمه
و گفت مر ايشانرا پيغمبرشان همانا نشانه پادشاهى او آنست كه بيايد شما را تابوت كه در آنست آرامش از پروردگارتان و باقى مانده از آنچه گذاردند آل موسى و آل هارون برميدارند آنرا ملائكه همانا در اين هر آينه نشانهئى است مر شما را اگر باشيد گروندگان.
تفسير
در ذيل حديث شريف كه در آيه سابقه از امام باقر (ع) نقل شد آنحضرت مىفرمايد كه اين تابوت همان تابوتى بود كه حضرت موسى را مادرش در آن نهاد و بدريا افكند و بنى اسرائيل به او تبرك ميجستند چون حضرت موسى ايام وفاتش در رسيد الواح تورية و زره خود و آنچه را از آيات نبوت با خود داشت در آن گذارد و بيوشع كه وصى او بود بوديعت سپرد و آن تابوت در ميان بنى اسرائيل بود تا آنكه مورد اهانت بنى اسرائيل و ملعبه اطفال آنها گشت و تا آن تابوت در ميان بنى- اسرائيل بود عزت و شرف داشتند و چون پيرامون معصيت شدند و بتابوت اهانت نمودند خداوند آنرا از ميانشان برداشت و بعد از آنكه از پيغمبرشان طلب نمودند كه پادشاهى براى آنها معين فرمايد و خداوند طالوت را بپادشاهى براى ايشان بعث فرمود تابوت را هم بآنها مسترد داشت چنانچه در اين آيه ذكر فرموده است و مراد از بقيه كه ذكر شده است ذريه انبيا است و اين تفسير را از براى بقيه مذكوره در اين آيه شريفه عياشى نيز از امام صادق (ع) نقل نموده است و شايد مراد مواريث انبياء عليهم السلام باشد مانند عصا و نعلين حضرت موسى و عمامه هارون و امثال اين اشياء نفيسه كه مورد اهميت ايشان بوده و به اوصياء خودشان مىسپردند و در كافى و عياشى از حضرت باقر (ع) نقل نموده پارههاى شكسته الواح بود كه در آن علم و حكمت بود و عياشى از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه در تابوت الواح موسى (ع) بود كه شكسته شده بود و طشتى كه دل پيغمبران را در آن شست و شو ميدادند و قمى از آنحضرت نقل نموده كه سكينه نسيم بهشتى بود كه داراى وجهى بود مانند وجه انسان و چون تابوت را ميان مسلمانان و كفار ميگذاردند هر كس بر تابوت مقدم ميشد بايد برنگردد
جلد 1 صفحه 313
تا بر دشمن غلبه نمايد يا كشته شود و هر كس برميگشت كافر شده بود و امام او را مى كشت و در معانى از امام كاظم (ع) نقل نموده كه پرسيدند از ميزان مساحت تابوت فرمود سه ذراع در دو ذراع بود پرسيدند در او چه بود فرمود عصاى موسى و سكينه پرسيدند سكينه چه بود فرمود روح خدا كه سخن ميگفت با آنها وقتى در امرى اختلاف مينمودند و خبر ميداد از آنچه ميخواستند و در مجمع بودن سكينه نسيم خوش بهشتى را از امير المؤمنين و بودن بقيه عصاى موسى و پارههاى الواح را از امام باقر (ع) نقل نموده است و در برهان از آنحضرت نقل نموده كه ملائكه بصورت بقره حمل مينمودند تابوت را و از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه سكينه نسيم بهشتى و بوى خوشى بود كه بر حضرت ابراهيم نازل شد در وقت بناء كعبه و در اطراف بنا گردش ميكرد تا زمانى كه آنحضرت كار ميكرد و تابوت در بنى اسرائيل دست بدست ميگشت و از اصحاب سؤال فرمود كه تابوت شما چيست عرض كردند سلاح است تصديق فرمود و در مجمع از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه تابوت در دست دشمنان بنى اسرائيل كه عمالقه بودند افتاد بعد از آنكه از حدود الهى تجاوز نمودند و بدعت در دين گذاردند و مغلوب شدند بخواست الهى و ثانيا بايشان عودت داده شد بحكم خداوند و در كافى از آنحضرت نقل نموده است كه مثل سلاح در ميان ما مثل تابوت است در بنى اسرائيل در ميان آنها هر خانواده كه تابوت نزد آنها بود پيغمبرى از آن ايشان بود و در ميان ما هر خانواده كه سلاح در نزد آنها باشد آنكس كه سلاح در نزد او است امام است و در روايت ديگرى است كه در بنى اسرائيل هر جا تابوت بود آنجا پادشاهى بود و در ما هر جا سلاح باشد آنجا علم است تحقيق جامع بنظر حقير تابوت صندوقى است كه خداوند امنيت را در آن مقدر فرموده بوده است لهذا مادر حضرت موسى آنحضرت را در آن گذارد و بدريا افكند و آن در نزد حضرت موسى بود و آنحضرت اشياء نفيسه نبوت را از قبيل عصا و نعلين و زره و پارههاى الواح تورية و طشت تطهير قلوب انبياء را در آن حفظ ميفرمود و البته چنين صندوقى متبرك و مورد عنايت غيبيه الهيه و اطمينان قلوب اهل ايمان است و موجب ظفر و نصرت بر اعدا خواهد بود و بايد مسلمانان با اتكال بيمن او جنگ كنند و پشت بآن نكنند تا خداوند بايشان ظفر عنايت فرمايد بنابر اين مناسب است در جنگها مانند قرآنيكه
جلد 1 صفحه 314
در عرابه ميگذاردند و براى امير تيمور گوركانى در طليعه لشگر ميكشيدند براى بنى اسرائيل كشيده شود و نسيم بهشتى كه بوى خوش فتح و ظفر است از آن بمشام جان برسد و چون مشتمل بر الواح تورية كه مشتمل بر علم و حكمت است بوده است بايد حل اختلافات و اخبار از مغيبات بتوسط آن صورت پذير گردد و بهمين مناسبت از آن بذريات يعنى مواريث و نتائج و مواليد روحيه انبياء تعبير شده است و گاهى آنرا روح متكلم الهى خواندهاند و البته بايد چنين صندوقى محترم باشد و اگر باو اهانت نمايند و تغيير دهند احكام مودعه در آنرا بايد مورد غضب الهى شوند و از دست آنها گرفته شود و لابد بايد چنين صندوقى در نزد نبى يا وصى وقت باشد كه علامت ظاهرى مقام او باشد چنانچه سلاح و نفائس ملكى و ملكوتى پيغمبر (ص) در نزد امير المؤمنين و ائمه معصومين عليهم السلام بود و گاه گاهى اظهار ميفرمودند و استدلال بامامت براى عامه مينمودند و از اين باب است اظهارات امام مظلوم در روز عاشورا و اتمام حجت بر آن قوم جفاكار نهايت آنكه چون در بنى اسرائيل گاهى سلطنت از نبوت تفكيك ميشد هرگاه صندوق نزد پادشاه بود معلوم ميشد سلطنت او بحق و منصوب از طرف خدا و پيغمبر است و در اين امت چون امامت و امارت توأم است هر جا سلاح است علم هم آنجا است چنانچه از كلام امام صادق (ع) استفاده ميشود و از كافى نقل شد خواستهاند بفرمايند اگر سلطنت ظاهريه در اين امت بحق بود بايد سلاح در نزد سلطان وقت باشد و چون نيست و در نزد ما است معلوم ميشود باطل است و ما بر حقيم و دلالت دارد بر اين امر ذيل آيه شريفه كه خداوند ميفرمايد بدرستيكه در اين بودن تابوت علامت سلطنت حقه طالوت علامتى است براى حقيت دين شما و امتياز امام از غير آن اگر داراى ايمان باشيد چنانچه علامت بود براى سلطنت حقه در ميان بنى اسرائيل بنا بر آنكه اين جمله خطاب الهى باشد باين امت نه متمم كلام پيغمبر بنى اسرائيل چنانچه فيض ره احتمال داده است چون حمل كلام بر تأسيس اولى از تأكيد است و در صورتى كه مقول قول پيغمبر بنى اسرائيل باشد بايد حمل بر تأكيد شود و در هر حال دلالت آيه شريفه بر آنكه سلطنت حقه هم بايد منصوب و ممضى از طرف خداوند باشد واضح است لذا براى آن علامت حقيت وضع نمودهاند بنابر اين شبهه كه عرفا اهل سنت در غاصبيت خلفا نمودهاند كه
جلد 1 صفحه 315
سلطنت منصب الهى نيست و از شأن امام خارج است لذا براى امير المؤمنين (ع) قائل به مقام امامت و وصايت و ولايت شدهاند و براى خلفا قائل بمقام سلطنت حقه ظاهريه بكلى بيوجه و داراى صورتى عوام فريب و سيرتى قابل تكذيب و تعييب است بلكه سلطنت هم شأن امام است يا كسيكه منصوب از قبل امام باشد چگونه ممكن است عقلا امام و ولى و وصى موجود باشد و زمام مهام امور ملك و مملكت بدست اشخاص ناقابل باشد كه بر اعراض و نفوس مسلمانان مسلط شوند و ردع و امضاى امام مدخليتى در بطلان و حقيت سلطنت آنها نداشته باشد پناه ميبريم بخداوند از شبهات شيطانيه كه چه اشخاصى را بچه وساوسى گمراه ميكند و از بيانات سابقه معلوم شد كه ذكر آل در آيه شريفه مقحم نيست چنانچه در منهج احتمال داده شده است چون مراد مواريث خانوادگى انبياء است و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ لَهُم نَبِيُّهُم إِنَّ آيَةَ مُلكِهِ أَن يَأتِيَكُمُ التّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِن رَبِّكُم وَ بَقِيَّةٌ مِمّا تَرَكَ آلُ مُوسي وَ آلُ هارُونَ تَحمِلُهُ المَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ (248)
(و پيغمبرشان بايشان گفت بدرستي که نشانه پادشاهي او اينست که ميآيد شما را تابوت در حالي که در او آرامشي است از جانب پروردگارتان، و بقيه از آنچه آل موسي و آل هارون واگذاردند، و حال آنكه ملائكه آن را حمل ميكنند بدرستي که در اينکه امر نشانه براي شماست اگر مؤمن باشيد) وَ قالَ لَهُم نَبِيُّهُم إِنَّ آيَةَ مُلكِهِ مستفاد از آيه قبل و اينکه آيه ميشود بني اسرائيل قبول نكردند که پادشاهي طالوت از جانب پروردگار باشد و گويا مطالبه دليل نمودند، لذا پيغمبرشان فرمود نشانه پادشاهي او و دليل اينكه طالوت از جانب پروردگار ملك باو عطا شده اينکه نشانه است.
جلد 2 - صفحه 507
أَن يَأتِيَكُمُ التّابُوتُ که ميآيد شما را تابوت، و تابوت صندوقي بوده که ودايع انبياء در آن بوده و آنچه در اخبار ذكر فرمودهاند مثل خبري که از حضرت كاظم عليه السّلام روايت شده که عصاي موسي در آن بود و يا خبري که از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده که شكستههاي الواح تورات در آن بوده و نحو اينها، منافات با عموم ودايع ندارد از آن طرف هم دليلي نداريم که بگوئيم جميع ودايع انبياء در آن بوده بلكه آنچه مستفاد از اخبار است پاره از ودايع انبياء در آن بوده است و از جمله «يأتيكم» استفاده ميشود که تابوت در نزد بني اسرائيل نبوده که خبر ميدهد که نزد شما ميآيد با اينكه از ودايع بوده و بايد در نزد آنها باشد ولي چون بني اسرائيل شرارت ورزيدند و بشرك و بت پرستي گرائيدند و بتابوت و ساير مقدسات ديني استخفاف نمودند خداوند عمالقه را بر آنها مسلّط نموده بسياري از آنها را كشتند و اموال آنها را غارت نموده و من جمله تابوت را هم بردند و هنگامي که طالوت بپادشاهي منصوب شد براي اثبات سلطنت او ملائكه مأمور شدند که آن تابوت را نزد بني اسرائيل بياورند و اينکه معجزه از جانب آن پيغمبر بود براي اثبات اينكه طالوت منصوب از جانب پروردگار است چنانچه اينکه معني مستفاد از اخبار مرويه از كافي و مجمع و غيره است.
فِيهِ سَكِينَةٌ مِن رَبِّكُم سكينه اسم مصدر از سكون است مانند بقيه و قضيه و عزيمة و نحو اينها يعني در تابوت چيزي است که موجب سكونت نفس و قوت قلب و ثبات قدم و غلبه بر اعداء دين ميشود مانند قرآن و حرزهاي مأثوره که نزد مؤمن باعث حفظ او و قوه قلب و ثبات قدم او ميگردد.
وَ بَقِيَّةٌ مِمّا تَرَكَ آلُ مُوسي وَ آلُ هارُونَ تعبير ببقيه دليل بر اينست که تمام ما ترك آل موسي و آل هارون نبوده بلكه بسياري از آنها مفقود شده و از بين رفته بوده مانند الواح تورات و ساير كتب انبياء چنانچه مكرر اينکه مطلب را تذكر دادهايم
جلد 2 - صفحه 508
بلكه طبق اخبار بعضي شكستههاي الواح تورات و عصاي موسي و درع موسي و امثال اينها در آن بوده و ممكن است مراد از بقيه بقيه از علم باشد.
تَحمِلُهُ المَلائِكَةُ ملائكه آن تابوت را حمل ميكنند و اينکه خود معجزه ديگري بر اثبات حقانيت طالوت بوده.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ تعبير بآيه با اينكه آيات و نشانههاي متعددي بوده است از جهت مجموع من حيث المجموع است چنانچه قرآن يك آيت است و هر سوره و آية او نيز آيت و معجزه مستقله است يعني در اينکه نشانههايي براي پادشاهي طالوت قرار داديم دليلي است بر اينكه او از جانب خدا منصوب است اگر شما اهل ايمان باشيد چه غير مؤمن و كسي که قابل هدايت نباشد اگر هزار معجزه براي او اقامه شود باز راه انكار را پيش ميگيرد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 248)- این آیه نشان میدهد که گویا بنی اسرائیل هنوز به مأموریت طالوت از سوی خداوند حتی با تصریح پیامبرشان اشموئیل، اطمینان پیدا نکرده بودند و از او خواهان نشانه و دلیل شدند، «پیامبر آنها به آنها گفت: نشانه حکومت او این است که صندوق عهد به سوی شما خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان برای شما است، همان صندوقی که یادگارهای خاندان موسی و هارون در آن است، در حالی که فرشتگان آن را حمل میکنند، در این موضوع، نشانه روشنی برای شما است، اگر ایمان داشته باشید» (وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم