آیه 171 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی

۞ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ

[3–171] (مشاهده آیه در سوره)


<<170 آیه 171 سوره آل عمران 172>>
سوره :سوره آل عمران (3)
جزء :4
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد.

[شهیدان] به نعمت و فضلی از سوی خدا و اینکه خدا پاداش مؤمنان را تباه نمی کند، شادمان و مسرورند.

بر نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‌گرداند، شادى مى‌كنند.

آنان را مژده نعمت و فضل خدا مى‌دهند و خدا پاداش مؤمنان را تباه نمى‌كند.

و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند؛ و (می‌بینند که) خداوند، پاداش مؤمنان را ضایع نمی‌کند؛ (نه پاداش شهیدان، و نه پاداش مجاهدانی که شهید نشدند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They rejoice in Allah’s blessing and grace, and that Allah does not waste the reward of the faithful.

They rejoice on account of favor from Allah and (His) grace, and that Allah will not waste the reward of the believers.

They rejoice because of favour from Allah and kindness, and that Allah wasteth not the wage of the believers.

They glory in the Grace and the bounty from Allah, and in the fact that Allah suffereth not the reward of the Faithful to be lost (in the least).


تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«171» يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ‌

به نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‌كند، (آيندگان را) مژده مى‌دهند.

پیام ها

1- در عالم برزخ، بشارت وشادمانى وجود دارد. «يَسْتَبْشِرُونَ»

2- شهدا به نعمت و فضلى مى‌رسند كه براى ما شناخته شده نيست. كلمه‌ «بِنِعْمَةٍ» و «فَضْلٍ» نكره آمده است.

3- پاداش عملكرد مؤمنان، تضمين شده است. «لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ»

4- وعده‌ى تضمين پاداش، انگيزه عمل است. «لا يُضِيعُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ (171)

يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ‌: شادى كنند شهداء به رحمتى كه فايز شده‌اند از جانب خدا براى جزاى عمل ايشان. وَ فَضْلٍ‌: و زيادتى بر آن نعمت اضافه بر قدر استحقاق آنها، وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ‌: و بدرستى كه خداى تعالى ضايع نفرمايد اجر مؤمنان موحد مجاهدان را.

در «منهج» از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بالاى منبر، خطبه در تحريض جهاد مى‌فرمود. جوانى برخاست، گفت:

ثواب مجاهد و فضل او چه باشد؟ فرمود: چون مرد عازم جهاد شود، حق تعالى برات آتش جهنم براى او نويسد. و چون تهيه اسباب نمايد، به فرشتگان مباهات فرمايد. و چون با اهل و عشيره وداع كند، در و ديوار بر او گريه كنند و از گناه بيرون آيد و چهل هزار ملائكه را موكل فرمايد تا اطراف او را فرا گرفته، او را محافظت كنند، و هيچ حسنه ننمايد، مگر آنكه مضاعف نمايد، و هر روز عبادت هزار مرد براى او بنويسند كه هر يك هزار سال عبادت كرده باشد. چون مقابل كفار بايستد، محاسبين دنيا از حصر حساب ثواب او باز مانند، چون به معركه در آيد، ملائكه بالهاى خود را بگسترانند. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ (171)

ترجمه‌

شادمانى ميكنند بنعمتى از خدا و فضلى و همانا خدا ضايع نميكند مزد گروندگان را.

تفسير

يكى از نعم بزرگ الهى نعمت امنيت است و آن مخصوص اهل بهشت است زيرا كه در دنيا نعمت امنيت كاملا براى احدى نيست و لااقل از خوف سوء عاقبت كه منافى با ايمنى حقيقى است و تا كسى باين مقام نرسد لذت آنرا نمييابد و بعد از

جلد 1 صفحه 533

رسيدن ميبيند كه اين فوق همه لذات است لذا بعد از آنكه خداوند فرمود اهل بهشت و مقيمان بساط قرب خوفى ندارند فرمود مستبشرند بنعمت عظيم خداوند كه امنيت تام است تا تصور نشود كه فقط حظّ آنها امر عدمى است كه عدم خوف و حزن باشد و اختصاص اين نعمت بذكر براى اهميت و اختصاص آن باهل بهشت است به علاوه لفظ نعمت عام است و شامل همه نعم ميشود نهايت آنكه بمقدار ثواب و جزاى عمل است ولى فضل زائد از مقدار استحقاق است و مانند ذات احديت غير متناهى است و آنهم نصيب مجاهدين است چنانچه فرموده است از براى آنانكه كار خوب كردند جزاى خوب است با زياده و تنوين در هر دو جا براى تعظيم است يعنى نعمت عظيمه و فضل عظيم شامل حال مجاهدين خواهد شد و بعين اليقين بلكه حق اليقين مييابند كه خداوند اجر آنها و اخوان آنها را از اهل ايمان كه ملحق بآنها نشده‌اند ضايع نمى فرمايد و از اين معانى مبتهج بحال خودشان و آنها ميباشند و انّ بكسر همزه نيز قرائت شده است و بنابراين جمله مستانفه است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَستَبشِرُون‌َ بِنِعمَةٍ مِن‌َ اللّه‌ِ وَ فَضل‌ٍ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ لا يُضِيع‌ُ أَجرَ المُؤمِنِين‌َ (171)

و نيز بشارت‌ ميدهند بنعمت‌ الهي‌ و فضل‌ خداوند و اينكه‌ ‌خدا‌ اجر مؤمنين‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ نميبرد.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ سه‌ جمله‌ ‌است‌ ‌که‌ سابقين‌ يَستَبشِرُون‌َ لاحقين‌ ‌را‌.

1‌-‌ بِنِعمَةٍ مِن‌َ اللّه‌ِ بنعمة مفرد ‌است‌ و منوّن‌ بتنوين‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ دلالت‌ دارد

جلد 4 - صفحه 428

‌بر‌ يك‌ نعمت‌ بسيار بزرگي‌ ‌که‌ بالاترين‌ نعمتها ‌است‌ و البته‌ ساير نعم‌ ‌را‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد 2‌-‌ و فضل‌ ‌که‌ اينهم‌ دلالت‌ ميكند ‌که‌ فضل‌ بزرگي‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ بآنها ميرسد ‌که‌ سائر تفضلات‌ ‌را‌ ‌هم‌ شامل‌ ‌باشد‌.

3‌-‌ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ لا يُضِيع‌ُ أَجرَ المُؤمِنِين‌َ اطلاق‌ اجر بنوعي‌ ‌از‌ عنايت‌ ‌است‌ زيرا احدي‌ حقّي‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ ندارد و طلب‌ ‌از‌ ‌او‌ ندارد و ‌لو‌ عبادت‌ اهل‌ دنيا ‌را‌ كرده‌ ‌باشد‌ وظيفه‌ عبوديت‌ ‌خود‌ ‌را‌ انجام‌ داده‌ و شكر نعماء ‌او‌ نموده‌، و تمام‌ عبادات‌ كافي‌ نيست‌ ‌بر‌ اداء شكر كوچكترين‌ نعماء ‌او‌ چه‌ رسد ‌به‌ نعمتهايي‌ ‌که‌ وَ إِن‌ تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّه‌ِ لا تُحصُوها ابراهيم‌ ‌آيه‌ 34، بلكه‌ اطلاق‌ اجر ‌از‌ جهة وعده‌هاي‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ البته‌ خلف‌ ندارد و ‌اينکه‌ ‌هم‌ دليل‌ ‌است‌ ‌که‌ مراد جميع‌ مؤمنين‌ ‌است‌.

(تنبيه‌)

احاديث‌ ‌در‌ فضيلة جهاد و شهادت‌ بسيار ‌است‌، و ‌در‌ جواهر اول‌ كتاب‌ جهاد نقل‌ فرموده‌، و ‌در‌ بحار ‌در‌ ابواب‌ متفرقه‌ مفصلا بيان‌ فرموده‌، و ‌در‌ وسائل‌ نيز اخبار ‌را‌ ذكر كرده‌ ‌هر‌ ‌که‌ طالب‌ ‌است‌ مراجعه‌ كند، و مختصرا اشاره‌اي‌ ميشود

(الجهاد باب‌ ‌من‌ ابواب‌ الجنة فتحه‌ اللّه‌ لخاصة اوليائه‌ و ‌هو‌ لباس‌ التقوي‌ و درع‌ الحصينة و جنته‌ الوثيقة فمن‌ تركه‌ رغبة عنه‌ البسه‌ اللّه‌ لباس‌ الذل‌ الخبر).

و ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و ‌سلّم‌ ‌است‌ فرمود

(الخير كله‌ ‌في‌ السيف‌ و تحت‌ ظل‌ السيف‌ ‌فلا‌ يقيم‌ ‌النّاس‌ الّا السيف‌ و السيوف‌ مقاليد الجنة و النار).

و حديث‌ مفصلي‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ميكنند ‌که‌ بعض‌ فقراتش‌ اينست‌

‌ان‌ الغزات‌ اذا همّوا بالغزو كتب‌ اللّه‌ ‌لهم‌ برائة ‌من‌ النار و اذا زال‌ الشهيد ‌عن‌ فرسه‌ قطعة ‌او‌ ضربة ‌لم‌ يصل‌ ‌الي‌ الارض‌ ‌حتي‌ يبعث‌ اللّه‌ عج‌ زوجته‌ ‌من‌ الحور العين‌ فتبشره‌ ‌بما‌ اعد اللّه‌ ‌له‌ ‌من‌ الكرامة فان‌ّ لك‌ ‌ما ‌لا‌ عين‌ رأت‌ و ‌لا‌ اذن‌ سمعت‌ و ‌لا‌ خطر ‌علي‌ قلب‌ بشر و تخرج‌ ‌من‌ قبره‌ شاهرا سيفه‌ تشخب‌ اوداجه‌ دما

جلد 4 - صفحه 429

‌لو‌ ‌کان‌ الانبياء ‌علي‌ طريقتهم‌ لترحّلوا ‌لهم‌ ‌لما‌ يرون‌ ‌من‌ بهائهم‌ الخبر

‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌من‌ الاخبار.

و ‌در‌ سفينه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ذكر جماعتي‌ ‌از‌ مجاهدين‌ ‌در‌ عصر نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ مثل‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و حمزه‌ و جعفر و عبيدة ‌بن‌ حارث‌ و ابو دجانه‌ و براء ‌بن‌ عازب‌ و سعد ‌بن‌ معاذ و ‌محمّد‌ ‌بن‌ مسلمة و ‌غير‌ اينها ميفرمايد

(و لقد اجتمعت‌ الامة ‌علي‌ ان‌ّ هؤلاء ‌لا‌ يقاسون‌ بعلي‌ّ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌في‌ شوكته‌ و كثرة جهاده‌ فاما ابو بكر و عمر فقد تصفّحنا كتب‌ المغازي‌ فما وجدنا لهما ‌فيه‌ اثر البتة).

و احكام‌ جهاد و شرائط ‌آن‌ و آداب‌ ‌آن‌ مربوط بكتب‌ فقهيه‌ ‌است‌ و افضل‌ جهاد جهاد ‌با‌ نفس‌ ‌است‌ ‌که‌ جهاد اكبر گفتند، و ‌در‌ حديث‌ قدسي‌ ‌است‌ ‌در‌ اوصاف‌ اهل‌ خير ميفرمايد

(يموت‌ ‌النّاس‌ مرّة و يموت‌ احدهم‌ ‌في‌ ‌کل‌ يوم سبعين‌ مرّة ‌من‌ مجاهدة انفسهم‌ و مخالفة هواهم‌ و الشيطان‌ الذي‌ يجري‌ ‌في‌ عروقهم‌).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 171)- این آیه در حقیقت تأکید و توضیح بیشتری در باره بشارتهایی است که شهیدان بعد از کشته شدن دریافت می‌کنند «آنها از دو جهت خوشحال و مسرور می‌شوند: نخست از این جهت که نعمتهای خداوند را دریافت می‌دارند، نه تنها نعمتهای او بلکه فضل او (که همان افزایش و تکرار نعمت است) نیز شامل حال آنها می‌شود» (یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ).

دیگر این که «آنها می‌بینند که خدا پاداش مؤمنان را ضایع نمی‌کند» نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان راستینی که شربت شهادت ننوشیدند (وَ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع