آیه 14 سوره ص
<<13 | آیه 14 سوره ص | 15>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنان به جز تکذیب انبیا فکری و عملی نداشتند، بدین جهت عقاب من بر آنها حتم و واجب گردید.
که هر یک از اینان پیامبران را انکار کردند، پس عقوبت [من بر آنان] محقق و ثابت شد،
هيچ كدام نبودند كه پيامبران [ما] را تكذيب نكنند، پس عقوبت [من بر آنان] سزاوار آمد.
از اينان كس نبود مگر آنكه پيامبران را تكذيب كرد، و عقوبت من واجب آمد.
هر یک (از این گروهها) رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنان تحقق یافت!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِن کُلٌّ ...»: (إِنْ) حرف نفی و به معنی (مَا) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ «12»
پيش از اين كفّار (مكّه نيز،) قوم نوح و عاد و فرعونِ صاحب قدرت، انبيا را تكذيب كردند.
وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ «13»
(همان گونه كه) قوم ثمود و لوط و اصحاب بيشه (كه قوم حضرت شعيب بودند) آنان نيز احزابى بودند (كه انبيا را تكذيب كردند).
إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14»
هر يك از اين گروهها، رسولان را تكذيب كردند و عذاب الهى در مورد آنان تحقّق يافت.
وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ «15»
گويا اين كفّار جز صيحهاى هلاكت بار كه به دنبالش بازگشتى براى آنان نيست، انتظار ندارند.
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ «16»
و (لذا با تمسخر و غرور) گفتند: «پروردگارا! سهم ما را (از عذاب) هرچه زودتر قبل از روز قيامت به ما بده».
نکته ها
«ذُو الْأَوْتادِ» صاحب ميخها، كنايه از تثبيت قدرت است. «فَواقٍ» به معناى رجوع است.
همچنين فرصت دادن ميان دوشيدن شير حيوان براى رجوع شير مجدد به پستان است.
«أيكة» به معناى درخت و «أَصْحابُ الْأَيْكَةِ» يعنى مردمانى كه در سرزمينى پر آب و درخت زندگى مىكردند.
در اين چند آيه به سرنوشت شوم امّتهاى شش نفر از انبياى قبل از اسلام اشاره شده
جلد 8 - صفحه 87
است تا هم كفّار زمان پيامبر اسلام عبرت بگيرند و هم پيامبر و مؤمنان بدانند كه تكذيب انبيا سابقه ديرينه دارد و چيز جديدى نيست.
قوم نوح در آب غرق شدند، «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ» «1» خداوند آنان را با طوفانى موج ساز در دريا گرفتار كرد.
قوم عاد كه حضرت هود را تكذيب كردند به وسيلهى تند بادى سخت از پاى درآمدند، «فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ» «2» با بادى پر صدا، سرد و طغيانگر هلاك شدند.
قوم فرعون در امواج نيل هلاك شدند، «أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ» «3»* ما آلفرعون را غرق كرديم.
قوم ثمود كه حضرت صالح را تكذيب كردند با صيحهاى آسمانى نابود شدند، «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ» «4» با صيحهاى آنگونه نابودشان كرديم كه به صورتى كه مانند خار و خاشاك خرد شده در آغل چهار پايان است در آمدند.
قوم لوط با زلزله و سنگهاى آسمانى، «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً» «5» ما با فرستادن سنگ هلاكشان كرديم.
اصحاب ايكه كه حضرت شعيب را تكذيب كردند با صاعقه به هلاكت رسيدند. «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» «6» ما از آنان انتقام گرفتيم.
پیام ها
1- بيان تاريخ پر عبرت گذشتگان، نمونهاى روشن از ذكر بودن قرآن است كه در آيهى اول خوانديم: «وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ»، كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ ...
2- طاغوتهاى زمان، به هنگام عجز در مقابل منطق، به آزار و شكنجه اقدام مىكنند. «فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ»
3- قوم عاد و فرعون و نوح و ثمود و لوط گروههايى متشكل و بىنظير بودند.
«أُولئِكَ الْأَحْزابُ» (كلمه «حزب» به گروه متشكل و منسجم و همسو گفته
«1». عنكبوت، 14.
«2». حاقّه، 6.
«3». بقره، 50.
«4». قمر، 31.
«5». قمر، 54.
«6». حجر، 79.
جلد 8 - صفحه 88
مىشود و كلمه «أُولئِكَ» كه در آن نوعى انحصار است اشاره به اين است كه اينها قومى بىنظير بودهاند.)
4- تكذيب يك پيامبر بهمنزله تكذيب همه پيامبران است. «إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ»
5- صيحه و صاعقه، يكى از عذابهاى دنيوى خداوند است. «صَيْحَةً واحِدَةً»
6- اگر عذاب بيايد اجازه بازگشت به كافران داده نخواهد شد. «ما لَها مِنْ فَواقٍ»
7- تكذيب پيامبران، سنّت هميشگى معاندان در طول تاريخ بوده است. «إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ»
8- كافران، تهديدهاى الهى را به تمسخر و استهزا مىگيرند. «عَجِّلْ لَنا قِطَّنا»
9- غرور و لجاجت، انسان را وادار مىكند كه به استقبال خطر رود. «عَجِّلْ لَنا قِطَّنا»
10- قيامت، روز حسابرسى است. «يَوْمِ الْحِسابِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14»
إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ: نبود هيچيك از ايشان مگر كه تكذيب نمودند انبياء را، فَحَقَّ عِقابِ: پس سزاوار شد و واجب گشت بر آنها عذاب كه معاقب سازم آنها را از آنچه حق عقاب و عذاب من است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ «11» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ «12» وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ «13» إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14» وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ «15»
ترجمه
لشگرى ناقابل در آنجا شكست خورده است از دستهها
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب ميخها
و ثمود و قوم لوط و اهل أيكه آنانند دستهها نبودند
همه مگر آنكه تكذيب كردند پيمبران را پس لازم شد عقوبت من
و انتظار نميبرند اينها مگر يك فرياد را نيست براى آن مهلتى.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب ردّ كفّار قريش و كسر صولت آنها بر سبيل تحقير فرموده كه لشگر مختصرى باشند در آنجا كه بر خلاف تو قيام نمايند كه شكست خورده باشند از قبيل دستجاتى كه بر خلاف انبياء گذشته قيام نمودند چنانچه مفسّرين فرمودهاند و قمّى ره فرموده يعنى آنانند دستجاتى كه برخلاف تو در وقت حفر خندق قيام نمايند و بنظر حقير چون آنجنگ را دستجات عرب بپا نمودند و لذا بجنگ احزاب ناميده شد و سورهاى بنام آن نازل شده خداوند خواسته اعجاز قرآن را ثابت فرمايد كه در مكّه از ابتداى امر دعوت خبر داده است از آن فتح كه بدون جنگ فقط بقتل عمرو بن عبد ود بدست امير المؤمنين و مرعوب شدن كفّار مكّه و كمك غيبى الهى آنها شكست خورده و متفرّق خواهند شد پس چگونه چنين مردم ناتوانى ميتوانند تصرّف در مقدّرات الهيه و اوضاع سماويّه نمايند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد بسخنان آنها اعتنا نمايد و از تكذيب آنها دلتنگ شود چون اقوام انبياء سلف هم ايشانرا تكذيب نمودند مانند قوم نوح و عاد و فرعون كه آنحضرت و هود و موسى على نبيّنا و آله و عليهم السلام را تكذيب نمودند و فرعون را ذو الاوتاد گفتند براى آنكه كسيرا كه عذاب ميكرد بچهار ميخ چهار دست و پاى او را بزمين يا تختهاى محكم ميكوبيد و ميگذارد به اين باشد تا بميرد چنانچه در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و همچنين قوم ثمود و قوم لوط و اهالى أيكه يعنى جنگل كه حضرت صالح و لوط و شعيب انبياء خود را تكذيب نمودند اينها دستجات مختلفى هستند كه هر يك بنوبه خود پيغمبران را تكذيب نموده و مستحق عقوبت شدند و بسزاى خود رسيدند و جند مهزوم از پيغمبر آخر الزمان هم يكى از آنها است اگرچه خودش هم مؤتلف از احزاب باشد و انتظار نميبرند اين
جلد 4 صفحه 461
جماعت قريش يا اين جماعت مخالفين انبياء و دين حق در هر زمان باشند مگر يك صيحه و بانگ نفخه اولى از اسرافيل را كه همه بدون مهلت بميرند يا رجوعى بدنيا براى آنها نباشد چنانچه گفتهاند و آنكه فواق فاصله ميان دو دوشيدن شير است يعنى باين اندازه هم تأخيرى در مرگ يا رجوعى براى آنها نباشد و خداوند عذاب سماوى را از اين امّت برداشته و عذاب آنها را محوّل بآخرت فرموده و بنظر حقير آيه ناظر بخصوصيّت حال اين امّت براى شرافت پيغمبر آخر الزمان نيست ميخواهد بفرمايد و اين جماعت مخالفين انبيا كه مستحق عقاب شدند بايد منتظر صيحه آسمانى و عذاب ناگهانى خدا باشند كه افاقه و فتور و مهلتى براى آن نيست تا باين بيان انذار و تخويف براى مخالفين پيغمبر خاتم حاصل شود اگر چه خداوند باحترام پيغمبر عذاب بر آنها نازل نفرمايد و ظاهرا فواق مأخوذ از افاقه و مستعمل در هر مهلتى براى استراحت است و بضمّ فاء نيز قرائت شده و لغتى است در آن و بعضى كلمه ما در جند ما را زائده دانستهاند و جند مبتدا و مهزوم خبر آن است و مجوّز ابتداء بنكره توصيف آن بما يا بهنا لك يا بيان آن بمن الاحزاب است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن كُلٌّ إِلاّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14»
نبودند کل اينها مگر اينكه تكذيب كردند پيغمبران را پس ثابت و محقق شد بر آنها عقاب من.
بسيار مورد تعجب است در زمان خود آدم که زنده بود تا زمان ولادت نوح با اينكه در اولادهاي آدم انبياء بودند مثل شيث، و ادريس و امثال اينها باز بسياري از اولادهاي آدم مشرك شدند و تكذيب انبياء كردند و بالاخص در زمان نوح چون هفتصد سال گذشت که نوح مبعوث به رسالت شد انقدر شرك رواج پيدا كرد که در مقابل
جلد 15 - صفحه 222
دعوت نوح گفتند وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُم وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسراً- نوح آيه 22 الي 24- که اسامي بتهاي آنها بود و با اينكه نهصد و پنجاه سال آنها را دعوت فرمود ميفرمايد وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلّا قَلِيلٌ- هود آيه 42- و پس از هلاكت تمام مشركين روي زمين باز در اولادهاي حضرت نوح تا زمان حضرت هود و صالح و ابراهيم صفحه زمين از مشركين مملوّ شد که فقط به ابراهيم يك لوط ايمان داشت و ساره عيال ابراهيم و همچنين پس از ابراهيم دستگاه شرك به انحاء مختلف تا زمان نبيّ اكرم رواج داشت لذا ميفرمايد:
إِن كُلٌّ إِلّا كَذَّبَ الرُّسُلَ ان نافيه کل نكره در سياق نفي افاده عموم اشاره به اينكه تمام امم ماضيه تكذيب رسل نمودند و كلمه الرسل هم جمع محلّي بالف و لام است افاده عموم دارد يعني جميع پيغمبران را تكذيب كردند يك رسولي نبود که مكذّب نداشته باشد و همين جريان در ائمه اطهار هم بوده از امير المؤمنين تا حضرت بقية اللّه هر كدام در عصر خود و هكذا در دوره غيبت با علماء دين الي كنون که چه بسيار مخالف و معاند و مكذّب داشتند: از شيخ كليني عطر اللّه مضجعه که الان چه اهانتهايي نسبت به اينکه بزرگوار ميكنند که كتاب كافي مجعولات و اخبار ضعاف است چون مشتمل بر فضائل ائمه و مثالب خلفا است و همين نحو در هر عصري بعض آنها را كشتند بعضي را حبس كردند بعضي را رمي به كذب و فسق كردند که
يفرون من العلماء فرار الغنم من الذئب
و
الراد عليهم كالراد علينا و الراد علينا كالراد علي اللّه و الراد علي اللّه في حد الشرك باللّه.
جلد 15 - صفحه 223
فَحَقَّ عِقابِ عقابي بود، كسره بجاي ياء است. ديگران طعم آن را چشيدند و بقيّه هم خواهند چشيد منتظر باشند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- «هر یک (از این گروهها) رسولان را تکذیب کردند و عذاب الهی در باره آنها تحقق یافت» (إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ).
و تاریخ نشان میدهد که چگونه هر گروهی از آنها به بلائی جان سپردند و در مدت کوتاهی شهر و دیارشان به ویرانهای تبدیل شد، و نفراتشان به جسدهائی بیروح!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم