آیه 123 سوره اعراف
<<122 | آیه 123 سوره اعراف | 124>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
فرعون گفت: چگونه پیش از دستور و اجازه من به او ایمان آوردید؟ همانا این مکری است که در این شهر اندیشیدهاید که مردم این شهر را از آن بیرون کنید، پس به زودی خواهید دانست!
فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! مسلماً این توطئه و نیرنگی است که [شما و موسی] در این شهر برپا کرده اید تا مردمش را از آن بیرون کنید، ولی به زودی خواهید دانست.
فرعون گفت: «آيا پيش از آنكه به شما رخصت دهم، به او ايمان آورديد؟ قطعاً اين نيرنگى است كه در شهر به راه انداختهايد تا مردمش را از آن بيرون كنيد. پس به زودى خواهيد دانست.»
فرعون گفت: آيا پيش از آنكه من به شما رخصت دهم به او ايمان آورديد؟ اين حيلهاى است كه درباره اين شهر انديشيدهايد تا مردمش را بيرون كنيد. به زودى خواهيد دانست.
فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! حتماً این نیرنگ و توطئهای است که در این شهر (و دیار) چیدهاید، تا اهلش را از آن بیرون کنید؛ ولی بزودی خواهید دانست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
آذن: اذن و ايذان به معنى اجازه دادن است. «ان آذن» : اينكه اذن بدهم.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «123»
فرعون (به ساحران) گفت: آيا پيش از آن كه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ قطعاً اين نيرنگى است كه شما در اين شهر انديشيدهايد تا اهلش را از آن بيرون كنيد. پس به زودى خواهيد فهميد! (كه با چه كسى طرف هستيد و چه كيفرى خواهيد شد.)
پیام ها
1- در استعمار فرهنگى حكومتها، آزادى انديشه و حقّ انتخاب عقيده از مردم سلب مىشود. «قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ»
2- يكى از شيوههاى طاغوتها، تهمتزدن به مردان حقّ است. «إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ» حتّى به كارگزاران خود اعتماد ندارند و هر حركت معنوى را سياسى مىبينند، چنانكه در جاى ديگر، فرعون ساحران را شاگرد موسى مىشمرد.
«إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ» «1»
3- طاغوتها از حس وطندوستى و عواطف مردم، در مسير اهداف خود سوءاستفاده مىكنند. «لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها»
4- تهديد به قتل و شكنجه، از ابزار سلطهى طاغوتهاست. «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»
«1». طه، 71.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 143
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123)
قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ: گفت فرعون با سحره بر وجه انكار، ايمان آورديد به موسى يا به خداى او، قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ: پيش از آنكه اذن دهم شما را به آن، إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ: بدرستى كه اين عمل هر آينه
جلد 4 صفحه 170
تدبيرى است خفى كه شما ساختهايد آن را در شهر مصر قبل از آمدن به محل موعود، يعنى شما با موسى مصانعت كردهايد و اين حيله را نموديد. يا فرعون به اين قول قصد تلبيس نمود بر مردم و ايهام ايشان بر اينكه ايمان سحره از روى علم نيست، بلكه با موسى مواطئه نمودهاند، لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها: تا بيرون كنيد از اين شهر اهل آن را كه قبطيانند و اين ملك و مملكت خاصه شما و بنى اسرائيل شود.
در تفسير نيشابورى- قوله: قبل ان اذن لكم، دال است بر مناقضه فرعون در ادعاى الوهيت، زيرا اگر خدا بود به زعم خود، هر آينه جايز نبود اينكه اجازه دهد در ايمان به غير، و اين از جمله خذلانى است كه ظاهر شد بر مبطلين.
و فرعون چون ديد اعلم سحره در محضر جمعى عظيم اقرار نمودند به نبوت موسى، ترسيد حجتى بر او شود نزد قوم، لذا القاء شبههاى نمود كه اين قسمت مكرى است كه نموديد.
از ابن عباس و ابن مسعود نقل شده كه موسى عليه السّلام قبل از واقعه، ملاقات با امير سحره، فرمود: اگر من غلبه كردم، هر آينه ايمانآورى و شهادت مىدهى به حقانيت آنچه آوردهام. امير گفت: هر آينه فردا سحرى آورم كه غالب نشوى، اگر غلبه نمودى ايمان آورم. فرعون اين مكالمه را نظاره مىكرد، لذا توهّم تواطؤ نمود و گفت: اين حيلهاى است كه نموديد. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ:
پس زود باشد كه بدانيد نتيجه اين مقدمات را كه ترتيب دادهايد.
بعد تفصيل مجمل را نمود:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 123 تا 126
قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (125) وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ (126)
جلد 2 صفحه 462
ترجمه
گفت فرعون ايمان آورديد باو پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا اين مكرى است كه نموديد آنرا در شهر تا بيرون كنيد از آن اهلش را پس زود باشد كه بدانيد
هر آينه خواهم بريد دستهاتان و پاهاتان را بر خلاف يكديگر پس هر آينه بردار خواهم زد شما را تمامى
گفتند همانا ما بپروردگارمان بازگشت كنندگانيم
و عيب نميگيرى تو از ما مگر آنكه ايمان آورديم به آيتهاى پروردگارمان چون آمدند ما را پروردگار ما زياد عطا فرما بما صبر را و بميران ما را مسلمانان.
تفسير
فرعون بر سبيل انكار اخبار از ايمان سحره نمود كه چرا بىاذن من بموسى ايمان آورديد و بعضى ء آمنتم با همزه استفهام كه براى انكار است قرائت نمودهاند و براى آنكه مبادا مردم هم تبعيّت از آنها نموده ايمان بياورند مدعى شد كه شما با موسى تبانى نموديد در مصر پيش از آنكه در ميدان مبارزه حاضر شويد و غرض شما از اين مكر و حيله آن بود كه قبطيان را از شهر خودشان بيرون كنيد و شما و بنى اسرائيل مملكت ما را تصرف نمائيد و بعد از اين معلوم ميشود كه چگونه شما را مجازات مينمايم باين نحو كه يا دست راست و پاى چپ شما را ميبرم يا پاى راست و دست چپ را و بعد شما را بدار ميزنم براى افتضاح شما و عبرت سايرين سحره گفتند باكى نيست ما بازگشت ميكنيم برحمت خدا كه همه بسوى او بازگشت خواهند نمود و حكم ميكند ميان آنها بحق چه كشته شوند و چه بميرند و تو از ما بد نمىدانى و عيبى نمىتوانى بگيرى مگر آنكه ما علائم قدرت الهى را مشاهده نموديم و ايمان آورديم و اين عيب نيست بلكه فوق هر حسنى است بعد روى بدرگاه الهى نموده از خداوند مسئلت نمودند كه مانند آب بريزد بر آنها صبر را كه شامل شود تمام وجود ايشانرا و ثابت بدارد آنها را تا وقت مرگ بدين اسلام كه در آنزمان متابعت حضرت موسى بود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ فِرعَونُ آمَنتُم بِهِ قَبلَ أَن آذَنَ لَكُم إِنَّ هذا لَمَكرٌ مَكَرتُمُوهُ فِي المَدِينَةِ لِتُخرِجُوا مِنها أَهلَها فَسَوفَ تَعلَمُونَ (123)
گفت فرعون بسحره که ايمان آورديد پيش از آني که من اذن و اجازه بدهم بشما محققا اينکه عمل شما هراينه از مكري بود که با موسي قرار داده بوديد در مدينه که ميخواستيد اهل مدينه را از مدينه خارج كنيد زود باشد که بدانيد.
قالَ فِرعَونُ اينکه كلام فرعون مشتمل بر چند جملة است: 1- اينكه تا من اذن و اجازه نداده بودم چرا ايمان بموسي آورديد و اينکه اعتراض بر حسب ظاهر بسيار فاسد و باطل است زيرا ايمان امريست قلبي بعد از آني که انسان قطع پيدا كرد بخصوص از روي دليل و مشاهده معجزه قهرا ايمان پيدا ميكند اختياري نيست که احتياج باذن داشته باشد لكن بعيد نيست که نظر فرعون باين بوده که
جلد 7 - صفحه 423
حضرت موسي اولا درخواست كرد از فرعون و فرمود أَن أَرسِل مَعَنا بَنِي إِسرائِيلَ شعراء آيه 16، و عدّه بني اسرائيل هم بسيار بودند متجاوز از صد هزار فرعون هم مطالبه معجزه كرد چنانچه در چند آيه قبل بيان شد بعد از آني که حضرت فرمود فَأَرسِل مَعِيَ بَنِي إِسرائِيلَ فرعون قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِآيَةٍ فَأتِ بِها إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ كانّه ملتزم شد که اگر موسي اقامه معجزه كرد بني اسرائيل را رها كند و چون اقامه فرمود حمل بسحر كرد اينك که سحره تصديق كردند معجزه موسي را خواست که مردم را اغفال كند بسحره گفت آمَنتُم بِهِ قَبلَ أَن آذَنَ لَكُم يعني پيش از آني که من تصديق كنم چرا شما تصديق كرديد و اينکه يك مكري بود که شما با موسي مكر كرديد إِنَّ هذا لَمَكرٌ مَكَرتُمُوهُ فِي المَدِينَةِ قبلا در مدينه اينکه تقلب و قرارداد را كرده بوديد لِتُخرِجُوا مِنها أَهلَها که بني اسرائيل باشند زيرا اگر جمعيت بني اسرائيل را رها كند مدينه خالي ميشود.
فَسَوفَ تَعلَمُونَ تهديد است که زود بدانيد که با شما چه معامله خواهم كرد بلكه سحره خائف شوند و از ايمان بموسي منصرف گردند سپس بيان ميكند که چه خواهم كرد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 123)- تهدیدهای بیهوده! هنگامی که ضربه تازهای با پیروزی موسی (ع) بر ساحران و ایمان آوردن آنها به موسی (ع) بر ارکان قدرت فرعون فرود آمد، فرعون بسیار متوحش و دستپاچه شد، لذا بلافاصله دست به دو ابتکار زد:
نخست اتهامی که شاید عوام پسند هم بود به ساحران بست، سپس با شدیدترین تهدید آنها را مورد حمله قرار داد، ولی بر خلاف انتظار فرعون ساحران آنچنان مقاومتی در برابر این دو صحنه از خود نشان دادند که ضربه سومی بر پایههای قدرت لرزان او فرود آمد.
چنانکه قرآن میگوید: «فرعون به ساحران گفت: آیا پیش از این که به شما اجازه دهم به او (موسی) ایمان آوردید»؟! (قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ).
و این بالاترین نوع استعمار است که ملتی آنچنان برده و اسیر گردند که حتی حق فکر کردن و اندیشیدن و ایمان قلبی به کسی یا مکتبی را نداشته باشند.
این همان برنامهای است که در «استعمار نو» نیز دنبال میشود.
سپس فرعون اضافه کرد: «این توطئه و نقشهای است که شما در این شهر (و دیار) کشیدهاید تا به وسیله آن اهل آن را بیرون کنید» (إِنَّ هذا لَمَکْرٌ مَکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها).
این تهمت به قدری بیاساس و رسوا بود که جز عوام النّاس و افراد کاملا بیاطلاع نمیتوانستند آن را بپذیرند.
سپس فرعون بطور سر بسته اما شدید و محکم آنها را تهدید کرد و گفت: «اما به زودی خواهید فهمید»! (فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم