آیه 17 سوره فتح
<<16 | آیه 17 سوره فتح | 18>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
برای شخص نابینا و لنگ و مریض (در تخلّف از جنگ) حرج و گناهی نیست، و هر که خدا و رسول او را فرمان برد او را به باغهای بهشتی داخل کند که زیر درختانش نهرها جاری است و هر که مخالفت کند او را به عذابی دردناک معذّب نماید.
بر نابینا و لنگ و بیمار [اگر در جنگ شرکت نکنند] گناهی نیست. و کسی که از خدا و پیامبرش اطاعت کند، او را در بهشت هایی درآورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، و هر کس روی بگرداند او را به عذابی دردناک عذاب می کند.
بر نابينا گناهى نيست و بر لنگ گناهى نيست و بر بيمار گناهى نيست [كه در جهاد شركت نكنند]؛ و هر كس خدا و پيامبر او را فرمان برد، وى را در باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرهايى روان است درمىآورد، و هر كس روى برتابد، به عذابى دردناك معذبش مىدارد.
بر كور حرجى نيست، و بر لنگ حرجى نيست و بر بيمار حرجى نيست. و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند، او را به بهشتهايى داخل مىكند كه در آن نهرها روان است. و هر كه سر برتابد به عذابى دردآورش عذاب مىكند.
بر نابینا و لنگ و بیمار گناهی نیست (اگر در میدان جهاد شرکت نکنند)؛ و هر کس خدا و رسولش را اطاعت نماید، او را در باغهای (از بهشت) وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ و آن کس که سرپیچی کند، او را به عذاب دردناکی گرفتار میسازد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حرج: تنگى. راغب گويد: اصل آن محل جمع شدن شىء است كه از آن تنگى به نظر آمده لذا به گناه و تنگى حرج گويند.
نزول
هنگامى که آیه 16 نازل شد، مسلمین به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: بنابراین تکلیف ما در چنین موقعیتى چه خواهد بود سپس این آیه نازل گردید.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17»
بر نابينا گناهى نيست و بر لنگ گناهى نيست و بر بيمار گناهى نيست، (كه به جهاد نروند) و هر كس خدا و رسولش را پيروى كند، (خداوند) او را در باغهايى (بهشتى) كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، داخل مىكند و هر كس سرپيچى كند، او را به عذابى دردناك، عذاب خواهد كرد.
نکته ها
معيار معافيت و مرز عذر در ترك جبهه، نابينايى و ناتوانى در راه رفتن و بيمارى و ناسلامتى است، نه كوتاه بودن قد و امثال آن.
گرچه براى گروهى، جبهه رفتن واجب نيست، امّا خيرخواهى براى رزمندگان لازم است، چنانكه خداوند در سوره توبه آيه 91 مىفرمايد: لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى ... حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ
پیام ها
1- قانونگذار بايد به تمام جوانب قانون توجّه كند و براى موارد خاص (مانند افراد نابينا و عليل و بيمار) قانون ويژه وضع كند. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ ...
جلد 9 - صفحه 131
2- معلولين، احساس حقارت نكنند، هيچ گناه و تقصيرى بر آنان نيست. (كلمه «حَرَجٌ» به اصطلاح ادبى، نكره در سياق نفى است كه از آن معناى عام استفاده مىشود.) لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ
3- تكاليف الهى، به مقدار قدرت و توان است. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... حَرَجٌ
4- افراد معذور، از بهشت محروم نمىشوند، به شرط آنكه در حدّ توان، مطيع باشند. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... مَنْ يُطِعِ اللَّهَ ...
5- پيامبر معصوم است، زيرا اطاعت او قرين اطاعت خداست. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
6- ملاك اصلى ورود به بهشت، اطاعت است، گرچه شفاعت هم گاهى كارساز است. مَنْ يُطِعِ ... يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17»
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ: نيست بر نابينا بأسى و گناهى اگر از جهاد تخلف كنند، وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ: و نه بر لنگ گناهى بر تخلف از جهاد، وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ: و نه بر بيمار گناهى بر تخلف از جهاد، زيرا اينها صاحبان آفت و از جهاد معذورند. بعد از نزول اين آيه، حضرت صاحبان عاهات را از جهاد معذور داشت. بعد از آن به جهت مبالغه در جهاد فرمايد: وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و هر كه فرمانبردارى كند خدا و رسول او را در جهاد و اوامر و نواهى هر دو، يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ: داخل نمايد او را به بهشتهائى كه، تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى مىشود از زير مساكن يا زير درختان آن نهرها، وَ مَنْ يَتَوَلَ: و هر كه روى بگرداند از فرمان خدا و رسول در امر جهاد و غير آن، يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً: عذاب فرمايد خدا او را عذابى دردناك.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً «16» لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18» وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19» وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»
ترجمه
بگو به بازماندگان از باديه نشينان زود باشد كه خوانده شويد بسوى گروهى صاحبان شجاعت و دليرى بسيار كه كارزار كنيد با آنها يا اسلام آورند پس اگر اطاعت كنيد ميدهد بشما خدا مزدى خوب و اگر روى بگردانيد همچنانكه روى گردانديد پيشتر عذاب كند شما را عذابى دردناك
نيست بر كور گناهى و نه بر لنگ گناهى و نه بر بيمار گناهى و هر كه اطاعت كند خدا و پيغمبرش را داخل ميكند او را در بهشتهائى كه ميرود از زير آنها نهرها و كسيكه روى گرداند عذاب كند او را عذابى دردناك
بتحقيق خوشنود شد خدا از مؤمنان وقتى كه بيعت ميكردند با تو در زير آن درخت پس دانست آنچه را كه در دلهاى ايشانست پس فرو فرستاد آرامش را بر ايشان و پاداش داد بآنان فتحى نزديك
و غنيمتهاى بسيار كه برگيرند آنرا و باشد خدا تواناى درست كردار
وعده داد بشما خدا غنيمتهاى بسيارى كه برگيريد آنها را پس زود مهيّا فرمود براى شما اين را و باز داشت دستهاى مردمانرا از شما و تا باشد آيتى براى مؤمنان و هدايت كند شما را
جلد 5 صفحه 28
براهى راست.
تفسير
خداوند متعال به پيغمبر خود دستور فرموده كه باعراب متخلّف مذكور در آيات سابقه بفرمايد اگر شما راست ميگوئيد و طالب جهاد در راه خدائيد من بعدا شما را دعوت ميكنم براى جنگ با قوميكه داراى شجاعت و شهامت فوق العاده باشند و بايد يكى از دو امر واقع شود جنگ شما يا اسلام آنها و بعضى يسلموا بدون نون قرائت نمودهاند يعنى الى ان يسلموا و اشاره فرموده بقول خود كما تولّيتم من قبل به اعراض آنها از تبعيّت در واقعه حديبيّه كه مفصلا ذكر شده است و نفى فرموده مشقّت تكليف و گناه مخالفت آنرا از كور و لنگ و بيمار بعد از تهديد آنها بعذاب اليم در صورت تخلّف و تكرار فرموده ثواب اطاعت را براى تفصيل و عذاب مخالفت را براى تعميم و مقدّم داشته وعد را بر وعيد براى سبقت رحمت بر غضب و در بيان مراد از آن قوم اقوال مختلفهاى نقل شده كه حاجت بذكر آنها نيست و بيان فرموده قبول توبه اهل ايمانرا در بيعت رضوان كه سابقا ذكر شد و اشاره فرموده بقول خود فعلم ما في قلوبهم بنظر حقير بآنكه قبول توبه بعضى از آنها ظاهرى بوده چنانچه بيان شد و مراد از سكينه گذشت و فتح قريب و مغانم كثيره اشاره بجنگ خيبر است كه معروف بوفور غنائم در آن ميباشد و عزت و قدرت و قهر و غلبه خداوند معلوم و مطابقت افعالش با حكمت و مصلحت در تمام امور از صلح و جنگ و ردّ و قبول مسلّم است و خدا وعده داد بمسلمانان غنائم بسيارى را كه بتدريج تا روز قيامت از كفار بدست آنها ميرسد و تعجيل فرمود در وصول غنائم خيبر براى آنها و بازداشت ايادى كفّاريرا كه عازم بردن غنائم از دست ايشان بودند بغارت چون القاء رعب فرمود در دلهاى آنها كه منصرف شدند و اين وعده براى تشويق ايشان بجهاد بود و براى آنكه ظاهر شود صدق آن و معجزه باشد از پيغمبر براى اهل ايمان كه هر چه وعده داد از فتح و ظفر و عزت و غنيمت در موارد خاصّه و عامّه محقّق و هويدا گرديد و هدايت شوند بآنكه آنچه آورده است او از جانب خدا از ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او و غيرها حق محض و محض حق است و اميدوار و مطمئن باشند بصدق مواعيد خدا و پيغمبر
جلد 5 صفحه 29
نسبت بآخرت و نعيم بهشت در آتيه خودشان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَيسَ عَلَي الأَعمي حَرَجٌ وَ لا عَلَي الأَعرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَي المَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ وَ مَن يَتَوَلَّ يُعَذِّبهُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَد رَضِيَ اللّهُ عَنِ المُؤمِنِينَ إِذ يُبايِعُونَكَ تَحتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِم فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيهِم وَ أَثابَهُم فَتحاً قَرِيباً «18»
بر آدم كور و لنگ و مريض حرجي نيست در ترك جهاد و كسي که اطاعت خدا و رسول را ميكند خداوند او را داخل ميفرمايد بهشتهايي که از زير آنها نهرهايي جاري است و كسي که تخلف كرد عذاب ميفرمايد او را عذاب دردناك.
لَيسَ عَلَي الأَعمي حَرَجٌ وَ لا عَلَي الأَعرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَي المَرِيضِ حَرَجٌ اينها از باب مثال است و مراد مطلق ذوي الاعذار معاف هستند مثل پير مرد فرسوده و دست شكسته و اطفال غير بالغ و مجنون و نساء و غير اينها.
وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ اينکه هم مخصوص بجهاد نيست. جميع واجبات شرعيه و ترك مناهي همين حكم را دارد.
يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ از پاي قصرها و زير اشجار انهار اربعه من ماء غير آسن و لبن لم يتغير طعمه و خمر لذة للشاربين و عسل مصفي.
وَ مَن يَتَوَلَّ اعراض كرد و مخالفت نمود يُعَذِّبهُ عَذاباً أَلِيماً كلمه يعذبه بنحو اخبار است نه وعيد و تخلف ندارد چون كذب لازم ميآيد.
يُبايِعُونَكَ تَحتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِم فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيهِم وَ أَثابَهُم فَتحاً قَرِيباً هر آينه بتحقيق راضي شد خداوند از مؤمنين زماني که بيعت كردند با شما زير شجره پس ميدانست خداوند آنچه در قلوب آنها بود پس نازل فرمود سكينه و اطمينان قلبي بر آنها و اثابه فرمود آنها را فتح نزديكي.
جلد 16 - صفحه 209
لَقَد رَضِيَ اللّهُ عَنِ المُؤمِنِينَ بالاترين مقام رضاي الهي است چنانچه ميفرمايد:
وَ رِضوانٌ مِنَ اللّهِ أَكبَرُ ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ توبه، آيه 73.
إِذ يُبايِعُونَكَ تَحتَ الشَّجَرَةِ مراد بيعت حديبيه است که شرحش گذشت و شجره گفتند درخت گردو است که سمره تعبير ميكنند.
فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِم خداوند از قلوب بندگانش با خبر است ميداند که حقيقت ايمان در قلوب اينها ثابت و از روي صدق و صفا بيعت كردند و واقعيت داشت.
فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيهِم ثبات قدم و يقين و اطمينان قلبي بوعدههاي الهي که اگر كشته شوند بدرجه عاليه شهادت نائل و اگر فاتح شدند ترويج دين و اعلاء كلمه اسلام كردند.
تنبيه: از اينکه جمله استفاده ميشود که نزول سكينه شرط آن ايمان است که چون خدا ميدانست که قلبا ايمان دارند و حقيقتا مؤمن هستند انزال سكينه بر آنها فرمود و در آيه غار فرمود: فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيهِم و نفرمود عليهما استفاده ميشود که صاحب غار ايمان نداشته و منافق بوده.
وَ أَثابَهُم فَتحاً قَرِيباً فتوحات اسلامي بسيار بوده و لكن ظاهر اينکه است که مراد فتح مكه است بقرينه: إِنّا فَتَحنا لَكَ فَتحاً مُبِيناً ... الآيات و چون اينکه مؤمنين اكثر مهاجرين بودند پس از فتح مكه منازل خود را تصرف كردند، و آيه: إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- بعد از نزول آیه قبل و تهدید متخلفان به «عذاب الیم» جمعی از معلولین یا بیماران خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله آمدند و عرض کردند: ای رسول خدا! تکلیف ما در این میان چیست؟ در اینجا این آیه نازل شد و حکم آنها را چنین بازگو کرد: «بر نابینا و لنگ و بیمار گناهی نیست» اگر در میدان جهاد شرکت نکنند (لَیْسَ عَلَی الْأَعْمی حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ).
تنها جهاد نیست که مشروط به قدرت و توانائی است، تمام تکالیف الهی یک سلسله شرائط عمومی دارد که از جمله آنها «توانائی و قدرت» است و در آیات قرآن کرارا به این معنی اشاره شده است.
ج4، ص478
البته این گروه گر چه از شرکت در میدان جهاد معافند اما آنها نیز باید به مقدار توان خود برای تقویت قوای اسلام و پیشبرد اهداف الهی آن بکوشند.
و شاید جمله اخیر آیه مورد بحث نیز اشاره به همین معنی باشد که میفرماید: «و هر کس خدا و رسولش را اطاعت نماید او را در باغهائی (از بهشت) وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، و آن کس که سر پیچی کند او را به عذاب دردناکی گرفتار میسازد»! (وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ یَتَوَلَّ یُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِیماً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.