آیه 17 سوره آل عمران
<<16 | آیه 17 سوره آل عمران | 18>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنان صابران و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهانند.
آنان که صبر کنندگان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرهایند؛
[اينانند] شكيبايان و راستگويان و فرمانبرداران و انفاقكنندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان.
شكيبايان و راستگويان و فرمانبرداران و انفاقكنندگان و آنان كه در سحرگاهان آمرزش مىطلبند.
آنها که (در برابر مشکلات، و در مسیر اطاعت و ترک گناه،) استقامت میورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا) خضوع، و (در راه او) انفاق میکنند، و در سحرگاهان، استغفار مینمایند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
القانتين: قنوت بمعنى دوام طاعت است. قانتين آنهايى كه پيوسته در طاعت خدايند.
الاسحار: جمع سحر. كمى بصبح مانده را سحر گويند: «السحر: قبيل الصبح».
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«17» الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ
(پرهيزگاران، همان) صابران و راستگويان و فرمان برداران فروتن و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در سحرها هستند.
جلد 1 - صفحه 482
نکته ها
افراد با تقوا خصوصيات و ويژگىهايى دارند؛ از جمله:
1. صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.
2. صداقت در گفتار و رفتار.
3. خضوع وفروتنى در انجام دستورات، دورى از غرور و خود برتربينى.
4. انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.
5. مناجات سحر و آمرزشخواهى از خداوند. آرى! سحر مناسبترين زمان براى دعاست.
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از استغفار در سحر، نماز در آن وقت است. «1»
در برخى روايات آمده است: اگر كسى يكسال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول اين آيه مىشود. «2»
ابىبصير از امام صادق عليه السلام دربارهى «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» پرسيد، حضرت فرمودند:
رسول خدا صلى الله عليه و آله در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مىكرد. «3»
پیام ها
1- هم رسيدگى به خلق، هم عبادت خالق. «وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ»
2- تقوا به معناى انزوا، بىخبرى و گوشهگيرى نيست، متقّى بايد جامع كمالات باشد. «الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ ...»
«1». تفسير مجمعالبيان.
«2». تفسير اطيبالبيان؛ منلايحضر، ج 1، ص 309.
«3». تهذيبالاحكام، ج 2، ص 120.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 483
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ «17»
بعد از آن، صفات ممتازه متقيان را بيان مىفرمايد:
«1» سنن ترمذى، جلد 4، كتاب صفة الجنّه، باب 18، حديث مسلسل 2555
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 36
الصَّابِرِينَ: صفت اول آنان آنكه: صبر كنندگانند در اداى جميع واجبات و مستحبات، و بر ترك محرمات و مشتبهات و تحمل بليات و مشقات و ناملايمات. و صبر سه قسم است: صبر بر طاعت، صبر در مصيبت، و صبر از معصيت.
در «ارشاد ديلمى»: اوحى اللّه الى داود: تخلّفوا باخلاقى فانّ من اخلاقى انا الصّبور؛ و الصّابر ان مات مع صبره مات شهيدا و ان عاش عاش عزيزا. «1» خداى تعالى وحى فرمود به حضرت داود عليه السلام: متخلق شويد به اخلاق من، بدرستى كه من صبور مىباشم. و صابر اگر بميرد با صبرش، مرده است به ثواب شهيد؛ و اگر زنده باشد، زندگى نمايد به عزت.
صفت دوم: وَ الصَّادِقِينَ: و راست گويندگان در اقوال و افعال، مطابق واقع.
«مصباح الشريعه»- منقول از فرمايشات حضرت صادق عليه السلام:
كمترين مرتبه حد راستى آنكه: مخالفت نكند زبان قلب را، و قلب زبان را.
و نيز فرمود: صدق، نور مشعشعى است در عالم خود؛ مانند آفتاب كه هر چيزى از آن روشنى مىگيرد، بدون آنكه از خورشيد چيزى كاسته شود. «2» صفت سوم پرهيزكاران: وَ الْقانِتِينَ: و قنوت كنندگان در نماز. قنوت در لغت به معنى نماز و دعاى در نماز و طاعت و دوام باشد. بنابراين مفسّرين را اقوالى است: 1- فرمانبرداران خدا در نهان و آشكارا باشند. 2- دائم باشند در طاعت و عبادت. 3- قنوت كنندگانند در نماز وتر در نافله شب، چه از صفات مخصوصه متقيان، شبخيزى و قيام و احياى شب است به دعا و قنوت و مناجات بارى تعالى. 4- عام و شامل تمام معانى باشد.
صفت چهارم: وَ الْمُنْفِقِينَ: و انفاق كنندگان در راه خداى تعالى.
«1» ارشاد القلوب، باب 38، صفحه 127 (با اندكى تفاوت)
«2» ارشاد القلوب، باب 44، صفحه 138 (با اندكى تفاوت)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 37
مفسرين را در اين انفاق اقوالى است: 1- انفاق واجبه، مانند خمس و زكات ماليه و بدنيه و نذورات و كفارات و صدقات واجبه. 2- نفقات واجب النفقه، از اهل و عيال و غلام و كنيز و بهائم و غير آن. 3- انفاق مستحبه، مانند خيرات و مبرات و اطعام فقراء و مساكين و امثال آن.
«ارشاد ديلمى»: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: ما طلعت شمس قطّ الّا بجنبيها ملكان يقولان: اللّهمّ اعط لكلّ منفق خلفا و لكلّ ممسك تلفا. «1» فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: هيچ روزى آفتاب طالع نشود مگر به دو طرف او دو ملك باشند، گويند: بار خدايا عطا فرما هر خرج كننده را عوض، و هر امساك كننده را تلف.
و نيز «ابن بابويه» از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده: الرّجال اربعة: سخىّ و كريم و بخيل و لئيم؛ فالسّخىّ الّذى يأكل و يعطى، و الكريم الّذى لا يأكل و يعطى، و البخيل الّذى يأكل و لا يعطى، و اللّئيم الّذى لا يأكل و لا يعطى. «2» فرمود: مردمان چهار صنفند: سخى و كريم و بخيل و لئيم: 1- سخى كسى است كه خود مىخورد و به ديگرى هم عطا كند. 2- كريم كسى است كه خود نخورد و به ديگرى دهد. 3- بخيل كسى است كه خود مىخورد و نمىدهد. 4- لئيم كسى است كه نه خود خورد نه به كسى دهد.
صفت پنجم پرهيزكاران: وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ: و استغفار كنندگان و طلب آمرزش نمايندگان به سحرها. و احاديث بسيار در استغفار وقت سحر وارد شده:
1- در كتاب «نور الثقلين» و «خصال» از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه فرمود: من قال فى وتره اذا اوتر: استغفر اللّه و اتوب اليه سبعين مرّة
«1» بحار الانوار، جلد 71، صفحه 10 حديث 18 (هر دو جمله از يك روايت انتخاب شده است)
«2» جامع الاخبار، صدوق، فصل 69، فى السّخاء و الايثار
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 38
و هو قائم، فواظب على ذلك حتّى تمضى له سنة كتبه اللّه عنده من المستغفرين بالاسحار: «1» هر كه بگويد در نماز وتر خود هفتاد مرتبه «استغفر اللّه و اتوب اليه» در حال قيام و مواظبت نمايد بر آن تا بگذرد يك سال، مىنويسد خداى تعالى او را در نزد خود از استغفار كنندگان در سحرها.
2- شيخ طوسى به اسناد خود از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده:
من قال فى آخر الوتر فى السّحر: «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه» سبعين مرّة و دام على ذلك سنة كتبه اللّه من المستغفرين بالاسحار: «2» هر كه بگويد آخر وتر در سحر «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه»، هفتاد مرتبه و مداومت نمايد بر آن يك سال، مىنويسد خدا او را از استغفار كنندگان در سحرها.
3- لقمان حكيم در وصايايى به پسر خود فرمايد: يا بنىّ لا تكن اعجز من هذا الدّيك يصوت بالاسحار و انت نائم على فراشك: اى پسر من، مباش عاجزتر از خروس كه صدا مىكند به سحرها (يعنى ذكر مىگويد) و حال آنكه تو خوابيده باشى بر رختخواب خود.
تتمه: «شيخ المشايخ» در كتاب (الجنان) گفته كه: در تفاسير اهل بيت عصمت و طهارت، اين آيه، خاصه در شأن حضرت امير المؤمنين عليه السلام نازل گرديده. اهل اشاره در اين آيه گفتهاند: الصّابرين فى الاهوال، و الصّادقين فى الاقوال، و المنفقين فى الاموال، و المستغفرين بالاسحار.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ «17»
ترجمه
شكيبايان و راستگويان و فرمان برداران و انفاق كنندگان و آمرزش خواهان در سحرها..
تفسير
در مجمع از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه مراد از مستغفرين در اسحار نماز گذاران در وقت سحرند و آنكه فرمود كسيكه استغفار كند هفتاد مرتبه وقت سحر او از اهل اين آيه است و در فقيه و خصال از آن حضرت نقل نموده كه كسيكه در نماز وتر هفتاد مرتبه بگويد استغفر اللّه و اتوب اليه ايستاده و مواظب باشد بر اين امر تا يك سال خداوند نام او را در زمره مستغفرين بالاسحار مينويسد و واجب ميشود از براى او آمرزش از طرف خداوند و گفتهاند اختصاص سحر بفضيلت براى آنستكه دعا در آنوقت نزديكتر است باجابت از ساير اوقات زيرا كه عبادت در آنوقت مشقتش بيشتر و صفاى نفس زيادتر و حواس جمعتر است خصوصا براى شب زنده دارانى كه از غير گسسته و با دوست پيوستهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الصّابِرِينَ وَ الصّادِقِينَ وَ القانِتِينَ وَ المُنفِقِينَ وَ المُستَغفِرِينَ بِالأَسحارِ «17»
متّقين صابر صبر كننده و تصديق و عبادت و انفاق و استغفار در سحرها كننده هستند در اينکه آيه پنج صفت از صفات متّقين را بيان ميفرمايد که جامع جميع صفات باشد: الصّابِرِينَ يكي از صفات بارز اهل تقوي صبر است چه صبر در بليّات چون ميدانند تمام موافق حكمت است و موجب ارتفاع رتبه است و كفّاره ذنوب است و امتحان بنده است، و چه صبر بر مشاق عبادات که
افضل الاعمال احمزها
و چه صبر بر كف نفس از معاصي که جهاد اكبر است جهاد با نفس و در قرآن ميفرمايد وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا عنكبوت آيه 39. وَ مَن جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفسِهِ عنكبوت آيه 5.
وَ الصّادِقِينَ آيات و اخبار در فضيلت صدق بسيار است و كافي است همين حديث شريف از حضرت صادق عليه السّلام
من صدق لسانه زكي عمله
و فرمود ببعض اصحاب خود
انظر الي ما بلغ به علي عليه السّلام عند رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فالزمه فانّ عليّا عليه السّلام انّما بلغ به عند رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم لصدق الحديث و اداء الامانة
و غير اينها- جامع السعادات صفحه 369.
و از براي صدق اقسامي است: 1- صدق در كلام و شامل ميشود صدق در مقام شهادت و صدق در قسم و صدق در وفاء بعهد و صدق در اخبار.
2- صدق در كتابت بجميع اقسام مذكوره. 3- صدق در نيّت که اخلاص باشد 4- در عزم و جزم بر خيز. 5- صدق در عمل که باطن آن مطابق ظاهر آن باشد
جلد 3 - صفحه 136
6- صدق در مقامات دينيّه و اخلاق حميده: صبر، شكر، توكّل، حبّ، رجاء، خوف، زهد، تعظيم، رضا، تسليم، و غير اينها.
وَ القانِتِينَ اصل قنوت بمعني دعا و عبادت و صلوة و اطاعت استعمال شده و از اينکه باب است قنوت نماز و در آيات شريفه تمام اينکه معاني بمناسبات اراده شده أَمَّن هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيلِ زمر آيه 9، بمعني صلوة. يا مَريَمُ اقنُتِي لِرَبِّكِ آل عمران آيه 43، بمعني عبادت. قُومُوا لِلّهِ قانِتِينَ بقره آيه 238، بمعني دعاء در قنوت صلوة.به كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ بقره آيه 116، بمعني اطاعت. و تمام اينکه معاني يعني قدر جامع که شامل تمام باشد ممكن است مراد باشد و تماما از صفات متّقين بشمار ميرود وَ المُنفِقِينَ اقسام انفاقات را در اول سوره بقره جلد اول در ذيل آيه وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ آيه 3 مفصّلا بيان كرديم از انفاقات واجبه و مندوبه حتّي انفاق علم و جاه و تلاوت و بذل، مراجعه فرمائيد.
وَ المُستَغفِرِينَ بِالأَسحارِ استغفار طلب مغفرت است و غفران پوشاندن است و مراد پوشاندن گناه است و خداوند غافر و غفور و غفّار است اسم فاعل، صفت مشبّهه، صفت مبالغه. غفور: دلالت بر استمرار دارد و غفّار دلالت بر كثرت و شرح اينکه كلمه را ما در مجلّد اوّل در ذيل وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ صفحه 180 تا 183 دادهايم و فقط اينجا در اهميّت استغفار اشاره مختصري ميكنيم.
در كافي در كتاب دعاء باب استغفار از حضرت صادق عليه السّلام از حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نقل فرموده که فرمود
خير الدعاء الاستغفار
و از حضرت رضا عليه السّلام نقل فرموده فرمود
مثل الاستغفار مثل و رق شجر تحرك فتناثر
سپس فرمود
و المستغفر من ذنب و يفعله كالمستهزء بربه.
و اسحار جمع سحر بتحريك است و سحر بنا بر مشهور و منصور ثلث آخر شب است و مراد از شب از مغرب تا طلوع فجر است نه از غروب تا طلوع آفتاب.
جلد 3 - صفحه 137
مثلا در اول حمل و ميزان که از غروب تا طلوع آفتاب دوازده ساعت است از مغرب تا طلوع فجر ده ساعت و ربع است و ثلث آن سه ساعت و بيست و پنج دقيقه است که از شب عرفي گذشته باشد سه ساعت و چهل دقيقه:
و كلمه بالاسحار چون جمع محلّا بالف و لام است و افاده عموم ميكند دلالت دارد بر اينكه يكي از صفات اهل تقوي اينست که در جميع سحرها در مناجات با خدا که بهترين اوقات است استغفار ميكنند.
لكن در اخبار دارد كسي که يك سال در قنوت وتر هفتاد مرتبه استغفار كند جزو مستغفرين بالاسحار محسوب ميشود چنانچه در برهان از شيخ طوسي از حضرت صادق عليه السّلام روايت ميكند که فرمود
(من قال في آخر الوتر في السحر استغفر اللّه ربّي و اتوب اليه سبعين مرّة و دام علي ذلک سنة كتبه اللّه من المستغفرين بالاسحار)
و از صدوق (قدّس سرّه) از آن حضرت روايت ميكند که فرمود
(من قال في و تره استغفر اللّه و اتوب اليه سبعين مرّة و واظب علي ذلک حتّي تمضي سنة كتبه اللّه من المستغفرين بالاسحار و وجبت المغفرة له من اللّه عزّ و جلّ).
و از اينکه دو حديث استحباب هر دو طريق با ذكر ربّي و بدون آن ثابت ميشود. و در مجمع البيان از حضرت صادق عليه السّلام روايت ميكند فرمود
(انّ من استغفر اللّه سبعين مرّة في وقت السحر فهو من اهل هذه الآية).
و از اينکه حديث سه مطلب استفاده ميشود: يكي آنكه ادامه يك سال لازم نيست ديگر آنكه در قنوت وتر لازم نيست، سوم آنكه مجرّد (استغفر اللّه) بدون كلمه (و اتوب اليه) كافيست.
138
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم