آیه 18 سوره انفال
<<17 | آیه 18 سوره انفال | 19>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این (فتح و غلبه در جنگ به خواست خدا) شما را نصیب شد و محققا خدا بیاثر کننده مکر کفار است.
[سرنوشت مؤمنان و کافران از] این [قرار است که دیدید]، و قطعاً خدا سست کننده نیرنگ کافران است.
[ماجرا] اين بود، و [بدانيد كه] خدا نيرنگ كافران را سست مىگرداند.
اينچنين بود. و خدا سستكننده حيله كافران است.
سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههای کافران است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
موهن: وهن: ضعف و ناتوانى . ايهان: ناتوان كردن . موهن: سست كننده.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ «18»
آن، (شكست دشمن وپيروزى شما لطف خدا بود.) و (بدانيد) كه خداوند، سست كنندهى نيرنگ كافران است.
نکته ها
«ذلِكُمْ»، اشاره به وضع مسلمانان و كفّار در جنگ بدر دارد و يادآور امدادهاى الهى از آسمان و زمين و شكست دشمن است. گويا چنين گفته است: «ذلكم لطف اللّه عليكم»
سست شدن نقشههاى دشمن، با ايجاد رعب و ترس در دل آنان، تزلزل و تفرقه، افشاى اسرار، طوفان و رعد و برق بود.
پیام ها
1- خداوند، نقشههاى دشمنان عليه مؤمنان را خنثى مىكند. «أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ» (اگر روحيّات ايمانى حفظ شود، خداوند حتّى امور مخفى و غير محسوس دشمنان عليه ما را خنثى مىكند و درهم مىشكند، چنانكه در دوران ما واقعهى طبس رخ مىدهد، در حالى كه ما خواب بوديم و يا حتّى تصوّر آن را نمىكرديم.)
2- ايمان، شرط دريافت حمايت الهى و كفر، زمينهى سستى و نابودى انسان است. «ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ»
3- در هر شرايطى توكّل بر خدا كنيم و از دشمنان و توطئههاى آنان هراسى نداشته باشيم. «أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ «18»
ذلِكُمْ: امر آن بود كه ديديد از تأييد و نصرت و قهر و غلبه، وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ: و بتحقيق خداى متعال خوار و ضعيف و سست كننده
جلد 4 صفحه 311
است مكر و حيله كفار را، هر چند قوى باشند به القاء رعب و خوف در قلوب آنها، و تفريق كلمه و نقض حكم به سبب اختلاف قصدشان. ابن عباس گويد:
كيد كفار موهون شد به قتل جبابره و اسيرى اشراف آنها و رؤساى ايشان.
تذكره: محقق است كه نصرت و تأييد سبحانى هميشه با طريقه حقه و سلسله محقه خواهد بود، گر چه در بعضى مواقع به مقتضاى حكمت، امورى واقع شود كه مغلوبيت حق به حسب ظاهر متصور شود، لكن شخص بصير اين نكته را دريابد كه باطل سرابى است نمايان، و حقيقت ثابته ندارد، به خلاف حق كه آب حياتى است بىپايان، گرچه ظلمات او را مخفى كند؛ سپس به اندك زمانى ريشه باطل متزلزل، و ثمره حق به جلوه ظهور در آيد: الا و انّ للباطل جوله و للحقّ دولة. «1» نظر و سير تاريخى اين مطلب را مبرهن سازد كه آثار سلسله جائره طاغيه نمروديه، شداديه، فرعونيه، بنى اميه، بنى عباس، و غيره با آن همه حشمت و سطوت ظاهريه به كلى آثار آنها از عالم محو، و نام آنها به قباحت و شناعت در جرايد ثبت، و تا أبد الدهر باقى ماند، لكن جلالت سلسله جليله نبويه و هاشميه و حسينيه مطاف و مظهر توجهات اتطاف، و نام نامى آنها به حقانيت و نيكى در صفحه روزگار مستقر گرديد و مصداق كريمه: وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ، ظهور يافت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «17» ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ «18»
ترجمه
پس نكشتيد ايشانرا ولى خدا كشت آنها را و نينداختى چون انداختى ولى خدا انداخت و تا نعمت دهد گروندگان را از خود نعمتى نيكو بدرستيكه خداوند شنواى دانا است
امر اين است و آنكه خداوند سست كننده مكر كافران است.
تفسير
روايت شده است كه در جنگ بدر وقتى قريش با تمام وسائل نخوت و تكبّر آماده جنگ شدند جبرئيل نازل شد بر پيغمبر اكرم و دستور داد كه يك مشت از خاك زمين بردارد و بكفار بپا شد و آنحضرت بامير المؤمنين (ع) فرمود يك مشت سنگ ريزه بياورد و آورد پيغمبر (ص) آنرا انداخت بصورتهاى كفار و فرمود زشت باد روىهاى شما
جلد 2 صفحه 519
پس مشركى باقى نماند مگر مشغول بچشم خود شد و منهزم شدند و مسلمانان آنها را تعقيب نمودند ميكشتند و اسير مىگرفتند و چون مراجعت نمودند مفاخره مينمودند كه كشتيم و اسير كرديم پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه نبايد مفاخره نمايند چون آنها نكشتند و اسير نكردند بقوت خودشان بلكه خداوند ملائكه را بكمك ايشان فرستاد و قوت قلب بآنها عنايت فرمود و در دل كفار رعب مسلمانان را جاى داد و پيغمبر (ص) را مأمور برمى حصاة فرمود و اثريكه از آن رمى حاصل شد از قدرت بشر خارج بود و معلوم بود كه كار خدائى است پس در واقع آنهم فعل خدا بود اگر چه در ظاهر از پيغمبر (ص) بكمك امير المؤمنين (ع) صادر شده بود و عياشى ره از حضرت صادق و حضرت سجاد عليهما السلام نقل نموده كه امير المؤمنين (ع) آن قبضه از سنگ ريزه را كه پيغمبر در روىهاى كفار انداخت بآنحضرت داد پس خدا فرمود تو نينداختى چون انداختى ولى خدا انداخت و بنظر حقير اشاره بلقب يد اللّه است براى حضرت امير (ع) و اين كمك الهى براى آن بود كه انعام فرمايد بر اهل ايمان از قبل خود نعمت بزرگيرا كه فتح و ظفر و مشاهده آيات الهى است و خدا شنوا است استغاثه و دعاى ايشانرا و داناست نيّات و حالات آنها را غرض و مقصود و امر الهى اين بود كه اهل ايمان از اين نعمت عظمى برخوردار شوند و آنكه مكر و حيله كفار را ضايع و باطل فرمايد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ذلِكُم وَ أَنَّ اللّهَ مُوهِنُ كَيدِ الكافِرِينَ «18»
اينکه نوع عنايتهايي که بشما شده در اينکه جهاد و بدانيد که خداوند محققا سست و نابود ميفرمايد كيد كفار را.
كيد يك نوع تمهيداتي است بر عليه خصم بطوري که خصم متوجه نشود و اينکه قريب المعني است با مكر و حيله و تزوير و پلتيك و تقلب و فريب و بقول امروزيها سياست لكن اينکه نوع افعال و لو آنكه بسيار حرام است هم جنبه حق اللهي دارد و هم حق الناسي بلكه مستلزم معاصي بسياري مثل ظلم و اذيت و كذب و امثال اينها ميشود علاوه با طرفي اينکه نوع رفتار ميكند که طرف متوجه نشود و الّا اگر متوجه شود در مقام دفع او برميآيد اما با خداوندي که عالم السرّ و الخفيات است و قادر بر دفع و رفع مكيده آنها است نميتوان كيد كرد لذا ميفرمايد ذلكم خطاب بمؤمنين و اشاره بامور قريبه که خداوند ملائكه فرستاد و آنها را بحزيمت داد و مقتول و اسير فرمود وَ أَنَّ اللّهَ قادر متعال مُوهِنُ كَيدِ الكافِرِينَ وهن بمعني سستي است و لو كيد آنها هر چه محكم باشد چنانچه ميفرمايد وَ إِن كانَ مَكرُهُم لِتَزُولَ مِنهُ الجِبالُ ابراهيم آيه 47، خداوند مثل تار عنكبوت ميفرمايد چنانچه فرموده مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللّهِ أَولِياءَ كَمَثَلِ العَنكَبُوتِ اتَّخَذَت بَيتاً وَ إِنَّ أَوهَنَ البُيُوتِ لَبَيتُ العَنكَبُوتِ عنكبوت آيه 40.
92
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- در این آیه برای تأکید و تعمیم این موضوع میفرماید: «سرنوشت مؤمنان و کافران و عاقبت کارشان همان بود که شنیدید» (ذلِکُمْ).
سپس به عنوان ذکر علت میگوید: «خداوند نقشههای کافران را (در برابر مؤمنان) ضعیف و سست میکند» تا نتوانند آسیبی به آنها و برنامههایشان برسانند (وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکافِرِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم