آیه 16 سوره حج
<<15 | آیه 16 سوره حج | 17>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما همچنین (مانند سایر کتب آسمانی) این قرآن بزرگ را به صورت آیاتی روشن فرستادیم، و خدا (به این آیات) هر که را بخواهد هدایت میکند.
و این گونه، قرآن را [به صورت] آیاتی روشن نازل کردیم؛ و قطعاً خدا هر که را بخواهد، هدایت می کند.
و بدين گونه [قرآن] را [به صورت] آياتى روشنگر نازل كرديم، و خداست كه هر كه را بخواهد راه مىنمايد.
بدينسان قرآن را نازل كرديم، با آياتى روشنگر. و خدا هر كس را كه بخواهد هدايت مىكند.
این گونه ما آن [= قرآن] را بصورت آیات روشنی نازل کردیم؛ و خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«کَذلِکَ»: این گونه. مشارالیه میتواند انزال مذکور بعد از اسم اشاره بوده و یا انزال آیات بر پیغمبران پیشین مراد باشد. «آیاتٍ»: حال ضمیر (ه) است. «وَ أَنَّ اللهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ»: این جمله خبر مبتدای محذوفی مثل (أَلأمْر) بوده و تقدیر چنین است: أَلأمْرُ أَنَّ اللهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ. یا این که لامی مقدّر شود و چنین باشد: لاِنَّ اللهَ ...
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ «16»
و اين گونه قرآن را (به صورت) آيات روشن نازل كرديم، و البتّه خداوند هر كس را بخواهد هدايت مىكند.
پیام ها
1- سنّت خداوند، بر نازل كردن آيات و وسايل هدايت است. «كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ»
2- قرآن، كتاب نور و آياتش روشن است. «بَيِّناتٍ» (بر خلاف نظر بعضى كه مىگويند: قرآن، قطعى الصدور و ظنّى الدلالة است.)
3- قرآن وسيلهى هدايت است، ولى اصل هدايت كار خداوند و لطف اوست.
«أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي»
4- خداوند هر كه را اراده كند هدايت مىكند، ولى اراده او تابع حكمت اوست و لذا كسى را هدايت مىكند كه زمينههاى لازم را در خودش ايجاد كرده باشد.
«يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ «16»
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ: و همچنين كه اين آيات مذكوره را نازل نموديم، نازل فرمائيم همه قرآن را. آياتٍ بَيِّناتٍ: در حالتى كه آيتهاى روشنند در احكام و اخبار و مواعظ براى آنكه بر شما هويدا و آشكار گردد. وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ: و بتحقيق خداى تعالى راه نمايد بدان آيتها، يا بر هدايت ثابت دارد هر كه بخواهد هدايت الهى و قبول كند آن را و خدا داند كه لطف و توفيق او انفع خواهد داد.
تنبيه: اين مقدمه ثابت شده كه هدايت به معنى ارائه طريق است به سوى مطلوب. و حق تعالى آن را نسبت به تمامى بندگان مرعى داشته كه به توسط انبياء و كتب منزله، هدايت فرموده آنها را به دين حق و صراط مستقيم؛ هر كس قبول هدايت نمود البته راه يافته و به سر منزل نجات رسيده، و هر كه تمرد و اعراض نمود گمراه گشته و خود را به هلاكت انداخته.
مقدمه ديگر: آنكه خداوند سبحان به علم ازلى مىدانست كدام از بندگان قبول هدايت كنند، لذا علم سبحانى تعلق يافت به هدايت آنان؛ لكن علم الهى.
علت هدايت و ضلالت نيست، و چون هدايت هم خواست الهى است نسبت به عموم بندگان، پس خدا هدايت فرمايد هر كه را بخواهد از آنانى كه طالب حقند و تفكر و تأمل نمايند در آيات سبحانيه و بدان سبب قبول هدايت كنند، نه جماعتى كه به جهت عناد و انكار، نظر در دلايل واضحه نكنند و به سوء اختيار از قبول حق اعراض نمايند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «11» يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ «12» يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلى وَ لَبِئْسَ الْعَشِيرُ «13» إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ «14» مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ «15»
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ «16»
ترجمه
- و بعضى از مردم كسانى هستند كه بندگى ميكنند خدا را بر كنارى پس اگر برسد آنانرا خيرى دلگرم شوند بآن و اگر برسد آنها را بلائى روى گردان شوند بحال پيش خود زيان برده در دنيا و آخرت اين است آن زيان آشكار
ميخواند غير از خدا آنچه را ضرر نميرساند باو و آنچه را سود نميدهد باو اين است آن گمراهى دور
ميخواند مر آنكس را كه ضررش نزديكتر است از نفعش هر آينه بد ياور و هر آينه بد معاشرى است
همانا خداوند داخل ميكند آنانرا كه گرويدند و
جلد 3 صفحه 592
بجا آوردند كارهاى شايسته را در بهشتهائيكه ميرود در زير آنها نهرها همانا خدا ميكند هر چه بخواهد
كسيكه باشد كه گمان برد آنكه هرگز يارى نخواهد كرد او را خدا در دنيا و آخرت پس بايد بكشد وسيلهئى را تا آسمان پس بايد قطع كند پس بايد به بيند آيا ميبرد حيلهاش موجب خشمش را
و اينچنين نازل نموديم آن را آيتهاى روشن و همانا خدا هدايت ميكند هر كس را ميخواهد.
تفسير
- خداوند متعال پس از ذكر حال اهل كفر و شقاق بيان حال اهل شك و نفاق را فرموده باين تقريب كه بعضى از مردم كسانى هستند كه ظاهرا دست از بتپرستى بر ميدارند و بعبادت و بندگى خدا مشغول ميشوند ولى در جانب و كنارى از دين قرار ميگيرند مانند كسانيكه در طرفى از اطراف و جوانب لشگر گردش ميكنند براى آنكه اگر ظفر يابند غنيمتى بدست آرند و اگر شكستى مشاهده كنند فرار را برقرار اختيار نمايند اينها هم در شك و نفاق زيست ميكنند و ظاهرا با مسلمانان بكجدار و مريز رفتار مينمايند و شركت در افعال و اعمال ايشان دارند ولى منتظرند اگر در سايه اسلام بمال و منال دنيوى برسند باقى بمانند و معتقد به نبوّت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شوند و اگر بلا و فتنهئى براى آنها روى دهد منصرف گردند و بدين آباء خود معاودت نمايند و قريب به اين معنى را در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده ولى خاتمه امر آنها را سه قسم فرموده باين نحو كه قسمتى نور ايمان بقلب آنها ميتابد و مؤمن واقعى ميشوند و شك از دل آنها ميرود و قسمتى در شك باقى ميمانند و قسمتى بحال اوّلى خودشان كه شرك بوده بر ميگردند و در روايت قمّى ره از امام صادق عليه السّلام هم اينمعنى تأكيد شده ولى از تفسير خير بعافيت و مال دنيا و تفسير فتنه ببلاء ذكرى نشده و اين اشخاص بزيان دنيا و آخرت دچار ميشوند چون در دنيا بىآبرو و ضعيف النّفس معرّفى ميشوند و جان و مال آنها از پناه اسلام خارج ميگردد و اعمال خوبشان بواسطه كفر باطل خواهد شد و از ثمرات آنها در آخرت بىبهره خواهند ماند و هيچ زيانى بالاتر از اين نيست و از جمله بدبختيهاى چنين شخصى آنستكه ميخواند و ميپرستد غير از خداوند قادر مهربان جماديرا كه اگر نپرستد آنرا نمىتواند باو ضررى برساند و اگر بپرستد نميتواند نفعى باو برساند و اين رويّه بكلّى از راه حقّ دور شدن و از جادّه مستقيم پرت گشتن است و ميخواند و ميپرستد
جلد 3 صفحه 593
بعقيده خود كسيرا كه هر آينه ضرر پرستش آن براى او بلحاظ آنكه در دنيا مبتلا بقتل و غارت از ناحيه مسلمانان ميگردد و در آخرت بعذاب الهى گرفتار ميشود نزديكتر است بواقع از نفعى كه تصوّر براى خود مينموده از آن عمل كه شفاعت بتها و تقرّب بوسيله آنها در نزد خدا باشد و بنابراين معنى لام در لمن ضرّه از محلّ خود بمناسبت حقّ تقدّم مقدّم شده و منفعت بتصوّر بت پرستان است نه در واقع و منافاتى با آيه قبل ندارد و هر آينه بد مولى و معاشر و ياور و يارى است بت براى بتپرست در دنيا و آخرت كه جز ضرر ثمرى ندارد و خداوند كسانيرا كه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحهاند در روز قيامت داخل در باغهائيكه داراى نهرهاى آب جارى است ميفرمايد و كسى نميتواند مانع از نفوذ اراده خدا شود و او هر چه بخواهد ميكند و كسيكه گمان كند كه خداوند يارى نميكند چنين كسيرا كه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحه باشد و گفتهاند مراد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است چون او مخصوص بوعده نصرت است پس بايد ريسمانى بكشد بجانب بالاى خانه خود و بگردن خويش ببندد و قطع نمايد نفس خود را و ببيند آيا اين عمل غيظ او را از ميان ميبرد و دلش از اين عقده تهى ميگردد يا خير و بنابراين مقصود از اين كلام تشبيه حال كفّار و معاندين است بكسيكه از شدّت غصّه و غضب خودكشى كند و چارهئى نداشته باشد و اينمعنى را در برهان از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده با اختصاص نصرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بفرموده خودش بامير المؤمنين عليه السّلام و استناد غيظ كفّار بآن و قول مذكور را در مجمع نسبت به اكثر مفسّرين داده و بعضى گفتهاند مراد آنستكه كسى كه باور نميكند اين نصرت را بايد وسيلهئى براى صعود بآسمان تهيّه كند و قطع نمايد بتوسط آن اين مسافت را تا برسد بآسمان پس كوشش كند و ببيند آيا ميتواند كارى كند كه مانع نصرت خدا شود از پيغمبرش و خشم خود را فرو نشاند يعنى هرگز نميتواند اين كارها را بكند و بنابر قول اوّل مراد از آسمان جهت فوق است و بنابراين قول مراد معناى معروف است و باعتبار آنكه مركز مقدّرات ميباشد و ميشود در آنها تغييرى داد مورد طعن بكفّار قرار داده شده و بعضى گفتهاند ضمير در ينصره راجع بكلمه من موصوله است و مراد بنصرت خدا روزى دادن است يعنى كسيكه اختيار توسعه و تضييق روزى را با خدا نميداند و راضى بروزى مقسوم خود نيست بايد بنحو
جلد 3 صفحه 594
مذكور خودكشى كند چون چاره ديگرى ندارد و بهيچ وسيلهئى نميتواند خشم خود را فرو نشاند و از فرمايش قمّى ره استفاده ميشود كه ظنّ در آيه بمعناى شك است و سبب بمعناى دليل و قطع بمعناى تميز و كيد بمعناى حيله چون اين الفاظ در اين معانى در آيات ديگر استعمال شده و حاصل مراد اينجا آنستكه هر كس شك دارد در اينكه خدا با او كمك ميكند يا نه بايد ميان خود و خدا دليل و راهنمائى قرار دهد و بايد ممتاز نمايد او را از غير او پس بايد نظر كند و ببيند چارهئى كه براى تحيّر خود نموده رفع شك او را ميكند و اندوه را از دل او ميبرد يا خير و اگر راهنماى خود را شناخت و تميز داد البتّه او را بحقّ واصل خواهد نمود و آنكه معناى اوّل را عامّه روايت نمودهاند و انصاف آنستكه هيچ يك از اين معانى با ظاهر آيه شريفه كاملا وفق ندارد و چندان دلچسب نيست و بنظر حقير در بيان ظاهر آيه بهتر آنست كه گفته شود كسيكه بمصائب و آلامى مبتلا شده كه گمان كرده خداوند با او يارى نميكند در دنيا و آخرت و از رحمت خدا مأيوس است بايد وسيلهئى از براى صعود بآسمان پيدا كند پس قطع مسافت نمايد تا بمقصد برسد و ببيند ميتواند چارهئى براى درد خود پيدا كند و البتّه پيدا نخواهد كرد چون كسى نميتواند مانع از نفوذ اراده الهيّه شود پس بهتر آنستكه راضى برضاى خدا باشد و بنابراين ظاهر مرجع ضمير ينصره و ظواهر الفاظ ديگر محفوظ است و اينمعنى مناسب با فعّاليّت الهيّه است كه در ذيل آيه قبل بآن تصريح شده بود و خداوند قرآن را نازل فرموده مشتمل بر آيات واضحة الدّلالات بطورى كه مشهود است و هدايت ميفرمايد هر كس را بخواهد و قابل باشد براه راست و فهم معانى آيات و كليّه خيرات و كلمه ما در ما يغيظ ممكن است مصدريّه باشد و محتمل است موصوله باشد و مفعول يغيظ كه ضمير راجع بمن در صدر كلام بوده حذف شده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَذلِكَ أَنزَلناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللّهَ يَهدِي مَن يُرِيدُ «16»
و همين نحو نازل كرديم قرآن مجيد را آيات واضحه روشن، و محققا خداوند هدايت ميفرمايد هر که را اراده نمايد.
(وَ كَذلِكَ): همين نحوي که خداوند بقدرت كامله خود انبياء را نصرت فرمود و دشمنان آنها را نابود كرد و دفع شرّ آنها را فرمود و حقّ را ظاهر نمود به ادلّه و حجج، و باطل را زاهق و محو نمود: وَ قُل جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ إِنَّ الباطِلَ كانَ زَهُوقاً» اسراء آيه 83.
(أَنزَلناهُ): قرآن مجيد را نازل فرموديم، و مراتب نزول قرآن مكرّرا اشاره شد بر روح مقدّس نبوي، در عالم انوار، در لوح محفوظ، در آسمان اوّل، ليلة القدر، بر جبرئيل، بر قلب مطهّر حضرت رسالت، بر لسان مبارك او، بر امّت.
(آياتٍ بَيِّناتٍ): آيات شريفه قرآن چند قسم است نصوص قرآني مبيّن و واضح است و انكارش كفر است ظواهر آن حجّت است تا مادامي که قرينه از
جلد 13 - صفحه 278
آيات و اخبار بر خلاف آن نباشد و اينها را محكمات مينامند و امّ الكتاب: «مِنهُ آياتٌ مُحكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الكِتابِ».
و اما متشابهات تأويل آنها بايد از معصومين و راسخين در علم برسد.
(وَ أَنَّ اللّهَ يَهدِي مَن يُرِيدُ): و بالجمله مطالب حقّه ادلّه واضحه روشن دارد چه در باب عقايد و اخلاق و فروع از عقل و نقل از قرآن و اخبار و ضرورت و اجماع و حجّت از هر جهت تمام است. لكن هر که قابليّت هدايت دارد خداوند او را هدايت ميفرمايد و هر که از قابليّت افتاد او را به خود واگذار ميكند چنانچه معامله خداوند نسبت بجميع مخلوقات همين است حتي در نباتات هر چه قابليّت رشد دارد باو افاضه ميشود، و هر چه از قابليّت افتاد او را رها ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- این آیه اشاره به یک جمع بندی در آیات گذشته کرده، میگوید:
«و این گونه ما قرآن را به صورت آیات بینات و نشانههای روشن نازل کردیم» (وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ). دلائلی برای معاد و رستاخیز همچون بررسی دوران جنینی انسان، و رشد گیاهان و زنده شدن زمینهای مرده.
ولی با این همه، داشتن دلائل روشن به تنهایی کافی نیست بلکه آمادگی پذیرش حق نیز لازم است، به همین دلیل در پایان آیه میگوید: «و خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند» (وَ أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم