آیه 16 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی

أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

[11–16] (مشاهده آیه در سوره)


<<15 آیه 16 سوره هود 17>>
سوره :سوره هود (11)
جزء :12
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ولی هم اینان هستند که دیگر در آخرت نصیبی جز آتش دوزخ ندارند و همه اعمالشان در راه دنیا (پس از مرگ) ضایع و باطل می‌گردد.

اینان کسانی هستند که در آخرت، سهمی جز آتش برای آنان نیست و آنچه [در دنیا از کار خیر] کرده اند، در آخرت تباه و بی اثر می شود، و آنچه همواره [ریاکارانه] انجام می دادند، باطل است.

اينان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش برايشان نخواهد بود، و آنچه در آنجا كرده‌اند به هدر رفته، و آنچه انجام مى‌داده‌اند باطل گرديده است.

اينان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش نصيبى ندارند و هر چه كرده‌اند ناچيز شود و هر چه به جاى آورده‌اند باطل است.

(ولی) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمی) نخواهند داشت؛ و آنچه را در دنیا (برای غیر خدا) انجام دادند، بر باد می‌رود؛ و آنچه را عمل می‌کردند، باطل و بی‌اثر می‌شود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They are the ones for whom there shall be nothing in the Hereafter but Fire: what they had accomplished in the world has failed, and their works have come to naught.

These are they for whom there is nothing but fire in the hereafter, and what they wrought in it shall go for nothing, and vain is what they do.

Those are they for whom is naught in the Hereafter save the Fire. (All) that they contrive here is vain and (all) that they are wont to do is fruitless.

They are those for whom there is nothing in the Hereafter but the Fire: vain are the designs they frame therein, and of no effect and the deeds that they do!

معانی کلمات آیه

حبط: حبط: بطلان. راغب گويد: حبط بر وزن شرف آنست كه چهارپا به قدرى علف خورد تا شكمش باد كند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «16»

آنان كسانى هستند كه در قيامت، جز آتش چيزى ندارند و آنچه در دنيا ساخته‌اند بر باد رفته، و اعمالى كه انجام مى‌دهند باطل و بى‌اثر خواهد بود.

نکته ها

آنجا كه وظيفه‌ى انسان عبادت بوده و نياز به قصد قربت داشته است، عمل بدون قصد قربت باطل است و آنجا كه قصد قربت لازم نبوده و عمل به خاطر دنيا انجام شده است، نتيجه‌ى آن محدود به دنياست و در قيامت آن عمل حبط و محو مى‌شود.

يكى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهش به دخترى افتاد و به سوى او دست درازى كرد. در مسير راه ديوارى فروريخت و صورت او را مجروح كرد.

پيامبر صلى الله عليه و آله با شنيدن اين ماجرا فرمودند: خداوند در همين دنيا تو را كيفر داد تا به آخرت كشيده نشود. چنانكه افرادى هستند كه خداوند پاداش كارهاى آنان را در همين دنيا مى‌دهد

جلد 4 - صفحه 35

تا در آخرت‌طلبى نداشته باشند. «1»

حضرت على عليه السلام هنگام تلاوت اين آيه مى‌فرمود: چگونه بر آتشى صبر كنم، كه اگر جرقه‌اى از آن بر زمين افتد، همه‌ى روئيدنى‌هاى آن را مى‌سوزاند. «2»

پیام ها

1- دست دنيا گرايان در آخرت خالى است. «لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ»

2- عمل براىِ دنيا و يا از روى ريا، در آخرت پوچ وتباه است. «حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ»


«1». تفسير مجمع‌البيان.

«2». بحار، ج 40، ص 346.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «16»

أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ‌: آن جماعت مذكوره آنانند كه نباشد ايشان را، فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ: در قيامت بهره و نصيبى مگر آتش جهنم. چه ايشان استيفاى مزدى را كه صور افعال حسنه مقتضى آن است نموده‌اند و نيات فاسده و قصد باطله ايشان كه موجب عذاب و عقوبت است باقى مانده، لا جرم بديشان بازگردد بدون هيچ ظلمى. وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها: و تباه گشت آنچه كرده‌اند در دنيا و مستحق نشدند بر آن ثواب را. چه ثواب منفرع بر اخلاص و ايشان در عمل مخلص نبوده و بر وجه ريا بر آن اقدام نموده. وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌: و نابود و ناچيز است در واقع آن اعمالى را كه بجا مى‌آوردند براى ذات احديت الهى.

تذكره: مؤمن نبايد به سبب بعضى پيش‌آمدهاى ناگوار افسرده شود. زيرا

«1» اصول كافى ج 2 ص 295، و بحارج 70 ص 243.

جلد 6 - صفحه 39

به هر مقدار ناملايم البته باعث تخفيف گناه او شده تا مستحق نعم ابديه الهيه گردد. به عكس كافر چنانچه آثار خيريه از او ظاهر آيد تلافى آن به اقبال نعم دنيويه شود تا به كلى از سعادات باقيه محروم باشد. چنانچه به سند صحيح در كافى شريف، معاوية بن وهب از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود خداوند عز و جل: نيست بنده‌اى كه اراده نمايم به سبب ايمانش او را در بهشت داخل نمايم و عملى حسنه نداشته باشد كه تكفير معاصى او شود و مستحق جزا باشد، مبتلا نمايم بدنش را به بلا. چنانچه كفاره گناه او نشود، سكرات مرگ را سخت كنم تا بدون گناه به بهشت درآيد. و هيچ بنده‌اى نباشد كه بخواهم به سبب كفرش او را به جهنم وارد سازم و اعمال خيرى هم نموده، در مقابل صحت بدنى او را عطا چنانچه وافى نباشد ايمن از سلطان، و الّا وسعت رزق بر او شود، و الّا موت بر او آسان گردد تا اينكه بيايد محضر الهى و حسنه‌اى نداشته باشد و داخل جهنم شود. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ «15» أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «16»

ترجمه‌

كسانيكه بوده باشند كه بخواهند زندگانى دنيا و آرايش آنرا جزا ميدهيم بآنها كردارهاشانرا در آن و ايشان در آن كم گذارده نميشوند

آنگروه آنانند كه نيست مر آنها را در آخرت مگر آتش و نابود گشت آنچه كردند در آن و فاسد

جلد 3 صفحه 67

است آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند.

تفسير

دنيا طلبان كه سعى و عمل آنها براى تحصيل مال و جاه و جلال و جمال و ساير زخارف و لذّات دنيوى است خداوند آنها را از رحمت رحمانيّه خود مأيوس نميفرمايد و جزاى كامل بآنها در دنيا عطا ميفرمايد و هيچ از آثار مرتّبه بر اعمال آنها در دنيا كاسته نخواهد شد و اگر در تهيّه وسائل و اسباب عادى تقصير و خطائى نكنند كاملا بمقصود خواهند رسيد چون دنيا دارى است كه خداوند جريان امور آنرا به اسباب مقدّر فرموده است ولى اين قبيل اشخاص هيچ بهره و نصيبى در آخرت ندارند مگر آتش جهنم زيرا اگر اعمال آنها عبادت باشد چون مشروط بقصد قربت است صحيح نيست و براى ترك آن مستحقّ عقوبتند و اگر در آن ريا نموده باشند براى فعل هم معاقب خواهند بود و اگر غير عبادت باشد كه مشروط بقصد قربت نيست مستحقّ ثواب نميشوند چون استحقاق ثواب در كليّه اعمال منوط بقصد قربت است و نتيجه كليّه آنستكه يا در آخرت بهره‌اى ندارند يا بهره آنها آتش است پس صحيح است گفته شود نيست نتيجه‌اى براى آنها در آخرت جز آتش و نابود و بى‌نتيجه شد آنچه بجا آوردند در دنيا براى دنيا در آخرت و بنابراين محتمل است جار و مجرور يعنى فيها متعلّق به صنعوا و ضمير راجع به دنيا باشد و ممكن است متعلّق به حبط و ضمير راجع به آخرت باشد و بر هر تقدير فيهاى ديگرى چون فضله در كلام بوده حذف شده و قطع نظر از دنيا و آخرت عمل آنها فى نفسه هم فاسد و ضايع و باطل و نيست و نابود است چون از عين و اثر آن چيزى باقى نمانده و نخواهد ماند زيرا كه دنيا و ما فيها فانى و داثر و باطل است علاوه بر آنكه از عدم شرط عدم مشروط لازم ميآيد و قصد قربت و خلوص نيّت شرط است و بعضى گفته‌اند اعمال خيرى كه از كفّار صادر ميشود از قبيل صله رحم و احسان بفقراء و بناء پل و غيرها خداوند جزاى آنها را از قبيل طول عمر و سلامتى بدن و وسعت رزق و دفع بلا و نام نيك بآنها در دنيا عطا ميفرمايد ولى در آخرت مخلّد در جهنم خواهند بود و فائده‌اى بحال آنها ندارد و مراد اينمعنى است و اگر در دنيا بآنها عوض داده نشود در آخرت موجب تخفيف عذابشان خواهد شد و بنظر حقير مطلب تمام نميشود مگر به بيانى كه قبلا ذكر شد و اللّه اعلم و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده‌

جلد 3 صفحه 68

كه مراد آن دو نفرند و معلوم است كه مقصود بيان فردا كمل نفاق و ريا كارى و دنيا طلبى است نه انحصار مدلول آيه بفلان و فلان كه كنايه از آن دو نفر است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ لَيس‌َ لَهُم‌ فِي‌ الآخِرَةِ إِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِل‌ٌ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ «16»

اينها كساني‌ هستند ‌که‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ آخرت‌ جز آتش‌ و حبط ‌شده‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفته‌ آنچه‌ عمل‌ كردند ‌در‌ دنيا و صنعت‌ نمودند و باطل‌ شد آنچه‌ ‌را‌ بجا آوردند أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ لَيس‌َ لَهُم‌ فِي‌ الآخِرَةِ إِلَّا النّارُ چون‌ معتقد بآخرت‌ نبودند ايمان‌ نداشتند نظر ‌به‌ اينكه‌ ايمان‌ مركّب‌ ‌از‌ عقائد حقّه‌ ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مسئله‌ معاد ‌است‌ و مثوبات‌ اخروي‌ خاص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌غير‌ مؤمن‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌باشد‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌باشد‌ طبيعي‌ مشرك‌، كافر، مخالف‌، معاند، منكر ضروري‌ تمام‌ مخلد ‌در‌ آتش‌ هستند ‌از‌ روي‌ تقصير، بلي‌ ‌از‌ روي‌ قصور مثل‌ اطفال‌ و مجانين‌ و عوام‌ دور دست‌ ‌که‌ دعوت‌ بآنها نرسيده‌ ‌در‌ آتش‌ نميروند و بهره‌اي‌ ‌از‌ مثوبات‌ ‌هم‌ ندارند.

وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها ‌بر‌ فرض‌ ‌که‌ كارهاي‌ خوبي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ ‌باشد‌ اصلاح‌ طرق‌ كرده‌ باشند، پل‌ زده‌ باشند، طياره‌ و جت‌ ساخته‌ باشند، تلفن‌ و تلگراف‌ و ساير صنايع‌ ايجاد كرده‌ باشند چون‌ ‌از‌ عنوان‌ عباديت‌ خارج‌ ‌است‌ و شرط صحت‌ كليه‌ عبادات‌ قصد قربت‌ ‌است‌ و اينها فقط ‌براي‌ استفاده‌ مادّي‌ اختراع‌ كردند و استفاده‌ بردند ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ ديگر كليه‌ ‌آنها‌ حبط و نابود ميشود ‌در‌ چند موضع‌ ‌از‌ قرآن‌ سوره‌ بقره‌، آل‌ عمران‌. نساء، مائده‌، توبه‌ تصريح‌ ‌به‌ اينكه‌ فَأُولئِك‌َ حَبِطَت‌ أَعمالُهُم‌ ‌شده‌ و ‌ما مسئله‌ حبط و تكفير ‌را‌ مكرر گفته‌ و متعرّض‌ شده‌ايم‌ ‌که‌ حبط مخصوص‌ بغير مؤمن‌ ‌است‌ و تكفير مخصوص‌ بمؤمن‌ ‌است‌.

وَ باطِل‌ٌ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ كدام‌ يك‌ ‌از‌ شرايط صحت‌ ‌در‌ اعمال‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌ما ‌در‌ مؤمنين‌ نظر ميكنيم‌ صد نود ‌آنها‌ نمازي‌ ‌که‌ ‌از‌ همه‌ عبادات‌ افضل‌ ‌است‌ باطل‌ بجا ميآورند ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ فقدان‌ شرائط ‌ يا ‌ اجزاء ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ اتيان‌ بمبطلات‌ چه‌ رسد

جلد 11 - صفحه 24

بغير المؤمنين‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- لذا در این آیه صریحا می‌گوید: «این گونه افراد در سرای دیگر بهره‌ای جز آتش ندارند»! (أُولئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ).

«و تمام آنچه را در این جهان انجام داده‌اند در جهان دیگر محو و نابود می‌شود» و هیچ پاداشی در برابر آن دریافت نخواهند کرد (وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِیها).

«و تمام اعمالی را که برای غیر خدا انجام داده‌اند باطل و نابود می‌گردد» (وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع