آیه 13 سوره زخرف
<<12 | آیه 13 سوره زخرف | 14>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
تا چون با کمال تسلط بر پشت آنها نشستید متذکر نعمت خدایتان شوید و گویید: پاک و منزّه خدایی که این (انواع کشتی و چهار پایان قوی) را مسخر ما گردانید و گرنه ما هرگز قادر بر آن نبودیم.
تا بر پشت آنها قرار گیرید، سپس هنگامی که بر آنها سوار می شوید نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه [از هر عیب و نقصی] است کسی که این [وسایل سواری] را برای ما مسخّر و رام کرد، در حالی که ما را قدرت مسخّر کردن آنها نبود؛
تا بر پشت آن[ها] قرار گيريد، پس چون بر آن[ها] برنشستيد، نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوييد: «پاك است كسى كه اين را براى ما رام كرد و[گرنه] ما را ياراى [رامساختن] آنها نبود.»
و چون بر پشت آنها قرار گرفتيد، نعمت پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد: منزه است آن كس كه اينها را رام ما كرد و گرنه ما را توان آن نبود.
تا بر پشت آنها بخوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- لتستووا: استواء اگر با «على» باشد به معنى استقرار آيد و اگر با «الى» باشد به معنى توجه و پرداختن به كار رود.
- مقرنين: قرن (بر وزن عقل): جمع كردن. اقران: اطاقه و توانايى. «اقرن الامر: اطاقه» على هذا «مقرنين» به معنى: توانايان است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ «13»
تا بر پشت آنها قرار گيريد و آنگاه كه بر آن استقرار يافتيد نعمت پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد منزّه است آن كه اين مركب را براى ما رام كرد و ما بر آن توانا نبوديم.
وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ «14»
و همانا ما به سوى پروردگارمان باز خواهيم گشت.
پیام ها
1- بهرهگيرى از نعمتها بايد همراه ياد خدا و تشكّر از او باشد (نه سبب غرور و غفلت). لِتَسْتَوُوا ... ثُمَّ تَذْكُرُوا
2- نعمتها و تناسب آنها با نيازها، جلوهاى از ربوبيّت الهى است. «نِعْمَةَ رَبِّكُمْ»
3- راه شكر را از خدا بياموزيم. تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ ... وَ تَقُولُوا ...
4- تسبيح الهى نمونه حمد و ذكر الهى است. تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ ... سُبْحانَ الَّذِي
5- رام بودن زمين و مركب حيوانى براى انسان، از نعمتهاى بزرگ الهى است. «سَخَّرَ لَنا هذا»
6- اگر خداوند حيوانات را رام نمىساخت، انسان ز بهرهگيرى آن عاجز بود. «ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ»
7- اعتراف به عجز، خود نمونهاى از شكر است. «وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ»
8- به هنگام سوار شدن بر مركب براى سفر، خدا را سپاس گوييم و به ياد سفر نهايى باشيم. تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا ... إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 441
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ «13»
لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ: تا راست شويد بر پشتهاى آن مركوب، ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ: پس ياد كنيد نعمت پروردگار خود را، إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ: وقتى كه راست شويد بر آن، يعنى اعتراف كنيد به آن نعمت و بزرگ شماريد آن را و به حمد آن مشغول شويد، وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي: و بگوئيد منزه است از مشاركت و مماثلت مخلوقات آن خدائى كه، سَخَّرَ لَنا هذا: مسخر گردانيد براى ما و رام ساخت اين مركوب را كه كشتى و انعام باشد به مدد ركوب آنها طى بر
جلد 11 - صفحه 458
و بحر نمائيم، وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ: و نيستيم ما مر اين مركوب را به قوه خود طاقت داشتگان به فرمان و ضبط نمودن آن، و چون دابّه خالى نيست از سركشى و كشتى از تزلزل و آن مظان اسباب هلاك راكب است، لذا حق تعالى تنبيه مىنمايد او را از روز هلاكت و فرمايد كه راكب بايد كه بعد از تسبيح و تحميد مستعد موت شده اين مقال را گويا شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «11» وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ «12» لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ «13» وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ «14» وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ «15»
ترجمه
و آنكه فرو فرستاد از آسمان آبى باندازه پس زنده گردانديم بآن زمين بلد مرده را اينچنين بيرون آورده ميشويد
و آنكه آفريد اصناف و انواع مخلوقات را تمامى و قرار داد براى شما از كشتىها و چهارپايان آنچه سوار ميشويد
تا قرار گيريد بر پشتهاى آن پس ياد كنيد نعمت پروردگارتان را چون قرار گيريد بر آن و بگوئيد منزّه است آنكه رام گردانيد براى ما اين را و نبوديم ما مر آن را قادران بر سوارى
و همانا ما بسوى پروردگارمان هر آينه بازگشت كنندگانيم
و قرار دادند براى او از بندگانش پارهئى را همانا آدمى هر آينه ناسپاس آشكارى است.
تفسير
خداوند متعال آن ذات كثير البركاتى است كه نازل ميفرمايد از آسمان باران رحمت خود را بر بندگان بقدر حاجت ايشان پس زنده ميفرمايد بآن آب زمينهاى مرده بائر بلاد را بهمين نحو وقتى كه ميخواهد قيامت برپا شود بارانيكه موجب زنده شدن مردگان است مىآيد و مردم از قبرها بيرون ميآيند مانند گياهان از خاك بتفصيلى كه تاكنون مكرّر ذكر شده است و آن خداوندى است كه خلق فرموده است اصناف حيوان و انواع نبات و اقسام جماد و ازواج آنها را از پرنده و چرنده و درنده و خزنده و بحرى و برّى و اهلى و وحشى از نر و ماده و گل و گياه و اشجار و اثمار و سائر اشياء خوب و بد و شيرين و تلخ و نافع و مضرّ كه هر يك با نقطه مقابل خود جفت است و بنابر اين محتمل است ازواج بمعناى اصناف و انواع باشد و محتمل است بمعناى جفتها و قرار داد براى استفاده بندگان خود از جنس كشتيها و چهارپايان آنچه را كه سوار ميشوند بر آن در دريا و در صحرا مانند شتر تا مستوى و مستقيم و قرار گيرند بر پشتهاى آنها پس ياد نمايند نعمت و رحمت پروردگار خودشان را كه شامل حال آنها شده در موقع سوارى و بگويند براى اداء شكر اين نعمت منزّه است آن خدائى كه مسخّر نمود براى ما اين مركوب را و اگر خواست او نبود ما طاقت و قدرت و تمكّن از سوارى آنرا نداشتيم چون باد باختيار ما نبود كه هر جا بخواهيم
جلد 4 صفحه 596
كشتى را ببرد و شتر با اين بزرگى و قوّت ذليل و اسير ما و اطفال ما نميگشت و رام نميشد كه باين سهولت بما سوارى دهد و روزى هم بيايد كه ما در تابوت گذارده شده باشيم و بسوى پروردگارمان رهسپار شويم در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه در موقع سوارى بگو الحمد للّه الّذى سخّر لنا هذا و ما كنّا له مقرنين و از پدر بزرگوار او نقل نموده كه در سفر خشكى اين آيه را از سبحان الّذى تا آخر بخوان خداوند تو را از افتادن از شتر و چهارپا و آزار آن حفظ خواهد فرمود و ظاهرا و الّذى نزّل عطف است بر آيه سابقه كه بعد از نقل قول كفّار خداوند ابتدا بسخن فرموده بود و از اينجا باز روى سخن معطوف به آنها شده ميفرمايد با آنكه اقرار نمودند كفّار بآنكه خداوند خالق آسمانها و زمين است قرار دادند براى او از بندگانش پارهئى را فرزند مانند يهود و نصارى كه عزيز و مسيح را پسر خدا قرار دادند و مشركين مكّه ملائكه را دختران خدا خواندند ولى چون روى سخن با مشركين بوده قمّى ره و مفسّرين فقط دختران خدا خواندن آنها ملائكه را ذكر نمودهاند و آيه بعد مؤيّد آنست و بعضى گفتهاند جزء در لغت بمعناى دختر آمده و اينجا آن مراد است و بعضى جزء را بمعناى نصيب دانستهاند و گفتهاند مراد آنستكه قرار دادند براى خدا از مال بندگانش نصيبى را با آنكه تمام بندگان و اموال آنها مخلوق و مملوك حقيقى حقّند و خداوند منزّه از جسم و لوازم آنست كه توالد و تناسل باشد و بعضى گفتهاند اطلاق جزء بر ولد بملاحظه آنستكه آن پارهئى از والد است و بنظر حقير جزء در معناى خود استعمال شده ولى مراد از جعل قرار دادن ولد است در هر حال اينها همه كفران نعمت خدا است كه بنده او را نشناسد و از امورى كه لايق مقام او نيست او را تنزيه ننمايد و واضح و آشكار براى خداوند شريك و اولاد قرار دهد لذا خداوند فرموده نوع بشر طبعا كفران نعمت خدا را مينمايد و از اظهار آن استنكاف ندارد.
جلد 4 صفحه 597
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِتَستَوُوا عَلي ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذكُرُوا نِعمَةَ رَبِّكُم إِذَا استَوَيتُم عَلَيهِ وَ تَقُولُوا سُبحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنّا لَهُ مُقرِنِينَ «13»
براي اينكه چون قرار گرفتيد بر گرده او پس از قرار ياد آوريد نعمت پروردگار خود را زماني که استقرار نموديد بر او و ميگوييد منزه است آن خداوندي که مسخر فرمود براي ما اينکه را و نبوديم ما از براي او توانا و متمكن از تسخير
جلد 16 - صفحه 10
او و ركوب آن.
لِتَستَوُوا عَلي ظُهُورِهِ استوي با ركوب تفاوت دارد ركوب فعل بنده است يعني سوار شدن. استوي قرار گرفتن پس از سوار شدن بر ظهر آن چنانچه در حق نوح ابتداء ميفرمايد فَاسلُك فِيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ- الي قوله تعالي- فَإِذَا استَوَيتَ أَنتَ وَ مَن مَعَكَ عَلَي الفُلكِ فَقُلِ الحَمدُ لِلّهِ- الآية- مؤمنون آيه 28 و 29- و ضمير «ظهوره» به مركوب برميگردد چه فلك باشد و چه انعام زيرا ظهور جمع و مركوب اسم جنس است لذا مفرد ذكر فرموده بمناسبت اينكه بر ظهر تمام نميشود استوي پيدا كرد بر هر فردي از آنها.
ثُمَّ تَذكُرُوا نِعمَةَ رَبِّكُم که خداوند تبارك و تعالي چه تفضلي فرموده که كشتي را روي آب قرار داده که فرو نرود در آب و انعام را با اينکه قوه و قدرت که ميتوانستند انسان را بدرند و پامال كنند تسليم انسان قرار داده.
إِذَا استَوَيتُم عَلَيهِ چون بر او قرار گرفتيد و مستقر شديد.
وَ تَقُولُوا بايد بگوئيد.
سُبحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا مشار اليه مركوبي است که بر او قرار گرفتيد.
وَ ما كُنّا لَهُ مُقرِنِينَ متمكنين و قادرين و مقرين.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- این آیه هدف نهایی آفرینش این مراکب را چنین بازگو میکند: «تا بر پشت آنها به خوبی قرار گیرید سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: پاک و منزه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، و گر نه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم» (لِتَسْتَوُوا عَلی ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص7-8
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم