آیه 147 سوره نساء
<<146 | آیه 147 سوره نساء | 148>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند اگر (لطف خدا را) شکر گزارید و (به او) ایمان آرید؟! خدا شکر نعمت از شما میپذیرد و علمش (به صلاح خلق) محیط است.
اگر شما سپاس گزارِ [نعمت هایِ بی شمارِ حق] باشید و ایمان آورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ خدا همواره پاداش دهنده و داناست.
اگر سپاس بداريد و ايمان آوريد، خدا مىخواهد با عذاب شما چه كند؟ و خدا همواره سپاسپذير [=حقشناس] داناست.
چرا خدا شما را عذاب كند اگر سپاسگزار باشيد و ايمان آوريد؟ در حالى كه شكرپذير و داناست.
خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکرگزاری کنید و ایمان آورید؟ خدا شکرگزار و آگاه است. (اعمال و نیّات شما را میداند، و به اعمال نیک، پاداش نیک می دهد.)
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
شاكرا: شكر: ثنا گويى در مقابل نعمت. با قلب و زبان و عمل مصداق پيدا مى كند. آن در واقع واكنش خوبى است در مقابل عمل خوب . آن در خدا به معنى پاداش دادن است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً «147»
اگر شكر گزاريد و ايمان آوريد، خداوند مىخواهد با عذاب شما چه كند؟ در حالى كه خداوند همواره حقّ شناس داناست.
پیام ها
1- كيفرهاى الهى، بر پايهى عدالت اوست، نه انتقام و قدرتنمايى. عامل عذاب، خود انسانهايند. «ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ»
2- شناخت نعمتهاى او و شكر آنها، زمينهى قبول دعوت و ايمان است. «شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ»
3- ايمان به خداوند، بارزترين جلوهى شكرگزارى است. «إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ»
4- شكر، هم مايهى نجات از قهر، هم سبب دريافت لطف بيشتر است. «ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ، كانَ اللَّهُ شاكِراً»
5- اگر شما شكر كنيد، خداوند هم نسبت به شما شاكر است. «كانَ اللَّهُ شاكِراً»
6- خداوند، با آنكه بى نياز است، ولى از بندهى كوچكش تشكّر مىكند. چرا ما شكر او را به جا نياوريم؟! «إِنْ شَكَرْتُمْ، كانَ اللَّهُ شاكِراً»
جلد 2 - صفحه 197
جزء «6»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً (147)
بعد از آن خطاب به اهل نفاق كه تائب و مؤمن شده باشند و اصلاح نيات و اعمال كردهاند، مىفرمايد:
ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ: چرا عذاب فرمايد شما را خداوند، يعنى البته عذاب نكند و احتياج ندارد به عذاب شما، براى تشفى غيظى يا جلب نفعى يا دفع ضررى. منزّه است ذات احديّت الهى از احتياج و عوارض، و عقاب فرمايد مصر بر كفر را، زيرا اصرارش مانند مزمن شدن مرض است. به سبب عدم پرهيز، و عاقبت چنين مريضى، هلاكت باشد شما را. إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ: اگر شكر گوئيد بر نعم او و تصديق نمائيد به وحدانيّت ذات اقدس او از روى تحقيق.
خلاصه معنى آنكه: عذاب نمودن حق تعالى شما را، نه به جهت استيفاى غيظ او يا دفع ضرر از او يا استجلاب نفع به او مىباشد، زيرا ذات اقدس ذو الجلال غنى متعالى است از نفع و ضرر. و در بعضى ادعيه مأثوره از ائمه هدى واقع شده كه: سبحان من لا يزيده طاعة المطيعين و لا ينقصه معصية العاصين. «1» پس اينكه مصرّ به كفر را معاف مىسازد، به جهت آنست كه اصرار دارد، و بر آن، مانند سوء مزاجى است كه مؤدى به مرضى شود، و چون آن زايل شود به ايمان و شكر، او از آن برى و از تبعه آن خلاص باشد. بعد از آن بر سبيل تشكر، به شكرگزارى آن مىشود و بعد امعان نظر مىنمايد و منعم را مىشناسد و ايمان به او مىآورد. وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً: و هست خداى تعالى ثواب دهنده شاكران، دانا به حقوق و شكر ايمان.
تنبيه: شكر در نعمت، ثناست به ازاى نعمتهاى او؛ و قيام شكر به سه چيز
«1» منهج الصادقين، جلد 1، صفحات 138 و 139.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 626
است: اول- معرفت منعم كه آفاق و انفس مشتمل بر آنست. دوم- تشكر و شادمانى به وصول آن نعمتها به او. سوم- جهد نمودن در تحصيل رضاى منعم به قدر امكان و استطاعت، و آن به محبت او باشد در باطن، و ثناى او و تعظيم او بر وجهى كه لايق باشد در قول و سعى در قيام به آنچه بايد نمود از مكافات طاعت با اعتراف به عجز و قصور.
در جامع الاخبار- قال الصادق عليه السّلام: انّ اللّه تعالى انعم على قوم بالمواهب و لم يشكروا فصارت عليهم وبالا و ابتلى قوما بالمصائب فصبروا فصارت عليهم نعمة. فرمود حضرت صادق عليه السّلام: بدرستى كه خداى تعالى انعام فرمايد قومى را به مواهب، و شكر نمىكنند بر آن نعم؛ پس مىگردد وبال. و مبتلا سازد قومى را به مصائب، پس صبر كردند، پس گرديد بر ايشان نعم.
و قيل: الشّكر قيد الموجود و صيد المفقود.
و قيل: الشّكر قيد للنّعمة الحاضرة و صيد للنّعمة الغائبة.
بعضى گفتهاند: شكر سبب قيد موجود و صيد مفقود است. و مراد از شكر، بذل و صرف عبد است نعمت را در آنچه خدا آن را براى او مقرر فرموده، مثلا شكر نعمت زبان، ثنا و تحميد الهى و طلب خير براى مؤمنين و احتراز از سخن لغو و حرام است. و ايضا شكر نعمت چشم، نظر در صنع و كلام الهى و بستن از منهيات است. و ايضا شكر نعمت گوش، شنيدن مواعظ و آيات الهى، و اعراض از آنچه حرام مىباشد. و همچنين ساير اعضا و جوارح و قواى ظاهريه و باطنيه كلا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً (147)
جلد 2 صفحه 145
ترجمه
چه كار دارد خدا بعذاب شما اگر شكر كرديد و ايمان آورديد و باشد خدا شكرپذير دانا..
تفسير
افعال خداوند معلل باغراض شخصيّه نيست اينكه بندگانرا عذاب مىفرمايد نه براى آنستكه از عذاب آنها فائده باو ميرسد يا ضررى از او مرتفع ميشود يا عقده از كسى در دل دارد كه خواسته باشد تشفّى قلب خود را حاصل نمايد چون تمام اينها لوازم احتياج است و او غنى بالذات از جميع ما سوى است بجميع جهات بلكه چون ارحم الراحمين است مىخواهد آئينه قلوب بندگانرا از زنگ كفر و نفاق پاك فرمايد تا قابل شود براى تجلّى انوار الهى و وصول بنعم غير متناهى چون كفر و نفاق و عصيان امراض قلبيه هستند كه دواى آنها ايمان و خلوص و توبه و انابه است و مريض اگر بخودى خود دوا نخورد پدر مهربان بسختى بايد باو بخوراند تا شفا يابد و الا هلاك مىشود و از نعمت حيات محروم ميگردد چنانكه كافر و فاسق به تبعات و مفاسد اعمال خودشان در دنيا و آخرت گرفتار ميشوند نهايت آنكه فاسق بعذاب منزّه ميشود و كافر بوبال ابدى دچار ميگردد چنانچه در سوره بقره در ذيل آيه بلى من كسب سيئة بيان شد و اينكه شكر بر ايمان مقدم شده است براى آنستكه مقتضاى شكرگزارى ايمان و اطاعت است و بعضى گفتهاند براى آنستكه بنده ابتدا نظر بنعم الهى مينمايد و شكر ميكند با آنكه هنوز منعم را نشناخته از كسيكه آن نعمتها را باو عطا فرموده بعد از اين در مقام شناختن منعم برميآيد و ايمان ميآورد و خداوند شكر پذير و ثواب دهنده است در مقابل شكر و كم را قبول مىفرمايد و زياد اجر ميدهد و دانا است بمراتب شكر و ايمان و حق جزاى آن.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما يَفعَلُ اللّهُ بِعَذابِكُم إِن شَكَرتُم وَ آمَنتُم وَ كانَ اللّهُ شاكِراً عَلِيماً (147)
چه ميكند خداوند بعذاب شما اگر شاكر شديد و ايمان آورديد و حال آنكه خدا جزاء شكر را ميدهد و علم بايمان شما دارد.
ما يَفعَلُ اللّهُ بِعَذابِكُم اشاره به اينكه عذاب كسي که منافق بوده سپس ايمان آورده بر خداوند نفعي ندارد و در ترك عذاب ضرري باو متوجه نميشود چون غني بالذات است و محل عوارض واقع نميشود بلكه عذاب دائر مدار استحقاق است و مفروض اينست که مؤمن شده ديگر استحقاق عذاب ندارد زيرا
(الاسلام يجب ما قبله)
بلكه مستحق مثوبات ميشود از دو جهت يكي از جهت شكر نعمت ايمان و اتيان بوظائف دين چنانچه ميفرمايد وَ سَنَجزِي الشّاكِرِينَ آل عمران 145، و ديگر از جهت ايمان و وعدههاي بسيار که در آيات باهل ايمان داده شده و لذا ميفرمايد إِن شَكَرتُم وَ آمَنتُم که رفع عذاب منوط باين دو امر است چنانچه مثوبات هم دائر مدار اينکه دو امر است.
وَ كانَ اللّهُ شاكِراً عَلِيماً بمنزله علت است و معناي شاكر نه اينست که كسي نعمتي بخدا داده باشد تا او شكر نعمت كند لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسلامَكُم بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَلَيكُم أَن هَداكُم لِلإِيمانِ حجرات آيه 17، بلكه مراد اينست که جزاي وافر عنايت ميفرمايد بشاكر. و (عليما) يعني از باطن شما خبر دارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 147)
مجازاتهای خدا انتقامی نیست
در این آیه به یک «واقعیت مهم» اشاره می شود و آن این که مجازاتهای دردناک الهی نه به خاطر آن است که خداوند بخواهد از بندگان عاصی «انتقام» بگیرد و یا «قدرت نمایی» کند، و یا زیانی که از رهگذر عصیان آنها بدو رسیده است «جبران» نماید، زیرا همه اینها لازمه نقایص و کمبودهاست که ذات پاک خدا از آنها مبرّاست، بلکه این مجازاتها همگی بازتابها و نتایج سوء اعمال و عقاید خود انسانهاست.
و لذا آیه می فرماید: «خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شما شکر گزاری کنید و ایمان بیاورید»! و (ما یفعَلُ اللّهُ بِعَذابِکم إِن شَکرتُم وَ آمَنتُم).
یعنی، اگر شما ایمان و عمل صالحی داشته باشید و از مواهب الهی سوء استفاده نکنید، بدون شک کمترین مجازاتی دامن شما را نخواهد گرفت.
و برای تأکید این موضوع اضافه می کند: «خداوند هم از اعمال و نیات شما آگاه است و هم در برابر اعمال نیک شما شاکر و پاداش دهنده است» (وَ کانَ اللّهُ شاکراً عَلِیماً).
در آیه فوق موضوع «شکرگزاری» بر «ایمان» مقدم شده است و این به خاطر آن است که تا انسان نعمتها و مواهب خدا را نشناسد و به مقام شکرگزاری نرسد، نمی تواند خود او را بشناسد- دقت کنید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم