آیه 104 سوره مؤمنون

از دانشنامه‌ی اسلامی

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ

[23–104] (مشاهده آیه در سوره)


<<103 آیه 104 سوره مؤمنون 105>>
سوره :سوره مؤمنون (23)
جزء :18
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آتش دوزخ صورتهای آنها را می‌سوزاند و در جهنم، زشت منظر خواهند زیست.

آتش [همواره] صورت هایشان را می سوزاند، و آنان در آنجا [از شدت سوختگی] زشت رویانی بد منظرند!

آتش چهره آنها را مى‌سوزاند، و آنان در آنجا ترش‌رويند.

آتش چهره‌هايشان را مى‌سوزاند و لبانشان آماس كرده و برگشته است.

شعله‌های سوزان آتش همچون شمشیر به صورتهایشان نواخته می‌شود؛ و در دوزخ چهره‌ای عبوس دارند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The Fire will scorch their faces, while they snarl baring their teeth.

The fire shall scorch their faces, and they therein shall be in severe affliction.

The fire burneth their faces, and they are glum therein.

The Fire will burn their faces, and they will therein grin, with their lips displaced.

معانی کلمات آیه

  • تلفح: لفح: سوزاندن «لفحته النار» آتش او را سوزاند در اقرب الموارد از ابن عربى نقل شده: لفح براى هر باد گرم و نفح براى هر باد خنك است: «اللفح لكل حر و النفح لكل بارد»
  • كالحون: جوهرى در صحاح گويد: كلوح ظاهر شدن دندانهاست در حال عبوسى. طبرسى فرموده: كلوح برگشتن دو لب است به بالا و پائين تا دندانها آشكار شود، كالح اسم فاعل از آن است، منظور از كالحون در آيه حالت است و يا منظور زشت منظر بودن است آن فقط يك بار در كلام اللَّه آمده است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ «104»

آتش، صورت آنها را مى‌سوزاند و آنان در دوزخ چهره‌اى (زشت و) عبوس دارند. (با لب‌هايى وارونه و دندان‌هايى آشكار).

أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «105»

(به آنان گفته مى‌شود:) آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد، پس آنها را دروغ مى‌شمرديد؟

نکته ها

«لفح» به معناى سوزاندن چهره و «كلح» به معناى برگشتن لب وآشكار شدن دندان‌هاست.

پیام ها

1- آتش هر لحظه و پيوسته صورت‌هاى دوزخيان را مى‌سوزاند. ( «تَلْفَحُ» فعل مضارع و رمز استمرار است)

2- كفّار در دوزخ، هم عذاب جسمى دارند، «تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ» و هم توبيخ و عذاب روحى. أَ لَمْ تَكُنْ‌ ...

3- تغيير صورت توسّط آتش، مايه‌ى تحقير گنهكاران مى‌گردد. «كالِحُونَ»

جلد 6 - صفحه 131

4- عذاب خداوند بعد از اتمام حجّت است. تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ‌ ... أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌

5- اصرار بر تكذيب، اساسى‌ترين رمز رفتن به دوزخ است. «فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ (104)

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ: مى‌سوزاند رويهاى كافران را شعله آتش، وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ‌: و ايشان در آن آتش ترشرويانند، يا از شدت احتراق زشت‌رويانند.

ابو الفتوح رازى فرمايد: چون آتش به او رسد، لب بالاى او بر جهد به حدى كه به ميان سرش رسد، و لب زيرين او چندانكه به نافش رسد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ (101) فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ (103) تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ (104) أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (105)

قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ (106) رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ (107) قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ (108)

ترجمه‌

- پس چون دميده شود در صور پس نباشد خويشاوندى‌ء ميانشان چنين روزى و نپرسند از يكديگر

پس آنكه سنگين است موزونهاى او پس آنگروه ايشانند رستگاران‌

و آنكه سبك است موزونهاى او پس آنگروه آنانند كه زيان رساندند

جلد 3 صفحه 656

به نفسهاشان در دوزخند جاودانيان‌

ميسوزاند رويهاشان را آتش و آنها باشند در آن ترش رويان‌

آيا نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس بوديد كه آنها را تكذيب ميكرديد

گويند پروردگارا غالب شد بر ما بدبختى ما و بوديم گروهى گمراهان‌

پروردگارا بيرون آور ما را از آن پس اگر عود كنيم پس همانا ما باشيم ستمكاران‌

گويد دور شويد در آن و سخن مگوئيد با من.

تفسير

- بمناسبت ذيل آيه سابقه ذكرى از احوال قيامت شده كه چون اسرافيل بدمد در صور و مردگان مبعوث و محشور شوند بقدرى متوحّش و متحيّرند كه كسى بفكر ديگرى نيست و آنروز حسب و نسب و قرابت و خويشى فائده ندارد كه كسى بآن توسل و تقرّب جويد يا فخر و مباهات كند مگر حسب و نسب حضرت ختمى مرتبت كه باقى و برقرار است و ميتوانند اقارب آنحضرت از اهل ايمان باو توسل جويند چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه هر حسب و نسبى منقطع است در روز قيامت مگر حسب و نسب من و كسى از كسى احوالپرسى و گله گذارى نميكند مگر بعد از محاسبه چنانچه در سوره و الصّافّات بيايد انشاء اللّه تعالى كه بعضى رو بديگرى نموده پرسش نمايند و در آنروز ميزانهاى عدل الهى كه ذوات مقدّسه انبيا و ائمه عليهم السلامند بر پا شوند و عقائد و اعمال هر امّتى را با عقيده و عمل پيغمبر و امامشان بسنجند اگر موافق شد معلوم ميشود سنگين و متين و و زين و رزين و با معنى و حقيقت بوده و آنها رستگار و اهل بهشتند و اگر مخالف باشد معلوم ميشود سبك و پوچ و بى‌معنى و حقيقت و بى‌قدر و قيمت بوده و آنها كسانى هستند كه استعداد خودشان را براى كمال علمى و عملى در دنيا باطل نمودند و منازلشان را در بهشت از دست داده‌اند و جهنّم را براى خود خريده‌اند و بايد هميشه آنجا باشند پس باختيار خودشان ضرر و زيان بزرگى بر خود وارد نموده‌اند كه قابل تدارك نيست و بنابراين موازين جمع موزون مانند مكاتيب جمع مكتوب است و مراد از آن عقائد و اعمال خوب و بد بندگان است و بعضى موازين را جمع ميزان گرفته‌اند و سنگينى ترازوها را كه براى انواع مختلفه اعمال وضع شده بزيادتى حسنات از سيّئات و سبكى ترازوها را بعكس آن دانسته‌اند و گفته‌اند اعمال براى سنجيدن كه فائده آن ظهور عدل‌

جلد 3 صفحه 657

الهى است مجسّم و مصوّر ميگردد يا صحائف آن كشيده ميشود ولى اقرب باعتبار و اوفق بمضامين اخبار مأثوره از ائمه اطهار همانستكه قبلا ذكر شد و در اوائل سوره اعراف نيز مبيّن گرديد و بعضى صور را جمع صورت دانسته و نفخ در آنرا عبارت از افاضه روح باجسام مصوّره پنداشته‌اند و معناى اوّل اظهر است و اهل جهنّم وقتى حرارت شعله آتش بصورتهاشان ميرسد پوستشان را جمع ميكند بطوريكه دندانهاشان از زير لبها بيرون ميآيد و خيلى بد شكل ميشوند چون لفح بمعناى نفخ حرارت است و كالح آكنده دندان در ترش روئى است و در زشتى و ترش روئى استعمال ميشود و براى ملامت و ندامت آنها خداوند ميفرمايد آيا آيات قرآن بر شما تلاوت نميشد در دنيا و شما تكذيب ميكرديد آنها را جواب عرضه ميدارند پروردگارا شقاوت و بدبختى ذاتى ما بر ما غلبه نمود و ما گمراه شديم پروردگارا ما را از آتش بيرون بياور اگر ديگر ما تكذيب نموديم ستمكار بخود باشيم و خداوند آنها را بلفظى كه در وقت راندن سگ استعمال ميشود ميراند و منع از سخن گفتن ميفرمايد چون آنجا جاى اين قبيل حرفها نيست و بايد باين قبيل خطابات و اهانات بر عذاب آنها افزوده شود و در توحيد از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه آنها باعمال خودشان شقى شدند و بعضى بجاى شقوتنا شقاوتنا بفتح شين و با الف قرائت نموده‌اند و گفته‌اند بعد از اين راندن اخير الهى ديگر آوازى از آنها شنيده نشود جز صوتى مانند عرعر خر و زوزه سگ و بيكديگر فشار ميآورند هفتاد سال تا ميرسند بقعر جهنّم و در آنجا جاى گزين و مخلّد خواهند بود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


تَلفَح‌ُ وُجُوهَهُم‌ُ النّارُ وَ هُم‌ فِيها كالِحُون‌َ (104)

صورت‌هاي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ آتش‌ سوخته‌ مي‌شود و ‌آنها‌ ‌در‌ آتش‌ عبوس‌ ميشوند بطوري‌ ‌که‌ لب‌هاي‌ ‌آنها‌ پخته‌ شود و دندان‌هاي‌ ‌آنها‌ بيرون‌ آيد مثل‌ سر گوسفند ‌که‌ پخته‌ مي‌شود نظير روز قيامت‌ ‌که‌ ميفرمايد:

(يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ) طارق‌ آيه 9 ‌است‌ بواطن‌ ‌هر‌ كس‌ ظاهر مي‌شود ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌به‌ بيند مي‌فهمد ‌که‌ كافر ‌است‌، ‌ يا ‌ مؤمن‌، فاسق‌ ‌است‌، ‌ يا ‌ عادل‌، مطيع‌، ‌ يا ‌ عاصي‌ صفات‌ قلبيه‌ ‌او‌ نمايان‌ ‌است‌، لذا ‌در‌ آيات‌ اشاراتي‌ دارد ‌من‌ جمله‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌:

(يَوم‌َ تَبيَض‌ُّ وُجُوه‌ٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوه‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ اسوَدَّت‌ وُجُوهُهُم‌ أَ كَفَرتُم‌ بَعدَ إِيمانِكُم‌ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكفُرُون‌َ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ ابيَضَّت‌ وُجُوهُهُم‌ فَفِي‌ رَحمَت‌ِ اللّه‌ِ هُم‌ فِيها خالِدُون‌َ).

آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 102 و 103 و ‌قوله‌ ‌تعالي‌:

(يَوم‌َ تَرَي‌ المُؤمِنِين‌َ وَ المُؤمِنات‌ِ يَسعي‌ نُورُهُم‌ بَين‌َ أَيدِيهِم‌ وَ بِأَيمانِهِم‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌:

يَوم‌َ يَقُول‌ُ المُنافِقُون‌َ وَ المُنافِقات‌ُ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا انظُرُونا نَقتَبِس‌ مِن‌ نُورِكُم‌ الاية) حديد آيه 12 و 13.

(تنبيه‌) ‌از‌ ‌اينکه‌ دو ‌آيه‌ بواسطه‌ كلمه (أَ كَفَرتُم‌ بَعدَ إِيمانِكُم‌) و كلمه (المُنافِقُون‌َ وَ المُنافِقات‌ُ) استفاده‌ مي‌شود ‌که‌ ‌اينکه‌ عقوبت‌.

جلد 13 - صفحه 473

(تَلفَح‌ُ وُجُوهَهُم‌ُ النّارُ وَ هُم‌ فِيها كالِحُون‌َ) راجع‌ ‌به‌ منافقين‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ برگشتند و مخالفت‌ ‌با‌ اوصياء ‌او‌ كردند ‌از‌ خلفاء سه‌ گانه‌ و بني‌ اميّه‌ و بني‌ عباس‌ ‌است‌ و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ خبري‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كعب‌ الاخبار نقل‌ كردند ‌که‌ ‌در‌ برهان‌ نقل‌ كرده‌ ‌از‌ ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ النعماني‌ ‌که‌ خلاصه ‌آن‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ حق‌ كساني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ و اولاد ‌علي‌ مخالفت‌ كردند.

خبر مفصل‌ ‌است‌ و يك‌ قسمت‌ مهم‌ راجع‌ ‌به‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ و علائم‌ ظهور ‌آن‌ حضرت‌ و پاره ‌از‌ صفات‌ ‌او‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 104)- این آیه بخشی از عذابهای دردناک آنها را چنین شرح می‌دهد:

«شعله‌های گرم و سوزان آتش، همچون شمشیر به صورتهای آنها نواخته می‌شود» (تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ).

«و آنها (از شدت ناراحتی و عذاب) در دوزخ چهره‌ای عبوس (و در هم کشیده) دارند» (وَ هُمْ فِیها کالِحُونَ). بطوری که لبهایشان از هم باز می‌ماند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص162

منابع