آیه 2 سوره تغابن
<<1 | آیه 2 سوره تغابن | 3>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اوست خدایی که شما را آفرید، باز شما بندگان فرقهای کافر ناسپاس و بعضی مؤمن خداشناس هستید و خدا به هر چه کنید کاملاً بیناست.
اوست که شما را آفرید؛ گروهی از شما کافرند، و برخی مؤمن، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.
اوست آن كس كه شما را آفريد؛ برخى از شما كافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مىكنيد بيناست.
اوست كه شما را بيافريد. بعضى از شما كافر، و بعضى مؤمنند. و كارهايى را كه مىكنيد مىبينيد.
او کسی است که شما را آفرید (و به شما آزادی و اختیار داد)؛ گروهی از شما کافرید و گروهی مؤمن؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
نزول
«شیخ طوسى» گویند: زید بن ارقم گوید: این آیه درباره عبدالله بن ابى بن سلول نازل شده هنگامى که گفته بود به کسانى که نزد محمد هستند، انفاق نکنید و نیز گفته بود اگر به مدینه برگردیم عزیزترین آنها ذلیلترین افراد را بیرون کنند سپس انکار نموده و سوگند یاد کرده بود که این سخنان را نگفته بوده است و بعد این آیه نازل گردید.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «2»
اوست آن كه شما را آفريد، پس بعضى از شما (به اختيار خود) كافر و بعضى مؤمن شدند و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
نکته ها
اگر انسان، مقدارى خاك را در خيابان ببيند، مىپرسد: چه شخصى اين خاكها را ريخته است؟ اگر روى اين خاكها جدول بندى و طراحى شود، سؤال مىكند كه اين طرح از كيست؟ اگر خاك طراحى شده، همراه با حكمت و صنعت به صورت كاشى درآيد، از ويژگىها و هنر طرّاح سؤال مىكند.
خداوند، انسان را آفريد: «خَلَقَكُمْ» اما آفرينش بسيار شگفت كه به خاطر آن از خود با جمله، «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» ياد كرد، زيرا همه گونه هنرنمايى و ظرافت و طرّاحى در آن به كار رفته است، چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «1» ما انسان را در بهترين قالب آفريديم.
آرى، آفريده نشانه آفريدگار است و هر چه روى آن هنرنمايى عالمانه و حكيمانه شود، نشانه علم و حكمت و قدرت آن آفريدگار است.
آيه پيش به تسبيح همه موجودات اشاره كرد و اين آيه به كفر و كفران برخى انسانها اشاره مىكند تا كافران گمان نكنند كه خداوند، نيازمند عبادت آنهاست و يا كفر آنها به خداوند زيانى مىرساند.
آيه قبل، به تسبيح همه موجودات اشاره داشت كه به نوعى بيانگر آن بود كه آنان از نوعى شعور برخوردارند و در اين آيه، به امتياز انسان بر ديگر موجودات اشاره مىكند كه داشتن اراده و اختيار است. انسان با اين موهبت ممتاز الهى، مىتواند همان راهى را كه بقيه موجودات مىروند، بپيمايد يا آنكه به راهى خلاف آن رود. شايد آيه به نوعى انتقاد از انسان باشد كه تو على رغم توجّه بيشتر خداوند و گل سرسبد موجودات بودن، بر خلاف مسير آب
«1». تين، 4.
جلد 10 - صفحه 69
شنا كرده و به كفران نعمتها و ناسپاسى خداوند روى مىآورى.
پیام ها
1- آفرينش انسان، جلوهاى از قدرت خداوند است. «هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ- هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ»
2- انسان، موجودى مختار و انتخابگر است نه مجبور. «فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ»
3- عمل انسان، بيانگر عقيده اوست. (به جاى آن كه بگويد: خداوند به كفر و ايمان شما آگاه است، مىفرمايد: خداوند به عملكرد شما آگاه است.) «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «2»
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ: او ذاتى است كه به قدرت كامله بيافريد شما را اى آدميان و از عدم، بوجود آورد، فَمِنْكُمْ كافِرٌ: پس بعضى از شما كافريد به خالقيت او مانند دهريان و طبيعيان، يا كافريد به يگانگى او مانند مشركان، وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ: و برخى از شما ايمان آورندهايد به خالقيت و وحدانيت او مانند مؤمنين، يا بعضى از شما كافرند در باطن، و مؤمنند در ظاهر، مانند منافقان، يا بعكس كه در حال تقيه اظهار كفر نمايد و در باطن مؤمن باشد مانند عمار ياسر. حاصل آنكه مكلفان بر دو قسماند: بعضى متصف به صفت كفر به تمام انواع آن، و بعضى متسم به وصف ايمان.
تنبيه: آيه شريفه ارشاد فرمايد به برهان عقلى بدين تقرير كه: خداى شما
جلد 13 - صفحه 189
آن ذاتى است كه بر شما تفضل فرموده اصل نعم خود را، و آن خلق و ايجاد است از عدم. بنابراين بر شما واجب است به نظر صحيح، تفكر و تأمل نمائيد در معرفت او، تا دريابيد به آنكه نعمت وجود از فيضان جود خالق آسمان و زمين، و عقل حكم نمايد به وجوب پرستش و ستايش چنين منعمى. و لازم آيد كه همه بندگان مطيع و شاكر و موحد شوند، لكن بعضى بدين فكرت، ارائه طريق شده، مهتدى و مؤمن گردند، و بعضى تدبّر و تعقل ننموده، به غفلت و جهالت در كفر و كفران منعم باقى ماندند، لا جرم هدايت نيافتند.
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ: و خدا به آنچه مىكنيد بينا است، پس بر وفق اعمال با شما معامله خواهد كرد.
تبصره: آيه شريفه در مقام اخبار است به آنكه خداى تعالى خلق و ايجاد فرمود شما را، و در دار تكليف دو دسته شديد، بعضى مؤمن، و بعضى كافر. و دلالت ندارد بر آنكه كفر را در بنده خدا ايجاد كرده باشد به وجوهى:
1- ثبوت اختيار در بندگان، و اسناد فعل به آنان.
2- اگر او سبحانه، كفر و قبايح را ايجاد كرده باشد، لازم آيد بعث انبياء منتفى و امر و نهى صحيح نباشد.
3- كفر و ظلم و كذب و فاحشه، قبيح، و صدور آن از ذات سبحانى محال است، زيرا تمام افعال او بر وجه حكمت و مصلحت، و از قبايح منزه و مبرا باشد.
4- از مصرّحات است كه تمام بندگان را به فطرت اسلامى خلق فرموده، كه:
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها. و حديث شريف نبوى: كل مولود يولد على الفطرة فانّما ابواه يهوّدانه و ينصّرانه. «1» و نيز حق تعالى فرموده: خلقت عبادى حنفاء، «2» و امثال آن تمام دلالت دارد بر آنكه خلقت الهيه بر توحيد بوده است.
5- آيات شريفه دالّند بر آنكه خدا راضى به كفر و فحشاء و قبايح و فساد نخواهد
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 301.
«2» مدرك ياد شده.
جلد 13 - صفحه 190
بود، از جمله: 1- وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ. 2- وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ. 3- قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ. 4- وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً. 5- وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ.
بنابراين كافر به سوء اختيار، اعراض از حق نموده، كافر گرديد، و لذا مورد مؤاخذه و معاقب خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «1» هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «2» خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «4»
أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «5»
ترجمه
64/ 5- 1
تسبيح ميكند خدا را آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى او است پادشاهى و مر او را است ستايش و او است بر همه چيز توانا
او است آنكه آفريد شما را پس بعضى از شما كافر و بعضى از شما مؤمنند و خدا بآنچه ميكنيد بينا است
آفريد آسمانها و زمين را براستى و مصوّر فرمود شما را پس نيكو گردانيد صورتهاى شما را و بسوى او است بازگشت
ميداند آنچه را كه در آسمانها و زمين است و ميداند آنچه را پنهان ميكنيد و آنچه را آشكار ميسازيد و خدا دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نيامد شما را خبر آنانكه كافر شدند پيش از اين پس چشيدند عقوبت كار خود را و براى آنها عذابى است دردناك.
تفسير
تسبيح و تنزيه تمام موجودات بحال و مقال از ذات ذو الجلال مكرّر ذكر و بيان شده و اختصاص سلطنت تامّه و ستايش كامل باو و عموم قدرتش واضح است او خداوندى است كه خلق فرموده بشر را پس بعضى از آنها نشناختند او را و منكر صفاتش شدند و شكر نعمتش را بجا نياوردند چون مراجعه بعقل خود ننمودند و بعضى شناختند او را بحسب استعدادشان و شكر نعمتش را بجا آوردند بقدر
جلد 5 صفحه 213
امكانشان و خداوند بتمام اعمال و افعال بندگان خود بينا و بصير است و جزاى آنرا خواهد داد خلق فرموده آسمانها و زمين را براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و بنى آدم را آراسته بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونهئى از عالم كبير و تمام موجودات و قابل فرموده او را از براى بازگشت به پيشگاه الهى و نيل بنعم نامتناهى ميداند آنچه را در آسمانها و زمين است از جزئى و كلّى و درونى و بيرونى و ميداند آنچه را بنى آدم پنهان نمايند در ضمائر خودشان و آشكار كنند در خارج و دانا است بحقيقت و ذات دلها كه در سينهها جاى دارد و خوبى و بدى و روشنى و تاريكى آنها و تذكّر ميدهد بندگانرا در آيه اخيره بأحوال امم ماضيه از قبيل قوم نوح و هود و صالح (ع) كه كافر شدند و با انبياء خودشان مخالفت نمودند و نتيجه گران كردار بد آنها در دنيا و اصل بآنها شد چون اصل وبال سنگينى است و عذاب آخرت آنها بجاى خود باقى و برقرار است و اين تذكّرات از خداوند هر قدر تكرار شود براى بندگان مفيد است چون موعظه و ارشاد و تهديد و انذار بتأكيد و تكرار در نفوس جاىگير و برقرار ميشود و چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد بنظر حقير از لوازم وعظ و خطابه است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم فَمِنكُم كافِرٌ وَ مِنكُم مُؤمِنٌ وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ بَصِيرٌ «2»
او خدايي است که شما را خلق فرمود پس بعض شما كافر هستيد و بعضي مؤمن و خداوند بآنچه عمل ميكنيد بينا است.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم در بسياري از آيات كيفيت خلقت انسان را بيان فرمود
جلد 17 - صفحه 32
چنانچه ميفرمايد: يا أَيُّهَا النّاسُ إِن كُنتُم فِي رَيبٍ مِنَ البَعثِ فَإِنّا خَلَقناكُم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفَةٍ ثُمَّ مِن عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُضغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُم وَ نُقِرُّ فِي الأَرحامِ ما نَشاءُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ نُخرِجُكُم طِفلًا ثُمَّ لِتَبلُغُوا أَشُدَّكُم وَ مِنكُم مَن يُتَوَفّي وَ مِنكُم مَن يُرَدُّ إِلي أَرذَلِ العُمُرِ ... الايه حج آيه 5 و غير اينکه از آيات.
فَمِنكُم كافِرٌ وَ مِنكُم مُؤمِنٌ كافر در مقابل مؤمن شامل هر غير مؤمن ميشود و لو اسم اسلام يا ايمان يا تشيع روي خود گذارده باشد، انكار يكي از ضروريات دين يا مذهب كند يا بدعتي در دين گذارد يا عملي كند که باعث زوال ايمان شود يا بي ايمان از دنيا رود مشمول كافر هست غاية الامر اگر از روي تقصير باشد معذب بعذاب كفر ميشود، و اگر از روي قصور باشد مثل مجانين و اطفال كفار معاف ميشود، و خداوند از لا ميدانست كي كافر و كي مؤمن ميشود از روي اختيار و علم الهي باعث جبر نميشود.
وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ بَصِيرٌ چنانچه علم الهي بجميع اعمال بندگان منشأ جبر نميشود که خيام توهم كرده که گفت:
مي خوردن من حق ز ازل ميدانست
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده، میفرماید: «او کسی است که شما را آفرید» (هو الذی خلقکم).
و به شما نعمت آزادی و اختیار داد، لذا «گروهی از شما کافرید و گروهی مؤمن» (فمنکم کافر و منکم مؤمن).
و به این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهی داغ شد و در این میان «خداوند نسبت به آنچه انجام میدهید بیناست» (و الله بما تعملون بصیر).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ شأن و نزول این آیه را بخارى و دیگران از علماء عامه درباره آیه یک این سوره آورده اند و شیخ بزرگوار در این آیه ذکر نموده و از لحاظ سیاق و موضوع آیه بهتر به نظر مى آید.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.