آیه 111 سوره مؤمنون
<<110 | آیه 111 سوره مؤمنون | 112>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
من هم امروز جزای صبر (بر آزار و سخریه شما) را به آن بندگان پاک خود خواهم داد که آنها امروز سعادتمند و رستگاران عالمند.
من امروز آنان را در برابر صبری که [نسبت به مسخره و خنده شما] کردند پاداش دادم که همه آنان کامیابند.
من [هم] امروز به [پاس] آنكه صبر كردند، بدانان پاداش دادم. آرى، ايشانند كه رستگارانند.
امروز آنها را به خاطر صبرى كه مىكردند پاداش مىدهم. آنها به مراد خود رسيدهاند.
ولی من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم؛ آنها پیروز و رستگارند!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«بِمَا»: واژه (ما) مصدریّه است. «أَنَّهُمْ هُمُ الْفَآئِزُونَ»: این جمله مفعول به دوم (جَزَیْتُهُمْ) و یا این که در موضع جرّ به لام تعلیلمقدّری است. یعنی: لَفَوْزُهُمْ بِالتَّوْحِیدِ الْمُؤَدِّی إلَی کُلِّ سَعَادَةٍ.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ «111»
من امروز به خاطر آن كه (مؤمنان در برابر تمسخر و خندهى شما) صبر كردند، به آنان پاداش دادم كه ايشانند رستگاران.
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ «112»
(خداوند) از آنان مىپرسد: شما در زمين چقدر مانديد؟
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ «113»
مىگويند: يك روز يا بخشى از يك روز، پس از شمارشگران بپرس.
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «114»
مىگويد: اگر آگاهى داشتيد مىدانستيد كه جز اندكى درنگ نكردهايد.
نکته ها
كلمه «فوز» به معناى رسيدن به مقصود است.
در قيامت از مردم سؤال مىشود: شما چه مدّتى در دنيا اقامت داشتيد؟ «كَمْ لَبِثْتُمْ» اين سؤال چندين بار در قرآن مطرح شده وهركس طبق پندار خود پاسخى مىدهد از جمله:
- ما به مقدار ساعتى از يك روز، در دنيا مانديم. «ساعَةً مِنْ نَهارٍ» «1»
- يك شامگاه، يا يك صبح. «عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها» «2»* يك روز يا قسمتى از يك روز. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ» «3»*
ممكن است مراد از «كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ» مدّت توقّف در قبر و عالم برزخ باشد.
پیام ها
1- پاداش صابران، از طرف خود خداوند است. «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ» (صبر در برابر اذيّتها، نيشها و تمسخرها پاداش بزرگى دارد)
«1». احقاف، 35.
«2». نازعات، 46.
«3». مومنون 113.
جلد 6 - صفحه 135
2- رستگارى در سايهى استقامت است. «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
3- در قيامت تنها گروه رستگار صابرانند. «1» «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
صبر وظفر هر دو دوستان قديمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
4- حسرت بزرگ آن است كه انسان براى لذّت و راحتى چند روزه، دوزخ و عذاب هميشگى را خريدارى كند. «لَبِثْنا يَوْماً»
5- به مهلت روزگار مغرور نشويد، كه مدّتى بسيار اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
6- همهى عمر دنيا نسبت به ابديّت اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
7- برخى از فرشتگان، مأمور شمارش و آمار ايّام هستند. «فَسْئَلِ الْعادِّينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (111)
بعد از آن، بيان نيكوئى عاقبت حال مؤمنان را فرمايد:
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ: بدرستى كه من جزا دهم مؤمنان را امروز به ثواب و نعيم ابدى. بِما صَبَرُوا: به سبب آنچه بردبارى نمودند بر ايذاء و اذيت و سخريه و استهزاء. أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ: بدرستى كه مؤمنان صابر ايشانند رستگاران به مراد و نجات يافتگان در آخرت. راغب در مفردات خود گويد: فوز، ظفر به خير است با حصول سلامتى. «1» پس معنى آيه آنكه: مؤمنان صابر بر آزار مخالفان، رسندگان به خيرند با سلامتى از اهوال قيامت.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به اينكه يكى از صفات مؤمنان و بندگان خاص الهى در هر عصر و زمانى، صبر و بردبارى است در مقابل استهزاء و مضحكه و ايذاء و سخريه مخالفين و معاندين، كه با كمال قوت قلب ثبات و استقامت داشته ناملايمات روزگار غدار را تحمل نموده صبر نمايند، كه در نتيجه آن رستگارى ابدى و فيض سعادت سرمدى و نجات عذاب اخروى را فايز گردند؛ و در علوّ شأن و مقام اين اشخاص صابر همينقدر كافى است كه ذات خداوندى در كلام سبحانى رستگارى را خاصه ايشان گردانيده كه: «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ».
«1». مفردات راغب اصفهانى، ص 401.
جلد 9 - صفحه 185
در كافى- از حضرت سجاد عليه السّلام: قال الصّبر من الايمان بمنزلة الرّأس من الجسد و لا ايمان لمن لا صبر له. فرمود: صبر نسبت به ايمان به منزله سر است نسبت به بدن، و ايمان كامل نيست براى كسى كه صبر نباشد براى او. «1» محقق طوسى فرمايد: صبر عبارت است از حبس نفس از جزع نمودن نزد مكروه، و آن منع كند باطن را از اضطراب، و زبان را از شكايت، و اعضاء را از حركات غير معتاده. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (111) قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ (113)
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (114)
ترجمه
- همانا بودند گروهى از بندگان من كه ميگفتند پروردگارا گرويديم پس بيامرز ما را و ببخشاى ما را و توئى بهترين بخشايندگان
پس گرفتيد ايشانرا باستهزاء تا از ياد شما بردند ذكر مرا و بوديد كه به ايشان ميخنديديد
همانا من جزا دادم ايشانرا امروز بآنچه صبر كردند كه ايشانند
جلد 3 صفحه 658
بكام رسيدگان
گويد چند درنگ كرديد در زمين بشمار سالها
گويند درنگ كرديم روزى يا پارهئى از روز پس بپرس از شمرندگان
گويد درنگ نكرديد مگر اندكى اگر شما باشيد كه بدانيد.
تفسير
- خداوند متعال جهت استحقاق كفّار عذاب را براى آنها بيان فرموده باين تقريب كه امر چنين است فرقهئى از بندگان من بودند در دنيا كه ميگفتند پروردگارا ما ايمان آورديم بوحدانيّت تو و نبوّت پيغمبرت و آنكه آنچه او آورده از طرف تو حقّ و صدق است پس بيامرز ما را و رحم كن بر ما تو بهترين رحم كنندگانى و شما آنها را استهزاء و مسخره مينموديد تا اندازهاى كه استهزاء شما آنها را موجب آن شد كه بكلّى از ياد من غافل شديد و ميتوان گفت آنها شما را بفراموشى انداختند چون وسيله سرگرمى شما بودند و شما بآنها و اقوال و اعمالشان ميخنديديد منهم امروز كه روز جزا است جزاى ايشانرا دادم كه بهشت برين است براى صبرى كه در مقابل آزار و اذيتهاى شما نمودند و آنها بمراد خود رسيدند و كامياب شدند حال شما بگوئيد چند سال روى هم رفته زنده و مرده در زمين درنگ نموديد آنها براى طول مدّت عذاب و شدّت آن و حواس پرتى ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند ما ديگر حساب همه چيز از دستمان در رفته از ملائكه كه موكّل حفظ ايّام و ساعات عمر ما بودند و تمام اعمال و اقوال حتّى نفسهاى ما را نوشتهاند بپرس و خدا ميفرمايد درنگ نكرديد مگر كمى و اگر ميدانستيد آن زندگانى كم چه عاقبت ممتدّ جانسوزى دارد آنمدّت كم را صرف در لهو و لعب و معصيت نمينموديد و فائده اين مقاولات در آندار سرزنش و ملامت كفّار و تكميل عذابشان بعتاب رب الارباب است و در اين دار نقل آن براى ما است كه موجب تنبّه و تذكّر شود و عاقبت خودمان را مانند آنها ننمائيم و بعضى بجاى قال در دو جا قل قرائت نمودهاند و بنابراين نقل خطاب خدا بمالك دوزخ است چنانچه بنابر قرائت قال هم ممكن است نقل قول او باشد و بعضى انّهم بكسر قرائت نمودهاند و بنابراين جمله مستقلّه است و بقرائت مشهوره تقدير لانّهم هم الفائزون است و محتمل است مفعول دوم جزيت باشد مانند و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا يعنى جزا دادم
جلد 3 صفحه 659
براى صبرشان فوز بجنّت را و عدد سنين تميز است براى كم استفهاميّه يعنى چه مقدار درنگ كرديد در زمين از حيث عدد سالها و بعضى گفتهاند مقصود سؤال از زمان درنگ زندگى دنيا است نه مطلق درنگ كه بيان شد و آنكه آنها جواب دادند يكروز يا پارهئى از روز براى آن بوده كه در دنيا خوش بودند و زمان خوشى كم بنظر ميآيد خصوصا اگر با ناخوشى مقابل شود و بعيد نيست و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنِّي جَزَيتُهُمُ اليَومَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُم هُمُ الفائِزُونَ (111)
بدرستي که من جزاء دادم آنها در اينکه روز بسبب آن چه صبر كردند بدرستي که اينها خود آنها رستگارانند.
(إِنِّي جَزَيتُهُمُ اليَومَ) مكرر گفته شده که جزاء اهل بهشت از راه استحقاق نيست، زيرا اگر عمر دنيا را عبادت كنند تقابل با نعم الهي نميكند، بلكه فرع قابليت است و از راه تفضل است و چون تفضلات الهي در محل غير قابل تفضل نيست فقط قابليت ميخواهد و شرط قابليت سه چيز است.
اول: ايمان دوم: عمل صالح سوم: تقوي هر چه ايمانش بالاتر رود و معرفتش كاملتر شود، و هر چه اعمال صالحه نيكوتر گردد و بيشتر شود، و هر چه درجات تقوايش زيادتر قابليت تفضلات او بيشتر ميشود و درجات او در بهشت عاليتر گردد، و اما جزاء اهل دوزخ از راه استحقاق است خردلي زائد بر استحقاق عذاب نميكند.
جلد 13 - صفحه 479
هر چه كفر و عناد و شرك و ضلالت و ظلم و معاصي بيشتر شد استحقاق عذاب زيادتر دارد، و لذا دركات جهنم هم متفاوت است.
(بِما صَبَرُوا) صبر بر مشقات عبادت و صبر بر ترك معاصي و صبر بر ظلم ظالمين که ميفرمايد:
(إِنَّما يُوَفَّي الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ) زمر آيه 13.
(صبر تلخ آمد و لكن عاقبت
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 111)- «ولی من امروز به خاطر آن صبر و استقامت و پایمردی (در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامههای الهیشان) آنها را پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند» (إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ).
و اما شما ... شما امروز در بدترین حالات و دردناکترین عذاب گرفتارید و کسی به فریادتان نمیرسد و باید هم چنین باشید که مستحق این کیفرید.
ج3، ص271
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم